کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



جریان القاگر il (t) در طول هر سیکل کلید‌زنی در زمان آغاز و زمان پایان صفر است. در عبارات از اصل تعادل ولتاژدوم القاگر نتیجه می‌شود که:
= (۲-۱۲)
بنابراین در یک سیکل کلید‌زنی، ولتاژ متغیر میانگین به وسیله کلید D می‌باشد:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(۲-۱۳)
در(۲-۱۱) و (۲-۱۲) از منابع ولتاز و جریان وابسته و برای جایگزینی ماسفت توان کلیدزنی فعال و دیودکلید زنی پسیو به ترتیب استفاده می شود.
مدل سیگنال بزرگ از مبدل باک غیر ایده‌آل در شکل ۲-۵ نشان داده می شود.
شکل ۲-۵: مدل مدار معادل سیگنال بزرگ میانگین از مبدل باک غیر ایده‌آل در DCM
(گونگ و همکاران، ۲۰۱۲)
۲-۲-۷: محدودیت نسبت کاری
از ۲-۱۲ مقدار ماکزیمم از جریان القاگر محاسبه می‌شود:
(۲-۱۴)
(۲-۱۵)
از ترکیب معادلات (۲-۱۴) و (۲-۱۵)داده می‌شود:
(۲-۱۶)
این معادله نشان می دهد که مرتبط با منبع ولتاژ ورودی vg و جریان القاگر iL و سیکل کاری می‌باشد. این مدل بر اساس معادله ۲-۱۶ می‌تواند مشخصه‌ های دینامیک از جریان القاگر را نشان دهد و مدل دستور کامل از مبدل باک ‌شود. آن به دقت مشخصات فرکانس بالا مدار را نشان می دهد.
۲-۲-۸: مدل مدار معادل DC
اغتشاش از متغیرهای میانگین در شکل ۲-۵ مجزا می‌شود.
(۲-۱۷)
(۲-۱۸)
(۲-۱۹)
با اغماض از اغتشاش‌های سیگنال کوچک، مدل مداری معادل dc از مبدل باک غیر ایده‌آل در DCM در شکل ۲-۶ نشان داده می‌شود:
شکل ۲-۶: مدل مدار معادل dc از مبدل باک غیر ایده‌آل در DCM
(گونگ و همکاران، ۲۰۱۲)
(۲-۲۰)
۲-۲-۹: مدل مدار معادل سیگنال کوچک
عنصر dc در معادلات (۲-۱۸) و (۲-۱۹) خارج می‌شود. مدل مدار معادل سیگنال کوچک از مبدل باک غیر ایده‌آل در DCM در شکل ۲-۷ نشان داده می شود.
شکل ۲-۷: مدل مدار معادل سیگنال کوچک از مبدل باک غیر ایده‌آل در DCM
(گونگ و همکاران، ۲۰۱۲)
از شکل ۲-۷ تابع انتقال حلقه‌باز از مبدل باک از سیکل‌کاری به ولتاژ خروجی در DCM می‌تواند به دست آید.
(s)=
۲-۲۱)
جایی که
ازشبیه‌سازی در این مورد نتیجه گرفته شد: در مقایسه با مدل ایده‌آل، این جا یک صفر در تابع انتقال از مدل غیر ایده‌آل وجود دارد. نتایج شبیه‌سازی همچنین نشان می‌دهد که در نظر گرفتن عناصر زاید و محدودیت سیکل‌کاری و اجرای فرکانس بالا از مبدل باک بیشتر دقیق است. (گونگ و همکاران[۲۱]، ۲۰۱۲) یکی دیگر از کارهایی که انجام شده بود در زمینه شبیه‌سازی از مبدل باک با لایه میانی تغذیه سیستم درایو PMBLDC با اغتشاش ورودی بود .نتایج شبیه‌سازی در این مورد شامل موارد زیر بود:
مشخصات دقیق تکنیکی از سیستم‌های درایو به این ترتیب نتیجه گرفته شد: ولتاژ ورودی: ۴۸ ولت AC اغتشاش بعدی: ۵۴ ولت AC ،ولتاژ خروجی باک: نزدیک به ۲۷ ولت dc ،پهنای پالس به ماسفت باک: ۵/۰ سیکل‌کاری (%۵۰) ،تی‌اف: %۵۰، پهنای پالس (%۳۳) به ماسفت اینورتر: O120حالت عملکرد دارد.
پارامترها از موتور BLDC به این ترتیب نتیجه گرفته شد: اینورتر یک پل ماسفت می‌باشد. مقاومت استاتور (RS): 7/18 اهم ،اندوکتانس استاتور (Ld, Ls): 02682/0 و ۰۲۶۸۲/۰ هانری ،القای شار به وسیله آهنرباها: ۱۷۱۷/۰ و بر ،مکان مسطح EMF پشت: ۱۲۰ درجه، جفت های قطب: ۲
سیم‌پیچ‌های استاتور درحالت ستاره به یک نقطه خنثی داخلی متصل می‌شوند. مبدل باک با لایه میانی تغذیه سیستم درایو PMBLDC با مدار اغتشاش شبیه‌سازی می‌شود. این جا ۴۸ ولت AC به وسیله استفاده از یکسو ساز دیود، یکسوسازی می شود و سپس به ۲۷ ولت dc با بهره گرفتن از یک مبدل باک با لایه میانی کاهش می‌یابد. خروجی از مبدل باک با لایه میانی با بهره گرفتن از عناصر L و C فیلتر می‌شود.خروجی از یکسو‌ساز برای اینورتر سه فاز به کار می‌رود. اینورتر ولتاژ مورد نیاز سه فاز به وسیله موتور PMBLDC تولید می کند. (پراکاش[۲۲] و دهناسکاران، ۲۰۱۳)
فصل سوم
بررسی کارهایی که در زمینه این تحقیق باید انجام شود
آنچه باید دراین تحقیق انجام شود به این صورت می باشد که در زمینه‌ مدلسازی دینامیکی باید به بررسی کامل مبدل باک و مبدل بوست پرداخت و روابط و معادلات ریاضی و گین را مطرح کرد و این کار در کاربردهای مهم و روش های متفاوت مهم در این مبدل‌ها انجام می‌گیرد و مرحله بعدی شبیه‌سازی این مبدل‌های باک و مبدل‌های بوست در همان کاربردها و روش‌ها برای تصدیق‌کردن موارد تئوری می‌باشد. در این فصل یک اصول کلی گفته می‌شود و موارد به طور دقیق در فصل بعدی مطرح می‌گردد.
۳-۱ مبدل باک
مبدل باک ولتاژ ورودی را کاهش می دهد. یک مبدل باک با آرایش فیلتر خروجی‌اش در شکل ۳-۱نشان داده می شود.
شکل ۳-۱ مبدل باک
(کاسات،۲۰۰۴)
هنگامی که ترانزیستور Q1 روشن می‌شود و Q2 خاموش می‌شود، ولتاژ ورودی در القاگر واردمی‌شود و جریان در القاگر به طور خطی افزایش می‌یابد.در همان دوره خازن شارژ می‌شود. هنگامی که ترانزیستور Q2 روشن می‌شود و Q1 خاموش می‌شود ،ولتاژ در القاگر معکوس می‌شود ولی جریان در القاگر نمی‌تواند به طور لحظه‌ای تغییر یابد و جریان به طور خطی آغاز به کاهش می‌کند. در این دوره همچنین خازن با ذخیره انرژی در القاگر شارژ می‌شود. امکان دو حالت از عملکرد یعنی حالت های پیوسته و ناپیوسته وجود دارد. در حالت پیوسته، جریان القاگر هیچ وقت به صفر نمی‌رسد و در حالت ناپیوسته، جریان القاگر در یک دوره کلید‌زنی به صفر می‌رسد. در جریان‌های بار کمتر، مبدل در حالت ناپیوسته کار می‌کند. ولتاژ خروجی تنظیم شده در حالت ناپیوسته، یک رابطه خطی زیاد با ولتاژ ورودی به صورت عملکرد حالت هدایت پیوسته ندارد.
۳-۱-۱ یکسوسازی سنکرون
ترانزیستور Q2 به جای یک دیود برای کارآیی بالاتر استفاده می‌شودواین یکسوسازی سنکرون می‌باشد. برای کاهش ولتاژ ،یک دیود در طول دوره دوم به کار می‌رود و کارآیی مبدل کاهش می‌یابد.یکسوسازی سنکرون نیاز به منطق هم پوشانی نکردن برای اجتناب از جریان‌های شنت تغذیه هنگامی که هر دو ترانزیستور روشن هستند ، دارد.
۳-۱-۲ تعادل ولتاژ دوم القاگر
تحلیل شکل موج جریان القاگر، رابطه بین ولتاژ ورودی و خروجی در عبارات سیکل کاری را تعیین می‌کند. در یک مبدل طراحی شده خوب، هدف اصلی داشتن درصد کوچک از ریپل در خروجی می‌باشد.در نتیجه ولتاژ خروجی می‌تواند به وسیله عنصر DCاش تقریب زده شود. جریان القاگر به وسیله انتگرال از شکل موج ولتاژ القاگر مشخص می‌شود. شکل موج‌های جریان و ولتاژ القاگر برای مبدل باک در شکل ۳-۲ نشان داده می شوند.
شکل ۳-۲: شکل موج جریان و ولتاژ القاگر حالت ماندگار، مبدل باک
(کاسات،۲۰۰۴)
در حالت ماندگار در یک دوره کلید‌زنی ،تغییر خالص در جریان القاگر صفر می‌شودو اصل تعادل دوم ولتاژ القاگر می‌باشد. تعریف ولتاژ القاگر در ادامه داده می‌شود:
(۳-۱)
انتگرال روی یک دوره کلید‌زنی کامل در ادامه مشخص می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 12:23:00 ق.ظ ]




با توجه به نتایج به‌دست آمده در جدول ‏۲‑۱۲، در ازای کاهش ۲۰۰ مگاوات ساعت پارامتر بار ۳، مازاد بار ۱ و ۲ به ترتیب حدود ۲ و ۳ درصد افزایش می‌یابد. با کاهش پارامتر بار ۲ به میزان ۸۰ مگاوات، مازاد بار ۱ و ۲ به ترتیب حدود ۵/۰ و ۱ درصد کاهش می‌یابند. کاهش ۴۰ مگاوات بر ساعتی پارامتر و بار ۲، منجر به کاهش تقریباً ۴ درصدی مازاد بار ۱ و کاهش جزئی در مازاد بار ۳ شده است. بنابراین مطابق با نتایج فوق، تغییر در پارامتر یکی از بارهای خوشه منجر به تغییر مازاد بارهای دیگر و به‌صورت غیریکسان می‌شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به اینکه جبهه پارتو این ترکیب به‌صورت سه‌بعدی است، امکان مقایسه گرافیکی سناریوهای مختلف در یک شکل وجود ندارد. لذا در اینجا تنها به‌منظور نمایش اثر قیود بر نقاط تعادل بازی همکارانه، جبهه پارتو سناریو الف-۴ در شکل ‏۲‑۱۳ ترسیم شده است. به‌منظور نمایش فضایی جبهه پارتو، نقاط تعادل بازی همکارانه توسط ابزار برازش منحنی[۳۷] در MATLAB برازش شده‌اند. رویه سه‌بعدی حاصله دربرگیرنده بخشی کاسه مانند در فضا است.

شکل ‏۲‑۱۳ جبهه پارتو در سناریو الف-۴ در شبکه با خوشه­ای از سه بار

ترکیب سوم: خوشه‌ای از هفت بار
در این ترکیب به بررسی نتایج حاصل از شبیه‌سازی در یک شبکه واقعی متشکل از هفت بار مطابق با شکل ‏۲‑۱۴ می‌پردازیم. اطلاعات اولیه این شبکه از [۲۸] گرفته شده است. گفتنی است که به‌منظور ارائه نتایج گویاتر، برخی از مشخصات فنی بارهای شبکه در [۲۸] تغییر یافته است. در این ترکیب فرض می‌شود که حداکثر توان قابل دریافت از شبکه اصلی ۲۶۰ مگاوات باشد.

شکل ‏۲‑۱۴ شبکه ۵ شینه با خوشه‌ای از هفت بار [۲۸]
اطلاعات شبکه در این ترکیب مشابه جدول ‏۲‑۲ می‌باشد، با این تفاوت که ظرفیت توان خطوط ۱ تا ۶ به ترتیب مقادیر ۹۰، ۱۰۰، ۸۵، ۹۰، ۵۰، ۸۵ مگاوات می‌باشد.
اطلاعات هفت بار شامل مشخصات فنی و حداقل سطح بار ساعتی برای بارها در شبکه به ترتیب در جدول ‏۲‑۱۳ و
جدول ‏۲‑۱۴ آمده است.
جدول ‏۲‑۱۳ مشخصات فنی بارها در شبکه با خوشه­ای از هفت بار

شماره بار
[MWh]
[MW]
[MW/h]
[MW/h]
[MW]
۱

۱۵۰

۷۰

۴۰

۴۰

۳۰

۲

۲۰۰

۷۰

۴۵

۴۵

۲۶

۳

۶۰۰

۱۴۰

۸۵

۸۵

۵۶

۴

۷۰۰

۲۰۰

۱۱۰

۱۱۰

۸۹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ق.ظ ]




مبحث اول:وابستگی شرط به عقدازحیث صحت و نفوذ
شرط به هر ترتیبی که ضمن عقد واقع و مرتبط به آن شود از جهت صحت و اعتبار به عقد وابسته می شود . بدین توضیح که لازمه صحت شرط ، اعتبار و صحت تعهد اصلی است. « هر گاه تعهد اصلی به جهتی از جهات باطل باشد شرط ضمن آن نیز باطل خواهد بود اما به عکس ، نمی توان گفت که هرگاه شرط باطل باشد عقد نیز به تبع آن باطل می گردد مگر در صورتی که فساد شرط به یکی از شرایط اصلی صحت عقد سرایت نماید و یا برای مثال اشتراط به گونه ای باشد که حاصل آن عدم تحقق عقد اصلی باشد».[۵۳]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با این وجوداگر عقد پس از آنکه صحیحا واقع شد به نحوی از انحا (اقاله )منحل شود تعهد ناشی از شرط نیز از بین می رود . ماده ۲۴۶ قانون مدنی در این خصوص مقرر می دارد : « در صورتی که معامله به واسطه اقاله یا فسخ به هم بخورد شرطی که در ضمن آن شده است باطل می شود و اگر کسی که ملزم به انجام آن شرط بوده است عمل به شرط کرده باشد می تواند عوض او را از مشروط له بگیرد . »
اگر قرارداد اصلی به علت فقدان رضا یا مخدوش بودن آن غیر نافذ باشد در آن نیز چنین وضعی پیدا می کند و با تنفیذ عقد اصلی ، شرط ضمن آن نیز نافذ می‌گردد . البته عقد اصلی ، تعهد حقوقی مستقلی است که به تعهد تبعی وابستگی ندارد . اما ارتباط میان آن دو چنان است که گاه شرط می تواند عقد اصلی را متاثر سازد (عقد را باطل گرداند )[۵۴] گاها بطلان شرط موجب بطلان عقدمیشود.
مثلاماده۲۳۳ قانون مدنی مقرر میدارد که شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود که هم باطل و هم موجب بطلان عقد می شود .
باید این نکته را در نظر داشت که دلیل سرایت بطلان عقد اصلی به شرط این است که به طور معمول دو طرف می خواهند شرط را تابع عقد و از فروع آن شمارند . در این فرض ، که خریدار و فروشنده مایلندبرای حالتی که بیع باطل می شود روابط خود را تنظیم کنند و از بار مسئولیت یگدیگر بکاهند یا بر آن بیفزایند ، توافق آنان تابع عقد قرار نمی گیرد . هر چند که به صورت شرط نیز درعقد بیاید، خود قراردادی است که با آثار ویژه ای که دارد باید بررسی شود. پس، به این بهانه که مفاد شرط ناظر به موردی است که بطلان عقد به اثبات رسیده نباید از بررسی آثار این گونه شرط ها غافل ماند.[۵۵]
بنابراین ، اگر طرفین معامله نخواهند ، شرط را تابع عقد اصلی قرار دهند و اراده مشترک طرفین این باشد که شرط ، خود قراردادی مستقل باشد در این صورت با بطلان عقد اصلی ، شرط باطل نمی شود . چون ، آن چیزی که تعهد ایجاد می‌کند و طرفین را ملزم به آن می کند ، و نیز آن‌چه سازنده اصلی قرارداد می باشد ، اراده مشترک طرفین است که اراده مشترک طرفین بر این قرار گرفته است که شرط مستقل باشد و تابع عقد اصلی نباشد .
از آن‌جایی که شروط خود توافق هایی هستند که اراده مشترک طرفین ، آنها را به وجود می آورند و شرایط اساسی معامله که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی آمده شامل شروط نیز می شوند ، پس اصل صحت قراردادها ، که یکی از اصول و قواعدی است که مورد استفاده حقوقدانان و فقها قرار گرفته است ، ایجاب می کند در مواقعی که نسبت به صحت و بطلان عقد یا قراردادی شک داشته باشیم اصل را بر صحت گذاشته و به آن عمل کنیم . مگر این‌که خلاف صحت ثابت شود.
بنابراین هر شرطی که ضمن عقد صحیحی شرط شود بنابر اصل صحت ، شرط صحیح می باشد مگر این‌که قانونگذار آن را باطل بشناسد[۵۶] یا این‌که بتوان خلاف آن را ثابت نمود که قانونگذار نیز مفاد این اصل را در ماده ۲۲۳ قانون مدنی بیان نموده است که « هر معامله که واقع شده باشد محمول بر صحت است مگر این‌که فساد آن معلوم شود ».
لذا در قانون مدنی اصل بر صحت قراردادها بوده و مدعی فساد یا بطلان شرط باید اقامه دلیل بر اثبات ادعا کند . در واقع قانونگذار اصل را بر صحت، بنا نهاده است . در فقه هم نظریه که به مشهور فقها نسبت داده شده است این است که اصل صحت را درتمام مواردی که شک در صحت و فساد معامله واقع شده وجود دارد معتبر می داند ، خواه ادعای فساد ناظر به وجود مانع صحت یا فقدان شرط آن یا عدم اهلیت یکی از دو طرف یا عدم صلاحیت یکی از دو عوض باشد . بنابراین ، تنها شرط اجرای اصل صحت وقوع عرفی معامله مورد نظر است و درباره معامله واقع شده هیچ امتیازی بین شروط مربوط به عقد و شرایط اهلیت و دو عوض نیست و برخورد با هیچ اصلی ، هر چند استصحاب ، دامنه اجرای اصل صحت را محدود نمی سازد . [۵۷]
مبحث دوم : وابستگی شرط به عقد از حیث لزوم و جواز
لزوم و جواز دو وضعیت قانونی عقد است که به اراده طرفین قابل تغییر نیست ، یعنی طرفین نمی توانند هیچ عقد لازمی را به عقد جایز و هیچ عقد جایزی را به لازم تبدیل کنند . درج عقد جایز در ضمن عقد لازم ، آن را لازم نمی سازد ، بلکه عقد را صرفا از طرف مشروط علیه غیر قابل انحلال می کند. [۵۸] ممکن است عقدی را که مستقلا قابل تحقق است به صورت شرط ، در ضمن عقد دیگری ( چه جایز باشد چه لازم ) قرار داد. در این صورت عقد تبعی از عقد اصلی کسب لزوم کرده و مادامی که عقد اصلی باقی است توافق تبعی قابلیت رجوع از ناحیه هر یک از متعاقدین را از دست می دهد و نیز ممکن است غرض متعاملین از اشتراط یک قرارداد در ضمن عقد دیگر نیز همین کسب لزوم باشد.پس هر شرط مشروعی که در ضمن عقد لازم گنجانده شود صحیح می باشد که در این صورت طرفین به آن‌چه ملتزم می شوند ( تعهد ناشی از شرط ) پای بند بوده و آن را انجام می دهند. زیرا در عقد لازم متعاقدین می باید تمام نتایج و آثار آن را پذیرفته و بمنصه ظهور و مرحله عمل درآورند و شرط ضمن عقد نیز جزئی از آن به شمار رفته وبه تبع آن واجب الوفاء و لازم الاجرا است .[۵۹]
هرگاه عقد جایزی به صورت شرط ضمن عقد جایز دیگری قرار بگیرد ، مثلا هرگاه درضمن عقد جایز عاریه وکالت معیر در فروش خانه مستعیر شرط شود ، معیر نمیتواند مادام که عقد عاریه را فسخ ننموده از وکالت استعفا دهد . زیرا بستگی شرط ضمن عقد که وکالت است به عقد اصلی که عاریه می باشد به نحوی است که آن را جزء عقد اصلی نموده است ، ولی هرگاه معیر عقد عاریه را برهم زند عقد وکالت را می تواند منحل نماید . [۶۰]
هر گاه عقد لازم به صورت شرط ، در ضمن عقد جایز یا لازم دیگری آورده شود تا وقتی که عقد اصلی نافذ می باشد شرط ضمن آن نیز نافذ خواهد بود به علت این‌که عقد ، اصل و شرط آن فرع می باشد و شرط، حیات خود را از عقود اصلی می‌گیرد مگر این‌که توافق طرفین غیر از این باشد.
بنابراین اگر ثابت شود عقد اصلی از آغاز باطل بوده است شرط بی اثر خواهد بود هر چند که شرط خود تمام شرایط صحت معامله را دارا باشد. برعکس، انحلال شرط هیچ وقت سبب بر هم خوردن عقد اصلی نمی شود و دو طرف معامله می توانند با توافق، از شرط چشم پوشی کنند و عقد را نافذ بدانند. با وجود این اگر بعد از عقد، انجام شرط ممتنع شود و این امتناع مستند به فعل مشروط له نباشد او می‌تواند برای جبران ضرر خود عقد را فسخ کند ( ماده ۲۴۰ قانون مدنی)[۶۱]. نیز بطلان شرط باعث بطلان عقد نمی شود مگر در موارد خاص مثل ماده ۲۳۳ قانون مدنی .در صورتی که عقد اصلی به هر دلیلی منتفی گردد شرط ضمن عقد آن نیز منتفی خواهد بود فرق نمی نماید اینکه شرط ضمن عقد خود عقد مستقلی به صورت جایز یا لازم باشد درهر صورت عقد اصلی که منتفی یا باطل شد شرط ضمن عقد نیز باطل می باشد چرا که به صراحت ماده ۲۴۶ قانون مدنی « در صورتی که معامله به واسطه اقاله یا فسخ به هم بخورد شرطی که ضمن آن شده است باطل می شود …» لازم به توضیح است که ذکر اقاله یا فسخ ازموارد حصری ماده مذکور نمی باشد بلکه در هر موردی که عقد منتفی باشد ماده مذکور شامل آن خواهد بود . پس آن‌چه می توان گفت این است که عقد و قرار داد با تراضی اراده های طرفین منعقد می شود و ایجاد قرارداد به قصد مشترک طرفین است پس عقد و قرار داد جایزی که ضمن عقد لازم یا جایز گنجانده می شود حالت لزوم را دارد مگر این‌که اراده مشترک طرفین بر این قرار گرفته باشد که شرط همواره از عقد اصلی تبعیت ننماید. بدین ترتیب ارتباط شرط با عقد یک رابطه بسیار نزدیک است به گونه ای که با بطلان شرط عقد همچنان پابرجاست مگر درصورتی که فساد شرط به یکی از شرایط اصلی صحت عقد سرایت کند ولی با بطلان عقد اصلی شرط نیز باطل می شود و با انحلال عقد یا انفساخ آن دیگر لزوم وفاء به شرط معنایی ندارد و لازم الوفا نیست .
بخش پنجم : شرایط صحت شرط
آنچه که در خصوص شرط بیان می شود ، مربوط می شود به شرطی که صحیح بوده و در ضمن عقد بیان می شود . در صورت دارا بودن شرائط لازم ، مشروط علیه موظف به وفاء شرط می باشد اما شرط اگر صحیح واقع نگردد لزومی به وفاء آن نمی باشند با عنایت به مواد ۱۰ و ۲۲۳ قانون مدنی اصل بر صحت هر قراردادی است که واقع می شود و خلاف آن بایستی اثبات گردد و از آنجا که شرط جزئی از عقد می باشد اعتبار عقد شامل آن نیز می شود. لذا به این منظوربه بررسی شرایط صحت شرط می پردازیم .
مبحث اول : شرایط عمومی
هر یک از عقود ( معینه ، غیر معینه و قراردادها )وقتی آثارقانونی دارند که شرایط اساسی برای صحت معامله رادارا باشنداین است که ماده ۱۹۰ قانون مدنی میگوید: « برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است ۱ـ قصد طرفین و رضای آنها ۲ـ اهلیت طرفین ۳ـ موضوع معین که مورد معامله باشد ۴ـ مشروعیت جهت معامله ».کلمه معامله در ماده مزبور در معنی وسیع خود که عقد باشداستعمال شده است.[۶۲] با ملاحظه ماده فوق شاید این گونه تصور شود که ماده ۱۰ قانون مدنی که مقرر می دارد « قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است » مبین این امر است که شرط نیز می تواند قرارداد محسوب شود چون که مورد تراضی و اراده مشترک طرفین قرار می گیرد و باید شرایط اساسی معامله را دارا باشد . از طرف دیگر قانونگذار در مبحث شروط ضمن عقد در مقام بیان شروط باطل بوده و به شرح ماده ۲۳۲و۲۳۳ قائون مدنی ، شروط باطل را نام برده است و چون در مقام بیان ، سکوت کرده و اشاره ای به بطلان شروط ننموده است پس شروط هم،بایدشرایط اساسی معامله را دارا باشند .
با بررسی ماده ۱۹۰ قانون مدنی ملاحظه می گردد که ماده مذکور ظهور در بیان لزوم شرایط اساسی در مورد کلیه قراردادها را دارد و مختص به بیع نمی باشد. لذا بایستی آن را در مورد سایر قراردادها نیز رعایت کرد . چون که شرط ضمن عقد نیز در نتیجه تراضی و اراده مشترک طرفین به وجود می آید پس اسم قرارداد را به خود می گیرد و می بایستی دارای شرایط اساسی معامله باشد و در صورت فقد هر یک از این شرایط ( ماده ۱۹۰ ق.م)باید ضمانت اجرای قانون را بر آن جاری دانست .
البته شاید بتوان در خصوص بنداول ودوم ماده۱۹۰قانون مدنی قایل به این شد که درشرط نیز بایدقصدورضا واهلیت وجود داشته باشدودرصورت نبودانها همان ضمانت اجرای ان در عقدنیز مجری خواهدبود ولی درخصوص بندسوم وچهارم ماده مذکور یعنی درصورت معلوم نبودن وجهت مشروع نداشتن باید عرض کرد که از انجایی که قانون خود درمواد۲۳۲و۲۳۳شرایطی برای صحت واعتبار شرط ضمن عقد ذکر نموده است ولی با انکه درمقام بیان بوده است شرایط دیگری برای شرط ضمن عقد بیان ننموده است وبه نظر میرسد که ماده۱۹۰قانون مدنی در خصوص قراردادهایی است که مستقلا انشا میشود ومنصرف از شرط ضمن عقد است .[۶۳]
ولی در خصوص بند اول ودوم ماده۱۹۰قانون مدنی باید گفت که در شرط نیز آنها را باید مراعات نمود چرا که شرط خود نوعی عمل حقوقی است و درهر عمل حقوقی می بایستی قصد و رضا و اهلیت وجود داشته باشد ودر صورت فقدان آنها عمل مذکور باطل یا غیر نافذ خواهد بود و چه بسا عقد اصلی را نیز باطل یا غیر نافذ نماید چرا که به قصد اولیه و اصلی طرفین نیز سرایت نماید .
البته یکی از اساتید حقوق در این خصوص چنین آورده که ، هر شرط که بر ضد یکی از عناصر عمومی یا اختصاصی عقدی باشدآن شرط مخالف مقتضای عقد است.[۶۴]
با وجود این ، اصل صحت شرط ما را از طرح شرایط درستی آن بی نیاز نمی کند زیرا هنگامی می توان برای رفع شبهه ها به اصل روی آورد که دروقوع ظاهری شرط تردید نباشد واین درصورتی است که شرایط قانونی وقوع روشن گردد .[۶۵]
مبحث دوم : شرایط اختصاصی
پس از عنوان مطالب فوق که در خصوص شرایط عمومی مطرح گردید به شرایط اختصاصی که در اعتبار شروط دخالت دارندمی رسیم . قانون مدنی حاصل تجربه طولانی فقها است نویسندگان این قانون، با بهره گرفتن از استقراء فقیهان و حل و نقدهای انجام شده ، درباره هر یک از شرایط پیشنهاد شده در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ قانون مدنی شروط باطل را معین کرده اند . بنابراین با ملاحظه مواد مذکور ، می توان شرایط زیر را برای درستی شرط استنباط نمود که به شرح ذیل به شرایط اختصاصی شروط در مواد مزبور می پردازیم .
گفتار اول : انجام دادن شرط باید مقدور باشد:
قصد طرفین از درج شرط ضمن عقد ، پیدایش آن در عالم خارج است و چنانچه ایجاد آن مقدور نباشد خواه آن‌که مورد شرط تسلیم مال باشد خواه انجام عمل ، مقصود مشروطه له حاصل نمی شود و چنین شرطی طبق ماده ۲۳۲ قانون مدنی باطل است . چه طرفین معامله یا یکی از آنها عالم یا جاهل به عدم قدرت مشروط علیه باشند.[۶۶]
یکی از حقوق دانان کشورمان بیان داشته است « قدرت تسلیم مورد شرط مانند قدرت تسلیم مورد عقد، از مباحث کلیات عقود است نه از مباحث شروط یا عقد بیع »[۶۷]بدین معنی که عدم قدرت تسلیم موضوع ماده ۳۴۸ ق . م . شامل شرط ضمن عقد هم می شود .
البته اگر نظر فوق را قبول نمائیم و ماده ۳۴۸ ق . م . را شامل شرایط اختصاصی شروط بدانیم باز این ایراد وارد است که طبق ماده ۳۴۸ قانون مدنی عدم قدرت برتسلیم مورد شرط در حین عقد موجب بطلان شرط خواهد شد . از آن‌جایی که شرح داده شد رابطه عقد و شرط ، رابطه اصل و فرع است و شرط در مقابل ثمن یا مثمن قرار نمی گیرد و جزئی از عوضین حساب نمی شود. پس اگر عدم قدرت بر تسلیم شرط ( مقدور نبودن ) در حین عقد باشد شرط باطل است . و همچنین این عدم قدرت بر تسلیم موقعی است که مشمول ماده ۳۷۰ قانون مدنی شود . ماده ۳۷۰ قانون مدنی مقرر می دارد :اگر طرفین معامله برای تسلیم موعدی قرار داده باشند قدرت بر تسلیم در آن موعد شرط است نه در زمان عقد . به طوری که ملاحظه می گردد اگر در عقد موعدی برای تسلیم مبیع معین نشده باشد ، فروشنده باید آن را بیدرنگ به خریدار تسلیم کند .[۶۸] لذا در صورت تعیین موعد برای تسلیم شرط قدرت بر تسلیم در زمان عقد شرط نیست بلکه قدرت بر تسلیم در آن موعد شرط می باشد .
شرط در مقابل ثمن یا مثمن قرار نمی گیرد و جزئی از عوضین حساب نمی شود. هم‌چنین ماده ۲۴۰ قانون مدنی در خصوص عدم قدرت بر تسلیم شرط می باشد که از بند یک ماده ۲۳۲ قانون مدنی و نیز از تنقیح ماده ۳۴۸ قانون مدنی می‌توان دریافت که در صورت عدم قدرت بر تسلیم، شرط باطل می باشد نه این‌که عقد باطل ‌باشد.
البته آنچه که می توان شرط نمود باید مقدور باشد. در خصوص شرط فعل می تواند مصداق داشته باشد زیرا که اقدام یا عدم اقدام بر فعلی است که می تواند در توانایی فرد بوده باشد و دیگر شرطها ( صفت و نتیجه ) را نمی توان با این قید که شخص قادر و توانایی انجام را داشته باشد اندازه گیری و ارزیابی نمود.
چنانچه شرط به استناد ماده ۲۳۲ ق .م به علت مقدور نبودن باطل باشد در این صورت عقد اصلی صحیح می باشد و فقط طبق ماده ۲۴۰ قانون مدنی حق فسخ به مشروط له می دهد چرا که ماده مذکور مقرر می دارد « اگر بعد از عقد ، انجام شرط ممتنع شود یا معلوم شود که حین العقد ممتنع بوده است کسی که شرط بر نفع او شده است اختیار فسخ معامله را خواهد داشت مگر اینکه امتناع مستند به فعل مشروط له باشد .»
گفتار دوم : شرط باید دارای نفع و فایده باشد.
«منظور از بی فایده بودن این است که در شرط، هدفی معقول منظور نباشد . پس نباید چنین پنداشت که اگر شرط بر مالیت یکی از دو عوض نیفزاید ، نفع و فایده ای ندارد. در قراردادهای مالی (معامله) ، به طور معمول نفع شرط نیز چهره مالی دارد و نماینده ارزش اضافی است که بایستی عاید مشروطه له شود به همین جهت هم بعضی شرط را بخشی از دو عوض شمرده‌اند. » ولی گاه هدف عقلایی دیگر مانند تربیت فرزند یا دلجویی از ستم دیدگان یا پیشبرد هدفهای سیاسی و اجتماعی ، می تواند شرط را توجیه کند بنابراین شرطی که با اجرای آن مالی به دست نیاید یا هدف عاقلانه ای تامین نشود لغو و بی فایده است .[۶۹]
معیار تشخیص فایده شرط بنای عقلا است ، منتها این معیار را باید با توجه به خواسته ها و نیازهای ویژه دو طرف عقد در نظر گرفت مثلا اگر پدری به منظور تربیت فرزندش کاری دشوار و بی فایده برای او شرط نماید ( مانند گرسنه ماندن یا بار کشیدن ) عقلا آن را باطل نمی بینند در حالی که این کار بین دو طرف بازرگان امری بی فایده می باشد .
گفتار سوم : شرط باید مشروع باشد
در نظام کنونی حقوق ما برای اینکه قراردادی نافذ باشد کافی است که بر خلاف قانون منعقد نشود ، نظم عمومی را مختل نسازد و اخلاق حسنه از آن جریحه دار نشود . از دیدگاه حقوق عدم مخالفت شرط با مشروع بدین معنی است که باقوانین آمره مخالفتی نداشته باشد بر این اساس اگر شرط خلاف مشروع یا مخالف قوانین آمره باشد ، فاسد است . اما موجب بطلان عقد نمی شود برای مثال اگر بر شوهر شرط شود که حق ریاست نداشته باشد از آنجاییکه این اشتراط با مفاد ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی که قاعده ای امری است مخالف است چنین شرطی باطل است . [۷۰]
اگر شرط ، خلاف قوانین تکمیلی باشد از آنجائیکه قوانین تکمیلی نقش هدایت کننده طرفین عقد و جنبه ارشادی دارند یعنی در جهت مصلحت متعاقدین وضع شده اند در این گونه موارد و با فقد تصمیم قبلی طرفین چنین قوانینی نقش تکمیلی دارند و طرفین می توانند بر خلاف آن توافق کنند . از حقوقی که قانون گذار برای طرفین عقد شناخته است حق خیار است این حقوق از جمله قواعد تکمیلی است که طرفین اختیار دارند بر خلاف آن تراضی نمایند . ماده ۴۸۸ ق . م مقرر می دارد که « سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توان در ضمن عقد شرط نمود.» [۷۱]
یکی از اساتید حقوق شرط نامشروع را مساوی با خلاف الزامات قانونی شریعت اسلام دانسته است و در جایی که مفاد یکی از قوانین الزامی مغایر با شرع باشد شرط خلاف آن را صحیح می داند.[۷۲]
در خصوص شرط نامشروع نظر غالب حقوقدانان این است که تعبیر نامشروع شامل شرط خلاف قانون و احکام شرع و خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه است. به استناد مواد ۹۷۵ و ۱۲۹۵ ق . م و ماده ۶ ق.ا.د.م که موید این امر است و واژه ( نامشروع) در بند ۳ ماده ۲۳۲ قانون مدنی نشان می دهد که قانون گذار تنها به مخالفت شرط با قانون نظر نداشته است و می خواهد از نفوذ شرط بر خلاف اخلاق و مصالح عمومی نیز جلوگیری کند.[۷۳] لذا شرطی که نامشروع باشد مستندا به بند ۳ ماده ۲۳۲ قانون مدنی باطل است .
گفتار چهارم : شرط نباید خلاف مقتضای عقد باشد .
مطابق ماده ۲۳۳ قانون مدنی شرطی که خلاف مقتضای عقد باشد باطل و موجب بطلان عقد می شود ولی باید دانست که قانون مدنی در صدد محصور نمودن این گونه شروط نبوده و هر جا که وضع خاص شرط به ارکان اساسی عقد خللی واردکند آن را باطل می کند مثلا اگر جهت معامله به صورت شرط قید شود ، بدیهی است که نامشروع بودن این شرط عقد را باطل می کند . هر عقدی خصوصیات و آثاری دارد که آن را از سایر عقود ممتاز می سازد که آن را مقتضای عقد می گویند. عقد دو مقتضا دارد:مقتضای اطلاق عقد و مقتضای ذات عقد .
مقتضای اطلاق عقد ، آن چیزی است که عقد بر حسب اطلاق خود- یعنی در صورت عدم تقیید به اموری مانند وصف ، مکان یا زمان- مقتضی آن است. به عنوان مثال :اقتضای عقد بیع مطلق آن است که ثمن، نقد پرداخت شود و کلیه خیارات نیز حسب مورد به وجود آید . لذا اگر شرطی خلاف اطلاق عقد باشد صحیح است و ایرادی ندارد.[۷۴] در واقع این آثار یا خصوصیت به منظور تکمیل شرایط عقد می باشد. حال اگر عقد بدون قید واقع شود آن آثار یا خصوصیت را اقتضاء دارد.[۷۵]
بنابراین شرط خلاف مقتضای اطلاق نه تنها بدون اشکال است بلکه مشروط علیه ملزم به انجام آن شرط خواهد بود .
مقتضای ذات عقد نتیجه و اثر مستقیمی است که طرفین به قصد حصول آن ، عقد را منعقد کرده اند. برای مثال: مفاد عقد بیع ، تملیک عین به عوض معلوم است ؛یعنی به محض وقوع عقد ، مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود. حال اگر دربیع ، شرط شود که مبیع به مالکیت مشتری درنیاید،شرط مزبور خلاف مقتضای ذات عقد است ،شرط باطل و موجب بطلال عقد است .[۷۶] در واقع این آثار چنان با ماهیت عقد در آمیخته است که بدون آن عقد طبعیت حقوقی خود را از دست می دهد.
گفتار پنجم : جهل به شرط نباید موجب جهل به عوضین شود .
یکی دیگر از شرایط صحت شرط ، مجهول نبودن ، یعنی معلوم و معین بودن است که معلوم بودن معامله از قواعد عمومی و شرایط اساسی معامله است که قانونگذار در بند ۳ ماده ۱۹۰ قانون مدنی مقرر نموده که مورد معامله معلوم باشد و در ماده ۲۱۶ قانون مدنی نیز در خصوص مبهم نبودن مورد معامله اعلام میدارد «مورد معامله باید مبهم نباشد …» که البته این موارد در خصوص شرط مصداق ندارد چرا که شرط جنبه فرعی و وابستگی به عقد را دارد و چنانچه مقنن می خواست شرط نیز چنین شرایطی را داشته باشد در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ ق .م آن را بیان می نمود به علت این که مقنن در مواد مذکور در مقام بیان شرایط اساسی شرط بوده است لذا چنانچه شرط فقط مجهول باشد شرط صحیح خواهد بود .
لذا قانونگذار در بند ۲ ماده ۲۳۳ قانون مدنی شرط مجهول بودن را موقعی سبب بطلان عقد می داند که مربوط به یکی از دو عوض باشد و جهل به یکی از عوضین سرایت کرده باشد و آن را مبهم سازد . به عنوان مثال کسی خانه ای را بخرد و شرط کند که ثمن معامله نصف دارایی حین الفوت مورث او باشد این شرط مجهول، سبب غرری بودن و بطلان عقد می گردد.
در عقودی که بر مبنای مسامحه و تغابن استوار باشد این گونه شروط خللی به صحت عقد نمی رساند . برای مثال اگر خانه ای به مبلغ ده میلیون ریال فروخته شود و شرط شود که خریدار تمام هزینه های لازم برای یافتن اتومبیل گم شده فروشنده را بدهد سبب بطلان عقد نخواهد شد . [۷۷]
بخش ششم : اقسام شروط صحیح
قانون مدنی اقسام شروط صحیح را در ماده ۲۳۴ آورده است که مقرر می دارد : « شرط بر سه قسم است : ۱- شرط صفت ۲- شرط نتیجه ۳- شرط فعل اثباتا یا نفیا »
مبحث اول : شرط فعل :
شرط فعل اثباتا یا نفیا در ضمن عقد قرار داده می شود و عبارت است از شرط انجام و یا خودداری از انجام عملی توسط یکی از طرفین عقد و یا شخص ثالث .[۷۸] قانونگذار شرط فعل را در ماده ۲۳۴ قانون مدنی به این صورت تعریف نموده است « … شرط فعل آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخصی خارجی شرط شود .» لذا شرط فعل بر دو قسم است : شرط فعل مثبت و شرط فعل منفی .
۱ـ شرط فعل مثبت آن است که مشروط علیه در ضمن عقد انجام عملی را به عهده گیرد. مانند آن‌که در ضمن بیع خانه، مشتری تعهد نماید که اتومبیل خود را به فروشنده به صورت مجانی هبه کند.
۲ ـ شرط فعل منفی آن است که مشروط علیه در ضمن عقد، شرط ( تعهد ) نماید که از انجام عمل معینی خوداری کند ترک و خودداری از عمل معین ممکن است برای مدت محدودی باشد . مانند آنکه در عقد اجاره که مالک یکی از دکاکین خود را به کفاش اجاره می دهد شرط بشود که در مدت دو سال دکاکین دیگر خود را به کفاش دیگری اجاره ندهد .[۷۹] کاری که موضوع شرط فعل قرار می گیرد ممکن است مادی باشد. مانند بنا کردن خانه یا تعمیر ماشین (مثبت) و یا نبریدن درخت ( منفی ) و یا ممکن است ناظر به انجام ندادن یک امر حقوقی باشد. مانند وکالت بلاعزل برای طلاق ( مثبت ) یا اجاره ندادن مغازه خود (منفی ). هم‌چنین شرط فعل چه اثباتاً یا نفیاً که معمولاً بر یکی از طرفین معامله یا بر هر دوی آنها بار می شود ممکن است بر شخص ثالثی هم بار شود چه بر ضرر او باشد یا به نفع او ( ثالث ) ماده ۱۹۶ ق. م به صراحت ، تعهد شخص ثالث را آورده است که « … ممکن است در ضمن معامله که شخص برای خود می کند تعهدی هم به نفع ثالثی بنماید. »
ماده ۲۳۴ قانون مدنی در قسمت آخر نیز تعهد و شرط بر شخص ثالث را دوباره آورده است که « … اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص خارجی شرط شود.» درواقع طبق مواد ۱۹۶ و ۲۳۴ ق .م شرط می تواند هم به نفع و هم به ضرر شخص ثالث باشد البته چنین شرطهایی موقعی بر شخص ثالث بار می گردد که شخص ثالث آن را مورد قبول قرار دهد در غیر اینصورت شرط ( چه به ضرر و چه به نفع ) تاثیری نخواهد داشت به عبارت دیگر بدون موافقت شخص ثالث نمی توان تعهدی را بر عهده وی گذاشت .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ق.ظ ]




علاوه بر این دو اصل کلی یک ویژگی دیگر نیز جهت واقف شدن مخاطبان بر تمام ظرایف کار در برخی هنرهای تعاملی وجود دارد و آنهم وجود حلقه ارتباطی بین مخاطبان است طوریکه آنها مشارکت و تغییر ایجاد شده توسط سایر مخاطبان را مشاهده می نمایند و بدین طریق امکان ایجاد تغییرات ممکنه دیگر را نیز در می یابند و آگاهی بیشتر و عمیقی درباره اثر بدست می آورند(قادری و مراثی،۱۳۹۲).
نگاهی به ویژگی های هنر های تعاملی نشان می دهد که افراد مختلف در کنار یکدیگر به تجربه ای جدید دست می یابند تجربه ای درست به همان شکل که هر کدام از ما در گروه های ورزشی، فضای خانوادگی و یا هر کدام از کانونهای اجتماعی داریم و با آنها زندگی می کنیم و این تجارب با علائق و تمایل درونی همراه هستند(رهبرنیا و خیری،۱۳۹۳).
این ویژگی هنرهای مشارکتی/تعاملی می تواند مؤلفه ای مهم، یعنی برقراری تعامل بین برنامه درسی با یادگیرنده و نقش آفرینی یادگیرندگان در برنامه درسی و یادگیری سایر همکلاسی ها برای تعلیم و تربیت و برنامه درسی به ارمغان آورد تعاملی که در مکاتب مختلف یادگیری مانند ساختن گرایی نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حال وقتی در کلاس درس یا مدرسه گروه های مختلفی تشکیل می شود می توان از این مؤلفه هنرهای تعاملی استفاده کرد تا تعامل سازنده و مشارکت فعال افراد مختلف در فرایند تولید یک اثر، فرآورده علمی، هنری و درسی فراهم شود و این امکان با ورود فناوری های جدید به مدارس میسر شده است. در اینجا ۲ شکل از برقراری تعامل مذکور پیشنهاد می شود.
الف) در داخل گروه:در این شکل معلم یا یکی از اعضای گروه موضوع یا ایده ای را مطرح می کند برای مثال تولید استعاره ها و شباهت ها برای اعتیاد؛ سپس اعضای سایر گروه ها هر یک استعاره و شباهت هایی برای موضوع پیشنهاد شده تولید می کنند یا برای آن تصویری طراحی و نقاشی می کنند.
ب) بین گروه ها: در این شکل یک گروهی (خواه گروه داخل کلاس، گروه یا انجمنی درمدرسه یا دانش آموزان یک کلاس) طرح اولیه را ارائه می کند سپس آن را به سایر گروه ها می سپارد تا آنها نیز تغییراتی در آن ایجاد نمایند و یا حتی بتوانند کاربری های جدید به آن اضافه کنند برای مثال در درس کار و فناوری وقتی دانش آموزان پودمانی را اجرا می کنند یا اثری را تولید می نمایند می توان آن را به سایر گروه ها سپرد تا تغییراتی در آن بوجود آورند. همانطور که گذشت با بهره گرفتن از فناورهای های جدید برقراری تعامل مذکور تسهیل شده و شاگردان می توانند طرح ها، دیاگرام ها، انواع شکلها، نقشه های مفهومی و غیره را با دیگران در میان بگذارند.
۸-ج)زمان
زمان یکی از محدودیت های واقعی و طبیعی انسان بوده و موفقیت یا عدم موفقیت در موعد مقرر تا اندازه زیادی به چگونگی استفاده فرد از زمان در دسترس وی بستگی دارد. در تعلیم و تربیت زمان ظرف آموزش بوده و ساختار نظام آموزشی نیز بر پایه زمان شکل می گیرد همچنین زمان بر کیفیت و کمیت اهداف و برنامه درسی تأثیر می گذارد از این رو از عناصری است که تصمیم گیرندگان در سطوح مختلف برنامه‌ریزی درسی نمی توانند نسبت به آن غفلت نمایند. البته تصمیمات اساسی در خصوص زمان در سطح سیاستگذاری اتخاذ می گردد(موسی پور،۱۳۹۱).
زمان در برنامه درسی دارای ابعاد و انواعی است ابعاد زمان آموزشی شامل کل تحصیلات، دوره،پایه،نیمسال،برنامه،درس،مفهوم می باشد و اگر بر یادگیری مادام العمر تأکید کنیم زمان از این هم گسترده تر می شود و ظرف حیات علمی فرد را تشکیل می دهد(همان منبع).
از سوی دیگر زمان بر دو نوع تحمیلی و ترغیبی یا تجویزی و غیر تجویزی تقسیم می گردد طوریکه در تخصیص زمان برای حضور یادگیرنده در معرض برنامه درسی دو نوع زمان را می توان منظور نمود زمانی که یادگیرنده مؤظف است در محل ارائه برنامه درسی که عموماً کلاسهای درس و مدرسه می باشد حضور یابد و زمانی که یادگیرنده نسبت به حضور خویش مختار است و براساس علاقه و نیاز خویش برای شرکت یا عدم شرکت خود تصمیم می گیرد.
علاوه بر مطالب مذکور زمان را می توان از جنبه های متعددی نیز بررسی کرد جنبه هایی از قبیل زمان شروع تحصیل، شروع دوره ها، میزان زمان هفتگی، روزانه، جلسه آموزشی و میزان جلسات آموزشی تئوری و عملی و غیره از این حیث قابل ذکر هستند که پرداختن به آنها در اینجا مراد ما نیست آنچه قابل بررسی است الهامات و مؤلفه هایی است که زیبایی شناسی و هنر می تواند برای این عنصر مهم برنامه درسی به ارمغان آورد. به عبارت دیگر چون تخصیص زمان تابعی از متغیرهای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، روانشناختی، تربیتی و غیره است در اینجا متغیر هنری و زیباشناختی مورد کاوش قرار می گیرد و اصولی را به شرح زیر معرفی می کند.
۱-۸-ج)پیش بینی برخی جلسات آموزشی آزاد جهت حضور داوطلبانه(تخصیص زمان غیرتجویزی)
هنر مایل است بیشتر آزاد باشد و آزادی به تمام معنی یکی از اصول لاینفک هنر می باشد(رضای الهی،۱۳۵۴). برداسلی[۱۱۴](به نقل از فردت،۱۹۹۳) در توصیف تجربه زیباشناختی که قبلاً در مورد آن بحث کردیم از ۵ معیار صراحت موضوع، آزادی محسوس، انتقال عاطفه و احساس، کشف فعال و کل نگری سخن می گوید. وقتی یکی از اصول فعالیت های یادگیری را فراهم نمودن تجارب زیباشناختی ذکر کردیم لازم است آزادی محسوس نیز که یکی از معیارهای این نوع تجارب است مدنظر قرار گیرد در این راستا پیش بینی برخی جلسات آموزشی آزاد یا تخصیص زمان غیرتجویزی در برنامه درسی می تواند مؤثر باشد. این موضوع از لحاظ پداگوژیکی و تربیتی نیز حائز اهمیت است و یکی از اصول تعلیم و تربیت اصل آزادی است. دیویی درباره اصل آزادی از آزادی عقل و درونی کودک سخن می گوید. وی یادآور می شود آزاد گذاردن افراد در مدرسه فوایدی دارد اول اینکه فرد با بهره گرفتن از این آزادی طبیعت خود را آشکار می سازد و معلم بهتر می تواند شاگرد خود را بشناسد دوم اینکه فرد در جریان یادگیری نقش مؤثر و فعالی ایفا کند و نهایت اینکه آزاد گذاشتن بچه ها در سلامت و تقویت روحیه آنها مؤثر است البته در این راستا فرد باید از روی سنجش و فکر برای خود هدفی انتخاب کند عاقلانه قضاوت نماید تمایلات خود را با توجه به نتایج آنها ارزش سنجی کند وسایل مقتضی تهیه نماید و برای نیل به هدف خود اقدام کند(شریعتمداری،۱۳۸۴،ص۵۰).
براساس آنچه گفته شد حضور داوطلبانه و آزادانه فرد در یک فعالیت از ویژگی های مشترک حوزه هنر و تربیت می باشد اما چون مقصد الگوی پیشنهادی دوره ابتدایی است و امکان تخصیص کل زمان آموزش به صورت غیرتجویزی وجود ندارد پیشنهاد می گردد جهت تحقق اصول و اهدافی نظیر پرورش خلاقیت، تخیل، رعایت تفاوتهای فردی که قبلاً درباره آنها به تفصیل سخن گفته ایم بخشی از زمان آموزش در دوره ابتدایی به صورت غیرتجویزی و اختیاری تعیین گردد در این زمینه یکی از صاحبنظران مشارکت کننده در پژوهش(P8) چنین می گوید«در نظر گرفتن فعالیت های آزاد برای دانش آموزان از منظر زیبایی شناسی و هنر قابل توجیه است».
۲-۸-ج)ملحوظ نمودن ساعات بیشتری برای کار عملی نسبت به مباحث تئوری و نظری در اجرای برنامه درسی
قبلاً در فعالیتهای یادگیری درباره اهمیت تمرین و روش های کارگاهی صحبت شد که در عالم هنر فعالیت های عملی و تمرینی نقش ویژه ای در تحقق اهداف تولید هنری دارد.آیزنر(۲۰۰۲) می گوید مهارتهای هنری از طریق اقدام عملی تقویت می شود و فرد از انعکاس و بازخوردهایی که از فرایند کار هنری دریافت می کند نسبت به ارتقا آن کار بیشتر می کوشد.
یکی از مشارکت کنندگان(P5) اظهار می کند«برخلاف وضع موجود جدول زمانی برنامه مدرسه بازبینی شود و زمان بیشتری(حداقل ۱ ساعت تئوری ،۲ساعت عملی)برای آن(هنر) منظور شود».
شاید چنین تصور شود که فقط برخی از حوزه های یادگیری از قبیل کار و فناوری، هنر و تربیت بدنی بیشتر ماهیت عملی دارند و بقیه حوزه های یادگیری بیشتر مبتنی بر تئوری و شناخت هستند درحالیکه هر سه حیطه شناختی، عاطفی و مهارتی در هر حوزه یادگیری وجود دارد و یکی از سطوح حیطه شناختی نیز کاربرد می باشد. براین اساس می توان گفت در اجرایی نمودن این مؤلفه معلمان بیشتر از سایر عوامل برنامه‌ریزی درسی تأثیرگذار هستند تا با راهبردهای خاص خویش زمان و فرصت بکارگیری آموخته ها را برای شاگردان خویش مهیا سازند برای مثال در درس ریاضی فرصت عملی جهت تمرین آموخته ها در کلاس پیش بینی شود و صرفاً حل تمارین در منزل و خانه صورت نگیرد و حتی شاگردان با بهره گرفتن از اشکال مختلف بازنمایی و بهره گیری از تصور و تخیل معناسازی خویش از مفاهیم و مسائل ریاضی را ارائه نمایند یا در دروس دیگر شاگردان با طراحی نقشه های مفهومی، نقاشی، روزنامه دیواری و غیره به تمرین و کاربرد آموخته های خویش بپردازند.
۹-ج)فضا
عنصر بعدی الگوی اگر مکان[۱۱۵] می باشد و اینکه دانش آموزان کجا می آموزند؟ حال به جای مکان از اصطلاح فضا[۱۱۶] استفاده می نمائیم زیرا علاوه بر مکان فیزیکی جو و فضای روانی نیز در الگوی پیشنهادی مدنظر قرار گرفته است که استفاده از اصطلاح فضا آن را نیز پوشش می دهد. به دیگر سخن هر فضای آموزشی و کلاس درس دارای ۲ لایه فیزیکی و عاطفی است که با همدیگر در تعامل نیز می باشند اگر دما، نور و آرایش فیزیکی یک فضای آموزشی مناسب باشد اگر سایر عوامل مانع ایجاد نکنند فضای روانی آن محیط نسبت به جو روانی محیط دیگر یادگیری که به لحاظ عوامل فیزیکی(نور،دما،آرایش فیزیکی) مناسب نیست بهتر خواهد بود. مورتون(۲۰۰۸) در خصوص مزیت محیط امن و مثبت می گوید در یک محیط مثبت تنها دانش آموزان ذینفع نبوده بلکه معلمان نیز با امیدواری خاصی تدریس را دنبال می کنند و در کنار دانش آموزان بوده و با یکدیگر همدلانه فعالیت می کنند.
روشن است که فضای عاطفی مناسب به نحوه فعالیت معلم، فعالیت های یادگیری و حتی ویژگی های محتوای برنامه درسی بستگی دارد. در این میان راهبردهایی که در فضای عاطفی مؤثر بوده و برخاسته از حوزه هنر و زیبایی شناسی می باشند قبلاً به آنها اشاره شده است اصولی مانند:
عشق و علاقه معلم به دانش آموز
آراستگی معلم
توجه معلمان به ملاحظات ارزشی
فراهم نمودن تجارب زیباشناختی
تلفیق عاطفه با شناخت
توجه به علائق زیباشناختی یادگیرندگان
در نظر گرفتن فعالیت های آزاد برای شاگردان
از این جهت اکنون به مختصات فضای فیزیکی از منظر زیبایی شناسی و هنر می پردازیم و مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر را درباره مکان یادگیری به ترتیب زیر مورد بررسی قرار می دهیم:
۱-۹-ج)زیبا و شاداب سازی فضای فیزیکی و حتی عاطفی با بهره گرفتن از قواعد زیباشناختی، روانشناسی رنگ ها و ارتباطات
زیبایی و احساس لذت در بطن زیبایی شناسی قرار دارد طوریکه می توان در توضیح هنر به زیباآفرینی اشاره کرد زیرا زیبایی به دو دسته زیبایی های طبیعی و زیبایی هایی که حاصل خلق و اثر آدمی می باشند تقسیم می شود و مورد دوم همان هنر است که آدمیان درصدد تولید آن هستند و با اصطلاح هنرهای زیبا معرفی می گردند. حال با در نظر گرفتن ویژگی زیباگرایی انسان زیباسازی فضای فیزیکی کلاس درس و محیط تربیتی کاملاً ضروری به نظر می رسد. هیلمن(به نقل از کافمن و همکاران،۲۰۰۸) در راهبردهای آموزش بر رنگارنگ بودن محیط جهت تسهیل حفظ انگیزه بوسیله کدگذاری رنگی و استفاده از تصاویر جهت غنی سازی محیط از منظر بصری و ایجاد فرصت برای تعامل عاطفی تأکید می کند.
یکی از صاحبنظران(P2) می گوید« در مورد فضا نیز بایستی به فضای روانی اجتماعی و فیزیکی توجه نمود فضا و مکان باید هنرمندانه طراحی شود هندسه فضا و طراحی فضا در سوق دادن حاضرین به زیبایی نقش کلیدی دارد فضای روانی نیز به سمت ایجاد نشاط گرایش داشته باشد مانند یک کلام خاص یا یک صحنه خاص که موجب شادابی می شود و زیبایی روانی اجتماعی را بوجود می آورد».
مشارکت کننده دیگری(P5) اظهار می کند:« مطمئناً عامل فضا یکی از مهمترین عناصر در برنامه درسی هنر است بدین معنی که محیط آموزش باید دارای امکانات هنری مناسب و کافی باشد، از فضای زیبا و جذاب که آرایش و چیدمان آن هنری باشد استفاده شود».
یکی دیگر از صاحبنظران هنر(P9)نیز می گوید:« رنگهای گرم باعث هیجان و شور و نشاط می شوند و رنگ های سرد موجب کندی و سستی می شوند حال با توجه به اثرات رنگها باید از آنها استفاده نمود از رنگهای گرم برای محیط مدرسه، حیاط و فضاهای آزاد و از رنگ های خنثی برای کلاس درس استفاده نمود و از قواعد زیباشناختی و روانشناسی رنگها بهره برد».
هربرت رید(۱۹۵۴،ص۲۳۹) که یکی از صاحبنظران زیبایی شناسی است بر اهمیت آرایش محیط کلاس و آموزشگاه چنین تأکید می کند:« مدرسه ای که هنر بخش تلفیقی زندگی آموزشگاهی می باشد کودکان … معتقدند که در همه چیزها جهت مؤثر بودن باید زیبا باشند و یاد می گیرند چگونه از طریق انتخاب لباس، سازماندهی و چیدمان کتاب ها و وسایل بازی شان زیبایی خلق کنند». وی ادامه می دهد:«مدارس رضایتبخش ازنظر مدلسازی علیرغم برخی نقائص، استاندارد های زیباشناختی خوبی دارند اثاث و لوازم مدرسه مورد توجه معماران قرار می گیرد … در زیباسازی مدرسه حتی برخی جزئیات نیز تأثیر می گذارند جزئیاتی مانند کاربرد آویزهای پایه دار، نمایش تصاویر، مجسمه ها، لباس های کودکان و معلمان، نمایش گلها، نبود شتاب غیر ضروری. از این رو هم کارکنان مدرسه و هم دانش آموزان می توانند در خلق زیبایی آموزشگاه مشارکت کنند به شرطی که جو مدیریت آموزشگاه چنین فرصتی را به صورت بهینه فراهم سازد در یک آموزشگاه حتی الامکان باید فضاهایی از قبیل گردشگاه، آمفی تئاتر، اتاقهای ارباب رجوع، کارگاههای آزمایشگاهی، اتاقهای رفع خستگی، فروشگاه، سرویس بهداشتی مناسب، زمین بازی، فضای سبز و گل کاری و غیره وجود داشته باشد چنین فضاهایی با گرفتن عناصری از طبیعت خود را از ساختگی بودن می رهاند که طبیعی بودن محیط تربیت مورد تأکید روسو نیز بوده است و محیط تربیتی امیل به نظر می رسد یک خانه مجهز به باغ و غیره بود که محیط ویژه برای گشایش حساسیت و ادراک امیل بود(همان منبع،صص۲۹۹-۲۹۸).
مهرمحمدی(۱۳۹۰،ص۳۱-۳۰)بر ارتباط وثیقی که بین حس زیبایی شناسی با عمق و ماندگاری یادگیری در هر حوزه برنامه درسی دارد تأکید می کند و می گوید«شکل و شمایل کتاب درسی و منابع یادگیری، چینش و آرایش کلاس درس و شکل و شمایل مربوط به انعکاس داده های مربوط به مؤفقیت دانش آموزان به مقوله های مهم و تعیین کننده کیفیت بدل می شوند زیبایی، دلپذیری و دلنشین بودن برای مخاطب باید ملاک اصلی تصمیم گیری ها و اقداماتی به شمار آید که در سطح مدرسه به اجرا گذاشته می شود».
حال شاید بتوان گفت که بی توجهی به قواعد زیباشناختی و آرایش محیط مدرسه توجیه پذیر نیست و این قواعد در تعیین محتوا، مواد و منابع آموزشی، هندسه کلاس درس و مدرسه، پوشش ظاهری معلم و کارکنان مدرسه، فرم ها و کارنامه هایی که موفقیت یا عملکرد دانش آموزان را منعکس می کنند و موارد دیگر قابل استفاده می باشند. در اینجا باز جهت تأکید بیشتر توصیف راگ و شوماخر(به نقل از اسکایرو،۲۰۰۸) از مدرسه آرمانی را ارائه می کنیم آنها ابتدا با پرسش تعجبی که ممکن است برای یک بازدید کننده جدید پیش آید شروع می کنند و می گویند:آیا این یک مکان آموزشی است؟….سپس چنین توصیف می کنند:
اتاقهای بشاش و خوشایند و… دیوارهای رنگارنگ شده با نقاشی کودکان، کف های پوشیده با فرشهای خوش رنگ و روشن،نیمکت های متحرک و صندلی های راحت…
اینجا گروه های شش و هفت ساله حضور دارند آنها می رقصند، آواز می خوانند، ساختمان بازی می کنند، دهکده می سازند، ذخیره و اندوخته نگه داری می کنند، از حیوانات اهلی مراقبت می کنند، از گل و ماسه شکلهایی می سازند، رسم کرده و نقاشی می کنند، می خوانند و می نویسند،داستانهایی می سازند و به نمایش در می آورند، آنها در باغ کار می کنند، آنها می سازند، می بافند و می پزند.
یک گروه رقصهایی اختراع کرده و همانطوریکه برای ما گفته شد برای سن(صحنه) آماده می کنند در یک اتاق تاریک فیلم ها نمایش داده می شوند، یک کلاس دبیرستانی در حال تدریس چگونگی استفاده از کتابخانه به پایه هفتم می باشد، یک کلاس ابتدایی برای بازدید از یک نانوایی آماده می شوند، در انتهای سالن یک فروشگاه اسباب بازی وجود دارد که افرادی ماهر با چرخ کوزه گری کار می کنند، طرح و نقاشی، ماکت هایی از اسبها و ماشینها دیده می شود…گروهی نفس نفس زنان آکواریوم جدیدی برای فرستادن به کلاس سوم آماده می کنند. در گوشه دیگر خرگوشها و موشهای سفید، گرازهای گینه ای و حتی لاک پشت توجه آدم را به خود جلب می کنند….ما به وسط فروشگاه آمدیم…دیوارها سرشار از نقشه ها، پوسترها و مدلهایی از چیزهای ساخته شده، کشتی ها، ماشینهای بخار، هواپیما، اتومبیل زیردریایی، دستگاه هایی برای دیدن منظره ها، و حتی شمشیر و سپرهای مربوط به زره های قرون وسطی می باشد.
۲-۹-ج)سازماندهی فضاهای یادگیری براساس حوزه های یادگیری
قبلاً به مواد و منابع یادگیری که بتوانند حواس مختلف را به خود جلب نمایند و تنوع روشها و فعالیت های یادگیری اشاره کردیم و بیان شد که این موارد از سوی هنر و زیبایی شناسی حمایت و پشتیبانی می شود.آیزنر(۲۰۰۵) بر تعدد و تنوع منابع یادگیری در هنگام کار با هنرها اشاره دارد. یکی از صاحبنظران(P8) بر وجود گالری ها و مجموعه های مربوط به هنر و موضوعات دیگر تأکید می کند. اهمیت وجود مواد و منابع حمایتگر محتوای برنامه درسی و موضوعات تدریس برکسی پوشیده نیست اما چگونه می توان این مواد و منابع را برای حوزه های مختلف یادگیری در کلاس درس گنجاند؟ می توان گفت چون جایگاه این مؤلفه در سطح برنامه‌ریزی درس و برنامه درسی عملیاتی قرار دارد مدیران و معلمان مدارس می توانند نسبت به اجرای آن نقش آفرینی کنند از این رو به عنوان یکی از مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر برای عنصر فضا پیشنهاد می گردد.
در این باره می توان در صورت امکان برای حوزه های مختلف یادگیری کلاسهای ویژه ای تعبیه و ساماندهی کرد تا فضای کلاس براساس درس مربوطه مجهز به وسایل و مواد آموزشی گردد. حال ممکن است این سوال مطرح شود تداخل برنامه‌های کلاسی بویژه در دروسی که زمان بیشتری از برنامه هفتگی را به خود اختصاص داده اند چگونه قابل حل می شود؟ پاسخ این است که وقتی به تعداد کلاس های موجود (ازنظر تعداد دانش آموز) فضای کلاسی در مدرسه پیش بینی می شود می توان برای حوزه های یادگیری مهم که نیاز به مواد آموزشی متنوع دارند اتاقی اختصاص داد و براساس نیاز و در خواست معلمان برای آن اتاقهای تجهیز شده برنامه تنظیم نمود همانند برنامه ای که مدارس برای استفاده از آزمایشگاه تنظیم می کنند لذا با کمی تدبیر و درایت می توان فضاهایی نیز جهت آموزش ریاضی، هدیه های آسمان و غیره تخصیص داد. هر مدرسه ای که بتواند با توجه به امکانات خویش در این راستا گامی بردارد فضاهایی موجود در آن مدرسه تسهیل کننده تحقق اهداف تربیتی خواهد بود.
۳-۹-ج) پیش بینی فضاهایی(واقعی و مجازی) برای فعالیت آزاد شاگردان و مشارکت آنان در تغییر محیط
خلاقیت، آزادی، تخیل و بازی از مفاهیمی هستند که در حوزه هنر و زیبایی شناسی همانطور که قبلاً نیز ذکر کردیم اهمیت ویژه ای دارند نظر به این مفاهیم و عناصر یکی دیگر از مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر در باره فضا پیش بینی مکانهایی برای فعالیت آزاد شاگردان می باشد. فضاهایی برای نقاشی، طراحی های آزاد، بازی و حتی گفتگو بین آنان، مراکز آهسته خوانی، مراکز پر سرو صدا و غیره می توان در نظر گرفت تا از فضای موجود در راهروها و حیاط آموزشگاه نیز استفاده بهینه نمود و بستری برای فعالیت های آزاد شاگردان فراهم شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ق.ظ ]




در این فصل ابتدا به بررسی وتوصیف داده های مربوط به ویژگی های عمومی پاسخ دهندگان به پرسش نامه تحقیق از قبیل ترکیب جنسیتی، وضعیت سنی،رشته تحصیلی، میزان تحصیلات ومیزان سنوات خدمت آنان پرداخته شد. و آماره های توصیفی مربوط به آنها از جمله میزن فراوا­نی، و درصد فراوا­نی به صورت نمودار نشان داده شده است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از تحلیل های گوناگون استفاده شده است. در مرحله اول نرمال بودن داده ها با بهره گرفتن از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله بعد روایی سازه متغیرها و شاخص های منتج از آن ها با بهره گرفتن از آزمون تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت با بهره گرفتن از تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری به بررسی سوالات تحقیق پرداخته می شود.

فصل پنجم: خلاصه و نتیجه گیری و پیشنهادها

مقدمه

در فصل چهارم به صورت مبسوط و با بهره گرفتن از آمار توصیفی و تحلیلی به بیان داده ها، اطلاعات و نتایج به دست آمده از تحلیل اطلاعات پرداختیم.
در این فصل، نتایج پژوهش در قالبِ یافته های مبنی بر اهداف و فرضیه های تحقیق به صورت فهرست وار ارائه خواهند شد تا شمایی کلی از مشکلات و چالش ها و وضعیت کنونی دانشگاه قابل تصور باشد. بعد از آن، پیشنهاد ها و راهکارهایی جهت بهبود وضع موجود، حضور مدیران دانشگاه تقدیم می­گردد.
با پیشنهاد موضوعاتی برای انجام پژوهش های آتی و بیان محدودیت های تحقیق این فصل را به پایان خواهیم برد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نتایج پژوهش

در این پژوهش یک سوال اصلی و چهار سوال فرعی مطرح گردید که در فصل چهارم به بررسی این سوالات پرداخته شد . در این قسمت نتایج حاصل از سوالات به طور خلاصه ذکر می­گردند.
داده های جمع آوری شده برای متغیرهای تحقیق نرمال است.
تمامی شاخص های مربوط به متغیر دانشگاه کارآفرین از مقادیرt (بیشتر از ۹۶/۱) و بار عاملی (بیشتر از۳/۰) مورد قبولی برخوردارند و برای متغیر دانشگاه کارآفرین شاخص های مناسبی محسوب می شوند.
تمامی شاخص های مربوط به متغیر محیط از مقادیرt (بیشتر از ۹۶/۱) و بار عاملی (بیشتر از۳/۰) مورد قبولی برخوردارند و برای متغیر محیط شاخص های مناسبی محسوب می شوند.
تمامی شاخص های مربوط به متغیر فرصت از مقادیر تی (بیشتر از ۹۶/۱) و بار عاملی (بیشتر از۳/۰) مورد قبولی برخوردارند و برای متغیر فرصت شاخص های مناسبی محسوب می شوند.
تمامی شاخص های مربوط به متغیر فرصت های آینده از مقادیر تی (بیشتر از ۹۶/۱) و بار عاملی (بیشتر از۳/۰) مورد قبولی برخوردارند و برای متغیر فرصت های آینده شاخص های مناسبی محسوب می شوند.
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون تک نمونه ای فقط مجموع منایع و قابلیت ها و شاخص قابلیت ها بالای می باشد. یعنی دانشگاه فقط منابع را دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون تک نمونه ای می توان گفت همه عوامل محیط در سطح بالایی می باشند.
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون تک نمونه ای می توان گفت فرصت های کارآفرینی در سطح بالایی می باشند.
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون تک نمونه ای می توان گفت فرصت های آینده کارآفرینی در سطح بالایی می باشند.
با توجه به ضریب مسیر ۱۱/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۶۱/۷ می توان گفت: دانشگاه کارآفرین در سطح اطمینان ۹۹ درصد با فرصت رابطه معنادار و مثبتی دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۹۲/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۲۰/۶۱ می توان گفت: محیط در سطح اطمینان ۹۹ درصد با فرصت رابطه معنادار و مثبتی دارد.
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برابر ۹۲/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیرهای محیط و دانشگاه کارآفرین روی هم رفته توانسته است ۹۲ درصد از تغییرات فرصت را پیش بینی کنند.
با توجه به ضریب مسیر ۴۴/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۵۱/۸ می توان گفت: دانشگاه کارآفرین در سطح اطمینان ۹۹ درصد با فرصت های آینده رابطه معنادار و مثبتی دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۴۷/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۸۵/۲ می توان گفت: محیط در سطح اطمینان ۹۹ درصد با فرصت های آینده رابطه معنادار و مثبتی دارد.
با توجه به ضریب مسیر ۵۷/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۶۱/۳ می توان گفت: فرصت در سطح اطمینان ۹۹ درصد با فرصت های آینده رابطه معنادار و مثبتی دارد.
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برابر ۲۲/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیرهای محیط و دانشگاه کارآفرین و فرصت روی هم رفته توانسته است ۲۲ درصد از تغییرات فرصت های آینده را پیش بینی کنند.
با توجه به ضریب مسیر ۳۴/۰ و همچنین آماره t به مقدار ۰۵/۷ می توان گفت: محیط در سطح اطمینان ۹۹ درصد با دانشگاه کارآفرین رابطه معنادار و مثبتی دارد.
مقدار ضریب تعیین چندگانه () برابر ۱۱/۰ شده است. این ضریب توانایی پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیر مستقل را بررسی می کند. بر این اساس متغیر محیط روی هم رفته توانسته است ۱۱ درصد از تغییرات دانشگاه کارآفرین را پیش بینی کنند.

سوالات پژوهش

سوال اصلی:

مدل تشخیص فرصت­های کارآفرینانه­ی دانشگاهی چگونه عمل می­ کند؟

سوالات فرعی:

مدل پیشنهادی داری چه موجودیت­هایی است؟
این مدل از چهار موجودیت دانشگاه، محیط، فرصت، فرصت­های آینده تشکیل شده است.
موجودیت­های پیشنهادی دارای چه خصیصه­هایی هستند؟
دانشگاه شامل عوامل رسمی(سازمان کارآفرینانه وساختار حاکمیت، معیارهای حمایتی، آموزش کارآفرینی دانشگاهی)، عوامل غیر رسمی(نگرش دانشگاهیان، شیوه ی تدریس کارآفرینی، مدل های نقش و سیستم های پاداش) و منابع و محدودیت­ها می­باشد.
محیط شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیک، بین الملل و قوانین می­ شود.
فرصت باید جذاب باشد، بادوام باشد، زماندار باشد و بر محصول یا خدمتی تاکید کند که به مشتریان سود برساند.
فرصت­های آینده نیز در سازمان­های بدست می­آیند که دارای ویژگی­های(تمایل به ریسک­های بلندمدت، همگام بودن با سرعت پیشرفت و تغییرات جهانی، رهبری مداوم، استراتژیک و آینده محور، مشارکت همه اعضاء، شفاف سازی) باشند
رابطه بین موجودیت­ها چگونه است؟
دانشگاه تاثیر کمی بر محیط دارد.
محیط تاثیر مستقیم و زیادی بر دانشگاه دارد.
دانشگاه بر روی فرصت­های کنونی تاثیر مستقیم می­ گذارد.
محیط بر روی فرصت­های کنونی تاثیر مستقیم می­ گذارد.
فرصت­های کنونی بر فرصت­های آینده تاثیر مستقیم می­گذارند.
مدل شبیه سازی شده چگونه عمل می­ کند؟
این مدل به صورت یک فرایند به هم پیوسته و یکپارچه عمل می­ کند.

محدودیت های پژوهش :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:22:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم