یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً[۷۲۴]
«وَ تَوْفِیَهَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ»
این فراز فلسفه نهی از کم­فروشی را مطرح می­ کند. بخس به معنای کم­گذاردن حقوق اشخاص است؛ فروشنده و خریدار در هنگام معامله باید عدالت را رعایت کنند و از حقوق یکدیگر کم نگذارند. این فراز نیز اشاره و تلمیحی به آیه شریفه فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ[۷۲۵] می­باشد.

۲۵٫۸٫۴٫ آثار و دلایل نهی از شراب­خواری، قذف و سرقت

«وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِصْمَهِ»
حضرت فاطمه در این فرازها به تعدادی از زذایل اخلاقی و آثار آن­ها، و حکمت و دلیل نهی از آن­ها اشاره می­فرمایند. این رذایل اخلاقی عبارتند از : شراب خواری، قذف و سرقت.
خداوند متعال در بین دستورات خود برای دینداران، دستوراتی نیز برای حفظ سلامت بدن داده است از جمله این دستورات نهی از مصرف مسکرات است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شراب خواری، علاوه بر این­که به بدن آسیب می‌رساند، عقل را نیز زایل می‌کند؛ همچنین موجب ایجاد ناامنی در جامعه می­ شود. چرا که وقتی کسی در اثر مصرف مسکرات عقل را از دست داد، هر خلاف شرعی ممکن است از او سر بزند، حتی ممکن است مرتکب قتل نیز گردد و روی همین اساس خداوند متعال شراب را حرام کرده است.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون[۷۲۶]
عبارت «النَّهْیَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ» در فرمایش حضرت فاطمه عطف بر جمله‌های قبلی است؛ یعنی خداوند نماز و زکات و نهی از شرب خمر را واجب کرده است.
شاید حضرت در این قسمت از خطبه برای توجه دادن به موضوع جدید، سیاق کلام را از ذکر واجبات و دستورات سوق دهنده به کمال تغییر داده و نهی از محرمات را ذکر فرموده‌اند[۷۲۷].
«وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ»
حضرت فاطمه در ادامه فرمایش خود، به یکی دیگر از ناهنجاری­های اجتماعی اشاره می­فرمایند.
قذف کنایه از متهم ساختن کسی است به اتهامی ناموسی و تهمت زدن به او درباره عمل زشت و گناه کبیره، در حالی که وی این گناه را مرتکب نشده است[۷۲۸]. لذا در اسلام بر ای این عمل، حد تعیین شده،و قرآن کریم انجام دهندگان آن­را در دنیا و آخرت نفرین کرده است.
إِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ[۷۲۹]
بر همین اساس حضرت زهرا می­فرمایند: خداوند متعال شما را از قذف و نسبت دادن ناروا برحذر داشته، برای این­که از لعنت خدا دور باشید و مورد لعنت او قرار نگیرید.
«وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِصْمَهِ»
در ادامه خطبه و پس از بیان حکمت حرمت نهی از شراب خواری و قذف، حضرت زهرا فلسفه منع سرقت را از نظر اسلام بیان می­فرمایند که عبارت از پاکدامنی و عفت است.
دزدی از گناهان کبیره است، و همچون سایر گناهان از پیروی از هوای نفس سرچشمه می­گیرد و انسان را به تبهکاری می­رساند. قرآن کریم قاطعانه، افراد را از این عمل باز می­دارد و برای دزد مجازات تعیین می­ کند.
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ[۷۳۰]
در فقه شیعه، مجازات دزدی و قطع دست، شرایط و حدودی دارد که در کتب فقهی به طور مفصل، بیان شده است. شدت حرمت سرقت از مجازات­هایی که برای آن در نظر گرفته شده، به خوبی روشن می­گردد.

۲۶٫۸٫۴٫ استنادهای قرآنی

«وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ»
در این عبارت حضرت صدیقه طاهره شراب به­عنوان رجس و پلیدی معرفی شده است، که شارب خمر به این پلیدی دچارمی­شود. و خداوند برای رهایی از این رجس حرمت شرب خمر را تشریع فرموده و بندگان را از ن نهی فرموده است. این بیان حضرت تلمیح به این آیه شریفه از سوره مبارکه مائده دارد:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون[۷۳۱]
تهمت فحشاو بی­عفتی به زنان پارسا و عفیف زدن که در اصطلاح دینی «قذف» نامیده می­ شود از گناهانی است که لعنت در دنیا و آخرت را برای تهمت زننده در پی خواهد داشت. که حضرت فاطمه در این عبارت«وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ»، حرام شمردن قذف را مانع از ابتلا به این لعنت می­دانند. این فرمایش حضرت صدیقهبه آیه شریفهإِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ[۷۳۲] استناد دارد.
گرچه در آیه شریفه از تهمت به «رمی» و در خطبه به «قذف» تعبیر شده است، ولی اشاره به همین آیه شریفه است.

۲۷٫۸٫۴٫ اخلاص در ربوبیت از آثار تحریم شرک

«وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیَّهِ»
حضرت فاطمه این بخش از خطبه شریفه( فلسفه احکام) را با این جمله شروع فرمودند: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْک» و با این عبارت که می‌فرمایند: «وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّه» آن­را به پایان بردند. از ترتیب و تنظیم این عبارات می‌توان استفاده کرد که مبدأ و مقصد دین توحید است.
همچنان­که برای توحید مراتبی بیان شده، شرک نیز دارای مراتب است. شرک ممکن است، شرک ذاتی، شرک در خالقیت، شرک در پرستش ویا شرک صفاتی باشد[۷۳۳]. در این فراز از فرمایش حضرت صدیقه به نظر می­رسد منظور از شرک، مطلق شرک باشد؛ زیرا توحیدی ثمربخش است که شائبه­ای از غیرخدا در آن نباشد.
سفیان بن عیینه از امام جعفرصادق نقل می­ کند:
«عَنْ سُفْیَانَ بْنِ عُیَیْنَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ‏ قَالَ الْقَلْبُ‏ السَّلِیمُ‏ الَّذِی یَلْقَى رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ قَالَ وَ کُلُّ قَلْبٍ فِیهِ شِرْکٌ أَوْ شَکٌّ فَهُوَ سَاقِطٌ وَ إِنَّمَا أَرَادُوا الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَه[۷۳۴]»
حضرت صدیقه در ابتدای خطبه در بخش توحید، اشاره فرمودند که اخلاص، تأویل توحید
است. و در این فراز بیان شده که حرام شدن شرک در تمام ابعادش بدین منظور است که اعتقاد به ربوبیت خداوند متعال خالص شود؛ و مراد از اخلاص صاف کردن دین است به­گونه ­ای که شائبه­ای از غیر خدا در آن نباشد و این چنین توحیدی ثمربخش است.
چرا که بسا ممکن است انسان مؤمنی باشد، ولی گرفتار مرتبه­ای خفیف و نازل از شرک باشد، به عبارت دیگر هر جا ایمان ضعیف باشد حتماً در کنارش مرتبه‌ای از شرک وجود خواهد داشت. چنان­که خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید:
وَما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُون[۷۳۵]
پس توحید در عبادت تنها راه رسیدن به مرتبه‌ای است که خداوند برای انسان در نظرگرفته است؛ به همین جهت باید از شرک حذر کرد. لذا حضرت زهرا می‌فرمایند: «وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْکَ إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّه»
«فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لاتَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اَطیعُوا اللَّهَ فیما اَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنَّهُ اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»
در آخرین عبارات این بخش از خطبه شریفه که به بیان فلسفه احکام می ­پردازد، حضرت فاطمه
بار دیگر مسئولیت مسلمانان در برابر اسلام و قرآن را متذکر می­شوند و تمسک به آیات قرآن
کریم آن­ها را به تقوا دعوت می­ کنند. وبه­طور خاص عاقبت امور را یادآوری­ می­ کنند.
دلیل وحکمت قرائت آیاتی چند از قرآن کریم در این فرازها شاید بدین دلیل باشد که بیان این آیات در واقع پشتوانه عمل به آن سفارشات و دستورات است. مخاطب پس از شنیدن آن دستورات ممکن است با بی‌تفاوتی از کنارش بگذرد و به آن اهمیتی ندهد و گویا صرفاً جهت اطلاع مطالبی گفته شده و او هم شنیده است.
این فرمایشات وقتی می‌تواند مؤثر باشد که مخاطب انگیزه‌ای برای عمل داشته باشد. معمولاً بزرگ‌ترین انگیزه و عامل حرکت انسان مخصوصاً در پذیرفتن محدودیت، خوف از خطر است.
در بیشتر اوقات روش انبیاء در ایجاد انگیزه برای اطاعت خدا در مردم، توجه دادن آن­ها به خطرها بوده است؛ به عبارت دیگر روش انبیاء بیشتر انذار و هشدار دادن بوده و اصولاً یکی از اسماء عام پیغمبران «نذیر» یعنی «انذار کننده» است. قرآن می‌فرماید: وَ إِنْ مِنْ أُمَّهٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ[۷۳۶]
حضرت زهرا بعد از بیان مواردی از معارف اسلامی، و به پیروی از روش معمول در خطبه­ها، و به منظور ایجاد انگیزه‌ در مخاطبان برای عمل به فرموده­های خداوند متعال که در طی فرمایشات خود به مردم ارائه فرمودند، در آخر این بخش از کلام خود به آیه شریفه ذیل اشاره فرمودند:
اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ [۷۳۷]
حضرت فاطمه پس از ایجاد انگیزه در مخاطب و به منظور پاسخ به نیاز آن­ها برای دسترسی به منبعی مطمئن جهت داشتن اعمال صحیح، بعد از قرائت آیه شریفه فوق فرمودند: «وَ أَطِیعُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهَاکُمْ عَنْهُ».
و در فراز پایانی این بخش می­فرمایند: « فَاِنَّهُ اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» قرائت این آیه به منظور ابلاغ این مطلب است که مخاطب را آگاه کنند که هدف از این سفارش­ها تذکر به این امر است که خشیت الهی تنها در سایه علم حاصل می‌شود.

۲۸٫۸٫۴٫ استنادهای قرآنی

«فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُنَّ اِلاَّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...