عملیات اصلی شرکت اغلب توسط دارایی‌های ثابت مشهود انجام می‌گیرد. به‌عبارت‌دیگر رابطه بین درآمد عملیاتی و دارایی‌های ثابت مشهود، رابطه‌ای مستقیم و ملموس است. حال‌آنکه دارایی‌های نامشهود اغلب به‌صورت غیرمستقیم به ایجاد درآمد در یک واحد تجاری کمک می‌کند. دارایی‌های ثابت مشهود دربردارنده اقلامی مانند زمین، ساختمان، ماشین‌آلات و تجهیزات، وسایل نقلیه، اثاثه و مواردی از این قبیل است.
۲-۲-۳- بدهی[۴۵]
۲-۲-۳-۱- تعریف بدهی
بدهی، تعهد فعلی واحد گزارشگر است که ایفای آن مستلزم خروج منابع از واحد گزارشگر خواهد شد.
تعریف بدهی تنها وجود یا عدم وجود یک بدهی را موردتوجه قرار می‌دهد و نحوه اندازه‌گیری و زمان شناسایی آن را مدنظر قرار نمی‌دهد.
۲-۲-۳-۲- ویژگی‌های ذاتی بدهی
تعریف بدهی از ویژگی‌های ذاتی آن ناشی می‌شود. بدهی واحد گزارشگر دارای دو ویژگی ذاتی است. اول اینکه، بدهی تعهد فعلی واحد گزارشگر می‌باشد. دوم اینکه، ایفای تعهد مستلزم خروج منابع از واحد گزارشگر است.
۲-۲-۳-۳- تعهد فعلی
تعهد، به معنای الزام به انجام‌وظیفه یا ایفای مسئولیت به شیوه‌ای مشخص است. داشتن تعهد فعلی بدین معناست که تعهد درنتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته ایجادشده و هنوز ایفا نگردیده است. لذا قصد انجام یک کار در آینده حتی در صورت تأمین اعتبار، تعهد فعلی محسوب نمی‌شود. تعهد فعلی، زمانی ایجاد می‌شود که واحد گزارشگر به‌واسطه انجام عملی خاص یا وقوع رویدادی مشخص، ملزم به انتقال منابع به دیگران شده باشد.
بسیاری از تعهدات واحد گزارشگر از قوانین و شرایط قراردادها و الزامات حاکم بر آن ناشی می‌شود که دارای پشتوانه قانونی است. به‌عنوان مثال؛ واحد گزارشگر بابت دریافت وام، خرید نسیه دارایی‌ها، استفاده از دانش و مهارت کارکنان و … ملزم به ایفای تعهدات می‌باشد. بااین‌حال، تعهد قانونی، شرط لازم برای وجود یک بدهی محسوب نمی‌شود بلکه سایر تعهدات نیز می‌تواند بیانگر وجود بدهی باشند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۳-۴- ایفای تعهد
یک تعهد در صورتی می‌تواند بدهی تلقی شود که واحد گزارشگر، هیچ راهی برای جلوگیری از خروج منابع برای ایفای آن ندارد. بااین‌وجود در مورد مبلغ و زمان ایفای تعهد ممکن است ابهام وجود داشته باشد. این ابهامات در اندازه‌گیری بدهی مدنظر قرار می‌گیرد. شرایط یا رویدادهای تعیین‌کننده زمان ایفای تعهد، طبق قانون یا قرارداد بین واحد گزارشگر و واحد دیگر مشخص می‌شود. در اغلب قراردادها، زمان ایفای تعهد مشخص است اما در برخی موارد، طرفین توافق می‌کنند که ایفای تعهد با وقوع رویدادی خاص یا بنا به درخواست دریافت‌کننده دارایی یا خدمات انجام شود که در این حالت زمان تسویه مشخص نیست. اگر در تاریخ گزارشگری، واحد گزارشگر و واحد دیگر، توافق یا تفاهمی در رابطه با تسویه تعهد نداشته باشند و واحد گزارشگر در تصمیم‌گیری پیرامون چگونگی تسویه تعهد آزادی عمل داشته باشد، این تعهد واجد شرایط تعریف بدهی نیست.
علاوه بر عدم اطمینان پیرامون زمان تسویه تعهد، در رابطه با مبلغ تسویه بسیاری از تعهدات نیز عدم اطمینان وجود دارد. به‌عنوان مثال، مبلغ موردنیاز برای تسویه تعهد، می‌تواند با توجه به وقوع یا عدم وقوع یک رویداد آتی (مانند کاهش در قیمت‌های بازار)، محتمل باشد. بااین‌وجود، واحد گزارشگر بر اساس تحلیل هرگونه عوامل احتمالی تأثیرگذار بر زمان و مبلغ تسویه، متعهد به ایفای تعهد خود است. عدم اطمینان در ارتباط با مبلغ یا زمان تسویه تعهد، در اندازه‌گیری بدهی موردتوجه قرار می‌گیرد.
غالباً هویت شخصی که واحد گزارشگر در قبال آن متعهد است، در زمان شناخت بدهی مشخص می‌باشد، اما آگاهی از هویت شخص ذینفع، ویژگی ذاتی یک بدهی تلقی نمی‌شود. به‌عنوان مثال، ممکن است دولت یک قرارداد بلندمدت ازکارافتادگی با کارکنان خود داشته باشد بدون اینکه از هویت هر یک از آن‌ها باخبر باشد.
۲-۲-۳-۵- بدهی بلندمدت
بدهی بلندمدت به بدهی‌ای که سررسیدش طولانی معمولاً بیش از یک سال باشد، بدهی بلندمدت یا بدهی ثابت گفته می‌شود. چنانچه سررسید بدهی‌های بلندمدت به یک سال یا کمتر کاهش یابد، به بدهی‌های جاری تبدیل می‌شوند.
۲-۲-۳-۶- بدهی جاری
بدهی‌های جاری، تعهداتی است که به‌طور معقول انتظار می‌رود در طی یک سال یا یک چرخه عملیاتی (هرکدام که طولانی‌تر باشد) از محل دارایی‌های جاری یا ایجاد بدهی‌های جاری بازپرداخت یا تسویه شود.
آن بخش از تعهدات که انتظار می‌رود در طی سال مالی آتی از محل دارایی‌های بلندمدت پرداخت گردد و یا با ایجاد یک بدهی بلندمدت، تسویه شود، قابل‌طبقه‌بندی به‌عنوان بدهی جاری نمی‌باشد.
۲-۲-۴- حقوق صاحبان سهام
به‌طورکلی واژه حق شامل حقوق صاحبان سهام و حقوق بستانکاران است. درواقع در معادله حسابداری، دارایی برابر است با حقوق نسبت به همان دارایی، که این حقوق شامل حقوق مالکانه و حقوق غیر مالکانه می‌باشد.
۲-۲-۴-۱- حقوق مالکانه[۴۶]
حقوق مالکان برابر است با تفاوت بین دارایی‌ها و بدهی‌های شرکت که اغلب خالص دارایی‌ها نیز نامیده می‌شود. برحسب سنت حقوق مالکان به دو گروه سرمایه پرداخت‌شده و سود انباشه طبقه‌بندی می‌شد. سرمایه پرداخت شده نیز متشکل از سهام (عادی و ممتاز) و صرف سهام می‌باشد؛ اما با وجود پدیدار شدن اوراق بهادار مختلط مانند اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام، طبقه‌بندی انواع مختلف اوراق بهادار بسیار مشکل شد.
۲-۲-۴-۲- تئوری مالکیت[۴۷]
بر اساس تئوری مالکیت، دارایی تحت تملک مالک و بدهی تعهدات وی می‌باشد و در معادله حسابداری آن مالک در کانون توجه قرار می‌گیرد.
(۲-۱) بدهی- دارایی = سرمایه (ثروت مالک)
طبق این تئوری، درآمد موجب افزایش میزان مالکیت و هزینه‌های دوره موجب کاهش آن می‌شود. از این رو سود خالص به صورت مستقیم به مالکان تعلق می‌گیرد و هم چنین سود نقد پرداختی نشان دهنده برداشت از ثروت مالکان است.
تئوری مالکیت به بهترین شکل ممکن در واحدهای تجاری که به صورت مالکیت انفرادی هستند و شرکت‌های تضامنی کاربرد دارد.
هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB)[48] با بهره گرفتن از این تئوری مفهوم سود جامع را تعریف کرد. مفهوم سود جامع در بر گیرنده همه اقلامی می‌شود که طی یک دوره بر میزان مالکیت اثر می‌گذارند، به استثنای سود تضمینی و رویدادهای که در بخش سرمایه انجام می‌شود. از دیگر کاربردهای دیگر تئوری مالکیت می‌توان به ثبت سرمایه‌گذاری‌ها در واحدهای فرعی که از نوع تلفیق نمی‌باشند، اشاره کرد. از دیدگاه این تئوری، سهم شرکت مادر یا واحد تجاری اصلی از سود هر سال به حساب سرمایه اضافه می‌شود.
۲-۲-۴-۳- طبقه‌بندی حقوق صاحبان سهام
الف- طبقه‌بندی در شرکت‌های تضامنی و تک مالکی
در یک مالکیت انفرادی، همه حقوق مالکیت به صورت یک مبلغ (سرمایه) ارائه می‌شود و با توجه به تئوری مالکیت این حق نشان دهنده مالکیت شرکت است. در شرکت‌های تضامنی حقوق مالکان مشابه حقوق مالک شرکت‌های خصوصی است با این تفاوت که در شرکت‌های تضامنی سرمایه را بر حسب میزان مالکیت هر شریک گزارش می‌کنند. برای اعمال کنترل بر برداشت‌ها یا الزام به رعایت مفاد قرارداد مربوط به برداشت‌ها برای هر یک از شرکا یک حساب برداشت جداگانه در نظر می‌گیرند. ولی معمولاً در پایان دوره این حساب‌ها در حساب سرمایه می‌بندند، از این رو در مورد منبع تأمین سرمایه هیچ طبقه‌بندی به وجود نمی‌آید.
ب- طبقه‌بندی در شرکت‌های سهامی
روابط بین سهامداران و بستانکاران در شرکت‌های سهامی بیشتر از روابط موجود در یک واحد تجاری که به صورت مالکیت انفرادی یا شرکت تضامنی است. از این رو، صورت‌های مالی در مورد روابط مزبور باید اطلاعات بیشتری ارائه کند و می‌توان گفت برای حقوق صاحبان سهام طبقه‌بندی متفاوتی وجود دارد.
۲-۲-۵- سهام[۴۹]
۲-۲-۵-۱- تعریف سهام
در تعریف سهام می‌توان گفت: سهم قسمتی از سرمایه شرکت سهامی است که مشخص‌کننده میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی می‌باشد. ورقه سهم سند قابل معامله‌ای است که نماینده تعداد سهامی است که صاحب آن در شرکت سهامی دارد. سهم ممکن است بانام و یا بی‌نام باشد. درصورتی‌که برای بعضی از سهام شرکت با رعایت مقررات قانون تجارت مزایایی قائل شوند این‌گونه سهام ممتاز نامیده می‌شود.
مجموع ارزش اسمی سهام سرمایه شرکت را تشکیل می‌دهد و پس از انحلال شرکت هر سهامداری حق دارد مبلغ اسمی سهام خود را دریافت نماید درصورتی‌که سهم انتفاعی جز سرمایه شرکت نبوده و صاحب آن حق مطالبه مبلغ اسمی آن را پس از انحلال شرکت ندارد.
اصولاً همه سهامداران در شرکت سهامی از تساوی حقوق برخوردارند و این حقوق شامل میزان مشارکت تعهدات و منافع صاحب‌سهم در شرت سهامی می‌باشد و برای استفاده از این حقوق دارنده سهم باید مبلغ اسمی سهمی را که پذیره‌نویسی نموده در مهلت قانون پرداخت نماید.
۲-۲-۵-۲- انواع سهام
الف- سهام عادی
دارنده سهام عادی، درواقع، صاحب کسری از مالکیت شرکت است و تمام نااطمینانی موجود در فعالیت اقتصادی شرکت را به میزان سهامی که در اختیار دارد، متقبل شده است. همچنین به سرمایه‌ای که از راه فروش سهام عادی شرکت تأمین می‌شود، سرمایه سهمی گفته می‌شود. هیچ شرکتی نمی‌تواند بیش از میزانی که در متن اساسنامه به نام سرمایه مجاز از آن یادشده است، از راه فروش سهام اضافی سرمایه موردنیاز خود را تأمین کند، مگر پس از طی تشریفات خاص قانونی.
ب- سهام ممتاز
سهام ممتاز، نوعی گواهی مالکیت قابل‌انتقال است که به دارنده آن، حقی محدود و ثابت از دارایی‌های شرکت می‌دهد. واژه ممتاز بدین معنی است که پرداخت سود این سهام، نسبت به سود سهام عادی، اولویت داشته و باید به‌طور کامل پرداخت شود، حتی اگر شرکت به هر دلیل ورشکسته شود.
در قانون تجارت فقط یک ماده چند سطری در مورد سهام ممتاز داریم. ماده ۴۵ قانون چنین می‌گوید: «هر شرکت سهامی‏ می‌تواند به‌موجب اساسنامه و همچنین تا مواقعی که شرکت منحل نشده است، طبق‏ تصویب مجمع عمومی فوق‌العاده صاحبان‏ سهام، سهام ممتاز ترتیب دهد. امتیازات‏ این‏گونه سهام و نحوه استفاده از آن باید به‌طور وضوح تعیین گردد. هرگونه تغییر در امتیازات وابسته به سهام ممتاز باید به‏ تصویب مجمع عمومی فوق‌العاده شرکت با جلب موافقت دارندگان نصف به‌علاوه یک‏ این‏گونه سهام انجام گیرد.» امتیازاتی که به سهام ممتاز تعلق می‌گیرد عبارت‌اند:
– اختصاص سود بیشتر به مالکان سهام ممتاز نسبت به مالکان سهام عادی. مثلاً مقرر می‌شود که به سهام ممتاز نسبت به سهام عادی درصد بیشتری سود تعلق می‌گیرد.
– مالکان سهام ممتاز در دریافت سود اولویت‌دارند. مثلاً ممکن است زمانی پیش آید که به علت سود کم، سهامداران دیگر از بردن سود در زمان خاصی محروم شوند.
– اولویت مالکان سهام ممتاز در دریافت سود سال‌های آینده در صورت کافی نبودن سود سال مالی.
– اعطای امتیاز هنگام تقسیم دارایی شرکت در زمان تصفیه ترجیحاً مبلغ سهام ممتاز پرداخت شود، یا در تقسیم دارایی باقیمانده شرکت، پس از پرداخت بدهی‌های آن به اشخاص ثالث، سهم بیشتری به نسبت سهام عادی به صاحبان سهام ممتاز داده شود.
۲-۲-۶- سود انباشته

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...