- عدم تناسب چارچوبها، سبکها و راه حلهای پیشنهادی با بلوغ فعلی معماری[۱۳]
- عدم تناسب اهداف با مدلها و عمق معماری[۱۳]
- عدم توجه به ظرفیت سازی داخلی[۱۳]
۲-۸- معماری سازمانی چابک
یکی از رویکردهایی که معمولاً برای کسب، حفظ و ارتقاء مزیت رقابتی مدنظر مدیران کسب و کار میباشد، توجه به توانمندسازی کسب و کار در پاسخگویی مناسب به فشارها و تغییرات خواسته یا ناخواستهای است که از سوی محیط بر کسب و کار اعمال میشود. این توانمندی در اشکال و حوزههای گوناگونی از سازمان ظهور مییابد و از جمله میتوان به توانمندسازی سرمایههای انسانی، بازنگری در زیرساختها، استفاده از فناوریهای روز، بازنگری و بهبود در روالهای کاری در قالب فعالیتهایی مانند مهندسی مجدد فرآیندهای کاری، اعمال تغییراتی در زنحیرهی ارزش سازمان و… اشاره کرد.
یکی از حوزههایی که میتواند در حوزهی مدیریت زنجیرهی ارزش کسب و کار و همچنین تولید محصول و یا ارائه خدمات، حوزهی اطلاعات و مسائل مرتبط به آن در سازمان است. این حوزه همواره از نگرانیهای اصلی ذینفعان کسب و کار بوده و صاحبان کسب و کار در صدد بهرهگیری از راه حل هایی نظیر سیستمهای اطلاعاتی و به طور وسیعتر فناوری اطلاعات در قالب متدولوژیهای توسعه یا چارچوبهای مدیریت فناوری اطلاعات و معماری اطلاعات سازمانی، بودهاند. در گذر زمان مشخص شد که متدولوژی و چارچوبهایی که برای توسعهی معماری سازمانی به کار گرفته میشوند، معایب و نواقصی دارند که پاسخگوی نیازمندیهای سازمان در هر شرایطی نمیباشند. از جمله این مشکلات میتوان به نداشتن انعطاف لازم در پاسخگویی به نیازمندیهای جدید ذینفعان، عدم قابلیت استفادهی مجدد، طولانی بودن و هزینهی بالای توسعه، ناتوانی در رسیدگی به تغییرات و بویژه تغییرات ناخواسته اشاره کرد.
با توجه به ناکارآمدی روشهای متداول و ادامهی روند تکامل و بهبود چارچوبهای معماری سازمانی، مفهومی با عنوان چابکی در ادبیات معماری سازمانی ظهور پیدار کرده و چارچوبهای معماری چابک سازمانی مطرح گردیدند.
۲-۸-۱- مفهوم چابکی
واژه «چابک[۹]» در فرهنگ لغات به معانی مختلفی نظیر: فرز و زرنگ، حرکت سریع، چالاک، فعال و «چابکی[۱۰]» تواناییِ حرکت به صورت سریع و آسان و قادر بودن به تفکر به صورت سریع و با یک روش هوشمندانه است.
ریشه و زادگاه چابکی، ناشی از ایدهی تولید چابک است و تولید چابک مفهومی است که طی سالهای اخیر عمومیت یافته و آن به عنوان راهبردی برای افزایش بهرهوری سازمانی و کسب مزیت رقابتی مدنظر میباشد.
تعاریف زیادی برای چابکی ارائه شده است اما هیچ یک، مخالف با یکدیگر نبوده و یکدیگر را نقض نمیکنند. عموماً این تعریفها، ایده سرعت و تغییر در محیط کسب وکار را نشان میدهند. با توجه به جدید بودن بحث چابکی، تعریف جامعی که موردتائید همگان باشد، وجود ندارد[۱۴]. درادامه به برخی از این تعاریف میپردازیم:
«توانایی رشد در محیط تغییر مداوم و غیر قابل پیشبینی. نقطه کانونی در اینجا «تغییر» است. این توانایی عبارتست از توانایی شروع تغییر و توانایی پاسخ به تغییر[۴۱].»
«چابکی به توانایی پاسخگویی به تغییرات پیش بینی نشده محیط متلاطم کسب و کار گفته میشود. چابکی به مفهوم تندی، سرعت، سبکی و زیرکی است و به خلاقیت و نوآوری نیاز دارد. چابکی به معنای توانایی در خیالبافی کردن در زمینه تولید محصولات و فرآوردههای جدید و راههای انجام کسب و کار مناسب است[۳].»
«مفهوم چابکی از دو عامل اصلی تشکیل شده است؛ پاسخگویی به تغییرات (پیش بینی شده یا غیرمنتظره) به صورتی مناسب و در زمان مناسب، بهرهبرداری از این تغییرات و تبدیل نمودن آنها به فرصت[۴۲].»
«سازمان چابک یک کسب وکار باسرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیرمنتظره پیشبینی نشده، فرصتهای بازار و نیازمندیهای مشتری را دارد. در چنین کسب وکاری فرایندها و ساختارهایی یافت میشود که سرعت، انطباق و استحکام را تسهیل کرده دارای سازمان هماهنگ و منظمی است که توانایی نیل به عملکرد رقابتی در محیط تجاری کاملاً پویا و غیرقابل پیشبینی را دارد و البته این محیط با کارکردهای کنونی سازمان بیتناسب نیست[۴۳].»
«چابکی، توانایی رونق و شکوفایی در محیط دارای تغییر مداوم و غیرقابل پیش بینی است. از این بابت، سازمانها نباید از تغییرات محیط کاری خود هراس داشته، از آنها دوری کنند؛ بلکه باید تغییر را فرصتی برای کسب مزیت رقابتی در محیط بازار تصور کنند[۴۴].»
« چابکی در واقع در مورد سرعت نیست اما در مورد انتخاب تغییرات مناسب و اجرای آن تغییرات را به طریق درست و به موقع است. برای تغییر چابک، که قابل دوام باشد، سازمان باید به دقت برنامهریزی کند و تعادل مناسب میان اثر بخشی و بهره وری را حفظ کند[۴۵].»
۲-۸-۲- تعریف معماری سازمانی چابک
معماری سازمانی چابک، چارچوبی برای توصیف سازمان و حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان فراهم میکند که سازمان در شرایطی متأثر از تغییرات و فشارها بتواند با حداقل هزینه و حداکثر اثربخشی و کارآیی مأموریت سازمانی خود را به سرانجام مقصود برساند.
معماری چابک از منظر بلوغ سازمانی، سازمان را در سطحی از بلوغ توصیف میکند که در فضای رقابتی بتواند نیازمندیهای ذینفعان خود را برآورده کرده و برای کسب و کار خود خلق ارزش نماید.
معماری سازمانی چابک روشی است جهت توصیف کامل جنبهها و لایههای مختلف یک سازمان متلاطم،که تغییرات پیش بینی نشده مأموریتی و فناوری به صورت گسترده و زیاد بر آن تأثیرگذارند. این تغییرات گسترده به دلیل این که غیرقابل پیش بینی هستند نمیتوان برای آنها برنامهریزی خاصی تدوین کرد و لذا هرچه قدر هم که انعطاف پذیری وجود داشته باشد ممکن است نتوان با آنها مقابله کرد. بدین منظور معماری سازمانی چابک قادر است با بهره گرفتن از مدلها و تکنیکها و روشهای خاصی اقدام به توصیف وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازمان متلاطم نماید. علاوه بر آن معماری سازمانی چابک حاوی طرح خاصی موسوم به طرح گذار نیز هست که نحوه رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب یک سازمان متلاطم را مشخص میکند. معماری سازمانی چابک نتیجهگرا است و بیشتر بر خلاقیت و ابتکار افراد متمرکز است[۴۶].
اهمیت و ضرورت معماری سازمانی چابک زمانی است که به دلیل بروز تغییرات پیش بینی نشده فناوری و مأموریتی بر یک سازمان متلاطم، روشهای موجود معماری سازمانی دچار مشکلات متعدد میشوند که این مسئله موجب عدم نتیجه گیری و حتی شکست معماری سازمانی میشود. در صورتی که در سازمانهای متلاطم که تغییرات پیش بینی نشده مأموریتی و فناوری زیادی بر آ نها اعمال میشود بخواهیم با روشی غیر از معماری سازمانی چابک فرایند معماری را انجام دهیم زمان، هزینه و منابع زیادی هدر رفته و فرایند اجرایی نتیجه مطلوب را نخواهد داد و حتی ممکن است با شکست مواجه شود[۳].
آقای «امبلر[۱۱]» که یکی از نظریه پردازان مشهور معماری سازمانی چابک است، معتقد است که معماری سازمانی چابک به معماری میگویند که مبتنی بر خدمات است. وی برای معماری سازمانی چابک مشخصاتی را تعریف نموده که عبارتند از[۳]:
- راه مشخصی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.
- بستگی به افرادی دارد که دارای مسئولیت پذیری بالایی هستند. به طور کلی بر روی افراد تکیه دارد نه بر روی تکنیکها و تکنولوژیها.
- نیازمند این است که تلاشها و فعالیتها به شکل ساده انجام پذیرد به شکل تکرارپذیری و افزایشی عمل میکند.
- نیازمند این است که در فرایند معماری سازمانی، مستندسازی و مدل سازی به شکل چابک صورت پذیرند. به عقیده آقای «امبلر» باید ابتدا از کوچک شروع کرده و سپس کار را توسعه داد.
۲-۸-۳- پیشینه معماری سازمانی چابک
خاستگاه واژه «چابکی» از صنعت میباشد. در دوره رکود صنایع تولیدی، اواخر دهه ۱۹۸۰ تا اواسط دهه ۱۹۹۰، تلاشهای زیادی برای شناخت ریشهها و عوامل موثر بر نظامهای جدید در کسب و کار جهانی انجام شد. در سال ۱۹۹۱ گروهی از متخصصان صنعتی در آمریکا به دنبال رکود کسب و کار خود و ظهور رقبایی از آسیای شرقی و اروپا به این نتیجه رسیدند که نرخ افزایش تغییرات در محیط تجاری از تواناییهای سازمانهای تولیدی سنتی در جهت تطبیق و سازگاری با آن، سریعتر و شتابانتر است. بنابراین گزارشی با عنوان «استراتژی بنگاههای تولیدی در قرن بیست و یکم» منتشر شد و پس از انتشار این گزارش بود که واژهی تولید چابک مورد استفاده عموم قرار گرفت[۶۱]. همچنین در سال ۱۹۹۱، دانشگاه لیهای با حمایت مالی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به همراه مؤسسه یاکوکا، مطالعاتی بر روی ۱۳ سازمان تولید کننده بزرگی مانند جنرال موتور، جنرال الکتریک، آی.بی.ام و… انجام دادند. هدف از این مطالعه، پاسخ به این پرسش بود که سازمانهای موفق در سالهای قرن ۲۱ چه ویژگیهایی خواهند داشت[۲۷]. در ادامه نیز بیش از یکصد سازمان دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفتند که در سال ۱۹۹۵، حاصل این تحقیقات در کتاب «استیون گولدمن، نایجل و پریس» با عنوان «رقبای چابک و سازمانهای مجازی» انتشار یافت. از جمله نتایج پژوهشهای یاد شده میتوان به این موارد اشاره داشت[۲۸]:
- محیطهای رقابتی جدید، تحولات بسیاری را در میان سیستمهای تولیدی و سازمانها به وجود آورده است. سازمانهایی که دارای مزیتهای رقابتی در این محیط جدید باشند و به سرعت بتوانند محصولات را مطابق نیاز مشتریان تولید کنند، چابک و پیشرو هستند.
- لازمه کسب چابکی، وجود سیستم تولید انعطاف پذیر، دارا بودن نیروی کار دانش پذیر، و ساختار مدیریتی مشوق نوآوریهای تیمی (چه در داخل و چه در بین سازمانها) است.
- اگر سازمانهای آمریکایی نتوانند به سمت تولید چابک حرکت کنند، استاندارد زندگی در این کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد.
فرایند معماری سازمانی چابک متأثر از متدولوژیهای چابک توسعه نرمافزار بوده است و معماری سازمانی چابک از تجارب عملی چابک متدولوژیهای چابک توسعه نرمافزار استفاده میکند[۵]. در حوزهی توسعه نرمافزار، در اواسط دهه ۱۹۹۰ و پس از بروز مشکلاتی نظیر مدت زمان بالای توسعه و تغییر بسیاری از نیازمندیها در این مدت، تغییرات در محیط کسبوکار، افزایش سرعت تغییر تکنولوژی و عدم پاسخگویی متدولوژیهای رایج توسعه نرمافزار، توسعه دهندگان نرمافزار در صدد حل این مشکل برآمدندو از آن استفاده از واژههایی نظیر «تطبیق پذیری»، «پویایی»، «چالاکی» و «چابکی» در ادبیات توسعه نرمافزار نمایان گشت. در متدولوژیهای جدید نقش افراد در فرایند توسعه برجسته گردید و روشهای توسعهی آبشاری، جای خود را به رویکردهای توسعه تکراری و افزایشی داد.
روشهای چابک بر این اساس است که نرمافزار با کیفیت بالا، سازگار با شرایط مختلف، توسط گروههای کوچک و با بهره گرفتن از یک طراحی که این طراحی بهبود مستمر را ارائه میدهد، توسعه مییابد[۴۸].
درحقیقت روشهای چابک از تاریخچه روشهای توسعه نرمافزار، به عنوان راه حلی برای مشکلات متعدد و مکرر، ظهور پیدا کردهاند. ایده اصلی در این راه حل در بیانیه چابک خلاصه میشود [۴۸]. در سال ۲۰۰۱ واژهی چابک به طور رسمی و از طریق بیانیهی چابک وارد ادبیات توسعهی نرمافزار گردید.
۲-۸-۳-۱- بیانیهی چابک[۵]
در فوریه سال ۲۰۰۱ میلادی تعدادی از ارائهدهندگان متدولوژیهای سنگین وزن مثل Scrum،XP ، FDD، Crystal، DSDM و تعدادی از توسعه دهندگان نرمافزار بیانیه مشترکی را تهیه و امضاء نمودند. این بیانیه که به منظور توسعه نرمافزارها به شکل چابک بود بدین مضمون تهیه گردید که : «ما راههای بهتری را برای توسعه نرمافزارها کشف نموده و آنها را بکار میبندیم و به دیگران هم کمک میکنیم تا آنها را انجام دهند.»
برطبق بیانیه چابک، راهکارها و توصیههایی برای توسعه چابک نرمافزارها پیشنهاد شده که عبارتند از :
- توجه به افراد و تعامل بین آنها به جای فرایندها و ابزارها
- نرمافزارهای کاری به جای مستندات جامع و کامل
- همکاری با مشتری به جای مذاکره برای عقد قرارداد
- پاسخگویی به تغییرات به جای دنبال کردن یک طرح یا برنامه خاص
[شنبه 1401-04-04] [ 11:05:00 ب.ظ ]
|