کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۲) آیاتی که نشان می‌دهند روح از همین نشئه طبیعت و بدن برمی‌خیزد، یعنی موجود مادی اطوار و ادواری را پشت سر می‌گذارد و به مرحله روح می‌رسد. در آیه‌ای که به آفرینش آدم از خاک و آفرینش نسل او از آب اشاره می‌کند، آن‌گاه می‌گوید نطفه را علقه، علقه را مضغه، و مضغه را استخوان کرده و او را به آفرینشی دیگر پدید آوردیم، آفرینش دیگر از سنخ تحولات مادی نیست. مهم گذر انسان از مراحل گفته شده است تا از موانع بگذرد و معلم فرشته‌ها شود (همان، ج۱۷، ص۲۷۰).
از نظر علامه‌طباطبائی، در تسویه انسان هر عضو آن در جایى قرار گیرد که باید قرار بگیرد؛ و بعید نیست از جمله (اِنّى خالِقٌ) و جمله (فَاِذا سَوَّیتُُهُ) استفاده شود که آفرینش بدن انسان اولى به تدریج و در طول زمانى صورت گرفته، ابتدا خلق بوده که عبارت است از جمع‌آورى اجزاء و سپس تسویه بوده که عبارت‌ است از تنظیم اجزاء و نهادن هر جزئی را در جاى مناسب، آن‌گاه نفخ روح بوده است. و اگر در جاى دیگر فرموده (خَلَقَهُ مِن تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُن فَیَکُون با این استفاده ما منافات ندارد، براى این‌که جمله (ثُمَّ قالَ لَهُ…) ناظر به ایجاد روح، یعنى نفس انسانیت است نه راجع به بدن، همچنان‌که در جاى دیگر بعد از آن‌که آفرینش تدریجى را بیان مى‌کند درباره آفرینش روح چنین تعبیر مى‌نماید: (ثُمَّ اَنشِاناهُ خَلقاً ءآخَرَ).
و منظور از جمله (وَ نَفَختُ فیهِ مِن رُوحِی)، ایجاد روح در آدمى است و برقرار کردن رابطه میان بدن و روح است، همچنان‌که در آیه (ثُمَّ جَعَلناهُ نُطفَهً فِى قَرارٍ مَکینِ ثُمَّ خَلَقنَا النُّطفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقنَا العَلَقَهَ مُضغَهً فَخَلَقنَا المُضغَهَ عِظاماً فَکَسَونَا العِظامَ لَحماً ثُمَّ اَنشَاناهُ خَلقاً آخَرَ)، و آیه (قُل یَتَوَفّیکُم مَلِکُ المَوتِ الَّذِى وَ کُلّ بِکُم) به این معنا اشاره دارد. چون در آیه اول روح انسانى همان بدنى است که آفرینش دیگر به خود گرفته، بدون این‌که چیزى بر آن اضافه شده باشد. و در آیه دوم روح در هنگام مرگ از بدن گرفته مى‌شود، در حالى ‌که بدن به حال خود باقى است، و چیزى از آن کم نمى‌گردد. پس روح، امر وجودى است که فى‌نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد، یعنی متعلق به بدن است و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد، به طورى‌ که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا مى‌شود (همان، ج۱۵، ص۲۰).
بحث ایشان را می‌توان به صورت دیگری نیز تقسیم‌بندی کرد:
۱) آیاتی که به مراحل آفرینش انسان اشاره دارد و در پایان مراحل تکوین جسمانی انسان، مرحله جدیدی را معرفی می‌کند که با مراحل پیشین متفاوت است. این مرحله جدید همان دمیدن روح در کالبد انسان است که گاه به اشاره و گاه به صراحت معرفی شده است. در سوره مبارکه مؤمنون (۲۳): ۱۴، پس از اشاره به مراحل آفرینش انسان از گل به نطفه و سپس علقه و پس از استخوان و رویش گوشت بر آن می‌فرماید: «ثُمَّ اَنشَاءناهُ خَلقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللهُ اَحسَنُ الخالِقینَ»: «آن‌گاه آفرینش دیگر پدید آوردیم. آفرین بر خدا که بهترین آفرینندگان است.» روشن است که مرحله آفرینش دیگر از مراحل پیشین جدا شده؛ ضمن این‌که از نظر لفظی نیز مراحل قبل با واژه خلق و جعل آمده، اما این مرحله خاص – که پس از آن خداوند خود را به عنوان احسن الخالقین معرفی می‌کند- با انشاء – به معنای چیزی جدید- آمده، که نشان می‌دهد با مراحل جسمانی تفاوت دارد (همان، ص۲۱).
در سوره مبارکه سجده (۳۲): ۷، ۸ و ۹ به صراحت دمیدن روح بیان شده است: «اَلَّذِی اَحسَنَ کُلِّ شَیءٍ خَلقَهُ وَ بَدَاَء خَلََقَ الاِنسانَ مِن طینٍ. ثُمَّ جَعَلَ نَسلَهُ مِن سُلالَهٍ مِن ماءٍ مَهینٍ. ثُمَّ سَوّاهُ وَ نَفَخَ فیهِ مِن رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَکُم السَّمعَ وَ الاَبصارَ وَ الاَفئِدَهَ قَلیلاً ما تَشکُرونَ»: «همان کسی‌که هر چیزی را که آفریده، نیکو آفریده و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد. سپس تداوم نسل او را از چکیده آبی پست مقرر فرمود. آن‌گاه اندام او را درست کرد و از روح خویش در او دمید و برای شما گوش و دیدگان و دل‌ها قرار داد. چه اندک سپاس می‌گذارید.» چنان‌که آشکار است در این آیات، پس از آفرینش بدن و بعد جسمانی انسان و تسویه و تعادل آن، دمیدن روح الهی در آن جسم بی‌جان مطرح شده است. در سوره مبارکه حجر (۱۵): ۲۹؛ و ص (۳۸): ۷۲ نیز در بازگوئی قصه آفرینش حضرت آدم، به همین‌ گونه از دمیدن روح پس از تسویه جسم خبر داده و می‌فرماید: «فَاِذا سَوَّیتُهَ وَ نَفَختُ فیهِ مِن رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ»: «پس وقتی آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده درافتید.» گرچه این دو آیه در مورد حضرت آدم نازل شده، آشکار است که با الغاء خصوصیت در مورد سایر انسان‌ها نیز صادق است؛ به ویژه این‌که در سوره سجده نیز همین مطلب – یعنی دمیدن روح پس از تسویه جسم- برای همه انسان‌ها مطرح شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲) آیاتی که درباره مرگ و چگونگی جان انسان‌ها آمده است. در سوره مبارکه مؤمنون (۲۳): ۴۶، در این زمینه می‌فرماید: «اَللهُ یَتَوَفّی الاَنفُسَ حینَ مَوتِها…»: خدا روح را هنگام مرگشان به تمامی باز می‌ستاند. مقصود از انفس در این آیه، همان ارواح است. مفاد آیه این است که انسان غیر از جسم چیز دیگری دارد که گرفته می‌شود، زیرا بدن در دن
یا می‌ماند و متلاشی می‌گردد، پس آن چیزی که گرفته می‌شود بدن مادی نیست. علامه در تفسیر این آیه می‌فرمایند نفس موجود و مغایر بدن است؛ به گونه‌ای که از آن جدا می‌شود و مستقلاً به حیات خود ادامه می‌دهد. آیه دیگری که می‌توان در این بحث بدان استناد جست از سوره مبارکه انعام (۶): ۹۳ است که درباره لحظه مرگ ظالمان است که فرشتگان مرگ خطاب به آن‌ها می‌گویند: «اُخرِجُوا اَنفُسَکُم؛ جان‌هایتان را بیرون دهید» (همان، ج۱۷، ص۲۶۹).
۳) آیات مربوط به وجود عالم برزخ و عذاب یا پاداش الهی در این عالم نیز دلالت بر وجود نفس یا روح دارد. در این دنیا بدن پوسیده شده و از بین می‌رود، اما روح انسان در جهانِ بین دنیا و آخرت وجود دارد و از نعمت‌های آن برخوردار یا در عذابش گرفتار است. آیاتی که بر زنده بودن شهدا و مرزوق بودن آن‌ها نزد پروردگار دلالت دارند نیز از همین دسته به شمار می‌روند، مانند سوره مبارکه بقره (۲): ۱۵۴ و آل‌عمران (۳): ۱۶۹. علامه در باب این آیات و مانند آن‌ها می‌فرمایند آیاتی که از آن‌ها این حقیقت قرآنیِ عالم برزخ استفاده می‌شود، یا به این مطلب اشاره دارند، بسیارند (همان، ج۱، ص۳۴۹-۳۴۸).
از نکات قابل توجه این‌که خداوند در چند مورد روح انسانی را به خود نسبت داده است. سوره‌های مبارکه حجر(۱۵):۲۹، سجده (۳۲):۹ و سوره ص (۳۸):۷۲ از این دسته هستند. آیات مورد اشاره بر جایگاه و منزلت روح انسانی در میان سایر موجودات دلالت دارد و همین امر مسئولیت انسان را بسی سنگین‌تر می‌کند (همان، ص۳۵۰).
۱-۲-۲ مراحل وجودی انسان
سیر مراحل و مراتب وجودی ممکنات توسط علامه در دو مرحله قوس نزول و صعود ترسیم شده است. هر یک از این دو قوس به مراتب تجرد عقلی، تجرد مثالی و مرتبه طبیعی یا عالم ماده تقسیم شده است. اعتقاد به عالم مثال و عقل که مادون عالم اسماء و صفات قرار دارند، مورد تأیید آیات الهی نیز هستند. ایشان در بیان قوس صعود و نزول می‌گویند صعود به بالاترین مرتبه بدون گذر از تمام درجات میان نقطه آغاز حرکت و محل رجوع نهائی، ناممکن است. هبوط به دنیا همان نزول از مرتبه کمال به نقص و سقوط از فطرت اولی است. صدور خلق خالق متعال به این ‌شکل است و سیر دیگر یعنی حرکت به سمت بهشت و برتر از آن، جوار حق تعالی همان بازگشت به فطرت و توجه نفس به کمال است؛ بازگشت خلایق به سوی خالق و مبدأ خویش تنها از این راه است نه غیر آن. این مراحل حاکی از توانائی انسان در سیر وجودی است (طباطبائی، ۱۳۹۰، ص۱۶۳).
علامه انسان قبل از دنیا را با توجه به علل و مبادی وجودی او در مراتب تجرد عقلی و مثالی قوس نزول بررسی می‌کند. علت وجودی انسان با همه خصوصیات کمالی و وجودی، در عالم مثال و عقل است و مرتبه مثالی انسان در زمره پاکان و ملائکه است. روح انسان متعلق به عالم امر است نه عالم خلق. روح علت حیات دنیائی انسان است که در مرتبه امر به مرتبه خلق با بدن متحد گشته و به تدبیر و اداره امور جسم و قوای جسمانی انسان می‌پردازد. نکته مهم، تجرد عالم برتر و مبدأ وجودی انسان و عالم ماده است. روح متعلق به عالم امر در مرتبه وجود مجردات است، پس حقیقتی مجرد است. حقیقت وجودی انسان همان وجود مجرد و وابسته به مبدأ برتر است. بدن تابع آن وجود برتر است و این دو با هم هویت جمعی انسان را شکل می‌دهند (طباطبائی،۱۳۸۱، ص۱۹ و ۲۰).
مرتبه بعدی سیر وجودی انسان، ورود به عالم ماده و طبیعت است. روح و جسم در این مرتبه با هم تعامل دارند. انسان در دنیا، گسسته از مبدأ و پیشینه و آینده خود نیست. اگر مانعی پیش نیاید، او سیر استکمالی خود را تا بالاترین مرتبه ادامه خواهد داد. پائین‌ترین مرتبه وجودی انسان، زندگی دنیاست که با ایمان و عمل صالح از این پستی رهائی یافته و مجدداً به مراتب برتر صعود می‌کند. روح امری فناناپذیر است و دنیا و آخرت از هم گسسته نیستند. روح ابتدا وارد عالم برزخ می‌شود و آخرین مرحله از مراحل سیر انسان در قیامت اتفاق می‌افتد. پس انسان وجودی است مخلوق، وابسته به مبدأ که با سیر تکوینی قدم به دنیا نهاده و پس از دنیا حیاتی ابدی خواهد داشت. هویت انسان، ثابت و حقیقت وجودی‌اش از افکار و اعمال او جدا نیست و سرنوشت آینده او وابسته به شیوه حیات او در دنیاست (طباطبائی، بی‌تا، ج۱۳، ص۱۹۶).
همچنان ‌که در مقدمات فوق در بحث‌های «ناسازگاری توحید و تکامل»، «خلق مدام» و «انسان‌شناسی دینی» ملاحظه شد، علامه‌طباطبائی معتقدند که نظریه تکامل با اصل توحید و انسان‌شناسی دینی، ناسازگار است؛ زیرا حکمت صنع، مدبرانه بودن آفرینش و غایتمندی عالم را به چالش کشیده و در حوزه انسان‌شناسی دینی نیز تحول انسان از غیر انسان ممکن نیست. از نظر ایشان، تفسیر آیات آفرینشِ انسان، ما را به رد قاطع نظریه تکامل می‌رسانند و از این طریق می‌توان ناسازگاری ادعا شده میان توحید و تکامل را از میان برداشت. در ادامه، به تفسیر محتوای آیات آفرینش انسان از نظر علامه می‌پردازیم و در نهایت نتیجه‌گیری ایشان را در این زمینه تبیین خواهیم کرد:
۱-۳ دسته‌بندی اجمالی آیات آفرینش
در دسته‌بندی اجمالی، آیات آفرینش به چهار دسته تقسیم می‌شوند:
۱-۳-۱ آفرینش انسان از تراب یا طین
آیاتی که به آفرینش انسان از «تراب» (خاک) یا «طین» (گل) و مانند آن اشاره می‌کنند، خود به دو دسته تقسیم می‌شوند. دسته اول آیاتی که به حضرت آدم اختصاص دارد؛ و دسته دوم آیاتی که ظاهراً تنها به ایشان اشاره ندارد، بلکه بر سایر انسان‌ها نیز قابل اطلاق است. منشأ آفرینش
انسان در این آیات، «ارض» (زمین)، «تراب» (خاک)، «طین» (گل)، «حماء مسنون» (گل سیاه بدبوی عمل آمده)، «طین لازب» (گل چسبنده) و «صلصال» (گل خشک‌شده) معرفی شده است. هیچ‌گونه تعارضی در این آیات وجود ندارد.
ارض و تراب به همان خاک مطلق اشاره دارند، اما وقتی با آب آمیخته شد به آن طین می‌گویند (همان، ج۱۲، ص۲۲۲). وقتی گل مدتی بماند مانند لجن بدبو می‌شود و به آن حماء می‌گویند و هنگامی‌که آن را به اندازه‌ای مالش دهند که زبری آن از میان برود و صیقل یابد، به آن مسنون گفته می‌شود. و همین گل صیقل‌یافته از این جهت که چسبناک است، آن را طین لازب گویند (همان، ج۱۷، ص۱۸۸). این گل به عمل آمده وقتی بماند و خشک شود، صلصال نامیده می‌شود (همان، ج۱۲، ص۲۲۲). بنابراین بر اساس مجموعه این آیات، انسان از گل سیاه به عمل آمده‌ای که خشک شده، آفریده شده است.
با توجه به آیات دیگری که پیدایش همه انسان‌ها را از آدم می‌داند، می‌توان گفت از آن‌جا که آدم از گل آفریده شده، بقیه انسان‌ها نیز با واسطه از گل آفریده شده‌اند، پس آفرینش از خاک، گل و مانند آن به طور مستقیم به آدم اختصاص دارد و در مورد انسان‌های دیگر با واسطه و غیرمستقیم است.
۱-۳-۲ آفرینش انسان از آب
در مورد آیاتی که منشأ آفرینش انسان را از «آب» می‌داند، سه احتمال به نظر می‌رسد. شاید به همان آیات دسته پیش اشاره داشته باشد، به این معنا که طین از ترکیب آب و خاک به دست می‌آید، که به این ترتیب اشاره به آب و خاک و طین در واقع یک چیز است. دومین احتمال این است که به آن آیه‌ای اشاره داشته باشد که می‌فرماید همه موجودات زنده را از آب آفریدیم. احتمال دیگر این است که مقصود از آفرینش انسان از ماء همان پیدایش انسان از «نطفه» باشد. این احتمال از جهتی بر دو احتمال سابق ترجیح دارد، زیرا در برخی آیات به جای واژه نطفه از «ماء مهین» و «ماء دافق» یاد شده است.
۱-۳-۳ آفرینش انسان از نطفه
آیاتی که پیدایش انسان را از نطفه می‌داند نیز دو گروهند. اول آن‌هائی که تنها به همین مرحله (پیدایش نطفه) اشاره می‌کنند. گروه دیگر آیاتی هستند که پیش از نطفه پیدایش از خاک را مطرح می‌کنند. در این آیات دو احتمال به نظر می‌رسد: یکی این‌که هر انسان ابتدا از خاک بوده است و سپس خاک تبدیل به غذا پس از آن تبدیل به نطفه و سپس سایر مراحل شکل‌گیری انجام می‌شود. احتمال دیگر آن است که این آیات در ابتدا به آفرینش حضرت آدم از خاک و سپس به پیدایش سایر انسان‌ها از نطفه اشاره داشته باشد.
۱-۳- ۴ همه انسان‌ها از نسل آدم هستند و آدم و حوا، پدر و مادر نوع انسان‌اند
این دسته از آیات، همه انسان‌ها را از نسل «آدم» می‌داند و از «آدم و حوا» به عنوان پدر و مادر نوع انسان یاد کرده است. با وجود تنوع در آیات آفرینش انسان هیچ تعارض یا اختلافی بین آن‌ها نیست. دسته‌ای از آیات (گروه اول) به آفرینش حضرت آدم اشاره دارد، دسته‌ای دیگر (گروه دوم و سوم) به آفرینش سایر انسان‌ها از طریق تولیدمثل و آیات دیگری (گروه چهارم) نیز به رابطه بین انسان‌ها و حضرت آدم می‌پردازند.
دسته‌بندی فوق را می‌توان در جدولی به شکل ذیل نشان داد:

نحوه آفرینش انسان در آیات الهی از نظر علامه‌طباطبائی

منشاء آفرینش: ارض ، تراب، طین، حماء مسنون، طین لازب و صلصال.

حضرت آدم (به طور مستقیم)، سایر انسان‌ها (به طور غیرمستقیم)

«آفرینش از خاک»
۱

۱) طین= خاک+آب؛
۲) ماء: آب، نطفه، ماء مهین، ماء دافق.

سایر انسان‌ها

«آفرینش از آب»
۲

۱) نطفه: سایر انسان‌ها
۲) پیدایش نطفه از خاک و تبدیل آن به علقه و مضغه
۳) پیدایش آدم از خاک و سایر انسان‌ها از نطفه‌.

آدم و سایر انسان‌ها

«آفرینش از نطفه»
۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 11:38:00 ب.ظ ]




اندازه گیری و مقایسه غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در رسوبات پیرامونی این دو خانواده از مرجان ها در ایستگاه های پارک زیتون، شیب دراز و جزیره ناز در جزیره قشم
بررسی ارتباط میان غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در بین این دو خانواده از مرجان ها با رسوبات پیرامونی
۱-۹- فرضیه های آماری
اختلاف معنی داری بین تجمع غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در بین دو خانواده Poritidae و Faviidae از مرجان های آبسنگ ساز در ایستگاه های پارک زیتون، شیب دراز و جزیره ناز در جزیره قشم وجود دارد.
اختلاف معنی داری بین تجمع غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) در بین رسوبات ایستگاه های پارک زیتون، شیب دراز و جزیره ناز در جزیره قشم وجود دارد.
همبستگی مثبت و معنی داری در غلظت فلزات (نیکل و کادمیوم) بین این دو خانواده از مرجان های آبسنگ ساز با رسوبات پیرامونی هر ایستگاه وجود دارد.
۱-۱۰- پیشینه تحقیق
۱-۱۰-۱- کاربرد مرجان های سخت Scleractinian جهت بررسی فلزات سنگین
کاربرد مرجان ها در مطالعات فلزات سنگین به طور گسترده ای گزارش شده است. تکنیک های بسیاری جهت استخراج و اندازه گیری فلزات سنگین در گونه های مختلف مرجان بکار گرفته شده است (Reichelt-Brushett & McOrist, 2003)، و از این رو مطالعات در این زمینه همیشه به طور مستقیم قابل مقایسه نمی باشد. برخی از مطالعات تنها بر آنالیز اسکلت آنها متمرکز شده اند (Scott, 1990; Guzm´an & Jime´nez, 1992; Bastidas & Garcia, 1997; Ramos et al., 2004; David, 2003; Medina-Elizade et al, 2002; Guzm´an & Garci´a, 2002; Livingston & Thompson, 1971; and Runnals & Coleman, 2003)، در حالی که در مطالعات دیگر، بخش های بافت و اسکلت به طور مجزا یا با هم مورد بررسی و آنالیز قرار گرفته اند(Denton & Burdon-Jones, 1986; Glynn et al, 1989; Esslemont, 1999; Reichelt-Brushett & McOrist, 2003;Esslemont et al., 2000; Howard & Brown, 1987; Harland & Brown, 1989 and Smith et al., 2003).
همچنین مطالعاتی بر روی نسبت فلزات مابین بافت ها و اسکلت (McConchie & Harriot, 1992) و مابین بافت، زوگزانتلاها و اسکلت مرجان های منتخب متمرکز شده اند (Reichelt-Brushett & McOrist, 2003). دلایل گوناگونی برای آنالیز و بررسی بخش های متفاوت مرجان پیشنهاد شده است. اسکلت های مرجان به دلیل آشکار کردن اطلاعات محیطی از محیط زیست دریایی گذشته مورد آنالیز قرار می گیرند. بافت ها غلظت های بالاتری از فلزات را نسبت به اسکلت در خود ثبت می کنند، نتیجتاً تمامی فلزات جذب شده توسط بافت به اسکلت مرجان منتقل نمی شوند. زوگزانتلای همزیست موجود در بافت های مرجان های آبسنگ ساز اینگونه توصیف شده اند که به به طور مستقیم از طریق افزایش میزان کلسیم سازی بر غلظت فلزات اسکلت تاثیر می گذارند۱۹۷۱) (Livingston & Thompson,. زوگزانتلا در حالاتی که فلزات سمی موجود به صورت متابولیکی جایگزین عناصر ضروری حیاتی مانند فسفر می شوند ممکن است در جذب مستقیم فلزات سهیم باشند(Howard & Brown, 1984).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

استرس در مرجان ها اغلب سبب افزایش دفع زوگزانتلای همزیست (Smith et al, 2003) و ایجاد رنگ آمیزی سفید و زرد مرجان ها می شود، که اصطلاحا پدیده سفید شدگی مرجان ها نامیده می شود. هر چند، درصورتیکه مرجان ها در معرض غلظت بالایی از فلزات سمی قرار گیرند، نظر به اینکه زوگزانتلاها نقش بسیار مهمی در جذب فلزات سنگین ایفا می کنند بنابراین می توانند دفع گردند(Harland & Brown, 1989; Harland & Nganro 1990).
حائری اردکانی و غازبان در سال ۱۳۷۹ اثرات آلاینده های محیطی فلزات کادمیوم، نیکل، وانادیوم را در مرجان ها مورد بررسی قرار دادند و از مرجان ها به عنوان وسیله ای برای تخمین میزان آلودگی محیط براساس سنجش تجمع اثرات سمی در آن ها استفاده کردند.
با توجه به کاربرد روش ها و تکنیک های آنالیز متفاوت، مقایسه مستقیم اطلاعاتی که در مورد فلزات سنگین انجام شده اند، امکان پذیر نمی باشد. مساله دیگر استفاده از گونه های متفاوت مرجان ها در مطالعات گوناگون می باشد (مانند Porites, Monstastrea and Sideastrea)، بدین ترتیب مقایسه اطلاعات به دست آمده فلزات سنگین منطقی به نظر نمی رسد.
علی رغم این که مرجان های آبسنگ ساز یکی از با ارزش ترین اکوسیستم های خلیج فارس می باشند، اما تحقیقات کمی در کشور ما درباره آن ها صورت گرفته است.
تاریخ تحقیقات روی مرجان های آبسنگ ساز ایران به سال ۱۹۷۱ برمی گردد که Rosen در آن ۱۵ جنس از مرجان های سخت در بخش شمالی سواحل ایران و عربستان شناسایی نمود. متعاقب آن در سال های بعد تحقیقات متفاوتی برروی مرجان های آبسنگ ساز ایران صورت گرفته است که بدلیل عدم ارتباط با موضوع این تحقیق از ذکر آنها خودداری می گردد؛ تنها ولوی در سال ۱۳۸۸ بر روی تعیین پتانسیل و کارآیی نشانگرهای زیستی در آبسنگ های مرجانی شمال خلیج فارس مطالعاتش را به پایان رساند نتایج این تحقیق نشان داد، که بعضی از نشانگرهای زیستی پیشنهادی Check Reef برای خلیج فارس کاربرد ندارد و باید در مورد انتخاب این نشانگرها تجدید نظر صورت گیرد. و نشانگرهای زیستی متناسب با شرایط اکولوژیکی خلیج فارس انتخاب شود. به علاوه در سال ۱۹۹۷، حائری اردکانی و غازبان اثرات آلاینده های محیطی فلزات کادمیوم، نیکل، وانادیوم را در مرجان ها مورد بررسی قرار دادند و از مرجان ها به عنوان وسیله ای برای تخمین میزان آلودگی محیط براساس سنجش تجمع اثرات سمی در آن ها استفاده کردند، که این مهمترین مورد تحقیقاتی داخلی در ایران و مرتبط با موضوع تحقیق حاضر می باشد. اما در سالهای متفاوت افراد زیادی در خارج از ایران در رابطه با بررسی آلودگی فلزات سنگین کارهای متفاوتی را انجام داده اند که به جهت سهولت در بررسی اجمالی این تحقیقات، جدول (۱-۹) خلاصه ای از مطالعات منتخب پیشین بر روی غلظت فلزات سنگین در مرجان ها را نشان می دهد :
فصل دوم
مواد و روش ها
۲-۱- عملیات میدانی
۲-۱-۱- انتخاب مکان نمونه برداری
جزیره قشم بعنوان منطقه آزاد تجاری یکی از جزیره هایی است که در خلیج فارس با مجاورت به تنگه هرمز تحت تاثیر انواع آبها و جریان های ورودی و خروجی از این تنگه می باشد. با توجه به حضور آبسنگ های مرجانی در جنوب این جزیره که بیشتر از نوع حاشیه ای می باشند و اهمیت جزیره قشم از لحاظ تنوع مرجانی می توان به نسبت بیشترین پراکنش این موجودات حساس (مرادی، ۱۳۸۹؛ Kavousi et al, 2011) به عوامل شیمیایی و فیزیکی و نیز به علت فعالیت های بالای انسانی و آلودگی بیشتر در نتیجه فعالیت های قایق رانی، ورود فاضلاب های شهری و صنعتی، آلودگی های نفتی حاصل از پالایشگاه ها و نفت کش ها و همچنین تخلیه آب توازن کشتی ها در ۳ منطقه مرجانی پارک زیتون قشم، جزایر ناز و شیب دراز این مناطق به عنوان ایستگاه های مورد بررسی در نظر گرفته شده است(شکل ۲-۱).
شکل ۲-۱: ایستگاه های نمونه برداری بر روی نقشه ماهواره ای
۲-۱-۲- نمونه برداری
در تیرماه تابستان سال ۱۳۹۰ پس از مطالعه و آگاهی از منطقه مورد نظر و عکس برداری از زیستگاه های طبیعی مرجان ها نمونه برداری به روش غواصی [۴۴]SCUBA(شکل ۲-۲) از بسترهای طبیعی ایستگاه های مورد نظری که آبسنگهای مرجانی خانواده های Poritidae و Faviidae درآن جا حضور دارند، توسط محقق این پایان نامه انجام شد. مناطق بر اساس ابعاد مرجانی و مدت زمان استاندارد غواصی تقسیم بندی و نمونه برداری به روش انتقال قسمت هایی از توده های مرجانی به داخل قایق انجام پذیرفت. محل نمونه برداری به کمک دستگاه مکان یاب جفرافیایی (GPS)[45] ثبت شد(جدول۱-۲).
در هریک از ایستگاه های منطقه پارک زیتون، جزایر ناز و شیب دراز از هر خانواده مورد نظر مرجان (Poritidea و Faviidea) 5 نمونه (بدین صورت که برای نمونه برداری هر نمونه مرجان، ۵ زیر نمونه از قسمت های مختلف همان مرجان جهت هموژن کردن نمونه نهایی قبل از مرحله هضم) نمونه برداری صورت گرفت. نمونه برداری از مرجان ها توسط تجهیزات ضد زنگ با پوشش استیل، جهت اجتناب از آلودگی صورت گرفت.
همچنین در هر ایستگاه، همزمان با نمونه برداری از مرجان ها، از رسوبات سطحی پیرامون مرجان های نمونه برداری شده (cm 3-0 سطح رسوبات)، ۵ نمونه رسوب برداشته شد، که در مجموع با توجه به اینکه در هر ایستگاه پنج نمونه از دو خانواده مرجانی و پنج نمونه از رسوبات برداشته شد مجموعاً ۴۵ نمونه نهایی جهت آماده سازی و سنجش تهیه گردید.
نمونه برداری مرجان ها از اعماق بین ۲ تا ۸ متر صورت گرفت. در عملیات نمونه برداری مرجان هایی که با توجه به نرخ نسبی رشدشان و اندازه ظاهری دارای حداقل ۳ سال رشد بودند انتخاب شدند. نمونه ها همزمان با نمونه برداری ابتدا با بهره گرفتن از کیسه های پلاستیکی جمع آوری مخصوص زیر آب، که پیشتر شستشو داده شده اند از آب به قایق منتقل شدند و پس از جداسازی از لحاظ خانواده مرجان ها بر اساس تشخیص ظاهری آنها، رسوبات و ایستگاه ها، کد و برچسب خورده و درون یونولیت حاوی یخ خشک به ساحل و از آنجا به آزمایشگاه مرکز ملی اقیانوس شناسی جهت آماده سازی نمونه ها و سپس دانشگاه تربیت مدرس جهت سنجیدن نمونه ها منتقل شدند و در فریزر در دمای۲۰- درجه سانتی گراد قرارگرفتند .
شکل ۲-۲: عملیات نمونه برداری مرجان های خانواده های Poritidae و Faviidae به روش غواصی Scuba

Site
Turbidity
(inch) Temp
(°C)
Salinity
(‰) DO
(mg/l)
pH
GPS
St.1
پارک زیتون

۶

۹/۳۲

۸/۳۵

۴۳/۵

۲۳/۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ب.ظ ]




«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَ الْأَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَالِکَ مَتَعُ الْحَیَوهِ الدُّنْیَا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمََاب[۸۰] ؛در چشم مردم آرایش یافته است، عشق به امیال نفسانی و دوست داشتن زنان و فرزندان و همیانهای زر و سیم و اسبان داغ برنهاده و چارپایان و زراعت. همه اینها متاع زندگی این جهانی هستند، در حالی که بازگشتنگاه خوب نزد خدا است. »
هر چیزی که از انسان عیب پوشی کند وموجب آراستگی او باشد، «زینت» است؛ مانند کمالات اخلاقی و یا انواع لباس ها و آرایش هایی که موجب جلب نظر دیگران شود و نفرت را بزداید. بنابراین، لباس های کهنه، موهای ژولیده، بدن کثیف، آلودگی و بی نظمی در منزل یا محیط کار نمونه هایی از عوامل نفرت زا هستند که خداوند متعال آن ها را برای یک انسان، به ویژه برای افراد با ایمان، نمی پسندد. از این رو، زیبایی و آراستگی را محبوب فطری انسان قرار داده و او را اجتماعی آفریده و نحوه آراستن خویش را به او الهام کرده است تا هم مورد رغبت دیگران باشد و هم با برقراری روابط اجتماعی، نیازهای روحی و مادی جامعه تأمین گردند[۸۱].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در مورد نزول آیات فوق روایات متعددی نقل شده است، از جمله اینکه:روزی پیامبر(ص) درباره رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهی بیاناتی فرمود، این بیانات مردم را تکان داد و جمعی گریستند به دنبال آن جمعی از یاران پیامبر(ص) تصمیم گرفتند، پاره‏ای از لذائذ و راحتیها را بر خود تحریم کرده و به جای آن به عبادت پردازند، امیر مؤمنان علی(ع) سوگند یاد کرد که شبها کمتر بخوابد و مشغول عبادت باشد، بلال سوگند یاد کرد که همه روز روزه باشد، عثمان بن مظعون قسم یاد کرد که آمیزش جنسی را با همسر خویش ترک گوید و به عبادت پردازد.
روزی همسر عثمان بن مظعون نزد عایشه آمد، او زن جوان و صاحب جمالی بود، عایشه از وضع او متعجب شد و گفت: چرا به خودت نمی‏رسی، و زینت نمی‏کنی؟! در پاسخ گفت: برای چه کسی زینت کنم؟ همسرم مدتی است که مرا ترک گفته و رهبانیت پیش گرفته است، این سخن به گوش پیامبر(ص) رسید، فرمان داد همه مسلمانان به مسجد آیند، هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کردند، بالای منبر قرار گرفت، پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: چرا بعضی از شما چیزهای پاکیزه را بر خود حرام کرده‏اید؟ من سنت خود را برای شما بازگو می‏کنم هر کس از آن روی گرداند از من نیست، من قسمتی از شب را می‏خوابم و با همسرانم آمیزش دارم و همه روزها را روزه نمی‏گیرم.
آگاه باشید من هرگز به شما دستور نمی‏دهم که مانند کشیشان مسیحی و رهبانها ترک دنیا گوئید زیرا این گونه مسائل و همچنین دیرنشینی در آئین من نیست، رهبانیت امت من در جهاد است (اگر می‏خواهید ترک دنیا گوئید چه بهتر که در راه سازنده‏ای همچون جهاد باشد …) بر خود سخت نگیرید؛ زیرا جمعی از پیشینیان شما بر اثر سخت گرفتن بر خود هلاک شدند.
آنها که سوگند یاد کرده بودند این امور را ترک کنند، برخاستند و گفتند: ای پیامبر! ما در این راه سوگند یاد کرده‏ایم وظیفه ما در برابر سوگندمان چیست؟ آیات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.[۸۲]
در اسلام استفاده کردن از زیبائیهای طبیعت، لباسهای زیبا و متناسب، به کار بردن انواع عطرها، و امثال آن، نه تنها مجاز شمرده شده بلکه به آن توصیه و سفارش نیز شده است، و روایات زیادی در این زمینه از پیشوایان مذهبی در کتب معتبر نقل شده است.
به عنوان نمونه در تاریخ زندگی امام حسن مجتبی(ع ) می‏خوانیم هنگامی که به نماز برمی‏خاست بهترین لباسهای خود را می‏پوشید سؤال کردند چرا بهترین لباس خود را می‏پوشید؟ فرمود: «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّی وَ هُوَ یَقُولُ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد.[۸۳]؛ خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد و به همین جهت، من لباس زیبا برای راز و نیاز با پروردگارم می‏پوشم و هم او دستور داده است که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید»
در حدیث دیگری می‏خوانیم که یکی از زاهدان ریایی به نام« عباد بن کثیر» با امام صادق(ع) روبرو شد، در حالی که امام(ع) لباس نسبتا زیبایی بر تن داشت، به امام گفت: تو از خاندان نبوتی، و پدرت علی (ع) لباس بسیار ساده می‏پوشید چرا چنین لباس جالبی بر تن تو است؟ آیا بهتر نبود که لباسی کم اهمیت‏تر از این می‏پوشیدی، امام فرمود: « وای بر تو ای عباد!، مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ ؛ چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزیهای پاکیزه را»؟[۸۴] … و روایات متعدد دیگر.
انسان به مقتضای فطرت،جویای پاکیزگی ،زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی و پلیدی نفرت دارد و اسلام چون دین فطرت است به پیروانش دستور می دهد ، تا همواره مظاهر زشتی را از خود ومحیط زندگی خویش دور سازند و با ظاهری آراسته و زیبا در معرض دید همنوعان خود ظاهر شوند.[۸۵]
وقتی امیرالمؤمنین(ع) ابن عباس را به سوی خوارج فرستاد، او بهترین لباس های خود را پوشید و بوی خوش استعمال کرد و بهترین مرکبش را سوار گردید و نزد آن ها رفت. خوارج گفتند: تو از بهترین مردم هستی و با لباس های جبّاران و مرکب آنان نزد ما آمدی؟ ابن عباس در جواب آن ها این آیه را تلاوت کرد: «قُل من حرّمَ زینهَ اللّه الّتی اخرج لعباده و الطیّبات من الرّزق.»[۸۶]
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: « ان الله یُحِبُّ مِن عبیده اذاخرج الی اخوانه ان یَتَهَیّأَ لهم وَ یَتَجَمَّلَ[۸۷] ؛ خداوند دوست می‌دارد که چون بنده‌اش به سوی برادرانش بیرون می‌آید، خود را برای آنها آماده و زیبا سازد»
با نگاهی به سیره عملی پیامبر گرامی اسلام ص و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در برخورد با دیگران در می یابیم که در عین ساده زیستن و پرهیز از اسراف و تجمل گرایی موارد زیر را رعایت می کردند و دیگران را نیز به آن سفارش می نمودند
۱- عطر زدن و خوشبو نمودن خویش.
۲- شانه زدن موی خویش.
۳- ـ گاهی رنگین نمودن موی خود.
۴- لباس تمیز و پاکیزه پوشیدن.
۵ـ مرتب نمودن سر و وضع ظاهری در ملاقات با دیگران.
در سیره ی پیامبر اکرم(ص) آمده که بوی خوش استعمال می کرد،موهایش را شانه می زد،لباسش همیشه تمیز و زیبا بود،هنگام خروج از منزل در آینه نگاه می کرد،رنگ کفش و لباس آن حضرت با هم متناسب بود و عمامه ای که به سر می نهاد به قامتش برازندگی ویژه می داد .[۸۸]
طبرسی در باره ی علاقه ی آن حضرت به آراستگی می نویسد:« رسول خدا(ص)عادتش این بود که به آینه نگاه می کرد و موی سرش را صاف می نمود و شانه می زد و چه بسا در برابر آب،موی سر خود را منظم می کرد و نه تنها برای خانواد ه ی خود بلکه برای اصحاب خویش نیز تجمل می نمود .[۸۹] روزی مردی ژولیده مو ،با ،ریش بلند ونا منظم خدمت رسول اکرم (ص)آمد،حضرت فرمود:«این مرد روغن پیدا نکرده تا موهایش را صاف و منظم کند؟بعضی از شما نزد من می آیید در حالی که قیافه ی شیطان را دارید»[۹۰]
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: « لِیَتَزَیَّنَ اَحَدُکُم لأَخیهِ الْمُسْلِمِ کما یَتَزَیَِّنَ لِلْغَریبِ الَّذی یُحِبُّ أَنْ یراه فی احسن الهَیئه[۹۱]؛ هر یک از شما خود را برای برادر مسلمانش همان گونه بیاراید که برای بیگانه‌ای که دوست دارد وی را در بهترین شکل ببیند، می‌آراید».
پیشوایان اسلام به تمایل جوان به خودآرایی و تجمل دوستی در چارچوب اخلاق و مصلحت جامعه توجه داشته‌اند و خودآرایی را برای جوان تحریم نکرده‌اند. علی (ع) جامه بهتر را به غلامش قنبر که جوان بود، داد تا تمایل زیباپسند قنبر را ارضا سازد. سپس خطاب به وی فرمود: «تو جوانی و مانند سایر جوانان به تجمل و زیبایی رغبت بسیار داری و به علاوه من از خدای خود حیا می‌کنم که لباس خودم بهتر باشد».[۹۲]
در همین زمینه امام جعفر صادق (ع) نیز فرموده است:
« إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یَکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَهً أَحَبَّ أَنْ یَرَی عَلَیْهِ أَثَرَهَا.[۹۳] ؛خداوندزیباست زیبایی و خودآرایی را دوست دارد و بینوایی و قیافه فقرآلود را ناخوش می دارد. هرگاه خداوند به بنده ای نعمتی دهد، دوست دارد اثر آن را در او ببیند. »
در این هنگام یکی از یاران حضرت سؤال نمود: چگونه؟ حضرت در پاسخ وی فرمود: « یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ حَتَّی إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ؛[۹۴]
مواردی که امام برشمرد، عبارتند از:
۱- لباس تمیز پوشیدن.
۲- ـ خوشبو نمودن خود و استعمال عطر.
۳-ـ نیکو و زیبا ساختن خانه و کاشانه.
۴- جارو نمودن جلوی در خانه .
۵- چراغ روشن نمودن پیش از غروب (که موجب رفع فقر و زیادی روزی می شود(
در حدیث دیگری نیز امام صادق ـ (ع)ـ امر فرمود: «الْبَسْ وَ تَجَمَّلْ فَإِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ لْیَکُنْ مِنْ حَلَالٍ[۹۵]؛لباس زیبا بپوش; زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، اما باید حلال باشد. »
نکته جالبی که امام در این حدیث بر آن تأکید می کند آن است که بایستی آدمی ظاهر خود را آراسته نماید و لباس زیبا و مناسب بپوشد، اما این آراستگی لازم است از راه حلال باشد، نه آن که به هر قیمتی ـ هر چند از راه حرام و غیرمشروع ـ انسان ظاهر خود را بیاراید. امام صادق (ع) در این حدیث ، دربارۀ چگونگی تجمل، به لباس پاکیزه و بوی خوش و خانۀ زیبا و تمیز اشاره کرده‌اند.
خداوندمتعال در قرآن کریم می فرماید: «و أمّا بنعمه ربّک فحدّث؛ و نعمت‌های پروردگارت را بازگو و آشکار کن».[۹۶]
یکی از مصادیق آشکار نمودن نعمت (که بخشی از شکر نعمت است) این است که انسان لباس مناسب و پاکیزه بپوشد و ظاهر آراسته داشته باشد. امام صادق (ع) به یکی از یارانش می گوید : « إِظْهَارُ النِّعْمَهِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ مِنْ صِیَانَتِهَا فَإِیَّاکَ أَنْ تَتَزَیَّنَ إِلَّا فِی أَحْسَنِ زِیِّ قَوْمِکَ ؛[۹۷] نمایان کردن نعمت ،نزد خدا از نگه داشتن آن محبوب تر است پس مبادا که جز به بهترین شکل مورد پسند به سوی قومت بیرون آیی. » از مفهوم حدیث مذکور چنین بر می آید که آراستگی در فرهنگ دین مبین اسلام از جایگاهی رفیع برخوردار است .
در همین راستاست که در بعضی از روایات حتی داشتن لباس های متعدّد تا به وسیله آن، هم آبرو و موقعیّت اجتماعی خویش را حفظ کند و هم با استفاده به جا و منظّم از تمامی آنها، از فرسودگی و کهنگی زود رس آنها جلوگیری به عمل آورد، بی اشکال و خارج از اسراف شمرده شده است.[۹۸]
روایات در این زمینه بسیار است و حتی در بعضی از آنها ائمّه طاهرین برای حفظ شخصیّت و موقعیّت پیروان خود در جامعه و به خصوص در بین مخالفان، دستور اکید بر رعایت حسن ظاهر داده اند. در حدیثی حضرت امام موسی بن جعفر (ع) خطاب به شیعیان فرمودند:
شما گروهی هستید که دشمنانتان زیادند پس آنچه می توانید در تجمّل و زینت خود بکوشید[۹۹].
امیر المؤمنین (ع)درحدیثی می فرماید:
«اعْلَمُوا یَا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ حَازُوا عَاجِلَ الْخَیْرِ وَ آجِلَهُ شَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاکُمْ وَ لَمْ یُشَارِکْهُمْ أَهْلُ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ أَبَاحَهُمُ اللَّهُ مَا کَفَاهُمْ وَ أَغْنَاهُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا خالِصَهً یَوْمَ الْقِیامَهِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ شَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ أَکَلُوا مَعَهُمْ مِنْ طَیِّبَاتِ مَا یَأْکُلُونَ وَ شَرِبُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا یَشْرَبُونَ وَ لَبِسُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَلْبَسُونَ وَ سَکَنُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَسْکُنُونَ وَ تَزَوَّجُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَتَزَوَّجُونَ وَ رَکِبُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَرْکَبُون[۱۰۰]… ؛ بدانید ای بندگان خدا که پرهیزگاران حال و آینده خیر را جمع کرده‏اند، با اهل دنیا در دنیایشان شریک شده‏اند ولی اهل دنیا در آخرت آنها شریک نشده‏اند. خداوند در دنیا آنچه را که آنها را کفایت می‏کند و بی‏نیاز می‏سازد بر آنها مباح کرده است. خداوند می‏فرماید: بگو چه کسی زینت خدا را حرام کرده است؟ آنان در دنیا به بهترین صورتی که ممکن است ساکن شدند و بهترین چیزی را که خورده می‏شود خوردند. با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند و با آنها از چیزهای پاکیزه‏ای که می‏خورند خوردند و از چیزهای پاکیزه‏ای که می‏آشامند آشامیدند و بهترین چیزهایی که می‏پوشند پوشیدند و بهترین جاهایی که ساکن می‏شوند ساکن شدند و با بهترین افرادی که ازدواج می‏کنند ازدواج کردند و بر بهترین چیزی که سوار می‏شوند سوار شدند …. »
ولی مهم اینجاست که غالبا در این گونه موضوعات، مردم راه افراط را می‏پویند، و با بهانه‏های مختلف رو به تجمل‏پرستی می‏آورند، و به همین دلیل قرآن مجید، بلافاصله مسلمانان را از زیاده روی و اسراف و تجاوز از حد برحذر داشته و نهی می کند و می گوید : «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین[۱۰۱]؛ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‏دارد! »
این جمله می‏تواند هم اشاره به زینتهای جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن می‏شود، و هم شامل زینتهای معنوی، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص.اما چون طبع زیاده طلب انسان، ممکن است از این دو دستور سوء استفاده کند و به جای استفاده عاقلانه و اعتدال‏آمیز از پوشش و تغذیه صحیح، راه تجمل پرستی و اسراف و تبذیر را پیش گیرد، بلافاصله اضافه می‏کند: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ؛ ولی اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست نمی‏دارد. »
کلمه« اسراف» کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت و کیفیت و بیهوده‏گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می‏شود، و این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، فورا جلو سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه می‏کند[۱۰۲].
به هر حال روش قرآن و اسلام در این مورد، روش موزون و معتدلی است که نه جمود دارد و تمایلات زیباپسندی روح انسان را در هم می‏کوبد، و نه بر اعمال مسرفان و تجمل‏پرستان و شکمخواران صحه می‏گذارد، مخصوصا در جوامعی که افراد محروم و بینوا وجود داشته باشد حتی از زینتهای معتدل نیز نهی می‏کند.
بدون تردید ارضای میل خودآرایی و تجمل که فطری است، به تکامل و ذوق و شکفتن احساسات جوان کمک و روح و عاطفه او را تقویت می‌کند، ولی نباید جوان در این راه به زیاده‌روی و افراط گراید و از حد شایسته تجاوز کند، بلکه او همان‌گونه که به زیبایی بیرونی و ظاهری می‌پردازد، باید به جمال و زیبایی عقل، فکر، علم، هنر و اخلاق هم بپردازد تا به وسیله هر دو زیبایی، انسانی تکامل یافته برای جامعه پدید آید. نکته ی شایان ذکر این است که آراستگی، با افراط در مدگرایی و هر روز به شکلی ظاهر شدن و بدین طریق فرهنگ ابتذال غرب را ترویج نمودن،تفاوت آشکار دارد.جوانان مسلمان می بایست این دو مقوله را از هم تفکیک نمایند.(و خدایی ناکرده به بهانه ی آراستگی به کارهای حرام مشغول نشوند).
۲-۳ اعتدال و میانه روی در آراستگی
اسلام در استفاده از انواع زینتها ـ همچون تمامی موارد ـ حد اعتدال و میانه روی را برگزیده و هرگونه افراط و تفریط را مردود شمرده است. برخلاف برخی که استفاده از زینتها را هر چند به صورت معتدل، مغایر زهد و پرهیزکاری می پندارند یا کسانی که به حد تجمل پرستی و رفاه طلبی و افراط می رسند و به هرگونه عمل نادرستی برای رسیدن به این هدف تن می دهند.
بنابراین شایسته است جوان مؤمن و متعهد در هر شرایط مالی که قرار دارد و در عین حفظ ساده زیستی، به ظاهر و سر و وضع خود برسد و تلاش کند تا بین سیرت و صورت زیبا جمع کند و آراستگی معنوی و باطنی را با آراستگی ظاهری و تمیزی و پاکیزگی درهم آمیزد، به ویژه هنگام عبادت و حضور در محضر باری تعالی، و بالاخص در مسجد که خانه خدا محسوب می شود و در اجتماع با ظاهر آراسته ـ معطر نمودن خویش، شانه زدن موهای سر، مسواک کردن، لباس پاکیزه و … ـ حاضر شود تا ذهنیتی مثبت و خوشایند در بین افراد جامعه نسبت به مؤمنان و اجتماع کنندگان در مساجد و هیئت های مذهبی ایجاد شود و خود الگویی برای دیگر افراد در این زمینه باشدو فراموش نشود که آنچه در اسلام از آن نهی شده است، «تجمل گرایی» و گرایش افراطی به ظواهر دنیوی و غفلت از آراستگی های درونی و معنوی است. توجه به خودآرایی(یا زندگی تجملی) بیش از اندازه می تواند منشأ بیماری وسواس شود و رفته رفته مایه اختلالات روحی گردد. توجه بیش از اندازه به این امر برای جلب توجه دیگران، ممکن است باعث پیدایش خوی ناپسند ریاکاری و خودپسندی شود و آدمی را منفور و مردود جامعه نماید، و بالاخره توجه بیش از اندازه به خودآرایی(یا زندگی تجملی) می تواند شخص را از فعالیت های ثمربخش زندگی باز دارد و عمر عزیز که سرمایه سعادت بشر است در راه های غیر مفید و احیاناً مضر، مصرف گردد.
گرچه جمال و تجمل ظاهری آدمی را محبوب و دلخواه مردم می کند ولی بهترین جمال که شایسته مقام بشر است و به انسان کمال حقیقی و عزت واقعی می بخشد، جمال علم و اخلاق و زیبایی صفات حمیده و سجایای انسانی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




۲

Create the new usages for nuts

۳

Match the things with today needs

۱۱- I prefer, that choose Iranian handy crafts &Abginehjewelleries as a souvenir.

  • A) I agree completely B) just agree C) Soso
  • D) Disagree E) disagree completely

۱۲-The best handy crafts of the lost four years had been Abginejewelleries.

  • A) I agree completely B) just agree C) Soso
  • D) Disagree E) disagree completely

۳-۴-۱ روش نمونه گیری
صرف نظر از اینکه استفاده از چه روش آمار استنباطی مورد نظر است، قدرت روش مورد استفاده به انتخاب نمونه نیز بستگی دارد. در صورتی که نمونه، نماینده واقعی جامعه نباشد، پیش بینی دقیق و صحیح در مورد پارامترهای جامعه امکان نخواهد داشت.
از آن‌جایی‌که جامعه آماری تحقیق نامحدود بود برای تعیین تعداد نمونه از فرمول ککران با مشخصات زیر استفاده شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

که در آن
n: حجم نمونه
z: مقدار متغیر نرمال یا سطح زیر منحنی که با توجه به ضریب اطمینان تعیین می شود. در این تحقیق ، در نتیجه می شود.
p: نسبت افرادی که واجد خصوصیت مورد مطالعه هستند. در این بررسی در نظر گرفته شده است.
q: نسبت افرادی که فاقد خصوصیت مورد مطالعه هستند. به عبارتی .
d: اشتباه مجاز تعریف شده. در این تحقیق d=0.07 در نظر گرفته شده است.
بر این اساس تعداد نمونه مورد بررسی ۱۹۷ به دست آمد. که با توجه به نظر متخصصین امر در مورد نسبت خریداران ایرانی و غیر ایرانی به ترتیب نسبت ۷۵% و ۲۵% یعنی ۱۵۰ خریدار ایرانی و ۵۰ خریدار غیر ایرانی در نظر گرفته شد.
۳-۴-۲ بررسی روایی پرسش‌نامه
منظور از “روایی”[۵۲] اینست که وسیله اندازه‌گیری بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه‌گیری کند و نه خصیصه دیگری را لذا یکی از نکات اصلی در تنظیم هر پرسش‌نامه، بالا بودن روایی آن است .روش های متعددی برای تعیین روایی ابزار اندازه گیری همچون روایی محتوایی و صوری وجود دارد. در این پژوهش از روش روایی محتوایی استفاده گردیده است. به عبارت روشن تر پرسش های آزمون تا چه میزان، معرف کل مجموعه یا حیطه ای از درون مایه یا محتوای آن مجموعه می باشد. چون روایی محتوا جنبه عقلی و منطقی دارد و نتیجه را نمی توان به صورت یک ضریب عددی تعیین نمود بر اساس روش های آماری صورت نمی گیرد از این رو پرسشنامه ­های مذکور، ابتدا پس از تایید اساتید محترم راهنما و مشاور؛ در بین ۱۰ نفر از کارشناسان صاحبنظر توزیع گشت و پس از نظر خواهی از آنان، پرسش‌نامه نهایی تدوین شد. لذا میتوان به روایی محتوایی سوالات اطمینان حاصل نمود.
۳-۴-۳ بررسی پایایی پرسش‌نامه
منظور از “پایایی “[۵۳] نیز ثبات در یافته‌های تحقیق است. یعنی اگر یک ابزار اندازه‌گیری خصیصه‌ای را مورد سنجش قرار داد، تحت شرایط مشابه، نتایج تکرار شود. در حقیقت بایستی اندازه‌گیری جدید مشابه اندازه‌گیری قبلی باشد.
سه روش عمده برای برآورد قابلیت اتکاء عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




جایگزینی

– پذیرش فرایند نوآوری به دلیل کاهش دادن هزینه متوسط متغیر تولید؛ با فرض یکسان بودن توانایی نوآوری، بنگاه‌های تازه وارد، حاضرند هزینه بیشتری را نسبت به بنگاه‌های انحصارگر موجود برای ارتقای نوآور متقبل شوند زیرا نوآوری موفق برای بنگاه تازه وارد منجر به شکل‌گیری موقعیت انحصاری آن در بازار می‌شود، اثر جایگزینی نشانگر جایگزین انحصارگر شدن بنگاه تازه وارد با بهره گرفتن از نوآوری است؛

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کارایی

– اثر کارایی نشانگر بالا بودن انگیزه بنگاه موجود برای نوآوری از انگیزه بنگاه بالقوه تازه وارد است؛ اثر کارایی در صورتی اثر مسلط در بازار خواهد بود که بنگاه انحصاری، در توسعه نوآوری‌های بنگاه تازه وارد، با شکست مواجه شود؛ زیان انحصارگر از ورود بنگاه جدید بیشتر از منفعت خود بنگاه تازه وارد از ورود به بازار است، زیرا بنگاه تازه وارد با کارایی خود بخشی از بازار را تصاحب کرده و سطح قیمتها را هم کاهش می‌دهد.

منبع: بزانکو و همکاران، ۱۳۸۵، ص ۱۱۳۰-۱۱۲۶؛ ۱۹۸۸ Tirole, ; 1962 Arrow, به نقل از حمیدی زاده، ۱۳۸۹، ص ۲۹۳.
انگیزه‌های نوآوری، سه اثر هزینه قطعی و غیرقابل برگشت، اثر جایگزینی، و اثر کارایی مطابق جدول ۵-۲، به وجود می‌آورند.

۱۷-۲) بخش دوم پیشینه ی تحقیق

حمیدی زاده، محمد رضا (۱۳۸۹) در اقتصاد مدیریت پیشرفته عنوان می کند که موقعیت‌یابی استراتژیک ساز و کارهایی را از مبانی علم اقتصاد برای درک مزیت رقابتی فراهم می‌سازد که در آن چگونگی تشخیص کسب مزیت رقابتی، شروط پایدار ماندن مزیت رقابتی به وجود می‌آورد. او با ارائه تعاریف متعدد از موقعیت یابی استراتژیک عنوان می کند که موقعیت یابی ارائه گزاره های عمومی برای تبیین، پیش بینی, وتوصیه های سیاستی جهت موقعیت یابی استراتژیک بنگاه های اقتصادی است. هنری زی و همکاران(Henry Xie et al, 2010) در دیدگاه “سه پایه ی استراتژی”، منابع، صنعت، و ایده های مبتنی بر بنگاه را در هم می آمیزند تا موقعیت یابی استراتژیک شرکت های خارجی در ایالات متحده را مورد بررسی قرار دهند. یافته های این مطالعه بدین قرار است که ۱- تمرکز بازار و منابع غیر همگن شرکت های خارجی بر موقعیت یابی استراتژیک این شرکت های خارجی اثر می گذارند. ۲- فاصله ی بنگاهی بین کشورهای میزبان و میهمان، تلاش های تعادلی ضعیفی را در رابطه بین منابع شرکت و موقعیت یابی استراتژیک در بازار میزبان به کار می گیرد. جین کیم و همکاران (Jin Kim et al, 2008) بررسی می کنند که چه موقعیت های استراتژیکی در بافت کسب و کار وجود دارند و موقعیت یابی استراتژیک چگونه و از چه طریق بر عملکرد شرکت تاثیر می گذارد. یافته های مطالعه ی کیم منتج به ایجاد فرضیه ی گروه بندی متمایز و ممتاز مبتنی بر عوامل محیطی و منابع شد که از این فرضیه که موقعیت یابی استراتژیک بر عملکرد شرکت اثرگذار است پشتیبانی می کند. اوریل سی واکر و همکاران (۲۰۰۴) به تعریف موقعیت یابی می پردازد و عنوان می کند که فرایند موقعیت یابی در سطح تعادل جزئی بازار عبارت است از جا انداختن یک محصول جدید در ذهن مشتریان یا دوباره جاانداختن و بهبود جایگاه یک محصول موجود در ذهن آنها. لوچتی و همکاران (۱۹۹۶) در مقاله‌ای در وال استریت ژورنال به رقابت شدید نام‌های تجاری مختلف در عرصه خودروهای غول‌ پیکر ورزشی پرداخته بودند. نتیجه بدین صورت عنوان شد که مقایسه‌های فیزیکی می‌توانند قدمی اساسی در انجام یک تجزیه و تحلیل موقعیت‌یابی باشند. چارلز بلنکسون و همکاران(۲۰۱۱) در “اثر استراتژی های موقعیت یابی بر عملکرد شرکت های خدماتی” عنوان می کنند که علامت تجاری، خدمت، ارزش پول، پایایی، و جذابیت مهمترین استراتژی های موقعیت یابی می باشند. آنها اشاره می کنند که موقعیت یابی مسئله ای بسیار مهم است و مکانیزمی برای ایجاد ارزش افزوده می باشد.
در “پایه گذاری برنامه ریزی بازاریابی برای شرکت نودر با بهره گرفتن از روش تاکسونومی”، محمد مهدی لطیفی و همکاران (۲۰۱۰) عنوان می کنند که برنامه ریزی بازاریابی پایه ای برای دستیابی به موقعیت برتر استراتژیک شرکت ها است. آن ها استدلال می کنند که برنامه بازاریابی برای دستیابی به اهداف شرکت بسیار مهم هستند و برای برقراری ارتباط موثر و بهینه بین بخش بازاریابی و فروش، و همچنین بین شرکت و مشتریان حائظ اهمیت می باشد.
در “کسب دانش، صرفه جویی در هزینه، و موقعیت یابی استراتژیک: اثرات بر عملکرد IJV آمریکایی- چینی” استیون اکس سی و همکاران(۲۰۰۵) عنوان می کنند که پایه گذاری یک سرمایه گذاری مشترک داخلی (IJV) توسط سه گروه انگیزشی کسب دانش، صرفه جویی در هزینه های مبادله، و رفتار استراتژیک ایجاد می شود. آن ها عامل “موقعیت یابی رقابتی” را بعنوان عاملی جدید در دستیابی به موقعیت برتر استراتژیک معرفی می کنند و معتقدند که این عامل می تواند منجر به عملکرد بالای شرکت ها شود. در “موقعیت یابی استراتژیک: یک فرایند تصمیم گیری یکپارچه برای تولیدکنندگان” تیم باینز و همکاران (۲۰۰۵) تحقیقی را تشریح می کنند که منجر به ایجاد یک فرایند رسمی و عقلانی می گردد و تولیدکنندگان را برای گرفتن تصمیم در مورد موقعیت یابی استراتژیک راهنمایی می کند. آنها عنوان می کنند که یک فعالیت تولیدی درای چهار ناحیه است که در این ناحیه ها مبادلات در شبکه های زنجیره های عرضه ی وسیع تری رخ می دهند. این ها دارای سطح مشترک با مشتریان، تامین کنندگان، محدوده ی محصول، و زیرساخت های سازمانی می باشند. دامبی (۱۹۹۷) و برندر برگر و استوارت (۱۹۹۶) با ارائه نقشه ارزش عنوان می کنند که با رهبری موفقیت‌آمیز منفعت، در صورت نداشتن مزیت هزینه‌ای کامل ولی اندک، این مزیت باید بقدری کوچک باشد که ارزش خلق شده آن بیشتر از رقبا باشد و بنگاه ایجاد کننده مزیت منفعتی باید به برابری هزینه‌ای دست یابد. در واقع، جانشینی هزینه‌ای حایز اهمیت است و این هزینه نباید بیشتر از رقبا باشد.
ریما (۲۰۰۱) اشاره می کند که برای دستیابی به مزیت رقابتی از طریق قیمت‌گذاری، می توان از دو استراتژی حاشیه و استراتژی سهم استفاده کرد. شومپیتر (۱۹۹۲) تاکید می کند که بنگاه می‌تواند در دوره‌ای سود اقتصادی به دست آورد که آن دوره را «دوره آرامش» نامیده‌اند. این دوره، با شوکهای اساسی و انقطاع‌هایی متمایز می‌شود که منابع قبلی مزیت رقابتی را تخریب می‌کند و منابع جدید را جایگزین آن می کند. کارآفرینان با بهره گرفتن از فرصتهای حاصل از شوکها، در طول دوره آرامش نسبی بعدی، سود اقتصادی به دست می‌آورند. شومپیتر این فرایند تکامل را «تخریب خلاق» نامیده است.
در نهایت خلاصه مطالب جمع آوری شده در راستای پیشینه ی تحقیق را می توان در جدول ۶-۲ مشاهده کرد:
جدول ۶-۲: مجمل پیشینه ی تحقیق

سال

نویسنده

مطالب ارائه شده

عنوان

ردیف

۱۳۸۹

حمیدی زاده، محمد رضا

تعاریف متعدد موقعیت یابی استراتژیک، ارائه نقشه ی ارزش برای منطق اقتصادی مزیت هزینه ای،منفعتی، و استراتژی تمرکز

اقتصاد مدیریت پیشرفته

۱

۱۳۸۵

بزانکو و همکاران ترجمه محمد متوسلی

آثار انگیزه‌های نوآوری

اقتصاد استراتژی

۲

۲۰۱۰

یو هنری زی و همکاران

موقعیت یابی شرکت ها بصورت موفقیت آمیز و در جهت دستیابی به بهترین مزیت های رقابتی (مزیت های هزینه ای، منفعتی، و استراتژی تمرکز). معرفی سه عامل تمرکز بازار، منابع شرکت، و مسافت نهادی بعنوان سه پایه ی استراتژی که مؤثر بر موقعیت یابی استراتژیک شرکت ها می باشند.

عوامل تعیین کننده ی موقعیت یابی استراتژیک پس از ورود شرکت های خارجی در یک بازار میزبان: دیدگاه سه پایه ی استراتژی

۳

۲۰۰۴

اورویل سی واکر و همکاران

مراحل هفت گانه ی فرایند موقعیت‌یابی

استراتژی بازاریابی

۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم