کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



احتمال غیر نشت سریع، ، بصورت زیر تعریف می‎شود:
کسری از نوترون‎ها که طی فرایند کند شدگی به بیرون راکتور نشت نمی‎کنند.
تعداد نوترون‎های که کند می‎شوند و حرارتی می‎شوند بصورت است.
از آنجا که فرایند کند شدگی کامل است و نوترون‎ها حرارتی شده اند آنها در راکتور پخش خواهند شد تا اینکه جذب شوند یا به بیرون نشت کنند. تنها کسری از نوترون‎ها جذب در سوخت می‎شوند، و برخی از نوترون‎ها در کند کننده، خنک کننده یا مواد ساختاری قلب گیر اندازی می‎شوند. احتمال غیر نشت حرارتی، ، بصورت زیر تعریف می‎شود:
کسر از نوترون‎های حرارتی که به بیرون از راکتور نشت نمی‎کنند.
ضریب سودمندی حرارتی، ، بصورت زیر تعریف می‎شود:
کسری از نوترون‎ها حرارتی جذب شده در راکتور که در سوخت جذب می‎شوند. بدیهی است که تعداد نوترون‎هایی که در سوخت جذب، است. همه این نوترون‎ها باعث شکافت نمی‎شوند، در واقع در اورانیوم طبیعی محاسبات ما بر این دلالت دارد که در حدود ۵۵ درصد از نوترون‎های حرارتی جذب شده در سوخت باعث شکافت می‎شود. این کمیت، تعداد متوسط نوترون‎های شکافت حاصل از هر نوترون جذب شده در سوخت با نشانه اتا مشخص می‎شود.
نهایتا، در شروع چرخه(نسل) دوم تعداد نوترون شکافت از نوترون شکافت در شروع چرخه اول تولید می‎شود. با توجه به تعریف ضریب تکثیر، که بیشتر برای یک راکتور محدود ضریب تکثیر مؤثر، ، نامیده می‎شود، می‎توان بصورت زیر نوشت:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همچنین ضریب تکثیر برای یک راکتور بی نهایت بزرگ از آنجا که نوترون‎ها از راکتور نشت نمی‎کنند بصورت بصورت زیر است:
۲-۲-۳- دسته بندی انواع راکتور‎ها
می‎توان راکتور‎های هسته ای را که امروزه در دنیا در حال گسترش اند به انواع مختلفی خلاصه کرد. دسته بندی راکتور‎ها مطابق با انتخاب سوخت و دیگر مواد ساختاری، شامل کند کننده است. یکی از انواع دسته بندی راکتور‎های هسته ای که امروزه در دنیا در حال گسترش اند در جدول ۲-۳ نشان داده شده است[۱].
جدول ۲-۳ انواع راکتور های اصلی

خنک کننده

کند کننده

سوخت

نام راکتور

کشور مبدا

آب بدون جوش

آب

اورانیوم دی اکسید

راکتور آب تحت فشار(PWR)

آمریکا

آب جوش

آب

اورانیوم دی اکسید

راکتور آب جوشان(BWR)

آمریکا

کربن دی اکسید

گرافیت

اورانیوم

راکتور خنک شونده گازی (GCR)

انگلستان

کربن دی اکسید

گرافیت

اورانیوم دی اکسید

راکتور خنک شونده گازی پیشرفته (AGR)

انگلستان

هلیوم

گرافیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 11:41:00 ب.ظ ]




دسته دوم دیدگاه آبژکتیویستی است. طبق این دیدگاه وقتی حکم به زیبایی می کنیم و مثلا می گوییم قشنگ است زیبایی در ماهیت آن اثر است و ارزشی را به خود اثر نسبت داده ایم هرچند اکثریت هم قبول نداشته باشند. طرفداران این نظریه معتقدند که حکم ما درباره زیبایی یک اثر بر اساس خصوصیات خود آن اثر است و برداشت ناظر ومخاطب تاثیری در این حکم ندارد. بنابراین آن‌ها به وجود ملاکهای مشخصی برای زیبایی یک اثر معتقدند اما در اینکه این ملاک‌ها و ویژگی های تشکیل دهنده ارزش زیبایی یک اثر کدام است تا کنون موارد معینی ارائه نشده است بعضی می گویند زیبایی ویژگی ساده و غیر قابل تحلیلی است که مستقیما بوسیله ذهن درک می شودو وجود آن را تنها با شهود می توان دریافت و با آزمایش تجربی نمی توان اثبات کرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به اهمیت ساختار فکری یک فیلسوف در بیان نظرات و معانی خاص در اینجا به بیان ساختار متافیزیک ابن‌سینا می‌پردازیم. بیان این ساختار راهی را برای ما باز می‌کند تا باشناختن ابعاد فکری ابن‌سینا به تعریف دقیق و جامعی از ابن‌سینا می‌رسیم.
این ساختار را می‌توان در چند بند دسته بندی کرد: ابن‌سینا در متافیزیک خود وحدت فلسفه و به تبع آن وحدت دین و فلسفه را غیر قابل قبول تلقی کرده است.

    1. مابعد الطبیعه او مبتنی بر ایمان به غیب و مسبوق به ایمان به خداست.
    1. کل طبیعیات و فیزیک او در جهت انسان شناسی است وبا اثبات معاد، انسان تاریخی را که از جوار حق هبوط کرده را به ما نشان می‌دهد نه انسان ماهوی و به دنبال زمینه بازگشت انسان به اصل خود است.
    1. اهمیت زیادی برای منطق ارسطویی قائل است چرا که منطق زمینه ایمن بودن فکر از خطا را فراهم می‌کند منطق قواعد درست اندیشیدن است.
    1. عقلانیت ابن‌سینا عقلانیت ایمانی است یعنی نه عقل مستقل و منفصل از وحی بلکه عقل قدسی که عقل متصل به وحی است.
    1. سلوک عقلی ابن‌سینا سر از عرفان در می‌آورد.[۱۶]

سیر فکری ابن‌سینا
ابن‌سینا در رساله الطیرمسیر رسیدن به حق و حقیقت را بیان می‌کند در اصل با بیان این داستان سیستم فلسفی تفکرات خود را بیان می‌کند و همه تلاش‌ها را در مسیر رسیدن به شناخت و رسیدن به واجب الوجود می‌داند که در این صورت در تمام قسمت‌های نظرات وی باید به این مهم توجه داشت.
واجب‌ الوجود عشق‌ و عاشق‌ و معشوق‌ است‌، زیرا، به‌ گفته ابن‌ سینا «برترین‌ شادمان‌ از چیزی‌، همانا نخستین‌» (خدا) است‌ که‌ به‌ خود شادمان‌ است‌، زیرا شدیدترین‌ ادراک‌ را به‌ چیزی‌ دارد که‌ دارای‌ شدیدترین‌ کمال‌ است‌، چیزی‌ که‌ دور از طبیعت‌ امکان‌ و عدم‌ است‌. عشق‌ حقیقى‌ همانا شادمانى‌ ناشى‌ از تصور حضور یک‌ ذات‌ است‌؛ شوق‌ نیز جنبشى‌ به‌ سوی‌ تکمیل‌ این‌ شادمانى‌ است‌، هنگامى‌ که‌ صورت‌ از جهتى‌ نمودار شده‌ باشد، چنانکه‌ در خیال‌ و از جهتى‌ نمودار نشده‌ باشد، چنانکه‌ اتفاق‌ مى‌افتد که‌ در حس‌ّ نمودار شده‌ است‌. نخستین‌ (خدا) عاشق‌ خویش‌ و معشوق‌ خویش‌ است‌، چه‌ دیگری‌ به‌ وی‌ عشق‌ ورزد یا نورزد، اما چنین‌ نیست‌ که‌ دیگری‌ به‌ وی‌ عشق‌ نمى‌ورزد، بلکه‌ او معشوق‌ برای‌ خویش‌ و از خویش‌ است‌ و معشوق‌ بسیاری‌ چیزهای‌ دیگری‌ غیر از خود».[۱۷]
در جای‌ دیگری‌ هم‌ مى‌گوید «واجب‌ الوجود که‌ در نهایت‌ کمال‌، زیبایى‌ و درخشندگى‌ است‌، ذات‌ خویش‌ را به‌ همان‌ غایت‌ درخشندگى‌ و زیبایى‌ تعقل‌ مى‌کند، با تمام‌ تعقل‌، و با تعقل‌ عاقل‌ و معقول‌ بدان‌ گونه‌ که‌ هر دو در حقیقت‌ یکی اند، خودش‌ برای‌ خودش‌ بزرگ‌ترین‌ عاشق‌ و معشوق‌ و بزرگ‌ترین‌ لذت‌ بخش‌ و لذت‌ برنده‌ است‌».[۱۸]
چگونگى‌ آگاهى‌ یا علم‌ واجب‌ الوجود به‌ اشیاء:
علت این بحث در اینجا این است که چون ابن‌سینا برترین شناخت را شناخت عقلی می‌داند و این شناخت باید در خداوند وجود داشته باشد، بنابراین باید به این موضوع پرداخت و با تبیین این مسأله می‌توان شناخت معقول و در ادامه ادراک زیبایی معقول را تبیین کرد. ابن‌ سینا این‌ مسأله را به‌ شیوه ویژه خود توضیح‌ مى‌دهد. نخست‌ اینکه‌ واجب‌ الوجود به‌ هر چیزی‌ به‌ نحوی‌ کلّى‌ آگاهى‌ دارد و با وجود این‌ هیچ‌ چیز شخصى‌ و جزئى‌ یا هیچ‌ ذره‌ای‌ در آسمان‌ و زمین‌ از آگاهى‌ او دور نمى‌ماند. ابن‌سینا این‌ نکته‌ را از شگفتی هایى‌ مى‌شمارد که‌ تصور آن نیازمند به‌ داشتن‌ لطف‌ قریحه‌ است.
فصل دوم
زیبایی در نظر ابن‌سینا
در این فصل در دستگاه فکری ابن‌سینا و با توجه به مبنای فلسفی وی به تعریف زیبایی، منشا زیبایی و مسیر ادراک زیبایی می‌پردازیم. در تعاریف موضوعات این نکته حائز اهمیت است که آن موضوع در دستگاه فکری فیلسوف جا داده شده و مورد بررسی قرار گیرد. تسلط به مبنای فکری یک فیلسوف از اهمیت بالایی برخوردار است. چون فیلسوف به معنای واقعی کلمه، دارای ذهنی ریاضی و مهندسی شده است، به راحتی می‌توان پاسخ بسیاری از سوالاتی که حتی در زمان وی مطرح نبوده را در نظام فلسفی وی بررسی کرد،چرا که مبانی و مسایل بیان شده در نظر ابن سینا نظم و ترتیب خاصی داشته و آثار وی از آشفتگی در متن و آشفتگی کلام مبرا می باشد.
زیبایی در نظر ابن‌سینا
ابن‌سینا فیلسوفی وجودی است و برای ادراک زیبایی باید این انفعال در وجود انسان نقش ببندد لذا نفس انسان و قوای آن که مسیر ادراک زیبایی در انسان است در دیدگاه وی باید مورد بررسی قرار بگیرد.
در نظرات یک فیلسوف اعتقادات و باورهای وی نیز نقشی موثر دارد، با توجه به این که ابن‌سینا فیلسوفی مسلمان است زیبایی در کلام وی دارای ویژگی هایی خاصی است که این ویژگی‌ها در نظرات دیگر فلاسفه یافت نمی‌شود.
در مورد زیبایی تعاریف بسیاری بیان شده است که در جمع بندی نزد ابن‌سینا، وی زیبایی را متاثر از سه چیز می‌داند ابن سینا سه امر را مقوّم زیبایی تلقی می‌کند:
(۱) داشتن نظم؛ (۲) داشتن تالیف؛ (۳) داشتن اعتدال که نتیجه این سه، حصول تناسب و هارمونی است.[۱۹]
طبق این مشخصه وتعریف، زیبایی هر شی نسبت به خود بیان می‌شود و هر قدر یک شی کامل‌تر بوده و دارای هماهنگی بیشتری باشد و تناسب بین اجزایش بیشتر باشد آن شی زیباتر می‌شود. هر چه نظم بیشتر باشد آن شی زیباتر می‌شود و از انجایی که ابن‌سینا فیلسوفی مادی نیست و معقولات در نظر وی جایگاه ویژه‌ای دارند زیبایی در معقولات هم باید مولفه تناسب و هماهنگی را داشته باشد. در این دیدگاه چون کار خداوند حکیمانه است و دارای اعتدال و نظم است، به معنای دقیق کلمه زیبا می‌شود. جا دارد در اینجا اشاره‌ای داشته باشیم به کلمه جمیل که بیان گر زیبایی در کلام عربی است و بهترین واژه برای این معنا است.
منشا زیبایی
وقتی زیبایی را به داشتن کیفیتی در اشیا تعریف می‌کنیم و از سوی دیگر اشیا را به مخلوقات تعریف می‌کنیم، واژه قابل و مقبول مطرح می‌شود که خالق وجود را به مخلوق افاضه کرده است و چون زیبایی به تناسب اجزا تعریف شد پس خالق شی، خالق زیبایی آن شی نیز می‌شود و منشا همه ‌ها زیبایی‌ها خداوند حکیم می‌شود. ابن‌سینا به این تعریف تصریح می‌کند و می‌گوید:
«واجب الوجود دارای زیبایی محض و حُسن محض است و مبدأ و منشأ زیبایی و حُسن هر چیزی است. واجب‌ الوجود که‌ در نهایت‌ کمال‌، زیبایى‌ و درخشندگى‌ است‌، ذات‌ خویش‌ را به‌ همان‌ غایت‌ درخشندگى‌ و زیبایى‌ تعقل‌ مى‌کند، با تمام‌ تعقل‌، و با تعقل‌ عاقل‌ و معقول‌ بدان‌ گونه‌ که‌ هر دو در حقیقت‌ یکی هستند خودش‌ برای‌ خودش‌ بزرگ‌ترین‌ عاشق‌ و معشوق‌ و بزرگ‌ترین‌ لذت‌ بخش‌ و لذت‌ برنده‌ است‌».[۲۰]
ابن سینا زیبایی خدا را چنین تعریف می کند:
زیبایی خدا یعنی به گونه‌ای باشد که بر اوضرورت دارد؛ چنان باشد.
برای مثال قدیر بودن، لطیف بودن، کریم بودن، و جواد بودن بر حضرتش ضرورت دارد؛ بنابراین اگر قدیر، لطیف، کریم و جواد نبود، در واقع زیبا نبود. در نظر وی:
الواجب الوجود له الجمال و البهاء المحض، وهو مبدأ جمال کل شیءٍ. و بهاء کل شیءٍ.[۲۱]
یعنی واجب الوجود دارای زیبایی محض و حُسن محض است و مبدأ و منشأ زیبایی و حُسن هر چیزی است. زیبایی در نظر ابن‌سینا یک نوع هارمونی در تمام هنرها است. همان‌طور که بیان شد چون ابن‌سینا فیلسوفی وجودی است مسیر ادراک زیبایی بسیار اهمیت دارد لذا به بررسی پیرامون نفس می‌پردازیم چرا که نفس محل انطباع و دریافت در انسان است و شناخت مسیر ادراک و نحوه آن به ما کمک می‌کند تا بیشتر به ماهیت زیبایی و لذت ناشی از آن پی ببریم.
در بررسی شونات مختلف نفس به این می‌پردازیم که لذت و درک زیبایی که توسط نفس صورت می‌گیرد، زیبایی منحصر در لذت‌های مادی و حواس ظاهری نیست. لذا می‌توان لذت را به دو قسم مادی و معنوی تقسیم کرد.
تعریف نفس
شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا مفصل‌ترین بحث خود درباره نفس و قوای آن را در «الفن السادس من الطبیعیات» کتاب «شفاء» آورده است. از دیدگاه ابن‌سینا نفس، عامل بنیادی تمامی افعالی است که از انسان صادر می‌شود. که در این قسمت به تبیین فن سادس از کتاب شفا می‌پردازیم.
ابن‌سینا در فصل اول، ازنفس با سه واژه یاد می‌کند که به جهت تفاوت در نسبت‌ها از آن با لفظ قوه، صورت و کمال یاد می‌کند. وی معتقد است می‌توان نفس را به جهت افعالی که از آن صادر می‌شود وهمچنین دریافت صور محسوسه و معقوله، «قوه» نامید و نسبت به این که در ماده حلول کرده و از اجتماع با آن ماده، حیوان یا نباتی حاصل شده است «صورت» و نیز از آن رو که عامل استکمال جنس است (به سمت تعالی یا عکس آن)، «کمال» نامید.
در فصل دوم تحت عنوان «فی ذکر ما قاله القدماء فی النفس و جوهرها و نقضه» به بیان و نقد کلام قدما می‌پردازد. همانطور که بیان کردیم ابن‌سینا صرفا شارح مطالب پیشینیان خود نبود و نو اوری‌های فراوانی در مباحث مختلف داشته است.
در فصل سوم، «ابن‌سینا»، نفس را جوهری می‌داند که بی‌نیاز و مجرد از ماده است و البته این تجرد از ماده، خاص همه نفوس نیست (همچون نفوس نباتی و حیوانی). بلکه منحصراً خاص پاره‌ای ‌از نفوس همچون نفس انسانی است. مجرد دانستن نفس مقدمه‌ای است در باب این که ادراک نفس منحصر در محسوسات نیست و به خاطر سنخیت با مجردات، قابلیت درک مجردات و معقولات را نیز داراست که در نتیجه لذتی که به سبب ادراک نصیب نفس می‌شود، منحصر در لذت محسوس نیست و نفس لذت معقول را نیز درک می‌کند.
ابن‌سینا، در فصل چهارم فن ششم طبیعیات شفا، با توجه به دلیل اختلاف در قوای نفس، به تبیین اختلاف کارکردهای‌ آن پرداخته است. بیان تفاوت قوا ما را با ادراکات نفس آشنا می‌سازد که به علت گستردگی فعل و انفعالات نفس، رابطه نفس با خارج رابطه‌ای گسترده و پیچیده می‌شود که در نهایت می‌توان این ادعا را بیان کرد که لذتی که به سبب جهان خارج نصیب نفس می‌شود بسیار گسترده است.
عنوان فصل پنجم «فی تعدید النفس علی سبیل التصنیف» در بیان تعداد قوای نفس است. با شناخت قوای مختلف نفس با قابلیت بالای نفس اشنا شده و فعالیت‌های نفس را مورد بررسی قرار می‌دهیم.[۲۲]
نفس در اولین تقسیم، بر سه قسم است: نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی.
سه قوه را برای نفس نباتی برشمرده اند: قوه غاذیه (قوه تغذیه)، قوه منمیه (قوه رشد) و قوه مولده (تولید مثل). نفس حیوانی نیز دارای دو قوه است: قوه محرکه و قوه مدرکه. قوای محرکه از دیدگاه ابن‌سینا خود به دو قسم تقسیم می‌شوند: قوای باعثه و فاعله (یعنی گاهی این قوه باعث صدور یک حرکت می‌شود و گاهی قوه فاعل آن حرکت می‌شود).
دیدگاه عرفانی شیخ در زمینه نفس:
روح انسان مانند پرنده آشیان گم کرده‌ای است که در این جهان تاریک گرفتار آمده و منزلگه اصلی خود را فراموش کرده است. در عبارات ابن‌سینا روح به مرغ بال و پر شکسته زندانی تشبیه شده است.[۲۳]
همچنین ابن‌سینا در قصیده عینیه بیان می‌دارد که از جایگاهی بلند کبوتری نیرومند فرود آمد که کنایه از روح آدمی دارد که از سمت عقل کل فرود امده. . این نفس بر افراد ناآشنا و غیر قابل شناخت است وچون روحانی و الهی است فقط با علم الهی قابل شناخت است.
نفس در ابتدا از ملازم شدن با بدن مادی کراهت داشت چرا که جسم محدود است اما در ادامه ممانست با جسم پیدا می‌کند. این پرنده وقتی به زمین می‌آید گویی در دامی افتاده و از پرواز باز ایستاده است. نفس چون هبوط کرد علایق مادی کنار وی قرار گرفتند و همچون دام و وزنه‌های سنگین بر پای این پنده قرار گرفتند. این پرنده وقتی یاد بودن در کنار عقل فعال میافتد دچار حزن و اندوه می‌گردد. کم کم بر اثر تلاش دانش به بینش تبدیل می‌شود و پرنده که همان روح انسانی است چیزهایی را می‌بیند که تا بحال نمی‌دیده و دچار سرور و ابتهاج می‌شود. این دیدن و یافتن وقتی برای پرنده حاصل می‌شود که سر کوه بلند و قله مرتفع ایستاده باشد که این قله در اصل همان عقل آدمی است. سر این هبوت برای همه افراد پوشیده است و ممکن است آمده تا چیزهایی را که نشنیده بشنود…۲۵
در نتیجه در کلام ابن‌سینا نفس در واقع متعلق به این جهان و دنیا نیست و متعلق به عالمی دیگر است و برای شناخت صحیح و حقیق آن، شناختی از سنخ خود آن که همان شناخت الهی است کمک گرفت، در نتیجه قوا، خصوصیات و حالات و ویژگی‌های نفس را نمی‌توان صرفا جسمانی و مادی تبیین کرد.
همچنین ابن‌سینا در بحث الکشف عن ماهیه الصلاه بیان می‌کند که نفس انسان مرکب است قسمی بساطت جوهری دارد و قسمی بساطت بدنی است. که در این تبیین جایگاه نفس انسانی از این کره خاکی بالاتر رفته و چیزی فراتر از محسوسی می‌شود که به راحتی قابل رویت است.
… لأن الانسان لم یحصل عن شی‏ء واحد لیکون له حکم واحد بل رکبه اللّه تعالى من الأشیاء المتفاوته و الأمزجه المختلفه و قسم جوهریته بالبساطه و الجسامه بدنا و روحا و عینه بالحس و العقل سرا و علنا.[۲۴]
با این تبیین نفس در دو پله و جایگاه قرار می‌گیرد نفس فلکی و نفس ارضی. نفوس ارضی خود سه نوع اند، نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی.
قوای نفس
ادراک حسی از نظر ابن‌سینا به عنوان قوه‌ای از قوای نفس مطرح شده است یعنی نفس را منحصر در محسوسات نکرده است و ادراک حسی رادر کنار دیگر ادراکات قرار می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




یکی از برجسته ترین ویژگی های زبان شعری شهریار کاربرد لغات واصطلاحات زبان های اروپایی به ویژه زبان فرانسه است. شاعر از دوران نوجوانی به یادگیری زبان فرانسه نزد استادان این زبان می پردازد،همچنین تحصیل در رشتۀ پزشکی زمینۀدیگری برای آشنایی او با الفاظ وعبارات زبان های اروپایی است، به همین دلیل کاربرد واژگان زبان های اروپایی به ویژه زبان فرانسه از برجستگی های زبان شعری وی می باشد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و لی هر دو کمین گیر و قاطعان طریقند چه لُرد نشین و چه کُرد بادیه پیما
(همان: ۴۴۹)
نه بورژوازی و نه مارکسیسم قلّابی کجاست دین که نه این بودی ونه آن بودی
(همان: ۵۸۲)
چه جای لشکرگ ای شاهدان اسکی باز که برف آب شد و کوه اشکبار آمد
(همان: ۱۹۶)
به اسکی بازها ماند که پایی همه لغزان ولیزان دارد این عمر
(همان:۲۵۵)
تا ولوله در جان غم افتد بزن ای ترک مارشی که به موزیک نوازند گه جنگ
(همان: ۲۸۳)
ز آرشه و ویلن چوب و تخته در کار است مگر که خانۀایمــان من کنند حراج
تاج بخش ار بستانــد به سه تار از مــا دل باز جان بخشد از آهنگ ویالون ما را
(همان: ۷۷)
و بسیاری از لغات و اصطلاحات زبان های انگلیسی و آمریکایی مانند: جنتلمن، کارت پستال، مدل، رژیسّور، سمفونی ، استرکنین، آپارتمان، دکلاماسیون، گرامافون، ژوپن، پاپیون، لژ، دکورهمچنین کاربرد اسامی اشخاص و اصطلاحات خاص در شعر مانند: ناپلئون، تولستوی، چرچیل، استالین، صهیونیستی، پاستور، ولتر، شیفر و …
الفاظ و واژگان معاصر
شعر شهریار، شعری است که زندگی در طول آن جریان دارد بنابراین واژگان عصر زندگی شاعر بخش دیگری از شعر وی را در بر می گیرد.
چه شکر گویمت ای چهره ساز پرده شب که چشمم اینهمه فیلم فرح فزای تو را
(همان: ۶۸)
به مغزم جعبه شهر فرنگ عمر بی حاصل بهچرخ افتادهوگویی در آفاقاستجولانم
(همان:۳۱۱)
گذشته من و جانان به سینــما مــانــد خـدا ستـــاره آن سینــــما نگــهدارد
(همان: ۱۶۴)
صوت ماشینی همه جنگ است با اعصاب خلق زنگ تلفن، بوق ماشین غیر فحشی فاش نیست
سنگــــلاخ است و نشـــان رد پـای خونیــن راه عاشق که دگـــر شوسه و راه آهـن نیست
(همان: ۱۳۱)
یارب این سنگر ایمان به چه سازد برگی که سوارانش به هر حمله حصاری گیرند
(همان: ۲۱۰)
به جبهه سنگرت گر خاک ریز است به پشت جبهه مسجدهاست سنگر
(همان:۱۱۳۳)
کاربرد اصوات
کاربرد اصوات در شعر شاعر نقش برجسته ای درالقای عاطفۀشاعر دارد به ویژه زمانی که شاعر از احساسات شخصی وعاطفی خود سخن می گوید اصوات وتکرار آن ها یکی از ابزار القای عاطفۀ وی به شمار می رونداز جمله در درغزل زیر که موضوع، هجران وبی وفایی معشوق است کلمۀ وای که ردیف شعر واقع شده است نقش بارزی در القای عاطفۀ اندوه شاعر دارد.
هر دم چو توپ می زندم پشت پای وای کس پیـش پای طفل نیفتد که وای وای
در پای ســرو دســـت نگیرنــد ازکسی آن جا چه بی کسی که بیفتد زپــای وای
دیــر آشنا تر از تو ندیدم ولــی چه زود بیگانه گشتــی ای مه دیــــر آشنای وای
سوزدلـم حکایــــت سازتومی کنــد لـب بر لبــم بنه که بـــرآرم چو نـــای وای
از ســـوز هــجر نالـــۀ من زار زار شد با شـــوق وصــل گریۀ من های های وای
جز نیک وبد به جای نماند چه می کنی نه عشق من نه حسن تو ماند به جای وای
من شهـــریار کشور عشقم گــدای تو ای پادشــاه حســـن مرنجان گدای وای
(همان:۳۷۸)
آن که می خواست غبار غمم از دل بزداید آوخ آوخ که غبار رهش از پا نزدودم
(همان: ۲۹۳)
یوسفی بودی و آوخ که به بازار کنون درهمی بیش بهای تو نباشد معدود
(همان: ۵۰۷)
آوخ که یار بامن افتاده یار نیست در کارمن شتاب وعتابش به کار نیست
ازخون لاله برورق گل نوشته اند کاوخ به عهد لاله رخان اعتبار نیست
( همان:۱۲۷)
آوخ که دم از عقل زدم کرد پری رم آه از من دیوانه که از عقل زدم دم
(همان:۳۰۴)
باستان گرایی نحوی
«ممکن است ساختمان نحوی جمله به لحاظ حروف اضافه یا پس وپیش شدن اجزای جمله ویا هر عامل نحوی دیگر در گذشته نوعی باشد ودر حال نوعی دیگر .هر نوع خروج از نحو زبان روزمره واستفاده ازنحو زبان کهنه خود باستان گرایی به شمار می رود وممکن است مایۀ تشخص وبر جستگی زبان شود.»(شفیعی کدکنی،۱۳۷۰: ۲۶)
در هنجارگریزی نحوی زبان ازشکل دستوری و منظم خود خارج می شود در این حالت در متن ادبی تغییری در نحوۀ قرارگرفتن اجزای جمله رخ می دهد.مواردی مانند حذف، جابجایی ارکان جمله، تقدم وتأخر از جملۀ این تغییرات نحوی است.
جابجایی ضمیر
ضمیر متصل «ت» به جای اینکه به کلمه امید پیوسته باشد به فعل متصل شده است.
گنجی که از کف تو برون برده بود بخت کی بودت این امید که باز آورد تو را
(شهریار،۱۳۸۶: ۷۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




۱

ولتاژ (V)

۷۵۰

۶۰۰

۷۲

۱۹

توان مصرفی (mW)

سیستمی که ما برای آن الگوریتم زمانبندی وظایف را پیشنهاد داده‌ایم، یک سیستم بی‌درنگ نرم می‌باشد، بنابراین مجموعه وظایفی که از آن‌ها برای پیاده‌سازی سیستم استفاده کرده‌ایم نیز وظایفی هستند که همگی دارای مشخصه بی‌درنگی نرم می‌باشند. همچنین از آنجایی که در یک سیستم تعبیه‌شده، مشخصه‌ های وظایف سیستم و تعداد آنها و بدترین حالت زمان اجرای هر وظیفه در بالاترین فرکانس ممکن، در مرحله پیکربندی اولیه سیستم مشخص شده و براساس آن سیستم زمانبندی می‌شود، در سیستم ما نیز مشخصه‌ های مانند تعداد کل وظایف سیستم، تعداد وظایف تناوبی و تعداد وظایف غیرتناوبی، زمان ورود هر وظیفه، سررسید متناظر هر وظیفه و… مشخص هستند. مشخصه‌ های ورودی مجموعه وظایف تناوبی در سیستم ما عبارت‌اند از : زمان ورود، سررسید متناظر، دوره تناوب و بدترین حالت زمان اجرا. اما مشخصه‌ های وظایف غیرتناوبی عبارت‌انداز: زمان ورود، سررسید متناظر، اولویت اجرا و بدترین حالت زمان اجرا. خروجی سیستم ما پس از توزیع وظایف بین هسته‌ها و زمانبندی آنها روی هر هسته مشخص می‌شود که شامل زمان پایان اجرای هر وظیفه، میزان نرخ از دست دادن سررسید وظایف، زمان اجرای نهایی یک وظیفه، زمان پاسخ وظایف غیرتناوبی، متوسط زمان انتظار وظایف غیرتناوبی و در نهایت میزان انرژی مصرفی هر وظیفه در طول اجرای آن‌ها روی هسته پردازنده می‌باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از آنجاییکه مقادیر مشخصه‌ های وظایف سیستم بصورت تصادفی انتخاب می­شوند نیازمند اجرای تعداد وظایف زیادی هستیم تا به مقادیر واقعی و صحیح نزدیک باشیم. ما در شبیه‌سازی از شش مجموعه وظیفه متفاوت که در مجموع دارای تعداد ۱۸۷۰ وظیفه است استفاده کرده‌ایم که مجموعه وظیفه اول دارای تعداد ۲۰ وظیفه، مجموعه وظیفه دوم دارای تعداد ۵۰ وظیفه، مجموعه وظیفه سوم دارای تعداد ۱۰۰ وظیفه، مجموعه وظیفه چهارم دارای تعداد ۲۰۰ وظیفه، مجموعه وظیفه پنجم دارای تعداد ۵۰۰ وظیفه و مجموعه وظیفه ششم دارای تعداد ۱۰۰۰ وظیفه می‌باشد. همچنین نسبت تعداد وظایف تناوبی و غیرتنابی نیز در هر مجموعه وظیفه در چندین حالت‌ مختلف در نظر گرفته شده است. در سه مجموعه اول سه حالت و در سه مجموعه بعدی، پنج حالت مختلف برای نسبت وظایف تناوبی و غیرتناوبی در هر مجموعه وظیفه در نظر گرفته شده‌است. بنابراین بر اساس این حالت‌های مختلف نسبت وظایف تناوبی به غیرتناوبی، تعداد کل وظایفی که ما در شبیه‌سازی مورد آزمایش قرار می‌دهیم ۹۰۱۰ وظیفه می‌باشد.
ما در این شبیه‌سازی، هر کدام از حالت‌های مجموعه وظایف را برای پردازنده دوهسته‌ای، چهارهسته‌ای و هشت‌هسته‌ای آزمایش می‌کنیم. برای رسیدن به جواب دقیق‌تر و واقعی‌تر، ما هر حالت ممکن از مجموعه وظایف را به تعداد ۵۰۰ بار اجرا کرده و میانگین خروجی‌های این ۵۰۰ بار را به عنوان جواب نهایی سیستم در نظر گرفته‌ایم. در کنار توضیحات ذکرشده، برخی فرضیات نیز برای شبیه­سازی سیستم درنظر گرفته‌شده است که عبارتند از :

  • ظرفیت صف آماده تمام هسته‌های پردازنده، بی‌نهایت درنظر گرفته شده است.
  • تمامی وظایف ، مستقل هستند و هیچ ارتباط و اشتراک­گذاری و محدودیت منابع وجود ندارد.
  • مقدار دوره تناوب هر وظیفه تناوبی با مقدار سررسید متناظر آن برابر است.
  • مشخصه اولویت برای وظایف غیرتناوبی، یک عدد ثابت تصادفی غیرتکراری از یک تا تعداد وظایف غیرتناوبی یک مجموعه وظیفه می‌باشد.
  • تمامی وظایف به محض ورود می­توانند اجرا شوند.
  • سربار هسته سیستم­عامل، صفر فرض می­ شود.

۵-۲ محیط شبیه‌سازی
برای شبیه‌سازی سیستم موردنظر، می‌بایست به طور کامل یک سیستم بی‌درنگ چندهسته‌ای شبیه سازی شود. ما برای این کار از زبان برنامه‌نویسی python استفاده کردیم که دلیل انتخاب این زبان سادگی در استفاده و سرعت زیاد برنامه نویسی به این زبان بوده است.
لازمه شبیه‌سازی یک سیستم بی‌درنگ چندهسته‌ای این است که به طور کامل واحد پردازش داده‌ها که در اینجا، پردازنده چندهسته‌ای PowerPC 405PL می‌باشد، همراه با هسته سیستم‌عامل بی‌درنگ چندپردازنده، شبیه‌سازی شود. برای اینکار ما هسته‌های پردازنده موردنظر، سیستم‌عامل تعبیه‌شده بی‌درنگ، کلاک پردازنده و مشخصه‌ های وظایف موجود در سیستم را با زبان برنامه‌نویسی python و در محیط برنامه‌نویسی Pycharm شبیه‌سازی کرده ایم. در ادامه به شرح هرکدام از این قسمت‌ها خواهیم پرداخت.
شبیه‌سازی هسته‌ها:
برای شبیه‌سازی هسته‌های پردازنده، از کلاس Core در کد برنامه استفاده شده است. پس از انتساب وظیفه‌ها به هسته‌ها، هر هسته در صورتی که در کلاک زمانی خود روشن باشد و وظیفه ای برای اجرا کردن داشته باشد آن وظیفه را اجرا می‌کند. الگوریتم انتخاب وظیفه از صف وظیفه ها و انتخاب فرکانس در فصل قبل توضیح داده شده است. سپس با توجه به فرکانس و زمان اجرای وظیفه، انرژی مصرف شده توسط آن هسته محاسبه می شود. در صورتی که وظیفه‌ای برای اجرا کردن وجود نداشت این هسته به حالت خاموش می‌رود.
شبیه‌سازی کلاک:
در این آزمایش از پردازنده چندهسته‌ای PowerPC 405PL استفاده کرده ایم که هسته‌های آن در چهار فرکانس اجرایی مختلف کار می‌کنند و در هر لحظه فرکانس هر هسته مستقل از هسته دیگر است. فرکانس‌های این پردازنده ۳۳ ،۱۰۰ ،۲۶۶ و ۳۳۳ مگاهرتز است که برای ایجاد این فرکانس‌ها (رعایت نسبت ها)‌، ابتدا کوچک‌ترین مضرب مشترک آنها را محاسبه می‌کنیم، سپس کلاکی به اندازه این مقدار ایجاد می‌کنیم، سپس با توجه به نسبت فرکانس به کوچک‌ترین مضرب مشترک، محاسبات را انجام می‌دهیم. در روند اصلی برنامه کلاک شبیه‌سازی‌شده، به میزان کوچک‌ترین مضرب مشترک زده می شوند و در هر کلاک پردازنده وظایف مورد نظر را اجرا می کند. برای پیاده سازی صف های هر هسته، از صف اولویت دار با ساختمان داده heap استفاده شده است که زمان اضافه کردن عنصر و حذف کردن از آن و در نتیجه سربار الگوریتم را کاهش می‌دهد.
شبیه‌سازی سیستم‌عامل:
برای شبیه‌سازی سیستم‌عامل بی‌درنگ، از کلاس OS در کد برنامه استفاده شده‌ است. این کلاس وظیفه انتساب دادن وظایف به هسته‌ها را دارد. این کلاس صفی از وظیفه‌های تازه ساخته شده دارد که در هر بار اجرای این کلاس ابتدا این صف چک می شود و در صورتی که وظیفه‌ای در این صف بود آن را با الگوریتم پیشنهادی، به یکی از هسته‌های پردازنده انتساب می دهد.
شبیه‌سازی وظیفه:
برای شبیه‌سازی یک وظیفه، از کلاسی با نام Task در کد برنامه استفاده کرده‌ایم که این کلاس اطلاعات مربوط به هر وظیفه را در خود ذخیره می کند. ما تمامی وظیفه ها را در کلاس OS ذخیره می کنیم و پس از پایان ، با بررسی آنها از صحت اجرا و کارایی سیستم اطلاعات مورد نظر را بدست می آوریم.
۵-۳ ارزیابی انرژی مصرفی
مصرف انرژی یکی از مهم‌ترین مشخصه‌ ها برای یک سیستم تعبیه‌شده قابل حمل است. بدلیل محدودیت در منابع نگهدارنده انرژی، مخصوصا در سیستم‌هایی مانند تلفن همراه، مسئله کاهش مصرف انرژی از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد. الگوریتم پیشنهادی ما همواره سعی در این موضوع دارد که در عین اینکه کاهش نرخ نقض سررسید وظایف و زمان پاسخ وظایف غیرتناوبی را مد نظر دارد، باعث کاهش مصرف انرژی نیز شود. سطح اول الگوریتم پیشنهادی با تفکیک وظایف تناوبی و غیر تناوبی و تخصیص بخشی از هسته‌ها به آن‌ها سعی در رسیدن به اهداف ذکر شده را دارد. این اختصاص نسبت هسته باید با توجه به بهترین نتیجه حاصل از شبیه‌سازی باشد که به تعداد، نوع و مشخصه‌ های وظایف یک سیستم بی‌درنگ نرم تعبیه شده وابسته است.
ما در الگوریتم خود، برای هر مجموعه وظیفه، مشخص می‌کنیم که بهترین حالت نسبت هسته‌ها برای اختصاص به وظایف تناوبی و غیرتناوبی کدام است. شکل ۵-۱ انرژی مصرفی حاصل شبیه‌سازی ۵۰۰ وظیفه را نشان می‌دهد که برای انتخاب بهترین حالت نسبت تفکیک هسته‌ها در پردازنده‌های چهارهسته‌ای و هشت‌هسته‌ای، با توجه به مصرف انرژی هر حالت، بکار می‌رود. ما آزمایش‌های خود را برای هر حالت از هر مجموعه وظایف، پانصد مرتبه تکرار کرده و میانگین جواب‌های بدست آمده را در نمودار می‌آوریم.
شکل ۵-۱ مقایسه انرژی مصرفی حالت‌های مختلف نسبت تفکیک هسته‌ها برای وظایف تناوبی و غیرتناوبی
شکل ۳۲شکل ۵-۱ مقایسه انرژی مصرفی حالت‌های مختلف نسبت تفکیک هسته‌ها برای وظایف تناوبی و غیرتناوبی
این نمودار نشان می‌دهد که برای این مجموعه وظایف، در حالت چهار هسته‌ای، نسبت ۳ به ۱ ، کمترین میزان مصرف انرژی سیستم را به دنبال دارد، این بدین معنی است که در تفکیک هسته‌ها از بین سه حالت ممکن، یعنی نسبت ۳ به ۱، نسبت ۲ به ۲ و نسبت ۱ به ۳، اگر وظایف تناوبی را به سه هسته و وظایف غیرتناوبی را به یک هسته توزیع کنیم( با الگوریتم توزیع پیشنهادی که در فصل قبل بیان شد)، آنگاه کمترین میزان انرژی مصرف خواهد شد. همچنین در حالت پردازنده هشت هسته‌ای نیز مشاهده می‌کنیم که برای این مجموعه وظایف آزمایش شده، تفکیک ۲ به ۶ توانسته کمترین میزان مصرف انرژی را داشته باشد.
ما در آزمایشات شبیه سازی الگوریتم خود، برای هر حالت، تمامی نسبت‌های هسته‌ها را آزمایش کرده و بهترین جواب را استخراج نمودیم، بنابراین در نمودارهای بعدی هر حالت نشان داده شده از پردازنده چهارهسته‌ای و هشت‌هسته‌ای، بهترین جواب ممکن بوده است.
نتایج مصرف انرژی الگوریتم پیشنهادی، حاصل از شبیه‌سازی ۱۸۷۰ وظیفه در ۶ مجموعه مختلف از وظیفه‌ها با میانگین‌گیری پانصد تکرار، در حالت‌های دو هسته‌ای، چهارهسته‌ای و هشت‌هسته‌ای در شکل ۵-۲ نشان داده شده است.
شکل ۵-۲ انرژی مصرفی الگوریتم پیشنهادی در شش مجموعه وظیفه مختلف
شکل ۳۳شکل ۵-۲ انرژی مصرفی الگوریتم پیشنهادی در شش مجموعه وظیفه مختلف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]




۱)اعمال قدرت رسمی
برای نخستین بار اعمال قدرت رسمی مأمورین دولت برای جلوگیری از اجرای قوانین یا اوامر و احکام مقامات قضایی در ماده ۱۲۹ قانون مجازات عمومی جرم انگاری گردید. پس از تصویب قانون تعزیزات در سال ۱۳۶۲، ماده ۵۶ این قانون اختصاص به این امر یافت. این ماده مقرر می دارد:« هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی در هر رتبه و مقامی که باشند، هر گاه برای جلوگیری از اجرای اوامر کتبی دولتی یا اجرای قوانین مملکتی یا اجرای احکام یا اوامر دادگاهها و دادسراها یا هر گونه امری که از مقامات قانونی صادر شده باشد، بر خلاف قانون قدرت رسمی خود را اعمال کند از خدمت دولت منفصل خواهد شد.»

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در سال ۱۳۷۵ قانونگذار همین ماده را با جزئی تغییرات در عبارات و میزان مجازات در ماده ۵۷۶ ق.م.۱. تقنیین نمود به طوری که این ماده مقرر می دارد:« چنانچه هر یک از صاحب منصبان و مستخدمین و مأمورین دولتی و شهرداری ها در هر رتبه و مقامی که باشد از مقام خود سوء استفاده نموده و از اجرای اوامر کتبی دولتی یا اجرای قوانین مملکتی و یا اجرای احکام یا اوامر مقامات قضایی یا هر گونه امری که از طرف مقامات قانونی صادر شده باشد جلوگیری نماید به انفصال از خدمت دولتی از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.»
عنصر مادی این جرم به صورت فعل مثبت خارجی است و آن سوء استفاده از مقام اجرائی، برای جلوگیری از اجرای اوامر کتبی دولتی یا قوانین مملکتی یا احکام و اوامر مقامات قضایی یا هر امری است که از طرف مقامات قانونی صادر شده باشد
در واقع مأموری که از اجرای قوانین یا احکام مزبور جلوگیری می کند در صورتی مشمول ماده ۵۷۶ ق.م.۱. است که به عنوان مقام دولتی و با سوء استفاده از آن مرتکب این عمل شده باشد و گرنه ارتکاب اعمال مذکور به عنوان یک فرد عادی و بدون لحاظ مقام و موقعیت شغلی و سوء استفاده از آن مشمول حکم این ماده نمی شود.
همان طور که قبلاً اشاره گردید منظور از سوء استفاده از مقام خود آن است که مأمور دولتی تحت حمایت قانون و با سوء استفاده نمودن از اختیارات و قدرتی که به منظور انجام وظایف قانونی به وی اعطاء شده، از اجرای اوامر سایر مقامات دولتی و یا قضایی و یا از اجرای قوانین جلوگیری نماید.
نکته قابل توجه، در رابطه با ماده فوق الذکر این است که بین جلوگیری از اجرای دستور و خودداری از انجام دستور تفاوت وجود دارد و تنها مورد نخست مشمول این ماده است یعنی چنانچه شخص مستنکف خود طرف خطاب دستور باشد و از اجرای آن امتناع نماید عمل واقع شده خودداری از انجام است و در صورتی که خطاب دستور شخص دیگری باشد و مرتکب مانع اجرا گردد موضوع مشمول این ماده است.[۱۷۷]
رتبه و مقام مأمور خاطی در جرم بودن یا نبودن عمل مرتکب در این ماده موثر نیست ولی حداقل این نکته مسلم است که مأمور باید صاحب چنان قدرتی باشد که بتواند از اجرای حکم یا قانون یا هر گونه امر قانونی جلوگیری کند.
آقای دکتر مهاجری معتقدند که جلوگیری از اجرای رای دیوان عدالت اداری مشمول ماده ۵۷۶ ق.م.۱. می باشد در حالی که اداره حقوقی قوه قضائیه قائل به این نظر نیست وطی نظریه شماره ۳۱۳۸/۷-۱۳/۵/۷۳ اعلام نموده است:« جلوگیری از اجرای رای دیوان عدالت اداری مشمول سوء استفاده از موقعیت اداری و جلوگیری از اجرای اوامر مقامات قضایی نیست» وی در ارتباط با نظریه اداره حقوقی قوه قضائیه می فرمایند : «این نظریه یا ناشی از تسامح نسبت به تفاوت معنای خودداری از اجرای رای با جلوگیری از اجرای رای است و یا این که اداره حقوقی، استنکاف از اجرای رای را همان جلوگیری از اجرای رای می داند.»[۱۷۸]
نکته دیگر این که عبارت – هر گونه امری – که در ماده ۵۷۶ ق.م.۱. به کار رفته به نظر کلی می رسد و موارد بسیاری از اوامر و احکام را در بر می گیرد که در قالب عنوان خاص قانون یا احکام و اوامر مقامات قضایی قرار نمی گیرد در هر حال لازم است مقام صادر کننده امر رسماً برای صدور امر صلاحیت داشته باشد و بر اساس صلاحیت قانونی، امر صادر کرده باشد و مأمور هم ملزم به اطاعت از آن باشد. از مختصات جرم ماده ۵۷۶ ق.م.۱. می توان به غیر قابل گذشت بودن جرم به استناد ماده ۷۲۷ ق.م.۱. و قابلیت تخفیف یا تشدید مجازات جرم بر حسب ماده ۱۹ و ۲۲ ق.م.۱. اشاره کرد. همچنین به نظر می رسد که جرم موضوع ماده ۵۷۶ مشمول مرور زمان خواهد شد یعنی طبق ماده ۱۷۳ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری با مرور زمان مدت معینی که در قانون پیش بینی گردیده تعقیب کیفری متوقف می شود و در صورتی که تعقیب کیفری شروع گردیده باشد اما با مرور زمان منتهی به صدور حکم نشده باشد اعمال مجازات متوقف می شود.
عنصر معنوی این جرم عمد مرتکب است اما قصد سوء استفاده از مقام نیز ممکن است بعنوان سوء نیت خاص، رکن تحقق جرم قرار گیرد.
۲)دخالت در امور قضایی:
موضوع عدم دخالت در امور قضایی از دیر باز مورد توجه قانونگذاران کشورهای مختلف قرار گرفته است و در ایران نیز قبل از استقرار مشروطیت قوای سه گانه مملکتی به نحوی که امروزه وجود دارد، از یکدیگر منفک نشده بودند و مأموران دیوانی بالاخص حکام و نواب حکام در تمام امور اداری، قضایی، نظامی مداخله می کردند و حتی دادگاه ها هم از دخالت و نفوذ آنان در امان نبودند.[۱۷۹]
با استقرار مشروطیت در ایران باز هم برخی از حکام برای تحکیم حکمفرمایی خود در امور قضایی و محاکم دخالت می نمودند تا این که قانونگذار با اقتباس از قانون جزای فرانسه ماده ۱۳۰ ق.م.ع مصوب ۱۳۰۴ را برای رفع ناهنجاری ها وضع نمود پس از پیروزی انقلاب اسلامی قانونگذار ماده ۵۷ قانون تعزیزات مصوب ۱۳۶۲ را برای جرم دخالت در امور قضایی اختصاص داد به طوری که این ماده مقرر می دارد:« هر گاه مستخدمین و مأمورین غیر در اموری که داخل در صلاحیت محاکم دادگستری است، دخالت نمایند و با وجود اعتراض متداعیین یا یکی از آنها یا اعتراض مقامات صلاحیتدار از قبیل دادستانها یا روسای محاکم رفع مداخله ننمایند، از خدمت دولتی منفصل و از دو ماه الی سه سال محکوم به حبس خواهند شد».
قانونگذار با حذف برخی عبارات و اصطلاحات قدیمی جرم فوق الذکر را در ماده ۵۷۷ ق.م.۱. مصوب ۱۳۷۵ تقنین نمود به طوری که این ماده مقرر می دارد:« چنانچه مستخدمین و مأمورین دولتی اعم از استانداران و فرمانداران و بخشداران یا معاونان آنها و مأمورین انتظامی در غیر موارد حکمیت در اموری که در صلاحیت مراجع قضایی است دخالت نمایند و با وجود اعتراض متداعیین یا یکی از آنها یا اعتراض مقامات صلاحیتدار قضایی رفع مداخله ننمایند به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهند شد.»
تفاوتی که از حیث مداخله مرتکب در امور قضایی بین قانون تعزیزات سابق با قانون جدید فعلی وجود دارد این است که در ماده ۵۷ قانون تعزیزات سابق قانونگذار صرفاً دخالت در اموری که داخل در صلاحیت محاکم دادگستری بود، جرم تلقی می کرد و چون طبق مقررات آئین دادرسی کیفری و مدنی صلاحیت محاکم مشخص گردیده بنابراین اگر اقدام مرتکب به نحوی صورت می گرفت که داخل در صلاحیت محاکم قرار نمی گرفت و در واقع در مرحله کشف و تعقیب و تحقیق واقع
می شد دیگر جرم مداخله در امور قضایی محسوب نمی شد. در حالی که هدف قانونگذار از وضع این ماده صیانت دعاوی کیفری و مدنی از مداخله و تجاوز قوه مجریه است و نمی توان حد و حصری برای آن قائل شد. به همین جهت قانونگذار جدید در صدد رفع این ابهام برآمده و به جای عبارت « صلاحیت محاکم دادگستری» ، عبارت « صلاحیت مراجع قضایی» را جایگزین آن نموده است.[۱۸۰]
عنصر مادی این جرم دخالت در اموری است که در صلاحیت مراجع قضایی است که غالباً به صورت فعل مثبت است و به دو صورت انجام می شود یک صورت آن است که بطور مثال پرونده ای نزد مراجع قضایی مطرح باشد و مأمور دولت برای منحرف کردن مسیر عادی پرونده یا کمک به یکی از اصحاب پرونده و نظایر این ها، مداخله نموده و با تماس های تلفنی یا ارسال نامه یا اظهار نظرهای خود در پرونده دخالت کند و صورت دوم آن است که مأمورین دولتی به مسئله ای رسیدگی کنند که از نظر قانونی صالح به رسیدگی آن نیستند بلکه مقام قضایی باید به آن رسیدگی کند بنابراین شرط تحقق جرم موضوع ماده ۵۷۷ ق.م.۱. این است که مأمورین و مستخدمین غیر قضایی با توجه به سمت خود در امور قضایی مداخله نمایند در واقع این ماده گامی در جهت تضمین استقلال قوه قضائیه و رعایت اصل تفکیک قوا در نظام جمهوری اسلامی ایران است بدین ترتیب اگر مأمور بدون توجه به سمت و مقام خود و به عنوان یک شخص حقیقی اقدام به چنین مداخله ای بنماید مشمول این ماده نخواهد شد.
همچنین صرف مداخله مأمور در امور قضایی موجب تحقق جرم نمی شود و لازم است متداعیین یا مقامات قضایی، اعتراض نمایند و با وجود اعتراض مأمور رفع مداخله نکرده باشد پس اگر اعتراض در بین نباشد یا شخص ثالث اعتراض کند مشمول این ماده نخواهد شد « توجیهی که می توان برای لزوم اعتراض ارائه کرد آن است که عدم اعتراض به منزله آن است که متداعیین پذیرفته اند که مقام غیر قضایی در اختلاف آنان دخالت کند و آن را حل و فصل نماید.»[۱۸۱]
از نظر عنصر معنوی این جرم از جرائم عمدی بوده و همین که مرتکب می داند عمل او مخالف قانون است و باز هم عمداً و آگاهانه آن را انجام می دهد برای تحقق جرم کافی است.
ب)جرم فراری دادن زندان
مساعدت و همکاری با زندانی به منظور فرار از زندان ممکن است به طرق مختلف انجام گیرد گاهی ممکن است مساعدت و همکاری توسط مأمورین و مسئولین زندان صورت گیرد و گاهی توسط اشخاص عادی که هیچ گونه وظیفه مراقبت از زندانی را ندارند.
در مورد نخست که مأمورین و مسئولین زندان به فرار زندانی کمک می کنند دو حالت متصور است:
حالت اول – این که مأمورین زندان در انجام وظایف حفظ و مراقبت از زندانی مسامحه و اهمال کرده و در نتیجه سهل انگاری و خطای او، زندانی فرار نماید.
حالت دوم- ناظر به وضعیتی است که مأمورین و مسئولین زندان در انجام عمل ارتکابی تعمد داشته و با زندانی تبانی و مواضعه کرده و بدین وسیله موجبات فرار او را مهیا نماید. بنابراین باید بین حالات مختلف قائل به تفکیک شد.
۱)فرار زندانی در نتیجه خطای مأمور
این جرم نخستین بار در ماده ۱۱۸ ق.م.ع. پیش بینی و قانونگذار اسلامی با جزئی تغییرات عبارتی و میزان مجازات ماده ۳۸ قانون تعزیزات (۱۳۶۲) را جایگزین آن نمود به طوری که این ماده مقرر
می دارد:« هر گاه کسی به واسطه اتهام به جرم به موجب امر مقامی که قانوناً صلاحیت دارد، دستگیر و یا به حکم محکمه توقیف و یا محکوم به حبس یا جزای دیگری شده باشد و به واسطه اهمال یا مسامحه مأموری که وظیفه حفظ یا ملازمت و مراقبت او را داشته فرار نماید در صورتی که شخص فراری محکوم یا متهم به جرمی که در صلاحیت دادگاههای کیفری یک باشد مأمور مذکور به سه ماه تا دو سال حبس و الا به مجازات تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»
در خصوص این جرم ماده ۵۴۸ ق.م.۱. مصوب ۱۳۷۵ جایگزین ماده ۳۸ قانون تعزیزات سابق گردید قانونگذار در این ماده به طور صریح می گوید: « هر گاه مأموری که موظف به حفظ یا ملازمت یا مراقبت متهم یا فرد زندانی بوده در انجام وظیفه مسامحه یا اهمال نماید که منجر به فرار وی شود به شش ماه تا سه سال حبس یا جزای نقدی از سه تا هیجده میلیون ریال محکوم خواهد شد.»
عنصر مادی این جرم، قصور در انجام محافظت یا ملازمت یا مراقبت از متهم یا زندانی است که در این ماده از آن به مسامحه یا اهمال یاد شده است.
مرتکب جرم موضوع ماده ۵۴۸ ق.م.۱. باید از جمله مأمورانی باشد که وظیفه حفظ یا مراقبت یا ملازمت شخصی که فرار کرده به او سپرده شده باشد. برابر مقررات آئین نامه قانونی و مقررات اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۱۷/۱/۱۳۷۰ وظایف مأمورینی که جهت حفظ یا مراقبت یا ملازمت تعیین می گردند به روشنی بیان گردیده و باید بین این سه مأمورقائل به تفاوت شد.
منظور از مأمورین حفظ به افرادی اطلاق می شود که مسئولیت حفظ و نگهداری زندانیان یک یا چند بند از زندان به آن ها واگذار شده باشد که طبق ماده ۳۴ آئین نامه مذکور این وظیفه به عهده افسر نگهبان زندان محول شده که مأمورین نیروی انتظامی بر حسب وظیفه و تکلیفی که به عهده دارند تحت نظر او انجام وظیفه می نمایند.
ملازم به مأمورینی اطلاق می شود که شخص زندانی را طبق دستور رسمی و کتبی مقامات صلاحیتدار قانونی جهت انجام تحقیقات و محاکمه یا انتقال به زندان دیگر، از زندان خارج
می نمایند.
منظور از مأمور مراقب کسی است که در محوطه زندان، شخص زندانی را تحت کنترل و مراقبت خود قرار می دهد ولی به علت غفلت او، شخص زندانی موفق به فرار می گردد.
برای تحقق این جرم لازم است مأمور محافظ یا مراقب یا ملازم در انجام وظیفه اهمال و مسامحه کرده باشد.
شعبه دوم دیوان عالی کشور در رای شماره ۳۲۹۸-۱۱/۱۰/۱۳۴۹ مقرر داشته است :« اگر زندانی پس از ساعتی فرار کند که دو نفر زندانبان فقط تا آن ساعت مسئولیت حفظ و مراقبت زندان را داشته اند محکومیت آن ها به عنوان این که غفلت و مسامحه آنان نیز در فرار تاثیر داشته بی وجه است زیرا ماده ۵۴۸ ق.م.۱. در مورد مأمورینی است که وظیفه و مراقبت زندانیان یا توقیف شدگان را داشته باشند و مثلاً صرف خواب بودن یکی از مأمورین ( در ساعتی که مسئولیت زندان بر عهده او نبوده) و همچنین عدم اقدام مأمور دیگر به بیدار کردن او مستلزم توجه چنین مسئولیتی به آنها نخواهد بود.»[۱۸۲]
همچنین ضروری است که میان تقصیر و فرار زندانی رابطه علیت وجود داشته باشد زیرا ممکن است مأمور تمامی مراقبت های لازم را به عمل آورده باشد اما زندانی یا متهم باز هم موفق به فرار شود جرم موضوع ماده ۵۸۴ ق.م.۱. از جرائم غیر عمدی است به عبارت دیگر عنصر معنوی این جرم تقصیر است که باید برای دادگاه محرز شود این تقصیر ممکن است به شکل بی احتیاطی ،
بی مبالاتی، عدم رعایت نظامات دولتی و عدم مهارت تجلی یابد.
۲)فرار در نتیجه تبانی و مساعدت مأمور
این جرم ابتدا در ماده ۱۱۹ قانون مجازات عمومی و سپس در ماده ۳۹ قانون تعزیزات مصوب ۱۳۶۲ بدین نحو پیش بینی گردید :« هر گاه کسی که مأمور حفظ یا مراقبت یا ملازمت محبوس یا توقیف شده ای باشد و با او مساعدت در فرار نماید و یا برای او راه فرار را تحصیل کند و یا با او برای فرار تبانی و مواضعه نماید مأمور مزبور به ترتیب ذیل مجازات خواهد شد: هر گاه محبوس یا توقیف شده متهم به جرمی باشد که مجازات آن اعدام یا رجم یا صلب است و یا به یکی از این مجازاتها محکوم شده باشد به سه تا ده سال حبس و اگر محکوم به حبس از ده سال به بالا یا متهم به جرمی که مجازت آن حبس از ده سال به بالا است، باشد به یک تا پنج سال و در سایر موارد به شش ماه تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.»
این ماده با تغییر و اصلاح به صورت کامل و جامع تر، در ماده ۵۴۹ ق.م.۱. توسط قانونگذار تقنیین گردید در این ماده آمده است:« هر کس مأمور حفظ یا مراقبت یا ملازمت زندانی یا توقیف شده ای باشد و مساعدت در فرار نماید یا راه فرار او را تسهیل کند یا برای فرار وی تبانی یا مواضعه نماید به ترتیب ذیل مجازات خواهد شد…»
فرق این ماده با ماده ۵۸۴ ق.م.۱. این است که در این ماده قصد قبلی مأمور برای همکاری در فرار متهم یا زندانی وجود دارد در حالی که در ماده ۵۴۸ ق.م.۱. چنین قصدی وجود ندارد بدین ترتیب اگر برای دادگاه محرز شود مأمور به قصد مساعدت و کمک به زندانی و متهم مسامحه و تبانی نموده عمل مأمور مشمول ماده ۵۴۹ ق.م.۱. می شود و اگر صرفاً تعلل و اهمال و خطای مأمور مطرح باشد باید طبق ماده ۵۴۸ حکم نمود.[۱۸۳]
مساعدت و کمک برای ارتکاب جرم توسط دیگری از مصادیق معاونت در جرم است اما در ماده ۵۴۹ ق.م.۱. به دو دلیل مساعدت و کمک جرم اصلی تلقی شده است :
اولاً- به دلیل اهمیت موضوع است زیرا اگر قانونگذار عمل مأمور را از مصادیق معاونت موضوع ماده ۴۳ ق.م.۱. می دانست باید حداقل مجازات را در مقام رسیدگی برای معاون تعیین می کرد؛ قانونگذار از این جهت عمل مأمور را برای این که شدیدتر با او برخورد شود جرم اصلی به حساب آورده است.
ثانیاً –طبق ماده ۵۴۷ فرار زندانی از زندان یا بازداشتگاه جرم است[۱۸۴] اما فرار متهم توقیف شده از خارج از بازداشتگاه جرم محسوب نمی گردد لذا وقتی عملی جرم نمی باشد مساعدت و کمک در تحقق آن عمل هم از مصادیق معاونت در جرم نیست و به همین جهت قانونگذار مساعدت در فرار توقیف شده یا زندانی را ولو این که از خارج از بازداشتگاه یا زندان فرار کند جرم مستقل محسوب نموده تا عمل مساعدت کننده به اعتبار جرم بودن عمل زندانی و توقیف شده یا جرم نبودن عمل آن دو مورد ارزیابی قرار نگیرد و در هر حال مساعدت کننده مجازات شود.[۱۸۵]
عنصر مادی این جرم، مساعدت در فرار، تسهیل در فرار و تبانی و مواضعه برای فرار متهم یا محکوم است که به شکل های مختلف ممکن است تحقق یابد قانونگذار در این مورد دقیقاً فعل مرتکب را مشخص ساخته و سه حالت برای آن پیش بینی نموده است:
حالت اول-شخص مأمور مساعدت در فرار شخص متهم و یا محکوم نموده باشد مثل این که درب زندان و یا بازداشتگاه را به روی او باز کرده یا سوهانی به او بدهد که میله های زندان را سوهان کند و یا نردبان و یا کلید در دسترس او قرار دهد؛
حالت دوم-زمانی است که مأمور محافظ یا ملازم یا مراقب راه فرار متهم یا محکوم به حبس را تسهیل کند بطور مثال عمداً قفل دستبند را محکم به دست خود نبسته باشد و زندانی بتواند در یک فرصت مناسب با کشیدن دست بند از دست مأمور متواری و او اقدامی جهت دستگیری او به عمل نیاورد؛
حالت سوم-مأمور از قبل با زندانی تبانی و مواضعه کرده باشد تا بتواند به نحوی از زندان یا بازداشتگاه فرار کند مانند این که با یکدیگر قرار گذاشته باشند که در ساعت معین پست نگهبانی را به بهانه مراجعه به درمانگاه و غیره ترک کند و در این فاصله زندانی از فرصت استفاده کرده و متواری شود.[۱۸۶]
نکته قابل توجه این که، اگرچند لحظه پس از فرار زندانی یا متهم مجدداً توسط مأمور مساعدت کننده دستگیر گردد تاثیری در عمل مساعدت کننده ندارد زیرا در هر حال فرار واقع شده است و مأمور مساعدت کننده مستحق مجازات می باشد اما دادگاه می تواند اقدام مأمور در دستگیری متهم را از موجبات تخفیف مجازات او قرار دهد.[۱۸۷]
بدین ترتیب به نظر می رسد جرم فوق الذکر که توسط مأمور انجام می شود از جرائم مطلق باشد چرا که زندانی شروع به فرار نمود ولی موفق به فرار نشد باز هم مأمور دولت که مساعدت نموده محکوم به مجازات این ماده می شود ولی در مورد زندانی به علت عدم تحقق جرم و این که شروع به جرم هم جرم انگاری نشده قابل مجازات نیست.
عنصر معنوی این جرم بر خلاف ماده ۵۴۸ ق.م.۱. سوء نیت عام و عمد مرتکب است همچنین اگر مأمور بداند که متهم یا زندانی بی گناه است و با انگیزه کمک به یک فرد بی گناه او را فراری دهد تنها از علل تخفیف مجازات برخوردار می شود اما از مجازات معاف نخواهد شد.
گفتار دوم: جرائم مرتبط با امنیت و امور اطلاعاتی کشور
منظور از این جرائم ارتکاب اعمال مجرمانه ای است که به قصد بر هم زدن امنیت و اخلال نظم عمومی و یا به قصد صدمه زدن به حیات حکومت اسلامی و ساقط کردن آن صورت می گیرد. نتیجه این گونه جرائم، در واقع مخدوش شدن امنیت کشور است که می تواند ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، قضایی و اجتماعی داشته باشد. این جرائم دارای مصادیق زیادی است که در این گفتار به بررسی بخشی از این جرائم که توسط مأمورین دولت ارتکاب می یابد می پردازیم.
الف) دادن اطلاعات به دشمنان توسط مأمورین دولت ( تخلیه اطلاعاتی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم