کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۱۶۶

۱۴۹

۱۰۹

۸۰

۱۶۳

۳۸

۲۵

۸۵

۱۲۲

۱۸۱

یمن

۹۸

۵۰

۳۳

۶۹

۴۸

۱۷۲

۱۲۶

۱۳۸

۱۲۶

۴۱

۸۷

شاخص پرداخت مالیاتها

شاخص پرداخت مالیات بر اساس سه معیار، تعیین و محاسبه می‌شود که این معیارها عبارتند از تعداد پرداخت مالیات در یک سال، زمان صرف شده برای پرداخت مالیات برحسب ساعت در یک سال و نرخ کل مالیات که به صورت درصدی از سود نشان داده می‌شود‌ (طرح جامع مالیاتی، ۱۳۸۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تعداد پرداخت مالیات

تعداد پرداخت مالیات، کل تعداد مالیاتها، عوارض پرداخت شده، روش پرداخت و دفعات پرداخت را شامل می‌شود. این شاخص، مالیات بر مصرف مانند مالیات بر فروش یا مالیات بر ارزش‌افزوده را نیز در بر می‌گیرد. اگر چه این دسته از مالیاتها بر در آمد شرکت موثر نیستند بار اداری مضاعفی را نیز در راستای پیگیری شرکت از سیستم مالیاتی بر آن تحمیل می نماید (طرح جامع مالیاتی، ۱۳۸۶). در مورد مالیاتهایی که توسط اشخاص ثالث پرداخت می‌شود مانند مالیات بر سود که توسط موسسه مالی یا مالیات بر سوخت که توسط توزیع‌کنندگان چندین بار پرداخت می‌شود، فقط یک بار پرداخت محاسبه می‌گردد. در مواردی که دو یا چند مالیات یا عوارض به صورت مشترک و در یک شکل واحد پرداخت می‌شوند تنها یک پرداخت محاسبه خواهد شد. برای مثال اگر اسناد حق بیمه درمانی و حق بیمه بازنشستگی یکجا بایگانی و مبالغ آن‌ها پرداخت شود فقط یکی از این کسورات در تعداد پرداختها محاسبه خواهد شد (سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۶).

زمان صرف شده

معیار زمان عبارتست از ساعات ثبت شده در سال برای پرداخت مالیاتها. این معیار، زمانی را که برای آماده کردن، بایگانی کردن و پرداخت (یاعدم پرداخت) ۳ نوع عمده از مالیات ها لازم است و همچنین کسورات شامل مالیات بر درآمد شرکت‌ها، مالیات بر فروش یا ارزش‌افزوده و مالیاتهای مشاغل شامل مالیات های حقوق بگیران و سهم حق بیمه اجتماعی را محاسبه می کند. زمان آماده سازی شامل مدت جمع آوری همه اطلاعات لازم برای محاسبه مالیات قابل پرداخت است. اگر دفاتر حسابداری جداگانه‌ای باید به‌منظور محاسبات مالیاتی نگهداری گردد یا محاسبات جداگانه ای صورت گیرد، زمان صرف شده برای این موارد نیز باید محاسبه شود. زمان اضافی در صورتی محاسبه می‌شود که حسابهای شرکت برای تکمیل اظهارنامه های مالیاتی درخواستی کافی نباشد (طرح جامع مالیاتی، ۱۳۸۶). زمان بایگانی شامل زمان لازم برای کامل کردن فرمهای مالیاتی و محاسبات مورد نیاز است. زمان پرداخت نیز عبارت است از زمان مورد نیاز برای پرداخت برخط (online) یا پرداخت در اداره مالیاتی که در آن، زمان تاخیر ها نیز در نظر گرفته می‌شود (سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۶).

نرخ مالیات کل

نرخ مالیات کل مجموعه مبلغ مالیاتها، پرداختها و کسورات قانونی قابل پرداخت توسط شرکت در سال دوم فعالیت را محاسبه می نماید. این نرخ به صورت درصدی از سود نشان داده می‌شود. کل مبلغ مالیاتها شامل جمع انواع مالیاتها و سهم حق بیمه های قابل پرداخت بعد از محاسبه و کسر معافیتهای مالیاتی است. مالیاتهایی مانند مالیات بر فروش، مالیات بر ارزش‌افزوده یا مالیات بر درآمد که توسط شرکت پرداخت نمی‌شوند در این معیار محاسبه نمی‌گردد. مالیاتهای مورد محاسبه شامل گروه های ذیل می باشد: مالیات بر درآمد یا سود شرکت، سهم حق بیمه های اجتماعی، مالیات بر دارایی یا نقل و انتقال دارایی و مالیات بر مشاغل که توسط کارفرما پرداخت می‌گردد (در این قسمت کلیه کسورات قانونی محاسبه می‌شود حتی اگر این کسور به یک واحد خصوصی مانند صندوق بازنشستگی خصوصی پرداخت گردد) و همچنین مالیات برگردش مالی و سایر مالیاتهای کوچک (مثل هزینه های شهرداری و مالیات بر سوخت و وسایل نقلیه).
سود عبارت است از فروش نهایی هزینه کالاهای فروخته شده پس از کسر حقوق ناخالص به اضافه افزایش سرمایه (که این افزایش سرمایه ناشی از فروش دارایی است) و سود درآمد پس از کسر هزینه های اجرایی، هزینه‌های تامین تجهیزات، هزینه های بهره، هزینه استهلاک و سایر هزینه ها.
برای محاسبه هزینه استهلاک از روش خطی مطابق با نرخهای زیر استفاده می‌شود:
برای زمین ۰%، ساختمان ۵%، ماشین آلات ۱۰%، کامپیوتر ۳۳%، تجهیزات اداری ۲۰%، کامیون ۲۰% و مخارج توسعه تجاری ۱۰%.
روش گزارش دهی Doing Business بانک جهانی بر اساس داده های شرکت متوسط محاسبه می‌شود. این روش کار توسط جکف (Djakov) و سایر همکاران وی در سال ۲۰۰۷ تعمیم یافته ‌است (World Bank,2009).

وضعیت شاخص پرداخت مالیات در ایران

مالیات کارکردی دوگانه دارد. از یک طرف اخذ مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت محسوب می‌شود، از این رو دولت‌ها به دنبال راهی برای افزایش درآمد های مالیاتی خود هستند (در ایران بر اساس قانون برنامه توسعه چهارم دولت موظف است تمهیداتی را بیندیشد که میزان درآمد های مالیاتی تا سطح پوشش هزینه های جاری افزایش یابد) از طرف دیگر مالیات یکی از اهرم های کنترل اقتصاد است. این جنبه از کارکرد مالیات در حفظ توازن اقتصاد از جمله بهبود فضای کسب وکار نقش اساسی بازی می‌کند. در این راستا سازمان امور مالیاتی از طریق کاهش زمان و تعداد پرداختهای مالیات و همچنین از طریق کاهش نرخهای مالیات به بهبود شاخص پرداختهای مالیات کمک می کند (سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۶).

اصلاحات انجام شده درزمینه نرخ مالیات

در سالهای اخیر نظام مالیاتی ایران با اصلاحات گسترده ای روبرو بوده است. از مهمترین اصلاحات انجام شده در نظام مالیاتی ایران کاهش شدید مالیات بر شرکت‌ها از ۵۴ درصد به ۲۵ درصد و شرکتهای دولتی از ۶۴ درصد به ۲۵ درصد است. نرخ مالیات بر درآمد اشخاص از ۱۲ درصد تا ۵۴ درصد به ۱۵ درصد تا ۳۵ درصد کاهش یافت. شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده اند ۱۰ درصد کمتر مالیات می پردازند (سازمان امور مالیاتی،۱۳۸۷).
مالیات بر ارزش‌افزوده در نیمه دوم سال ۱۳۸۷ با نرخ ۳ درصد اجرایی شد. بر اساس گزارش فضای کسب و کار سال ۲۰۰۹ نرخ کلی مالیات در ایران معادل ۲/۴۴ درصد سود اعلام شده است. متوسط این رقم برای منطقهMENA 3/33 درصد و در کشورهای عضو [۱۹]OECD بالغ بر ۳/۴۵ درصد است. نرخ مالیات بر سود در ایران معادل ۹/۱۷ درصد است و این رقم در کشورهای منطقه معادل ۹/۱۲ درصد و در کشورهای عضو OECD معادل ۵/۱۷ درصد سود است. نرخ پرداختهای تأمین اجتماعی در ایران ۹/۲۵ درصد است. این رقم در کشورهای منطقه ۳/۱۶ درصد و در کشورهای عضو OECD نیز ۴/۲۴ درصد است (گزارش Doing Business، ۲۰۰۹).
البته پرداختهای تأمین اجتماعی که شامل سهم کارفرما از بیمه و مالیات حقوق کارکنان است در ایران جزو مالیاتها محسوب نمی‌شود. در بسیاری از کشورها کارفرما سهمی از مالیات بر حقوق کارکنان را بر عهده‌ دارد ولی در ایران این مسأله فقط درباره بیمه های درمان و بازنشستگی صادق است. مالیاتهای دیگر نیز شامل مالیات بر دارایی های غیر منقول، مالیات برنقل و انتقال دارایی‌های غیر منقول، مالیات بر سود تقسیم نشده شرکت‌ها، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر معاملات مالی، انواع عوارض شهرداری ها و مالیات جاده و وسائط نقلیه می‌شود. سود تقسیم نشده شرکت‌ها، عایدی سرمایه و دارایی های غیر منقول در ایران مشمول مالیات نمی‌شوند. در نهایت کل این مالیاتها تأثیر کمی بر نرخ کلی مالیاتها دارند. در جدول ۳ انواع نرخ مالیاتی کشور و مناطق مختلف جهان نشان داده می‌شود (سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۶).
جدول ۲-۲: نرخ انواع مالیات در ایران و سایر مناطق اقتصادی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 11:44:00 ب.ظ ]




    • اعضا باید مواضع پژوهشی گروه‌های دیگر را بدانند و بدانند که مزیت کار گروهی آنان در چیست بنابراین حق دارند که از فعالیت‌های گروه‌های دیگر ـ تا حدی که به رازداری گروهی لطمه‌ وارد نکند ـ مطلع باشند.
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • اعضای گروه حق دارند در منافع معنوی و مادی حاصل کار گروهی سهیم باشند. ذکر نام آنها در حاصل کار گروهی و برخورداری آنان از سهم مشخصی از عواید آن اثر از مصادیق این مسئله است.
  • نباید اغراض شخصی و مناسبات مختلف اجتماعی مانع از رجوع به منابع پژوهش شود. گروه باید حداکثر تلاش خود را برای دست‌یابی به منابع دست‌اول انجام دهد.
  • گروه وظیفه دارد از بهترین روش‌ها برای مراحل مختلف پژوهش استفاده کند.
  • اعضای گروه حق دارند از همه‌ی اطلاعات مربوط به وظایف خود استفاده کنند.
  • اعضای گروه باید در پژوهش با توجه کامل بر پیشینه‌ تحقیق و دستاورد جامعه‌ی علمی پژوهش را پی‌گیری کند.
  • اعضای گروه باید پذیرای خطاهای ناشی از فعالیت‌های خود باشد و آمادگی اصلاح آن را در همه‌ی مراحل پژوهش و پس از آن داشته باشد.
  • اعضای گروه باید انضباط گروهی را رعایت کرده و وظایف خود را در زمان مقرر انجام دهند.
  • اعضای گروه باید در بحث‌های گروهی به صورت فعال شرکت داشته باشند. استماع دقیق مباحث دیگران، ایراد اشکالات دقیق و حساب شده، همراه داشتن لوازم مورد نیاز برای شرکت فعال در جلسه و برخوردهای کلامی و رفتاری مناسب از مصادیق این مسئله است.
  • اعضای گروه باید در هر حال به شخصیت دیگران احترام بگذارند گر چه برخی نظرات یا رفتارهای دیگران شاید مورد احترام نباشد. تعصب ورزیدن بر یک مطلب بدون ارائه‌ دلیل متقن درباره‌ی آن، مراء و جدال کردن در رابطه با یک مطلب، اتلاف وقت دیگران در جلسه با پر گویی، فحاشی کردن و بیان کلمات رکیک، وارد کردن اتهامات غیر قابل اثبات بر دیگران، تملق و چاپلوسی و گزافه‌گویی‌های بی دلیل از مواردی است که ناقض احترام متقابل خواهد بود و اعضای گروه می‌توانند با آن برخورد داشته باشند. در چنین مواردی سکوت کردن و احترام به فرد موجب گسترش چنین فضایی شده که به هیچ عنوانی صحیح نخواهد بود.
  • اعضای گروه باید همیشه در صدد ارزیابی اهداف خود و گروه باشند. هر گونه تغییر در این اهداف باید مورد بررسی قرار گیرد. در صورت تفاوت و تضاد میان این اهداف ابتدائاً باید تلاش شود تا این تضاد بر طرف شود، ثانیاً باید یکی از دو هدف با دیگری هماهنگ شود و نهایتاً عضو گروه باید پی‌گیر اهداف خود بود و در صورت تنافی از گروه جدا شود. ماندن در گروهی که اهداف آن با اهداف اعضا سازگاری ندارد به هیچ وجه برای اعضا توصیه نمی‌شود و این باقی ماندن نه به نفع گروه است و نه به نفع فرد.

۵٫۴٫ کدهای رفتاری رهبر گروه

  • رهبر نباید موجب تحقیر یا از دست رفتن عزت نفس یا اعتماد به نفس افراد شود.
  • رهبر نباید اجازه دهد کسی در گروه به تحقیر یا ضربه زدن به عزت نفس یا اعتماد به نفس اعضای اقدام کند.
  • رهبر باید برای ارتقای عزت نفس و اعتماد به نفس اعضا برنامه‌ریزی داشته باشد.
  • رهبر باید حافظ عزت نفس و اعتماد به نفس گروه در برابر افراد، گروه‌ها و سازمان‌های دیگر باشد و برای آن برنامه‌ریزی کند. اطلاع‌رسانی، سطح‌سنجی بین گروه‌ها، شرکت دادن گروه در مجامع علمی، معرفی گروه در برنامه‌های مناسب مصادیقی از این مسئله است.
  • رهبر باید برای ابراز احساسات اعضای گروه برنامه‌ای داشته باشد. استفاده از شش کلاه تفکر به خصوص کلاه قرمز (بیان احساسات)، استفاده از صندوق ارتباط با مدیر و استفاده از روش‌های مختلف در دنیای مجازی از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید به صورت عمومی و خصوصی قدرشناسی خود را از فعالیت‌های مثبت گروه و اعضای آن اعلام کند. قدرشناسی و اعلام نکات مثبت به مراتب مهم‌تر از بیان نکات منفی و اعتراض کردن است.
  • رهبر باید حافظ احترام همه‌ی اعضای گروه باشد و اجازه‌ی بی‌احترامی به شخصیت افراد در هیچ حالتی را ندهد. البته برخی رفتارها از این حکم خارج است.
  • رهبر باید بر هم‌افزایی گروه نظارت کامل داشته باشد و پذیرای گزارش‌هایی در رابطه با عدم هم‌افزایی باشد و این گزارش‌ها را به دقت بررسی و پی‌گیری کند.
  • رهبر باید برای هم‌افزایی برنامه داشته و در صدد ایجاد و افزایش ان باشد. ایجاد ارتباط مؤثر بین اعضای گروه، ایجاد ارتباط بین اعضا و متخصصان خارج از گروه، تسهیل ارتباط بین اعضا و متخصصان، آموزش راه‌های تعامل بهتر با دیگران و راه‌های استفاده از ابزارهای برتر برای پژوهش ممکن است راه‌هایی برای ایجاد و افزایش هم‌افزایی باشد.
  • رهبر باید با دقت بر حسن استفاده از منابع مالی نظارت داشته باشد و با گزارش‌های مالی و پیشنهادهایی با بار مالی برای گروه با دقت و وسواس برخورد کرده و در این موارد از خوش‌بینی بی‌دلیل به افراد و گزارش‌ها پرهیز کند.
  • رهبر باید از ارائه‌ گزارش‌های مالی غیرواقعی به حامی مالی، سفارش‌دهنده و مصرف‌کننده پرهیز کند.
  • رهبر باید منابع مالی را بر اساس وظایف محول شده و نیاز افراد برای انجام وظایف به این منابع مالی، تقسیم کند و از هر گونه برخورد سلیقه‌ای و غیر اصولی پرهیز کند.
  • رهبر باید با دقت و مشاوره مراحل پژوهش را کوتاه‌تر و بهینه‌تر کند. حذف روش‌های قدیمی مثل فیش‌نگاری در کاغذ، استفاده از روش‌های جدید، برگزاری جلسات آسیب‌شناسی و مشاوره با گروه‌ها و متخصصانی که در این زمینه تجربه دارند می‌تواند از مصادیق این مسئله باشد.
  • رهبر در گزینش اعضا باید بهینه‌ترین گزینه‌ها را انتخاب کند و از هر گونه انتخاب سلیقه‌‌ای و غیر اصولی و بر اساس روابط خارج از معیارهای علمی خودداری کند. مهم‌ترین مسئله در این رابطه منافع گروه است. قبل از پذیرش فرد به عنوان عضو گروه رهبر گروه هیچ تعهدی به فرد ندارد بنابراین باید فقط به منافع گروه بیندیشد. حتی به نظر می‌رسد اگر رهبر گروه برای پذیرش شخصی که صلاحیت ورود به گروه را ندارد قولی داده ملزم به وفای به عهد نیست. نیازهای مالی فرد غیر صالح، خویشاوندی او، سابقه‌ی آشنایی طولانی‌تر، هم‌شهری بودن و مواردی از این قبیل مسئولیت اخلاقی برای رهبر ایجاد نمی‌کند. همچنین رهبر باید به وضعیت و ساختار و اهداف گروه نیز در انتخاب اعضا دقت کند، گاهی گروه برای آموزش افراد ناآزموده ساخته شده است و گاهی برای پیش‌برد یک پروژه‌ پژوهشی با سرعت بالا. در این دو وضعیت انتخاب‌ها متفاوت خواهد بود. همچنین رهبر باید به شخصیت افراد نیز توجه داشته باشد. شخصیت افراد نتیجه‌ی صفات ژنتیکی افراد و شرایط محیطی است. این هر دو باید مورد توجه باشد.
  • رهبر باید نسبت به انفصال اعضای غیر صالح اقدام کند. وقتی کسی صلاحیت همراهی با گروه را ندارد و رفتار او در جهت منافع و اهداف گروه نیست، رهبر باید نسبت به انفصال او اقدام کند و تنها قیدی که اینجا وجود دارد قیود اخلاقی و رعایت کمترین ضرر برای فرد است. باید دقت شود در روند این انفصال و شیوه‌ی آن کمترین ضرر برای فرد ایجاد شود. البته رهبر هیچ مسئولیت اخلاقی در برابر مشکلات بعد از انفصال ندارد ولی در صورت امکان به این مشکلات نیز توجه داشته باشد.
  • اگر به هر جهت لازم شد که فردی صالح از گروه به صورت ناخواسته جدا شود رهبر گروه در رابطه با مشکلات بعد از انفصال نیز مسئولیت اخلاقی دارد. مثل اینکه به جهت کاهش بودجه گروه باید با اعضای کمتری کار را ادامه دهد. در نتیجه رهبر باید یکی از اعضای صالح و نافع برای گروه را از گروه جدا کند. معرفی مناسب این فرد به گروه‌های دیگر، دادن فرصت مناسب برای ورود به گروه‌های دیگر، تأمین مالی نسبت به فرد تا ورود به گروه دیگر، اطلاع‌رسانی دقیق و درست به فرد و مطالبی از این دست می‌تواند مصادیق این حمایت باشد.
  • رهبر باید در طراحی طرح پژوهش به دنبال بهترین راه برای رسیدن به حقیقت باشد نه کوتاه‌ترین یا کم‌هزینه‌ترین یا کم‌حاشیه‌ترین. حقیقت‌طلبی گاهی هزینه‌‌هایی دارد که رهبر گروه باید آماده‌ی پذیرش آن باشد.
  • رهبر باید آمادگی رجوع به هر کسی برای رسیدن به حقیقت را داشته باشد. رهبر باید شجاعانه به این مسئله اقدام کرده و هزینه‌های آن را بپذیرد. در این گونه موارد هزینه‌های مادی و معنوی به عهده‌ی رهبر است و نه اعضای گروه.
  • رهبر در اتتخاب اعضا باید به انتخاب اعضایی که از نظر فکری با او در یک راستا نیستند اقدام کند و از حضور این اعضا در گروه حمایت کند. حضور چنین اعضایی با در نظر گرفتن قیود اخلاقی مآلاً به نفع گروه و اعضای گروه است و موجب رشد آنها و حتی خود چنین اعضایی خواهد شد.
  • رهبر باید خود به نقد روند و مراحل پژوهش و نتیجه آن اقدام کند و از ساده‌لوحی و حمایت چشم‌بسته از گروه خودداری کند. حمایت رهبر باید مبتنی بر نقدی دقیق باشد.
  • رهبر باید به صورت کاملاً شفاف از همه‌ی وظایف، حقوق، اختیارات، مقررات و روند تصمیم‌گیری سخن بگوید و اطلاعات کامل در اختیار اعضای گروه و ناظر قرار بدهد ولی این شفاف‌سازی در برابر افراد خارج از گروه به صورت کلی لازم نیست. در اطلاع‌رسانی به خارج از گروه، منافع گروه و اعضای گروه حاکم است.
  • رهبر نباید با سوء استفاده از موقعیت خود به تحمیل عقاید و نظریات خود در گروه بپردازد. البته این مسئله نباید مانع از ابراز نظر رهبر نیز بشود. ولی به هر رو رهبر باید زمینه‌ی ابراز نظر دیگران را به گونه‌ای فراهم کند که کسی از ابراز نظر خود واهمه‌ای نداشته باشد. درخواست دلیل از موافقان و مخالفان، ابراز این نکته که «خواستار شنیدن نظرات انتقادی شما هستم.»، «شنیدن انتقاد موجب رشد من و نظریات من خواهد بود»، پرهیز از استفاده از کلمات تحکم‌آمیز، ارائه‌ دلیل برای هر ادعا و تشویق کسانی که انتقادی دقیق و سازنده مطرح می‌کنند از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید در تعارض بین منافع گروه و منافع خودش در گروه به ترجیح منافع گروه بپردازد. زیرا مآلاً منافع گروه منافع خود او بوده و خواهد بود و از اهمیت بیشتری برخوردار است. مثلاً اگر رهبر نظری علمی را پذیرفته است ولی کل گروه با آن مخالف است و برای رهبر ممکن است که با بهره گرفتن از مقام خود نظرش را به دیگران تحمیل کند، باید از این کار پرهیز کند زیرا در این صورت گروه با خطر متلاشی شدن مواجه خواهد شد و در این صورت اهداف گروه که همان اهداف رهبر است محقق نخواهد شد.
  • رهبر باید حافظ استقلال فکری همه‌ی اعضای جلسه باشد. پرهیز دادن از تقلید بی‌جا از اعضای دیگر و پرهیز دادن از ِاعمال قدرت برخی از اعضا برای تحمیل نظر برخی از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید برای انفصال اعضایی که مکرر استقلال فکری اعضای دیگر را خدشه دار می‌کند اقدام کند. البته این اقدام مقید به اصول اخلاقی است. تکرار این عمل از سوی اعضا قید مهمی است که باید به آن توجه کرد، این تکرار نشانه‌ی وجود روحیه‌ی استبداد رأی و نپذیرفتن نظرات دیگران است که با کار گروهی سازگاری ندارد. ممکن است فردی در تمام موارد نظری جدای از گروه داشته باشد و با هر نظری مخالف باشد ولی استبداد رأی نداشته باشد. استفاده از مقام علمی یا غیر آن به عنوان پشتوانه نظریات علمی، عدم ارائه‌ دقیق دلیل برای نظریات، توهین علمی به کسانی که با فرد موافق نیستند، تهدید علمی مخالفان مثل تکفیر یا تفسیق یا انگ زدن و مواردی از این دست نشانه‌ی استبداد رأی و عدم رعایت استقلال فکری دیگران است.
  • رهبر باید با نظارت کامل بر روند پژوهش، اعضای گروه و کمیت و کیفیت فعالیت‌های آنها در گروه و خارج آن در پی اتقان بیشتر کار گروه باشد. بازخوردگیری، آسیب‌شناسی هم‌‌فکری با اعضا برای روند بهتر، تذکر در رابطه با کم‌کاری، تشویق افراد موفق و پرتلاش، توجه به کیفیت نتیجه‌ی کار، تعامل با متخصصان خارج از گروه برای ارزیابی کار، توجه به ایرادات متخصصان و مواردی از این قبیل راه‌هایی برای بالا بردن میزان اتقان نتیجه‌ی کار است.
  • رهبر باید برای انفصال اعضایی که به اتقان نتیجه‌ی کار اهمیت نمی‌دهند اقدام کند. باید همه‌ی شرایط در نظر گرفته شود تا موضوع این بند احراز شود. باید از عضو کم‌کار توضیح خواست تادر صورت مقبول بودن عذر و جبران نقص به همکاری ادامه دهد و در غیر این صورت از گروه جدا شود.
  • رهبر باید در نتیجه‌ی کار گروه به همه‌ی کسانی که در به ثمر رسیدن آن نقش داشته‌اند اشاره کند. تنها کسانی به عنوان صاحبان حاصل کار گروهی معرفی می‌شوند که در پژوهش سهیم بوده‌اند و بقیه‌ی کسان درگیر با گروه پژوهشی باید با ذکر نوع کاری که انجام داده‌اند در مقدمه‌ی حاصل کار از آنان تقدیر شود. گاهی رهبرِ یک کار پژوهشی گروهی تنها کار رهبری و هماهنگی و برنامه‌ریزی را بر عهده داشته است و در کار پژوهش سهیم نبوده است. در این صورت نباید به گونه‌ای اسم او آورده شود که تلقی شود او نیز در کار پژوهش سهیم بوده است.
  • رهبر باید تسهیل‌کننده‌ی گردش اطلاعات و تعامل علمی میان اعضای گروه و افراد، گروه‌ها و سازمان‌های خارج از گروه باشد. تشکیل کارگاه‌های آموزشی، جلسات آشنایی با متخصصان متناسب با پژوهش، ترتیب دیدار از مراکز متناسب با پژوهش و آشناسازی گروه با نرم‌افزارهای متناسب از مصادیق این مسئله است.
  • رهبر باید تا حد امکان و عدم مخالفت با ارزش‌های اخلاقی از اعضای گروه و گروه حمایت و دفاع کند. انتشار جوابیه‌ها و تکذیبیه‌ها، قبول مصاحبه در رابطه با فعالیت گروه، شرکت در برنامه‌های رسانه‌ای، ترتیب برنامه‌هایی برای معرفی صحیح گروه و اعضای آن و مواردی از این قبیل از مصادیق این مسئله می‌باشد.
  • اگر وظیفه‌ی تعیین ناظر به عهده‌ی رهبر است، باید در این زمینه تمام تلاش خود را به کار ببرد. زیرا دفاع از گروه با توجه به وجود ناظری صالح کاری دشوار نیست. ناظر صالح باید از خوشنامی و سابقه‌ی درخشان در نظارت برخوردار باشد، مورد اعتماد مجامع علمی باشد، استقلال او مطلبی واضح و غیر محتاج به اثبات باشد، در کار خود دقیق و با وجدان کاری باشد، امانت‌دار و رازدار باشد، شجاعت کافی داشته باشد تا بتواند به صورت مستقل به تصمیم‌گیری بپردازد و در مسئله‌ی مورد پژوهش صاحب نظر باشد..
  • رهبر باید از گسست گروه از جامعه‌ی علمی و انزوای علمی گروه جلوگیری کند. معرفی رسمی گروه و موضوع پژوهشی آن، معرفی شناسنامه‌ی علمی اعضای گروه، اطلاع‌رسانی از کار گروه برای جامعه‌ی علمی، برقراری ارتباط بین گروه و گروه‌های مشابه در موضوع و هدف پژوهش، ایجاد ارتباط با رهبران گروه‌های دیگر و مواردی از این قبیل در این زمینه مطرح است.
  • رهبر باید نتیجه‌ی کار گروه را به نحو شایسته‌ و متناسب به جامعه‌ی علمی معرفی کند. بیان مزایای نتیجه‌ی کار گروه، اهدای نتیجه‌ی کار گروه به کتابخانه‌ها و مراکز پژوهشی مشابه، معرفی نتیجه‌ی کار گروه به مراکز و سازمان‌های مصرف کننده، شرکت در نمایشگاه‌های داخلی و خارجی، شرکت در همایش‌های علمی ـ پژوهشی داخلی و خارجی مرتبط با موضوع، حمایت از اعضا برای مطرح شدن در نمایشگاه‌ها و همایش‌ها و دیگر فعالیت‌های متناسب در این زمینه مورد توجه است.
  • رهبر مسئول اجرای نظم در گروه است. تنظیم زمان در جلسات گروه برای ارائه‌ نتایج فعالیت‌های علمی، توجه به نظم اعضای گروه در جلسات گروه، تذکر به اعضای غیر منظم، توجه به نظم اعضای گروه در انجام فعالیت‌های گروهی، تنظیم روند جلسه و مدیریت آن، تنظیم دستور جلسات و اطلاع‌رسانی در این زمینه و مطالبی از این دست از مسئولیت‌های رهبر است که البته می‌تواند برخی از این مسولیت‌ها را به اعضای گروه محول کند.
  • گاهی درگیر شدن برخی از اعضا در پژوهشی سبب برخی ضررهای جسمی و روحی می‌شود. رهبر یا مدیر گروه باید با اطلاع‌رسانی قبل، حین و بعد از زمان ‌پژوهش آسیب‌ها و مضرات پژوهش را با اعضای گروه در میان بگذارد. مثلاً پژوهشی که در رابطه با اخلاق جنسی صورت می‌گیرد ممکن است از نظر اخلاقی برای برخی از پژوهش‌گران آسیب‌های به همراه داشته باشد. شاید لازم باشد رهبر گروه بعد از توجیه اعضا برای ورود به این گونه پژوهش‌ها به مشاوره‌هایی برای کاهش آسیب‌ها در حین پژوهش و شاید تا سال‌ها بعد اقدام کند.
  • وظیفه‌ی رهبر گروه حمایت از اخلاق است و نه تعلیم اخلاق و یا تحمیل اخلاق. اگر برای رهبر، اخلاق مهم است باید از خود شروع کند. تظاهر به اخلاق، گروه را به ورطه‌ی نفاق می‌کشاند. رهبر گروه باید فقط به جنبه‌هایی از اخلاق توجه داشته باشد که به مسایل کار گروهی مربوط است و بیش از این وظیفه‌ی او نیست. تعلیم اخلاق فراتر از آنچه مربوط به گروه است می‌تواند آثار مخربی داشته باشد. توجه به اخلاقیات اعضای گروه خارج از گروه و بی‌ربط به وظایف گروهی ربطی به رهبر گروه ندارد. در گروه و با امکانات گروه و در رابطه با اعضای گروه نباید تخلفی اخلاقی صورت بگیرد. حتی تخلفاتی که برخی از اعضای گروه با هم ولی بیرون از گروه انجام می‌دهند تا بر رفتار ایشان مادام که گروه تأثیری نداشته باشد در حیطه‌ی وظایف رهبر قرار نمی‌گیرد.
  • همچنان که جدا کردن انسان از فرزندانش کاری غیر اخلاقی است، جدا کردن انسان از دستاوردهایش نیز غیر اخلاقی است. البته این مسئله شرایط و قیودی نیز دارد. رهبر حق ندارد اعضای گروه را بدون دلیل موجه از نتیجه‌ی کار گروهی جدا کند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




دشوار بود، و به همین جهت با مخالفت این جوامع روبه رو شد. نصرالله پورجوادی در این باره می نویسد:
«در فرهنگ و تمدّن اسلامی، همچنان که علوم اولیّه و فلاسفه‌ی یونان پس از ورود به حوزه تفکّر و قلمرو اسلام، توسط اندیشمندان مسلمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نسبت این علوم با سنّت و عُرف و شریعت به بحث گذاشته شد و پس از مباحثات طولانی پیرامون این علوم، استفاده از آنها را با پیش فرضهای مشخّص مجاز دانستند، فعالیتهای هنری ـ فرهنگی نیز در تمدّن اسلامی با میزان احکام دین و شریعت سنجیده شد و به هنری اجازه فعّالیت در حوزه دینی داده شد که در محدوده احکام دینی و بر محور ارزشهای دینی شکل یافته باشد؛ به بیان واضحتر اینکه هنرها در معارضه با احکام قرار نداشته باشند.»
( پورجوادی، ۱۳۷۴: ۵۳.)
۴-۲- نگاه قرآن کریم به شعر و شاعری
شعر، جزء صنایع لفظی و هنرهای زیبای کلامی به شمار مى آید و یکى از کهن ترین پدیده هاى ادب و فرهنگ بشری است. در میان تمام ملّت ها رواج داشته و دارد و یکی از ابزارهای مؤثر هنری برای رسیدن به اهداف مختلف بوده است. عبدالحسین زرّین کوب در کتاب نقد ادبی می نویسد: « سحرآمیز بودن شعر آن را به ابزارى نیرومند، برای تهییج عواطف و بسیج نیروها، بدل کرده است. پادشاهان، کاهنان، ساحران و حتّی پیامبران نیز به نقش تأثیرگذار شعر توجه داشته اند و از آن بهره برده اند.( زرین کوب، ۱۳۷۵: ج۱: ۵۸ ـ ۵۶)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در آغاز ورود اسلام و همزمان با نزول تدریجی آیات قرآن کریم، شعر هویّت غیردینی و غیرشرعی داشت. شعرای عصر جاهلیّت، در اوصاف بُتها و خدایان و تفاخر قبیله‏ای شعر میسرودند. در نخستین پگاه دعوت پیامبر از مشرکان و کفّار برای پذیرش اسلام، مشرکان مکّه نسبتهایی از قبیل جنون و ساحری و شاعر بودن به پیغمبر دادند. در رد این اتّهام موضع قرآن کاملاً صریح بود. خداوند با نازل کردن آیاتی از قرآن مجید مسئله شاعر بودن پیغمبر را انکار کرد و فرمود: وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ ( قرآن کریم، ۳۶ : ۶۹) و شاعر بودن را شایسته و در شأن پیغمبر ندانست. در آیه دیگر بار دیگر این مسئله را مورد تأکید قرار میدهد:« وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِیلاً مَّا تُؤْمِنُونَ» (قرآن کریم، ۲۶: ۲۲۴ ) .
مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی می نویسد:« مسأله شعر را وقتی انسان مطالعه میکند مسائل عجیبی را میبیند، پیامبر هم با شعر مبارزه کرده و هم شعر را ترویج کرده».
(مطهری، ۱۳۸۸: ج۲: ۳۲۱ )
در تمام قرآن کریم در شش آیه موضوع شعر مطرح شده است. در این بین آیات سوره شعراء بیشترین بحث را به خود اختصاص داده است. واژه «شعرا» یک بار، واژه « شعر» نیز یک بار و چهار بار واژه «شاعر» آمده است. در همه این موارد مقصود نفی شاعر بودن پیامبر (ص) است. در آیات پایانی سوره شعرا میخوانیم:
«و َالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ* أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ* وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ...»(قرآن کریم: ۲۶ -۲۲۴ تا ۲۲۶) شعرا (کسانی هستند که )گمراهان از آن پیروی می کنند، آیا ندیدی که آنها در هر وادی سرگردانند و آنها سخنانی میگویند که عمل نمیکنند.
برخی از مفسرین میگویند منظور از«الشُعراءُ یَتِبعهمُ الغاوون»، شاعران مشرک هستند. علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مینویسد:«.. و لکن بیشتر مفسّرین میگویند این آیه پاسخ از تهمتی است که مشرکین به رسول خدا (ص) میزدند. او را شاعر میخواندند.»
( طباطبائی، ۱۳۶۳: ج۱۵: ۲۶۹)
ناصر مکارم شیرازی نیز می‌نویسد:«این آیه به پاسخ یکی دیگر از تهمتهای کفّار به پیامبر اسلام (ص) است که او را شاعر میخواندند.» ( مکارم شیرازی، ۱۳۸۱: ج ۳: ۴۰۴۰)
درواقع آیه میگوید پیامبرشاعر نیست که گمراهان از او تبعیّت کنند و یاران پیامبر اصلاً گمراه نیستند چون خط مشی پیامبر از خط شعر جدا است، زیرا شعرا در عالم خیال و پندار حرکت میکنند ولی او درعالم مملو ازحقیقت و واقع بینی برای نظام بخشیدن به جهان انسانی.
در سوره مبارکه «یس» میخوانیم:« وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِینٌ * لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرِینَ». نه ما او را شعرآموختیم و نه شاعری شایسته مقام اوست. این کتاب ذکر وقرآن روشن است تا هر که زنده دل است او را با آیاتش پند دهد و برکافران و عدهی عذاب حتم لازم گردید. ( قرآن: ۳۶- ۶۹ و۷۰)
خداوند در این آیه نیز تأکید میکند که پیامبر شاعر نیست و این آیات قرآن با شعر تفاوت‌های آشکار دارد. و سخن، سخن خداوند است.
در سوره الحاقه میفرماید:« إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلا مَا تُؤْمِنُونَ » (قرآن کریم، ۶۹: ۴۱ و۴۰) این قرآن گفتار رسول بزرگواری است وسخن شاعری نیست، اندکی به آن ایمان میآورند.
در سوره مبارکه انبیاء میفرماید: « بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ» (قرآن کریم، ۲۱: ۵) مردم گفتند: آن چه محمد آورده ( وحی نیست ) بلکه خوابهای آشفته است به خدا افترا بسته، نه بلکه او یک شاعر است.
در سوره صافات در این مورد خداوند میفرماید:« وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ » ( قرآن کریم ،۲۷ : ۳۶)و پیوسته می گفتند آیا ما خدایان و بتهای خود را به خاطر شاعر و دیوانهای رها کنیم.
در سوره مبارکه طوردراین خصوص آمده است: « أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ « ( قرآن کریم، ۵۲ : ۳۰) بلکه آن ها میگویند او شاعری است که ما انتظار مرگ اورا میکشیم.
دقّت در مجموعه آیات نشان میدهد که این آیات به هیچ وجه در مقام مزیِت شعر و محکومیت شعرا نیست. بلکه قرآن براین نکته تأکید دارد که ماهیّت قرآن ماهیّت شعری نیست و نه پیامبر شایسته شاعری. اما این که چرا شعر و شاعری شایسته پیامبر نیست، مرتضی مطهری مینویسد:
«۱ – معمولاً سرچشمهی شعر، تخیل و پندار است در حالی که وحی از مبدأ هستی سرچشمه میگیرد و برمحور واقعیتها میگردد.
۲- شعر ازعواطف متغیرانسانی میجوشد و دائماً درحال دگرگونی است ولی وحی بیانگر حقایق ثابت آسمانی است.
۳- لطف شعر در بسیاری از موارد در اغراق گوییها است تا آن جا که گفتهاند: «احسن الشعراکذبه» بهترین شعر دروغ آمیزترین آن است درحالی که وحی جز صداقت نیست.
۴- شعر مجموعه-ای از شوقها و تخیّلات است که از زمین به سوی آسمان پرواز می-کند ولکن وحی مجموعه حقایقی است که از آسمان به زمین نازل میگردد.»
( مطّهری، ۱۳۸۷ :۲۴۲)
این آیات به روشنی یک نکته را مورد دقّت قرار می‌دهند و آن نوعی تمایُز و فرق گذاشتن میان دو شأن «پیغمبری» و «شاعری» و یا میان دو نوع گفته و بیان است. گفته و بیان اوّلی، شاعری است و گفته و بیان دوم، پیغمبری است و در مورد هر دو، ارزیابی و داوری صورت گرفته است. پورجوادی در این خصوص مینویسد:
«آنچه پیغمبر می‏گوید حق است و راست، و آنچه را که شاعر می‏گوید و یا سخن شعراست، حق نیست. ناگفته پیدا است که در این ارزیابی و داوری «سخن شعر» مورد نکوهش قرار گرفته و در مقابل، «سخن پیغمبر» و سخن حق را تمجید کرده است.
در نگاه دوم، اسلام به جای قرار دادن شعر در مقابل سخن حق و تمایُز میان آنها، دو دسته شعر و دو نوع شاعری را بررسی و نقد کرده است. این بررسی به دو دسته از شاعران تعلّق می‏گیرد و از رهگذر اعتقاد اسلامی پیرامون هر دو گروه، داوری صورت گرفته است. دسته نخست که مورد سرزنش و نکوهش آیات قرآن کریم واقع شده‏اند، کسانی‏اند که اوصاف آنها در آیات پایانی سوره شعراء بیان شده است:« و َالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ* أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ* وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ...». (پورجوادی، ۱۳۷۴: ۴۵).
حسین رزمجو نیزدر این باره می‌گوید:«در این آیات، شاعران در دو دسته قرار می‌گیرند: «دسته‏ای که راه‌شان راه گمراهان و منحرفان قلمداد شده است و دسته دوم کسانی‏اند که ایمان دارند و جزو موحّدان هستند. این تقسیم بندی و صف بندی همچنان که در مورد شاعران انجام گرفته است، در مورد خود شعر هم قابل اجرا است. بدین صورت که شعر دسته اوّل، شعر غیردینی و شیطانی و شعر دسته دوم شعر دینی و رحمانی و اسلامی است. بنابراین از منظر قرآن کریم، شعرایی مورد تأیید قرار گرفته‏اند که ایمان دارند و عمل صالح انجام دهند و بیشتر به ذکر و عبادت میپردازند.» ( رزمجو، ۱۳۷۴: ج۲: ۱۸۱)
با کمی تأمل در آیات قرآن کریم می‏توان چنین استنباط کرد که منظور از اوصاف دسته دوم (کسانی که عمل صالح انجام دهند… ) تنها انجام عمل صالح و یا عبادت زیاد نیست، بلکه یادآوری یک نوع تعهد است که در پرتو همین اعمال شکل میگیرد و در آفرینش و نگاه آفریدگار شعر تأثیر دارد. از سویی دیگر اشاره به ارزش مداری و شعر ارزشی و غیرارزشی دارد. قرآن کریم با ذکر همین اوصاف در مورد دسته ای از شاعران، در واقع شعر را تأیید کرده است و به شعر اجازه میدهد تا به عنوان هنر مطلوب جزو عناصر فرهنگی اسلامی باشد و بدین ترتیب هنر شعر را از فضاهای مسموم و آلوده به عرصه‏ای اجتماعی و انسانی کشاند و از این هنر در خدمت تبلیغ اسلام و فرهنگ دینی بهرهگیری کرد.
تعداد کثیری از صاحب نظران در مسایل شریعت، به طور کلّی بر این باورند که شعر باتوجه به آیات و نصوص قرآن کریم، دارای کراهت است. از جمله این افراد میتوان از شیخ طوسی نام برد. زرّین‌کوب در این باره مینویسد:
« شیخ طوسى به رغم آن که در اصل مشروعیّت با مشهور همراه است، در مکروه بودن شعر به طور کل نظرى ویژه خود دارد. ایشان، شعر را به طور مطلق مکروه برشمرده و فرموده: از عموم روایات و آیه (الشعراء یتّبعهم الغاوون) استفاده میشود که شعر حق به طور مطلق، مکروه است. در کتاب« الخلاف» نیز به این مسئله اشاره کرده و میگوید: (نَحنُ نحمله على عمومه و لانخصّه إلاّ بالدلیل.) در بحث شهادات مبسوط هم گفته است: (الشعر ما لم یکن فیه هجو و لا فحش ولا تشبیب بامرئه لا یعرفها ولاکذب، مباح على کراهیه فیه عندنا)تا زمانى که شعرى مشتمل بر فحش و هجو و تشبیب و دروغ نباشد، جایز است، امّا از نظر ما کراهت دارد.
برخى از اهل سنت نیز شعر را به طور مطلق، مکروه دانستهاند و به وجوهى تمسّک کردهاند».
(زرّین کوب، ۱۳۷۵: ج۱: ۱۰۸)
برخی از علما و دانشمندان اهل تسنّن نیز به کراهت داشتن شعر باور دارند و در آثار خود به آن اشاره کرده‌اند. نصرالله پورجوادی به نظر برخی از این علما اشاره میکند ومیآورد:
۱- ابن مسعود مى گوید:« الشعر مزامیر الشیطان.» ( المبسوط، ج۸: ۲۲۵ -۲۲۷)
۲- سخن مسروق که پس از تمثل به یک بیت، سکوت کرد و ادامه نداد، وقتى به او گفتند چرا ساکت شدى؟ جواب داد: (اخاف أن أجدَ فی صحیفتی شعراً): مىترسم در نامه عملم شعرى نوشته شود. (همان:۲۲۹)
۳- روایت ابى امامه که شعر را قرآن شیطان معرفى کرده است.
(فتح البارى فى شرح صحیح البخارى، ج۱۰: ۵۴۰)
۴- بزرگان گفتهاند: (الشعر أعلى درجه الوضیع وأدنى درجه الرفیع): شعرسرایى و شعرخوانى بالاترین درجه فرومایگان وپایینترین درجه بلندپایگان است.
(همان: ۲۳۱)
۵- از شافعى نقل شده:« ولولا الشعرُ بالعلماء یَزرى لکنتُ الیومَ اشعرَ من لبید» اگر علماء شعر گفتن را عیب برنمى شمردند و استهزاء نمى کردند، تحقیقاً من امروز از لبید، شاعر معروف عصر جاهلى شاعرتر بودم. (تعلیقات نقض، ج۲: ۹۸۸)
علاوه بر آن، منقصت و نکوهش شعر از نظر برخى افراد، چنان مسلم و قطعى فرض شده است که براى کوبیدن مخالفان خود از آن استفاده کردهاند و آنها را متهم به شعر محورى نمودهاند. براى نمونه: فردى ناصبى مذهب در توهین و تهمت به مذهب تشیع مىنویسد«در میان فرقههاى اسلامى، مذهبى واهیتر و مقالتى رکیکتر از مذهب رافضى نیست که بناى مذهبشان بر شعرکها و مغازىها باشد» برخى از متکلمان بزرگ شیعه نیز این نسبت را توهینى آشکار دانسته و در جواب آن چنین گفتهاند: (امام صادق(ع) فرموده : هنگام روزهدارى شعر نخوانید، چون موجب نقصان روزه میگردد اگرچه شعر حقّی باشد، پس معلوم میشود که بناى مذهب شیعه بر شعر نیست. پس شعر از دیدگاه شیعه مکروه است.
( نقض، ج۲: ۹۸۸، تعلیقه۱۰۱)
داستان محقّق حلّی، که شرایع الاسلام وی فرقان فقه جعفری شناخته میشود، مؤید قول کراهت مطلق شعر است. ایشان میگوید:« در دوران جوانى گاهى شعر میسرودم و چند بیت از آن را برای پدرم میفرستادم. پدرم پس از ملاحظه آنها در جواب من نوشت:
«پسرم! اگر در شعرسرایى نیکو پیشرفت کردهاى، در تربیت نفست زیان نمودهای. آیا نمیدانى که شعر کار کسانى است که پوشش عفت را کنده و به حرفهاى بودن ملبس شدهاند. شاعر ملعون است، اگرچه درست گفته باشد و مورد سرزنش است، اگرچه سخن شگفت انگیز گفته باشد. گمان میکنم که شیطان تو را به شعر گفتن فریب داده است.»
( خاتمه مستدرک الوسائل، حاجى نورى، ج۳ :۴۷۲ )
« عموم روایاتى که بر منقصت شعر و کراهت آن دلالت میکنند، درباره زیادهروى و افراط در شعر و شاعرى است که باعث روى گردانى یا کم توجهى به قرآن میشود، نه این که هرگونه شعری را مکروه و مذموم برشمرند. ادلّه‌ی تأییدکننده قول شیخ طوسى نیز ارزش ندارد و نمیتوان بدانها تمسّک کرد، زیرا مقصود صاحب کتاب نقض، جوابی بر تهمت زده شده به شیعه است و شعر را به طور کلی مذموم نمیسازد. وجوه اهل سنت هم غیر معتبر است. مراد پدر بزرگوار محقق حلی از نهی فرزندش از سرودن شعر نیز چیزی جز توجه دادن بیشتر فرزندش به فقه و پرهیز از مسائل جانبی و سرگرم کننده نبوده است. به هر حال، از سخنان آن فقیه سترگ، کراهیت کلی شعر استفاده نمیشود.» (پورجوادی، ۱۳۷۴: ۱۵۲)
چنان که خواهیم دید ودر فصل پنجم این رساله به طور مبسوط به آن خواهیم پرداخت، چنین افکار تند وتیزی راجع به شعر و شاعری درذهن و زبان شاعران بزرگ ایران در ادوار مورد مطالعه، تأثیر شگرفی از خود بر جای نهاده است. شاعران نامداری چون عطّار، ناصر خسرو، سنایی و چندین شاعر دیگر بارها خود را شاعر ندانسته و از شاعر بودن خود اظهار پشیمانی و توبه کرده‌اند و از خداوند میخواهند که آنان را به نام شاعر از دنیا نبرد و در روز بازپسین آنان را به بادافره این گناه عقوبت نکند.
۴-۳- سیمای شعر در روایات و احادیث
احادیث و روایاتی که از پامبر (ص) و سایر ائمه معصوم (ع) نقل شده خود به دو گروه قابل تقسیم هستند. برخی از روایات و احادیث نظر به کراهت شعر دارند و برخی نیز شعر را مورد تأیید و تشویق قرار داده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




صورت‏های مالی بخش اصلی گزارشگری مالی را تشکیل می‏دهند. یکی از اهداف صورت‏های مالی، ارائه اطلاعات تلخیص شده و طبقه‏بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‏پذیری مالی واحد اقتصادی است که برای طیفی گسترده از استفاده‏کنندگان صورت‏های مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد(کمیته فنی سازمان حسابرسی،۱۳۸۱ ) اهداف‏ گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می‏کند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم می‏آورد از ویژگی‏های معینی برخوردار باشد. در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از این ویژگی‏ها باعنوان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات محافظه‏کاری ۱است(مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی،۱۳۸۵ ).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علاوه براین، به دلیل وجود شرایط عدم اطمینان در فرایند حسابداری و گزارشگری مالی مفهوم محافظه‏کاری نقش و جایگاه ویژه‌ای در ادبیات حسابداری یافته است. به طور عموم محافظه‌کاری نه یک اصل و نه یک فرض بلکه نوعی محدودیت در فرایند شناسایی، اندازه‌گیری و گزارشگری محسوب می‌گردد(هندریکسون[۵] و ون‏بردا، ۱۹۹۲).
یکی از ویژگی‏های بارز گزارشگری مالی محافظه‏کاری[۶] می‏باشد. از نظر واتز، محافظه‏کاری کیفیتی چشمگیر و غالب در عرصه حسابداری و گزارشگری مالی به‏شمار می‏رود و توجه به مفهوم محافظه‏کاری و اهمیت به آن در تدوین استانداردهای حسابداری، می‏تواند نشان‏دهنده به کارگیری و اعمال رویه‏های محافظه‏کاری از ویژگی فزونی منافع برمخارج بوده است(مهرانی و محمدآبادی، ۱۳۸۸).
۲-۲) مبانی نظری پژوهش
۲-۲-۱) تعاریف محافظه‏کاری از نظر صاحب‏نظران
محققان تاکنون تعاریف گوناگونی از محافظه‏کاری حسابداری ارائه داده ‏اند، برخی از آنها مانند باسو (۱۹۹۷) محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف کرده است”روشی که طبق آن، در واکنش به اخبار بد، شناسایی عایدات و خالص دارایی‏ها کاهش می‏یابد و این درحالی است که، در واکنش به اخبار خوب شناسایی عایدات و خالص دارایی‏ها افزایش نمی‏یابد”، علاوه براین، باسو استفاده از درجات بالاتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت سودها و اخبار خوشایند(افزایش ارزش‏ها)، و در مقابل استفاده از درجات پایین‏تر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت زیان‏ها و اخبار ناخوشایند(کاهش ارزش‏ها)، را محافظه‏کاری نامیده است.
امّا بیشتر محققان در مباحث مربوط به ارزش‏گذاری دارایی‏ها، طبق مبانی حسابداری، بیشتر به تعاریفی که فلتهام و اولسون[۷](۱۹۹۵) از محافظه‏کاری دارند، اشاره می‏کنند. آنها محافظه‏کاری حسابداری را این‏گونه تعریف می‏کنند”انتظار اینکه خالص ارزش دارایی‏های گزارش شده توسط یک شرکت، در بلندمدت از ارزش بازار آن کمتر خواهد بود”به عبارتی، فرض می‏شود که در اثر بکارگیری محافظه‏کاری حسابداری، ارزش بازار دارایی‏های گزارش شده بیشتر از ارزش دفتری آنها خواهد بود. طبق این تعریف استفاده از بهای تمام شده، در شناسایی سرمایه‏گذاری‏ها باعث ایجاد انتظار خالص ارزش فعلی مثبت از سرمایه‏گذاری‏ها خواهد شد، زیرا تحلیل‏گران انتظار دارند که این سرمایه‏گذاری‏ها ممکن است کمتر از ارزش آنها برآورد شده باشند. تحقیقات صورت گرفته توسط بی‏ور و رایان[۸](۲۰۰۰) نیز مشابه همین دیدگاه از محافظه‏کاری حسابداری می‏باشد، که محافظه‏کاری حسابداری را تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری دارایی‏ها عنوان می‏کنند.
پنمن و ژانگ[۹](۲۰۰۲) محافظه‏کاری حسابداری را انتخاب روش و برآوردی از حسابداری می‏دانند که ارزش دفتری دارایی‏ها را به‏گونه‏ای بارز، پایین نشان می‏دهد. بنابراین؛ در شرایط تورمی، انتخاب LIFO برای شناسایی موجودی کالا نسبت به روشFIFO ، روش محافظه‏کارانه‏ای می‏باشد. همچنین بکارگیری قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار[۱۰] به هزینه منظور کردن هزینه‏ های تحقیق و توسعه، انتخاب روش‏های سریع استهلاک، سیاست‏هایی که باعث در نظر گرفتن ذخیره بالا برای مطالبات مشکوک الوصول می‏شود و شناسایی تعهدات مربوط به گارانتی، روش‏های محافظه‏کارانه‏ای هستند که باعث می‏شوند خالص ارزش دفتری یک واحد اقتصادی، پایین نشان داده شوند.
همچنین از نظر گیولی و هاین[۱۱] (۲۰۰۰)، محافظه‏کاری عبارتست از انتخاب یک راه‏کار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کمترین دارایی‏ها و درآمدها بی‏انجامد و کمترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد.
انور و همکاران[۱۲](۲۰۰۲) محافظه‌کاری را به این‌گونه تعریف نموده‌اند: محافظه‌کاری عبارتست از کاهش ارزش دفتری دارایی‌ها در مقایسه با ارزش بازار آن‌ها در یک دوره نسبتاً طولانی، براساس این تعریف، اصل بهای تمام شده تاریخی در حسابداری نوعی محافظه‌کاری خواهد بود.
واتز[۱۳](۲۰۰۳)محافظه‏کاری حسابداری را این‏چنین تعریف می‏کند:
لزوم تفاوت قائل شدن در اثبات‏پذیری شناسایی سود در مقابل زیان. طبق این تعریف از محافظه‏کاری، پیش‏بینی سودهای آتی، بایستی از قابلیت اثبات‏پذیری بیشتری نسبت به زیان‏های آتی برخوردار باشد.
هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی آمریکا، محافظه‏کاری را جزء ویژگی‏های کیفی یا زیر مجموعه ویژگی‏های کیفی تعریف و طبقه‏بندی نکرده است، درحالی‏که، کمیته تدوین سازمان حسابرسی ایران در مفاهیم نظری گزارشگری مالی، محافظه‏کاری را به‏عنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی قابل اتکا بودن درنظر گرفته، امّا به‏جای واژه محافظه‏کاری از واژه احتیاط استفاده نموده است(کمیته تدوین استانداردهای حسابرسی، ۱۳۸۱).
انتخاب یک راه‏کار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کمترین دارایی‏ها و درآمدها بی‏انجامد و کمترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد(گیولی و هاین، ۲۰۰۰).
دو ویژگی مهم محافظه‏کاری در ادبیات حسابداری عبارتند از:
جانبداری در ارائه کمتر از واقع ارزش دفتری سهام نسبت به ارزش بازار.
تمایل به سرعت بخشیدن در شناسایی زیان‏ها و به تعویق انداختن شناسایی سود(پریس، ۲۰۰۵).
۲-۲-۲) دیدگاه‏های موجود در مورد محافظه‏کاری
برخی، محافظه‏کاری را برای استفاده‏کنندگان و تحلیل‏گران صورت‏های مالی مفید می‏دانند و برای آن نقش اطلاعاتی قائلند.
برخی دیگر، برای آن نقش اطلاعاتی قائل نمی‏شوند و آن را به زیان تهیه‏کنندگان و استفاده‏کنندگان از صورت‏های مالی قلمداد می‏کنند. همچنین اعتقاد دارند که محافظه‏کاری کیفیت اطلاعات را کاهش می‏دهد(شورورزی و عابدین برزگر، ۱۳۸۸).
دیچاو[۱۴] عنوان می‏کند که بهترین نوع مقابله درآمدها با هزینه‏ ها، تطابق درآمدهای جاری با هزینه‏ های جاری است. ولی محافظه‏کاری باعث شناسایی سریع‏تر زیان‏ها و کاهش ارزش دارایی‏ها می‏شود که در واقعیت بخشی از هزینه‏ دوره‏های آتی با درآمدهای دوره جاری، در تقابل قرار می‏گیرند که این نحوه برخورد به وضوح یک انحراف از اصل تطابق بوده که در نهایت سود حسابداری را در طول زمان دچار نوعی نوسان و اختلال نموده و از پایداری آن می‏کاهد(پک و همکاران، ۲۰۰۷).
باسو[۱۵](۱۹۹۷)، انتقاد فوق را رد و بیان می‏دارد، در گزارشگری مالی به‏موقع بودن و استمرار(پایداری) دو جنبه متضاد هستند که بین آن‏ها توازن وجود دارد. به‏عبارتی، بین به‏موقع بودن گزارشگری و گزارش مستمر یک رابطه عکس وجود دارد.
همچنین؛ نمود محافظه‏کاری در ترازنامه به اندازه نمود آن در صورت سود و زیان نیست. مدت‏ها است که محافظه‏کاری در رویه‏های حسابداری نفوذ کرده و این نفوذ نیز با اهمیت بوده است. به عقیده باسو، نفوذ محافظه‏کاری بر رویه‏های حسابداری حداقل ۵۰۰ سال قدمت دارد.
در آمریکا، تحقیقات تجربی اخیر در زمینه محافظه‏کاری، نشان می‏دهند که رویه‏های حسابداری محافظه‏کارانه است، امّا در۳۰ سال گذشته، رویه‏های مزبور بسیار محافظه‏کارانه‏تر شده است. به عقیده واتز(۲۰۰۳) نتایج مذکور با توجه به مخالفت قانون‏گذاران بازار سرمایه، تدوین‏کنندگان استاندارد و محققین دانشگاه نسبت به محافظه‏کاری، تعجب‏آور است.
ماندگاری و بقای طولانی محافظه‏کاری، بیانگر آن است که منتقدین محافظه‏کاری به مزایای عمده آن توجهی ندارند. اگر قانون‏گذاران و استانداردگذاران سعی در حذف محافظه‏کاری بدون در نظر گرفتن مزایای آن دارند، در آن‏صورت استانداردهای حسابداری برای گزارشگری مالی زیان‏های جدی و جبران ناپذیر را به همراه خواهند داشت.
۲-۲-۳) انواع محافظه‌کاری
بال و سدکا بیان می‌دارند که محافظه‌کاری در حسابداری به‏صورتی آشکار بر دو نوع قابل تقسیم می‌باشد.
۲-۲-۳-۱) محافظه‌کاری غیرمشروط[۱۶]
محافظه‌کاری غیرمشروط یا مستقل[۱۷]، مفهومی مستقل از وقوع رویدادها و عملیات است. به‏عبارتی، خط‌مشی‌های حسابداری بکار گرفته شده در زمان شناخت و اندازه‌گیری اوّلیه دارایی‌ها، باعث می‏شوند تا ارزش دفتری این‌گونه دارائی‌ها در آینده از ارزش بازار آن‌ها کم‌تر باشد و از این‌گونه خط‌مشی حسابداری می‌توان به اصل بهای تمام شده تاریخی و همچنین روش‌های استهلاک مضاعف اشاره کرد.
۲-۲-۳-۲) محافظه‌کاری مشروط[۱۸]
محافظه‌کاری مشروط یا وابسته[۱۹]، مفهومی است وابسته به وقوع برخی از رویدادها و عملیات است. به‏عبارتی، خط‌مشی‌های حسابداری به کار گرفته می‌شوند تا در صورت وقوع برخی از رویدادهای ناخوشایند ارزش دارائی‌ها کاهش یابد، به کلام دیگر، زیان کاهش ارزش شناسایی گردد. امّا در صورت وقوع رویدادهای خوشایند ارزش دارایی‌ها افزایش نخواهد یافت. از این‌گونه خط‌مشی‌های حسابداری می‌توان به قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار اشاره کرد(بال، روبین و سدکا[۲۰]، ۲۰۰۵).
بال معتقد است که محافظه‌کاری غیرمشروط و محافظه‌کاری مشروط از جنبه اقتصادی دارای دو مفهوم کاملاً متفاوت می‌باشند. به‏گونه‌ای که از هرکدام از آن‌ها مقیاس‌های متفاوتی حاصل خواهند شد. زیرا هرکدام از آن‌ها در نتیجه شرایط کاملاً متفاوتی ایجاد شده‌اند. لذا، آثار اقتصادی آن‌ها نیاز به شکل قابل توجهی متفاوت خواهد بود(بال، روبین و سدکا، ۲۰۰۵).
عموماً محافظه‌کاری غیرمشروط در نتیجه فاکتورهای مالیاتی و فاکتورهای سیاسی و یا در نتیجه منافع شخصی مدیریت بنگاه ایجاد می‌گردد. این‌گونه محافظه‌کاری باعث می‌شود که بنگاه اقتصادی در خصوص دارایی‌ها و بدهی‌ها به خط‌مشی‌هایی روی آورد که بر پیش‌بینی‌ها و برآوردهای بدبینانه بنا شده باشند. در صورتی‏که محافظه‌کاری مشروط در نتیجه شایستگی قراردادهای مربوط به حاکمیت شرکتی ایجاد می‌گردد.
پژوهش پوپ و والکر نشان داد که محافظه‌کاری غیرمشروط و محافظه‌کاری مشروط تاثیرات متقابلی دارند. به‏گونه‌ای که هرگاه درجه محافظه‌کاری غیرمشروط در یک بنگاه افزایش یابد، تقارن زمانی واکنش سود و خبرهای خوب کاهش خواهد یافت. همچنین حساسیت سود نسبت به خبرهای بد نیز کاهش خواهد یافت(پوب و والکر[۲۱]، ۲۰۰۳).
۲-۲-۴) بررسی تفاسیر محافظه‏کاری
واتز و ریچوداری[۲۲](۲۰۰۶) ریشه محافظه‏کاری را در گزارشگری مالی را دلایل اقتصادی می‏داند و ۴ عامل ذیل را در شکل‏گیری آن ذکر می‏کند.
۲-۲-۴-۱) تفسیر قراردادی[۲۳]
محافظه‏کاری ناشی از بکارگیری تکنولوژی کارآمد در شرکت و ناشی از قراردادهای شرکت با اشخاص و گروه‏های مختلف می‏باشد. براساس این تفسیر، حسابداری محافظه‏کارانه برای نشان دادن و اشاره به کژمنشی بوجود آمده بوسیله گروه‏های مختلفی که اطلاعات نابرابر و نامتقارن، حقوق و مزایای نابرابر، اُفق‏های فکری محدود و مسؤلیت محدود دارند، می‏باشد. مثلاً: محافظه‏کاری می‏تواند رفتار فرصت‏طلبانه مدیر را در گزارشگری شاخص‏های حسابداری مورد استفاده در قراردادها، محدود نماید.
تا زمانی که برای گزارشگری عملکرد مدیریت از معیارها و شاخص‏های حسابداری استفاده می‏شود، مشکلات کژمنشی همواره در گزارشگری مالی وجود خواهد داشت. مدیران برای افزایش منافع شخصی خود، در استفاده از معیارهای حسابداری، که مبنای اطلاع ‏رسانی برای سرمایه‏گذاران است، جانبدارانه عمل می‏کنند و در ارسال اطلاعات اختلال ایجاد می‏ نمایند. اگر محدودیت‏هایی که این رفتار فرصت‏طلبانه مدیر را محدود نماید، وجود نداشته باشد در آن‏صورت ارقام حسابداری موجود در گزارش‏های مالی جانبدارانه تهیه و ارائه خواهد شد. امّا محافظه‏کاری بواسطه الزام قابلیت اثبات و تأیید خود، رفتار فرصت‏طلبانه و جانبدارانه مدیران را محدود می‏نماید.
در عمل محافظه‏کاری رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی و شناسایی سود را به تأخیر می‏اندازد، در نتیجه خالص دارایی‏ها و سود کمتر نشان داده می‏شوند. در قراردادها، اثرات مزبور، ارزش شرکت را افزایش می‏دهد. زیرا محافظه‏کاری پرداخت‏های فرصت‏طلبانه مدیر به خود و سایر گروه‏ها نظیر سهامداران را محدود می‏نماید. ارزش افزایش یافته شرکت میان همه گروه‏های طرف قرارداد شرکت، تقسیم و رفاه هر گروه افزایش می‏یابد. در این مفهوم، محافظه‏کاری یک مکانیزم قراردادی کارآمد محسوب می‏شود.
به نظر واتز(۲۰۰۳) تفسیر قراردادی با اهمیت‏ترین تفسیر محافظه‏کاری است، زیرا اصلی‏ترین منبع محافظه‏کاری به شمار می‏رود. اگرچه تفسیر قراردادی از نظر ادبیات، تأکید بر قراردادی دارد که بین طرف‏های قرارداد(مانند: قرار داد بدهی و قرار داد پاداش مدیریت) دارد، امّا گستره این تفاسیر به داخل سازمان(مانند: حسابداری مدیریت و سیستم کنترلی) نیز مربوط می‏شود. علاوه براین، تفسیر مالیاتی همواره با تفسیر قراردادی ارتباط دارد. تفسیر قراردادی، سابقه طولانی‏تری نسبت به دیگر تفاسیر محافظه‏کاری دارد. به عنوان مثال، تفسیر دعاوی حقوقی سهامداران از سال ۱۹۶۰ و به دنبال افزایش دعاوی و حقوقی سهامداران در آمریکا بوجود آمد. تفسیر مالیاتی از سال ۱۹۰۹ به دنبال تلاش‏هایی که واحدهای اقتصادی برای کمتر نشان دادن مالیات در آمریکا انجام می‏دادند، بوجود آمد و نهایتاً تفسیر و قانون‏گذاران حسابداری، بدنبال الزاماتی که در سال‏های ۱۹۳۴-۱۹۳۳ توسط SEC برای گزارشگری مالی توسط شرکت‏ها صورت گرفت، بوجود آمد.
۲-۲-۴-۱-۱) تفسیر قراردادی برای محافظه‏کاری
از چهار تفسیر درباره محافظه‏کاری، واتز(۲۰۰۳)تفسیر قراردادی را که جامع‏تر از بقیه بوده مورد بررسی قرار داده است. به عقیده او این تفسیر، مأخذ و منبع قدیمی محافظه‏کاری بوده و استدلال‏های این تفسیر بطور کامل تدوین و توسعه‏یافته است. استفاده از ارقام حسابداری در قراردادها، سابقه‏ای طولانی دارد. قرن‏های متمادی از حسابداری برای کنترل مدیریت استفاده می‏شود. محققین پیشنهاد می‏کنند که دوره طولانی استفاده از محافظه‏کاری حسابداری، توسعه و ماهیت حسابداری و گزارشگری مالی معاصر را تحت تأثیر قرار داده و منجر به جانبداری از محافظه‏کاری شده است.
امّا در مقابل، سایر تفاسیر محافظه‏کاری در دوران اخیر پدیدار شده‏اند، مثلاً افزایش در دعاوی قضایی سهامداران که در آمریکا از دهه ۱۹۶۰ شروع شد و رشد آن بعد از آن تاریخ، نمونه‏ای از ظهور سایر تفاسیر درباره محافظه‏کاری است. همچنین نفوذ سیستم‏های مالیاتی بر روش‏های حسابداری، روش‏های محافظه‏کارانه‏ای نظیر LIFO را بوجود آورده است.
این مورد نیز تفسیر جدیدی از محافظه‏کاری است که در آمریکا از سال ۱۹۰۹ شروع شد. تفسیر قراردادی سه مشخصه و ویژگی معیارهای حسابداری را، یعنی به موقع بودن، قابلیت اثبات و تأیید نابرابر را توضیح می‏دهد.
۲-۲-۴-۲) تفسیر دعاوی قضایی و حقوقی[۲۴]
دعاوی قضایی سهامداران، منبع و منشأ دیگری برای محافظه‏کاری در سال‏های اخیر محسوب می‏شود. در مواردی که به‏واسطه بیش از واقع نشان دادن سود و خالص دارایی‏های شرکت، پرداخت‏های نابرابر به مدیران انجام شود، احتمالاً هزینه‏ های دعاوی قضایی بیشتری بر شرکت تحمیل خواهد شد. محافظه‏کاری با کمتر نشان دادن خالص دارایی‏ها، هزینه‏ های دعاوی قضایی را کاهش می‏دهد.
بی‏ور[۲۵](۱۹۹۳) طی تحقیقی بررسی نمود که دعاوی قضایی تحت قوانین بورس اوراق بهادار، محافظه‏کاری را تشویق و ترویج می‏کند، زیرا دعاوی قضایی احتمالاً زمانی که سود و خالص دارایی‏ها بیش از واقع نشان داده شوند، زیادتر از زمانی که سود و خالص دارایی‏ها کمتر از واقع نشان داده می‏شوند.
کلوج[۲۶](۱۹۸۴) در رابطه با دعوی قضایی اوراق بهادار دریافت که دادخواهی خریداران علیه حسابرسان و شرکت‏ها بیشتر از دادخواهی فروشندگان است. از زمانی‏که هزینه‏ های دادخواهی موردانتظار درباره بیش از واقع نشان دادن دارایی‏ها و سود از کمتر از واقع نشان دادن آنها بیشتر است، مدیران و حسابرسان این انگیزه را دارند تا مقادیر محافظه‏کارانه را برای سود و خالص دارایی‏ها گزارش کنند. از زمانی که حسابرسان و مدیران دریافتند که هزینه‏ های دعاوی قضایی مربوط به بیشتر شناسایی کردن عایدات و دارایی‏ها بیشتر از هزینه‏ های مربوط به کمتر شناسایی کردن آنها می‏باشد، اشتیاق بیشتری برای کمتر شناسایی کردن آنها یافتند(واتز،۲۰۰۳ ).
کوتاری و همکاران[۲۷](۱۹۹۸) عنوان نموده‏اند که دعاوی قضایی تحت قوانین بورس اوراق بهادار قبل از تغییرات آن در سال ۱۹۶۶ نسبتاً کم بوده است.
۲-۲-۴-۳) تفسیر مالیاتی[۲۸]
رابطه بین وضع مالیات و گزارشگری مالی می‏تواند محافظه‏کاری در گزارشگری مالی را بوجود آورد. شناخت نابرابر سود و زیان، مدیران شرکت‏های سودآور را قادر می‏سازد تا ارزش فعلی مالیات‏ها را کاهش و ارزش شرکت را افزایش دهند. تأخیر در شناخت درآمدها و تسریع در شناخت هزینه‏ ها، پرداخت‏های مالیاتی را به تعویق می‏اندازد.
از آنجا که درآمد مشمول مالیات وروش‏های محاسبه درآمد مشمول مالیات، به سود گزارش شده وابسته است، در نتیجه محاسبه سود نیز تحت نفوذ و تحت دستکاری بوده است. واتز و زیمرمن(۱۹۷۹) بیان می‏دارند، قبول استهلاک به عنوان یک هزینه در آمریکا به دلیل الزام قانون مالیات بر درآمد شرکت‏ها، مصوب خزانه‏داری آمریکا بوده است که بر اساس آن استهلاک باید به عنوان یک هزینه، در صورت‏های مالی ثبت و گزارش شود.
گنتر و همکاران(۱۹۹۷) عنوان می‏ نمایند که در آمد مشمول مالیات هنوز هم تحت تأثیر روش‏های حسابداری است، البته به غیر از روش‏های استهلاک.
فورد و همکاران نیز در تحقیق خود عنوان کردند که مالیات‏ها انگیزه‏هایی را برای شرکت‏ها فراهم می‏آورند که به موجب آن، شرکت‏ها سود حسابداری را به‏گونه‏ای گزارش می‏کنند تا تشویق مالیاتی دریافت نمایند. تا زمانی‏که شرکت سودآور است، درآمد مشمول مالیات دارد. ارتباط و وابستگی بین درآمد مشمول مالیات و سود گزارش شده، انگیزه انتقال سود را به دوره‏های آتی فراهم می‏آورد، با انتقال سود به دوره‏های آتی ارزش مالیات‏ها کاهش می‏یابد. همانند تفسیر قراردادی، به طور متوسط این انگیزه منجر به کمتر از واقع نشان دادن خالص دارایی‏ها می‏شود(واتز، ۲۰۰۳).
رابطه بین سود گزارش شده و در آمد مشمول مالیات در تعدادی از شرکت‏هایی که به دنبال استرداد مالیات اضافی پرداخت شده خود به دلیل تقلب و فریب در گزارش سود حسابداری انجام داده ‏اند، مشاهده شده است. در این‏گونه موارد، بواسطه گزارش بیش از واقع سود از محافظه‏کاری تخطی شده است. در موارد تقلب در گزارشگری سود، ملاحظات گزارشگری بر ملاحظات مالیاتی اوّلویت دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




گفتار دوم: پیشگیری اجتماعی از جرائم و انحرافات سایبری
به دلیل گستردگی این حوزه یکی از شاخه های پیشگیری از جرائم و انحرافات سایبری، یعنی پیشگیری اجتماعی از جرایم سایبری مورد بررسی قرار می گیرد. پس از آشنایی اجمالی با ماهیت و کارکرد پیشگیری اجتماعی که در مبحث اول به آن پرداخته شد. در این گفتار نحوه اعمال آن بر جرایم سایبری بررسی می شود. برای تدوین و اجرای کارآمد و مؤثر این راهکارها باید مطالعات مقدماتی فراگیر و عمیقی انجام داد.از جمله مهم ترین این مطالعات، شناسایی هویت و خصوصیات بزهکاران و منحرفان سایبری بر اساس انگیزه هایشان و همچنین شناسایی هویت و خصوصیات بزه دیدگان[۱۷۷] سایبری و تعیین میزان خطرپذیری آنها برای سمت و سودهی نوع و میزان آموزش های پیشگیرانه است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بند اول: ویژگی های بزهکاران و بزه دیدگان سایبری از دیدگاه پیشگیری اجتماعی
انگیزه های منحرفانه و مجرمانه شایع سایبری را می توان در چهار گروه اصلی ذیل بررسی کرد..
الف: سرگرمی و تفریح
بیشتر هکرهای جوان در این گروه قرار می گیرند. البته در این باره تقسیمات دقیق تری نیز ارائه شده است. برای مثال گروهی از آنها فقط به دلیل اینکه از یادگیری نحوه کارکرد سیستم ها از راه آزمون و خطا لذت می برند؛ هک یا نفوذ غیر مجاز می کنند. گروهی دیگر به دلیل کنجکاوی و کشف موضوعات جدید به این عمل مرتکب می شوند و برخی دیگر نیز این گونه اقدامات را یک نوع بازی تلقی می کنند. برای مثال، درهم شکستن تدابیر امنیتی یک شبکه می تواند هدف و نابود سازی آن شبکه پیروزی باشد. با توجه به اینکه این اقدام هکرها ما در تمام جرائم و انحرافات سایبری به شمار می آید؛ تقریباً بروز هر انگیزه ای در آنها ممکن است. از این رو به دلیل اهمیت بسیار این موارد در مطالعات جرم شناختی در شاخه های تخصصی تر، مانند خرده فرهنگهای مجرمانه نیز مطالعه می شوند.
ب: کسب منافع مالی
سوء استفاده های رایانه ای با انگیزه مالی آغاز شده و با پیدایش فضای سایبر این انگیزه قوت بیشتری یافته است؛ زیرا علاوه بر امکان انواع سوء استفاده ها از داده های واجد ارزش مالی، مانند سرقت شماره کارت های اعتباری، میزان نتیجه بخش بودن جرائم مالی در دنیای فیزیکی نیز به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. یک کلاهبردار که در دنیای فیزیکی فقط می توانست قشر بسیار محدودی از افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داده و تعداد کمی را از میان آنها بفریبد؛ در فضای سایبر میلیون ها مخاطب مواجه بوده که به دلیل شرایط خاص حاکم بر این فضا، احتمال فریفتن این افراد بسیار بیشتر است. [۱۷۸]
ج: انتقام،اعتقادات یا گرایش های مختلف:
این انگیزه در طیف خاصی از افراد به وجود می آید. برای مثال کارمندی که به ناحق از محل کارش اخراج شده سعی می کند با نفوذ به شبکه شرکت و تخریب یا سرقت اطلاعات واجد ارزش انتقام بگیرد و با اینکه تروریست ها با هدف وارد آوردن خسارات اساسی به دولت، یا گروه موردنظر خود انواع تهاجمات سایبری را علیه آنها تدارک می بینند.[۱۷۹]
د: انگیزه های جنسی
فضای سایبر بر این گونه مسائل، تاثیر جدی گذاشته است.از مهم ترین گروه های فعال جنسی سایبری می توان به ناشران انواع اطلاعات الکترونیکی، مکتوب، صوتی، تصویری، ویدئویی در قالب های مختلف و به صورت زنده یا غیر زنده کودک دوستان ، آزارگران و آزار بینان جنسی و انواع متجاوزان به عنف ،اشاره کرد .
همچنین با شناسایی بزه دیدگان سایبری و نوع خطراتی که آنها را تهدید می کند ، می توان در سمت و سو دهی و شدت و ضعف تمهیدات پیشگیرانه، تصمیمات صحیح تری اتخاذ کرد. برای مثال، چنانچه متصدیان شبکه ها و سیستم های رایانه ای حوزه های حساس مختلف احتمال دهند که از سوی بزهکاران در معرض ترفندهای مهندسی اجتماعی و مهندسی اجتماعی معکوس قرار می گیرند؛در نحوه تعامل خود با افراد درون و برون سازمانی احتیاط بیشتری خواهند کرد. همچنین با توجه به اینکه هم اکنون گروه بزرگی از کاربران شبکه ای را قشر جوان و نوجوان جامعه را تشکیل می دهند، ضروری است تدابیر پیشگیرانه اجتماعی رشد مدار با توجه به انواع خطرات سایبری طراحی و اجرا شود. برآیند این اقدامات آگاهی بخش، چه برای بزهکاران و چه برای بزه دیدگان بالقوه انگیزه های مجرمانه و منحرفانه را کاهش خواهد داد. با رشد آگاهی بزه دیدگان، بزهکاران بالقوه در می یابند که هزینه جرمشان بالا رفته و دیگر ارتکاب آن مقرون به صرفه نیست که این خود سالب انگیزه مؤثری به شمار می آید.[۱۸۰]
پیشگیری اجتماعی از جرائم و انحرافات سایبری از اهمیت مضاعف و ویژه دیگری نیز برخوردار است. به طور کلی دانشمندان حقوق کیفری جرائم را به دو گروه جرائم فطری یا طبیعی و جرائم قرار دادی تقسیم کرده اند . جرائم فطری به اعمالی گفته می شود که وجدان بشری کلیت آنها را پذیرفته و به این دلیل هر کس در هر گوشه جهان با هر گرایش مذهبی، قومیتی، نژادی و… آنها را مذموم می شمرد، مانند قتل، سرقت و تجاوز به عنف.
اما جرائم قراردادی که نوع و تعداد آنها به مراتب از جرائم فطری بیشتر است، زاییده ذهن قانون گذاران جوامع بوده و در اثر پیدایش انواع وسایل نقلیه موتوری وضع شده است. همچنین، پیدایش فناوری رایانه و به تبع آن فضای سایبر، قانون گذاران کشورها را به تصویب قوانین و مقررات مختلف برای حوزه های گوناگون واداشته است. از این رو با توجه به اینکه اکثر افراد جامعه نمی توانند سوء استفاده های احتمالی از این ابزارها را با مراجعه به فطرت خود شناسایی کنند؛ متولیان این حوزه ها موظفند درباره آموزش و رشد آگاهی افراد نسبت به اقدامات غیر قانونی و نامشروع، به ویژه جرائمی که ضمانت اجرای کیفری دارند، تمهیدات پیشگیرانه اجتماعی وسیع تر و جدی تری را در دستور کار خود قرار دهند.
بند دوم: پیشگیری اجتماعی رشدمدارسایبری
علاوه بر نسل جوان و نوجوان جامعه ما، تمام جوامع توانسته اند با فضای سایبر تعامل بهتری داشته باشند. نسل گذشته امور خود را در دنیای فیزیکی انجام می دادند و اکنون نیز لزومی نمی بینند که با فضای جدید انس بگیرند. حال آنکه نسل امروز با این فضا بزرگ شده و از همان ابتدا هر آنچه پیرامون خود مشاهده کرده اند رنگ و بوی سایبری داشته است. این وضعیت، بیم و امید هایی را نیز به همراه دارد. از یک سو، می توان امیدوار بود که نسل جدید در برپایی هر چه سریع تر یک جامعه اطلاعاتی تمام عیار، مبتنی بر اصول و قواعد حاکم بر این فضا همت گمارد و از سوی دیگر، باید آنها را از خطرات و آسیب های فراوان این فضا آگاه کرد تا با گرفتار شدن در آنها، نتیجه مغایر حاصل نشود. این امر مهم به عهده متولیان عرصه های مختلف فضای سایبر است تا با همکاری متخصصان پیشگیری اجتماعی بر پایه اصول و ضوابط پیشگیری رشد مدار از بزهکاری و بزه دیدگی جوانان و نوجوانان پرنشاط و پرانرژی در این فضای ناشناخته جلوگیری کنند. در ادامه راهکارهای قابل اجرا درباره کودکان که متولیان تربیتی و آموزشی را هدف قرار می دهند، به اجمال بررسی می شوند:
الف:اقدامات مداخله امیز والدین
اولین محیطی که متصدیان پیشگیری رشدمدار را به خود جلب می کند؛ خانواده و به تبع آن والدین است. چنانچه بتوان در ابتدای امر توصیه ها و آموزش های لازم را به والدین منتقل و آنها را به ثمربخشی اهداف این تدابیر امیدوار بود. برای مثال برنامه آموزشی والدینی که فرزندانشان با اینترنت کار می کنند، می تواند حاوی این نکات باشد: ایجاد حس مسئولیت پذیری و توانایی انتخاب گزینه های سالم به هنگام استفاده از اینترنت( به بیان دیگر، نحوه استفاده صحیح از اینترنت) تصمیم گیری به جا و مناسب درباره محتوایی که قرار است مشاهده کنند و آموزش نحوه رویارویی با محتوای نامناسب که ممکن است مشاهده کنند و کاهش عواقب آن. در حقیقت ابتدا باید والدین به چگونگی اتخاذ این رهیافت ها را نسبت به کودکان آموزش دهند.
ب: تدابیر کاربری صحیح
این خط مشی ها مجموعه ای از راهکارها و انتظارات مربوط به نحوه فعالیت آن لاین افراد هستند که به نحو روزافزونی در منازل، مدارس و کتابخانه ها به کار می روند. مبانی نظری آنها مسئولیت پذیر کردن کودکان است در برابر محتوایی که ایجاد می کنند و رفتاری که بروز می دهند. کودکان یاد می گیرند در برابر مسائل مختلف که ممکن است در فضای سایبر تجربه کنند؛گزینش های شایسته ای داشته باشند و به این ترتیب با مهارت های استفاده صحیح از اینترنت آشنا می شوند. البته برای مؤثر واقع شدن این خط مشی ها باید در موارد نقض عمدی ، واکنش یا ضمانت اجراهای متناسب اعمال کرد، مانند محرومیت از اینترنت، تماس با والدین، حبس دانش آموز( در مواردی که نقض به مدرسه مربوط می شود) و حبس در منزل ( اگر موارد نقض به خانه مربوط باشد) اما باید از موارد نقض غیر عمدی و تصادفی نیز به عنوان فرصتی برای آموزش کاربران درباره نحوه اجتناب آنها از مواجهه با این گونه مسائل در آینده، نحوه برچیدن آنها از روی صحنه نمایش و در صورت لزوم، گزارش به ارائه دهندگان خدمات اینترنتی، بهره برداری کرد.[۱۸۱]
گفتار سوم: پیشگیری وضعی از جرایم سایبری
همان گونه که در مبحث اول اشاره شد، کارکرد پیشگیری وضعی از جرم در این است که ابزار و فرصت ارتکاب جرم را از مجرم سلب می کند. توجه به مثلث جرم می تواند به درک این موضوع کمک کند. برای ارتکاب یک جرم، سه عامل باید جمع شوند. مهم ترین آنها که قاعده مثلث جرم را تشکیل می دهد، انگیزه مجرمانه[۱۸۲] است. انگیزه باعث بیدار شدن میل دورنی افراد و به تبع آن قصد مجرمانه[۱۸۳] می شود. برای از بین بردن این عامل ضروری است تدابیر پیشگیرانه اجتماعی اتخاذ گردد. اما اگر به هر دلیل مجرمان واجد انگیزه شدند باید از اجتماع دو ضلع دیگر این مثلث، یعنی فرصت[۱۸۴] و ابزار ارتکاب جرم[۱۸۵] جلوگیری کرد. از میان این دو، سلب فرصت از مجرمان اهمیت بیشتری دارد. زیرا متصدیان امر هر چه بکوشند ابزارهای ارتکاب جرم را از سطح جامعه جمع آوری کنند، باز هم مجرمان با انگیزه خواهند توانست به آنها دست یابند. در پیشگیری وضعی هدف سلب فرصت و ابزار ارتکاب جرم از مجرم با انگیزه است.
آنچه در پیشگیری وضعی از جرائم اولویت دارد، حفظ آماجها[۱۸۶] و بزه دیدگان مجرمان است.در این زمینه شیوه های مختلفی از سوی جرم شناسان ارائه شده است که از مهم ترین آنها می توان به شیوه های دوازده گانه کلارک، جرم شناس انگلیسی، اشاره کرد که انها را در سه دسته چهارتایی قرار داده است.
دشوار ساختن ارتکاب جرم از طریق:
الف: حفاظت از آماجها و قربانیان جرم؛ ب: کنترل و ایجاد محدودیت در دسترس به موقعیت های جرم زا؛ ج: منحرف کردن مجرمان؛ و د: برچیدن ابزار ارتکاب جرم.
افزایش خطر پذیری مجرمان از طریق الف: مراقبت از ورودیها و خروجی ها؛ ب: مراقبت رسمی؛ ج: مراقب غیر رسمی د: مراقبت طبیعی
کاهش جاذبه از آماجها و قربانیان جرم از طریق: الف: حذف آماجهای جرم؛ ب: علامت گذاری اموال؛ ج: تقلیل فرصت های وسوسه انگیز؛ د: وضع قواعد خاص.
بند اول: انواع تدابیر پیشگیری وضعی از جرایم سایبر
به طور کلی تدابیر پیشگیرانه وضعی از جرایم سایبری را می توان در چهار گروه بررسی کرد.
الف: تدابیر محدود کننده یا سلب کننده دسترس:
این تدابیر در زمره مهم ترین تدابیر پیشگیرانه وضعی از جرایم سایبر قرار دارند که نمونه های اولیه آن برای جلوگیری از جرایم نسل اول نیز به کار می رفت. در اینجا سعی می شود با نصب سیستمها یا برنامه های خاص بر روی گروه های دسترس به شبکه یعنی کامپیوترهای شخصی، مسیریابها، سیستمهای ارائه دهندگان خدمات شبکه ای و از همه مهم تر ایجادکنندگان نقطه تماس بین المللی از ورود یا ارسال برخی داده های غیر مجاز یا غیر قانونی جلوگیری شود. این سیستم ها و برنامه ها عمدتاً در سه قالب دیوارهای آتشین[۱۸۷]، فیلترها[۱۸۸]، پراکسها[۱۸۹]هستند. این ابزارها حاوی فهرستی از موضوعات مجاز یا غیر مجاز هستند و بر اساس فرایند انطباق عمل می کنند.
در حال حاضر فضای سایبر از قابلیت هایی برخوردار است که پیش از آن وجود نداشته به شکل محدودتری قابل بهره برداری بوده اند. مهم ترین این ویژگی ها عبارت اند از الف: مهم ترین خصیصه فضای سایبر بین المللی بودن یا به عبارت بهتر فرامرزی بودن آن است.شبکه های پیشین به صورت محلی یا حداکثر منطقه ای قابل بهره برداری بودند. اما به مدد سیستمهای ارتباطی بی سیم و باسیم نظیر شبکه های ماهوراه ای یا خطوط فیبر نوری این امکان فراهم گشته است. ب: ویژگی مهم دیگر فضای سایبر، برخورداری از قابلیت های چند رسانه ای در سراسر جهان است. برگزاری جلسات کنفرانس زنده با قابلیت های انتقال صوت و تصویر با کیفیت وضوح بالا از طریق شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای یکی از جلوه های نوین فضاست که پیش از این به شکل وجود نداشت. ج: دیگر مزیتی که می توان برای فضای سایبر یا به عبارت بهتر شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای کنونی برشمرد. ظرفیت بالای آنهاست؛ تا حدی که ارائه خدمات ذخیره داده ها در نقاط دوردست به یکی از فعالیت های متداول در فضای سایبر تبدیل شده است.
ب: تدابیر نظارتی:
نظارت شبکه ای شاید بیش از آنکه یک اقدام پیشگیرانه باشد، از لحاظ بازدارندگی مورد توجه قرار می گیرد. این اقدام به دو شکل فنی و انسانی قابل اجراست. در حالت فنی ابزارها یا برنامه هایی بر روی سیستم نصب می شوند و کلیه فعالیت های شبکه ای اشخاص حتی ضرباتی که بر روی صفحه کلیدشان زده اند یا نقاطی را که به وسیله موس بر روی آن کلیک کرده اند ضبط می کنند. سپس مأمور مورد نظر می تواند با بررسی این سوابق مواد غیر قانونی را تحت پیگرد قرار دهد.
شایان ذکر است در صورتی نظارت شبکه ای اثر بازدارنده خواهد داشت که کاربر بداند فعالیت هایش تحت نظارت قرار دارد. زیرا همان طور که می دانیم، نظارت مخفی فقط برای جمع اوری ادله علیه متهم به کار می رود و هیج اثر پیشگیرانه ای ندارد. اکنون بسیاری از محیط های گپ شبکه ای به ویژه آنها که مورد اقبال قشر جوان و نوجوان است تحت نظارت فنی یا زنده قرار دارد.
اما مهم ترین مزیت این اقدامات نسبت به اقدامات محدود کننده یا سلب کننده دسترس این است که در عین اثر گذاری بازدارنده که پیشگیرانه نیز تلقی می شود، فعالیت کاربران خللی ایجاد نمی کند و از این لحاظ اشکالی به وجود نمی آورد، اما خود آن با ایرادات مهم حقوقی مواجه است.
ج: تدابیر صدور مجوز:
در اینجا تلاش می شود بر اساس معیارهایی خاص از ورود اشخاص ناشناس یا فاقد اعتبار جلوگیری شود. نمونه این اقدام به کارگیری گذرواژه است که در گذشته و اکنون جایگاه خود را حفظ کرده است. به این ترتیب تنها کسانی حق بهره برداری از یک سیستم یا سایت را خواهند داشت که پس از طی مراحل شناسایی و کسب اعتبار لازم، گذرواژه مربوط را دریافت کنند.
ممکن است این مجوز بر اساس سن، جنس، ملیت، مذهب یا گرایشهای خاص فکری داده شود. به نظر می رسد تدابیر این حوزه نسبت به دو حوزه دیگر ایرادات اساسی ندارد، اما خالی از اشکال هم نیست و حداقل به دونقص مهم آن می توان اشاره کرد:۱- نسبت به تمامی حوزه های فضای سایبر قابل اجرا نیست و موارد استفاده آن بسیار پیچیده است.۲- این ایراد که البته به دیگر ابزارهای پیشگیرانه نیز صادق است به پیشرفت اکنون با بهره گیری از ابزارهای صدور مجوز از ایمنی قابل قبولی برخوردار باشد، اما به نظر نمی رسد هیچ متخصصی بتواند این ایمنی را تا مدت مشخصی تضمین نماید، زیرا این فناوری در معرض آزمون و خطای هزاران نفر در سراسر جهان قرار دارد و به زودی نقاط ضعف آن کشف خواهد شد.[۱۹۰]
د: ابزارهای ناشناس و رمز گذاری:
این دو اقدام تا حدی از لحاظ کارکرد با یکدیگر تفاوت دارد، اما از آنجا که یک هدف را دنبال می کنند، در اینجا با هم بررسی می شوند. همان گونه که از این اصطلاحات پیداست، این ابزارها ماهیت اصلی یک مفهوم را پنهان یا غیر قابل درک می کنند تا غیر قابل شناسایی و تشخیص گردد. ناشناس کننده ها هویت اشخاص را در فضای سایبر پنهان می کنند و از این طریق به آنها امکان می دهند با ایجاد حریم بیشتر به فعالیت شبکه ای بپردازند. این اقدام به ویژه برای زنان و کودکان یا به طور کلی اشخاصی که به هر دلیل آسیب پذیرند سودمند است، زیرا بی آنکه فرصت شناسایی خود را به مجرمان سایبر دهند، می تواند به فعالیت های شبکه ای بپردازند.
اما از ابزارهای رمزنگاری بیشتر برای محتوای ارتباطات استفاده می شود. در اینجا بر اساس کدهای خاصی متن اصلی به رمز نوشته تبدیل می شود و گیرنده در مقصد به وسیله کلیدی که در اختیار دارد، آن را رمزگشایی می کند. متأسفانه ابزارهای متنوع و بسیاری در فضای سایبر برای شنود و دستیابی به ارتباطات افراد وجود دارد که بهره گیری از برنامه های رمزگذاری می تواند خطر این گونه تعرضات را کاهش دهد.
بند دوم: محدودیت های پیشگیری وضعی در فضای سایبر
از آنجا که پیشگیری وضعی حتی در دنیای فیزیکی نیز ماهیتی فنی دارد ، در حوزه جرایم سایبر به طور خاص مورد توجه قرار گرفته است. البته باید گفت این اقدام با محدودیت های فراوانی مواجه است که به بررسی آنها می پردازیم
الف : باید توجه داشت که به موازات پیشرفت فناوری اطلاعات ، بزهکاران سایبر نیز راه های شبیه خون خود را علمی تر و پیشرفته تر می سازند . بر این اساس هر روزه برنامه ی مخرب و اختلا ل زای جدیدی به پهنه ی شبکه اینترنت وارد می شود . لکن چنانچه از بررسی تدابیر فنی مشخص شد ، اقدامات پیشگیرانه همواره یک گام دیرتر از حملات و تعرضات در فضای سایبر شکل می گیرد . لذا نباید انتظار داشت به محض بروز حملات نوین ، راهکارهای فنی مبارزه با آن در اختیار باشد .
ب : تدابیر فنی ، ارتکاب جرایم سایبری را به طور کل محدود می کند و البته روشن است که چنین انتظاری هم از این روش غیرمعقول خواهد بود . زیرا چندی نمی گذرد که ضعف ها و نحوه ی دور زدن آنها در فضای سایبر منتشر می شود و عملاً پیشگیری کان لم یکن می شود . این معضل هنگامی بیشتر در کانون توجه قرار می گیرد که هزینه مالی یا ابزار پیشگیرانه را که بعضاً هنگفت است به آن بیافزاییم .
ج : یکی دیگر از محدودیت های فنی که پیشگیری وضعی از جرایم سایبری با آن مواجه است ، وجود ابزارها و فناوری هایی در فضای تبادل اطلاعات می باشد که این امکان را در اختیار اشخاص قرار می دهد که درنهایت با ناشناس ماندن و پنهان کردن فعالیت های خود ، به بهره برداری از این فضا بپردازند .
بعنوان مثال ، محیط هایی وجود دارند که به اشخاص این امکان را می دهند که به صورت زنده با یکدیگر ملاقات کنند و با اطمینان از ورود اشخاص بیگانه جلوگیری کنند . بدون تردید ، چنین فضاهایی برای ارتکاب اعمال مجرمانه بسیار جذاب می باشد و عملاً می توان گفت با توجه به محدودیت های فنی و قانونی که وجود دارد ، تعقیب وپیگرد فعالیت های مجرمانه در این فضا با چالش های بسیاری مواجه است . البته این موضوع سوای از یک سری قابلیت ها می باشد که با بهره گرفتن از آنها می توان ماهیت بهره برداری خود را به کلی مشروع جلوه داد و عملاً تمهیدات پیشگیرانه وضعی را دور زد یا از فن آوری رمزنگاری استفاده و عملاً محتوای فعالیت های خود را پنهان کرد[۱۹۱].
گفتار چهارم: بزه دیدگان جرایم سایبری
چنانچه قبلاً بیان شد واژه بزه دیده یکی از مشتقات واژه انگلیسی Victim به شخصی گفته می شود که به دنبال رویداد یک جرم آسیب و زیان یا آزار می بیند. واژه Victim در نوشتگان پارسی به معنای قربانی به کار رفته است. «قربانی» در واژه شناسی یعنی «آنچه یا آن که به نیت به دست آوردن رضایت خدا ذبح شود». « آن که براثر حادثه ای ناخواسته جان خود را از دست دهد: قربانی تصادف، زلزله » در نوشتگان علوم جنایی، هرگاه این آسیب و زیان یا رنج و سختی از رفتار مجرمانه ی انسان برخاسته باشد، به فرد زیان دیده «قربانی جرم» یا «بزه دیده» می گویند.
در جرایم رایانه ای دسترسی غیر مجاز سیستم ها و داده های رایانه ای را به عنوان هدف مورد تعرض قرار می دهد. از این تهاجم صاحبان و دارندگان آنها متحمل خسارات می گردند. در نتیجه دسترسی غیر مجاز نسبت به هدف را دستیابی یا دستیافتگی و نسبت به صاحبان آنها را بزه دیدگی ناشی از دسترسی غیر مجاز می نامیم.
بند اول: انواع بزه دیدگان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم