۴۶۰/۰-
(۶۴۸/۰)

۲۶۷/۱
(۲۹۷/۰)

۵۱۸/۲
(۰۱۸/۰)

۲۵۹/۰
(۰۷۷/۰)

با توجه به نتایج جدول­های (۴-۲-۱۲) و (۴-۲-۱۳) می­توان گفت که نتایج آزمون علیت گرنجر حاکی از وجود رابطه علیت بلندمدت یک­ طرفه از مخارج عمرانی دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی در سطح معناداری ۵% است. وجود رابطه علیت بلندمدت از مخارج جاری دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی تنها در سطح معناداری ۱۰% قابل تأیید است. همچنین وجود رابطه علیت کوتاه­مدت یک طرفه از مخارج عمرانی دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی در سطح معناداری ۱۰% قابل رد نمی ­باشد.

جمع­بندی
در این فصل نتایج تخمین مدل­ها بر اساس روابط اقتصادسنجی که در فصل سوم ارائه گردید، آورده شد.
بر اساس آزمون­های ریشه واحد دیکی­-فولر تعمیم یافته (ADF) و فیلیپس-­پرون (PP) به طور کلی متغیرها از درجه­ های جمعی صفر و یک هستند.
با توجه به اینکه هیچکدام از متغیرها جمعی از درجه دو نمی­باشند و درجه جمعی آنها یکسان نمی ­باشد، از روش آزمون کرانه­ها برای بررسی وجود رابطه همجمعی در مدل­های تحقیق استفاده گردید.

به طور کلی می­توان گفت که نتایج تخمین­های بلندمدت حاکی از تأثیر معنادار مثبت، اندک و تقریباً مشابه مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور است.
نتایج تخمین­ مدل­های تصحیح خطا حاکی از عدم تأثیر مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در کوتاه­­مدت است.
آزمون­های تشخیصی حاکی از آن هستند که ناهمسانی واریانس در بین اجزاء اخلال مدل­های ARDL وجود ندارد. همچنین نتایج این آزمون­ها حاکی از عدم وجود خودهمبستگی سریالی در بین اجزاء اخلال است. نمودار CUSUM نیز حاکی از عدم وجود شکست ساختاری در سطح معناداری ۵% و ثبات ضرایب مدل­های ARDL است.
نتایج آزمون علیت گرنجر حاکی از وجود رابطه علیت بلندمدت یک­ طرفه از مخارج عمرانی دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی در سطح معناداری ۵% است.
فصل پنجم
بحث، نتیجه ­گیری و پیشنهادات

بحث و نتیجه ­گیری
چگونگی اثرگذاری مخارج عمومی دولت بر رشد بخش کشاورزی به خوبی در ادبیات اقتصادی مشخص گردیده است. اندرسون و همکاران (۲۰۰۶) استدلال کرده ­اند که به صورت کلی سرمایه ­گذاری بخش عمومی و سرمایه ­گذاری بخش خصوصی فاکتورهای مکملی در پروسه تولید هستند. بنابراین افزایش در موجودی سرمایه بخش عمومی بهره­وری تمامی عوامل در تولید را افزایش خواهد داد. از سوی دیگر مطابق مطالعات تجربی امکان بیرون رانی سرمایه ­گذاری بخش خصوصی توسط بخش دولتی و از این رو تأثیر متضاد بر رشد بهره­وری نیز وجود دارد. این مسئله از مزیت نسبی بخش عمومی نسبت به بخش خصوصی در کشورهای در حال توسعه که شرکت­های بخش دولتی مستقیماً با بخش خصوصی در رقابت هستند ناشی می­ شود. در چنین شرایطی ارتباط میان مخارج بخش عمومی و بهره­وری ضعیف خواهد بود. با توجه به شواهد و مطالعات اقتصادی به نظر می­رسد که مانند آنچه که در کشورهای توسعه یافته دیده می­ شود بخش دولتی و بخش خصوصی در ایران مکمل همدیگر نیستند. از طرف دیگر وضعیت ما با آن دسته از کشورهای در حال توسعه که مخارج دولت از مالیات­های بخش خصوصی تأمین می­گردد تفاوت دارد، زیرا مخارج بخش دولتی تا حدود زیادی از محل درآمدهای نفتی تأمین می­گردد. با توجه به شرایط مذکور چگونگی تأثیرگذاری مخارج دولتی بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی نامشخص به نظر می­رسد. همچنین به منظور مطالعه دقیق­تر این ارتباط لازم است مخارج عمرانی و مصرفی بخش دولتی تفکیک گردد. از این رو در این تحقیق با بکارگیری آزمون کرانه­ها و آزمون علیت گرنجر به بررسی تأثیر مخارج جاری و عمرانی دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی کشور با بهره گرفتن از داده ­های سالانه ایران طی دوره ۱۳۸۷-۱۳۵۲ پرداخته شده است.
در فصل اول کلیات تحقیق، در فصل دوم ادبیات تحقیق و در فصل سوم روش تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در فصل چهارم نتایج تخمین مدل­ها بر اساس روابط اقتصادسنجی ارائه شده در فصل سوم آورده شد. بر اساس نتایج آزمون­های ریشه واحد دیکی­-فولر تعمیم یافته (ADF) و فیلیپس-­پرون (PP) متغیرهای لگاریتم بهره­وری بخش کشاورزی، لگاریتم مخارج جاری و لگاریتم مخارج عمرانی جمعی از درجه یک می­باشند. اما متغیرهای لگاریتم ضریب مکانیزاسیون و لگاریتم صادرات بخش کشاورزی در مواردی جمعی از درجه صفر و در مواردی جمعی از درجه یک می­باشند. با توجه به اینکه هیچکدام از متغیرها جمعی از درجه دو نمی­باشند و درجه جمعی آنها یکسان نمی ­باشد، از روش آزمون کرانه­ها برای بررسی وجود رابطه همجمعی در مدل­های تحقیق استفاده گردید. نتایج مذکور برای آماره F با مقادیر بحرانی نارایان (۲۰۰۵) و برای آماره t با مقادیر بحرانی پسران و همکاران (۲۰۰۱) مقایسه گردید. نتایج آزمون کرانه­ها مؤید رابطه همجمعی در هر دو مدل تحقیق می­باشد.
سپس به تخمین ضرایب بلندمدت با بهره گرفتن از روش ARDL پرداختیم. مطابق نتایج تخمین­های مذکور تأثیر بلندمدت متغیرهای مستقل در سطح معناداری یک درصد بر لگاریتم بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور معنادار است. با توجه به نتایج ارائه شده در جداول مذکور می­توان گفت که با افزایش ضریب مکانیزاسیون در بخش کشاورزی به اندازه یک درصد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در بلندمدت به طور متوسط ۳۶۸/۰ درصد افزایش می­یابد و با افزایش صادرات محصولات بخش کشاورزی به اندازه یک درصد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور به طور متوسط و در بلندمدت حدود ۱۱۰/۰ درصد افزایش می­یابد. همچنین مطابق نتایج تخمین­های مذکور در بلندمدت با افزایش مخارج جاری دولت به اندازه یک درصد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور به طور متوسط ۰۱۷/۰ درصد افزایش می­یابد و با افزایش مخارج عمرانی دولت به اندازه یک درصد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در بلندمدت به طور متوسط ۰۱۶/۰ درصد افزایش می­یابد. به طور کلی می­توان گفت که نتایج تخمین­های بلندمدت حاکی از تأثیر معنادار مثبت، اندک و تقریباً مشابه مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور است.
در گام بعد نتایج تخمین مدل تصحیح خطا برای مدل­های تحقیق ارائه شد. مطابق نتایج مذکور در کوتاه­مدت تنها تأثیر صادرات بخش کشاورزی بر بهره­وری کل عوامل تولید این بخش قابل رد نمی ­باشد. ضریب جمله تصحیح خطا در هر دو مدل تقریباً برابر ۸۹۲/۰- تخمین زده شده است، که کاملاً معنادار و مطابق انتظار می­باشد. به عبارت دیگر فاصله رشد بالفعل و بالقوه در مدل رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در مدت کمتر از یک سال تصحیح می­ شود. نتایج تخمین­ مدل­های تصحیح خطا حاکی از عدم تأثیر مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در کوتاه­­مدت است.
آزمون­های تشخیصی حاکی از آن هستند که ناهمسانی واریانس در بین اجزاء اخلال مدل­های ARDL وجود ندارد. همچنین نتایج این آزمون­ها حاکی از عدم وجود خودهمبستگی سریالی در بین اجزاء اخلال است. نمودار CUSUM نیز حاکی از عدم وجود شکست ساختاری در سطح معناداری ۵% و ثبات ضرایب مدل­های ARDL است.
در گام بعد به منظور بررسی رابطه علیت میان مخارج جاری و عمرانی دولت و بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی نتایج آزمون علیت گرنجر ارائه گردید. نتایج آزمون علیت گرنجر حاکی از وجود رابطه علیت بلندمدت یک­ طرفه از مخارج عمرانی دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی در سطح معناداری ۵% است. وجود رابطه علیت بلندمدت از مخارج جاری دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی تنها در سطح معناداری ۱۰% قابل تأیید می­باشد. همچنین وجود رابطه علیت کوتاه­مدت یک طرفه از مخارج عمرانی دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی در سطح معناداری ۱۰% قابل رد نمی ­باشد.
با توجه به یافته­های فوق نتایج آزمون فرضیه ­های تحقیق به صورت زیر است:
فرضیه اصلی اول مبنی بر اینکه”مخارج جاری دولت تأثیر مثبت و معناداری بر رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی ایران دارد،” را نمی­ توان رد نمود.
مطابق نتایج جدول (۴-۲-۶) تأثیر مخارج جاری دولت در سطح معناداری یک درصد بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در بلندمدت قابل رد نمی ­باشد، از این رو:
فرضیه ۱-۱ مبنی بر اینکه “مخارج جاری دولت در بلندمدت دارای تأثیر معناداری بر رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی ایران است،” قابل رد نمی ­باشد.
مطابق نتایج جدول (۴-۲-۸) تأثیر مخارج جاری دولت بر بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در کوتاه­مدت رد می­ شود، از این رو:
فرضیه ۱-۲ مبنی بر اینکه “مخارج جاری دولت در کوتاه­مدت دارای تأثیر معناداری بر رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی ایران است،” رد می­ شود.
با توجه به نتایج جدول­ (۴-۲-۱۲) وجود رابطه علیت بلندمدت از مخارج جاری دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی تنها در سطح معناداری ۱۰% قابل رد نمی ­باشد. همچنین وجود رابطه علیت کوتاه­مدت از مخارج جاری دولت به رشد بهره­وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی رد می­گردد، از این رو:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...