فایل شماره 4621 |
چان یی تای[۱۰] (۲۰۱۳) در پایان نامه دکتری خود به توسعهی پرسشنامههای طراحی شده توسط محقق پرداخته است که با بهره گرفتن از تئوری رفتار برنامهریزی شده به بررسی نحوهی زایمان میپردازند. این مطالعه در پاسخ به افزایش جهانی میزان سزارین و به خصوص میزان بالای انتخاب سزارین در بین مادران تایوانی انجام پذیرفته است. این در حالی است که شواهد نشان میدهد، مخاطرات سلامت مادر و کودک در سزارین بیشتر است. هدف از پژوهش وی توسعه و ارزیابی ابزار چند-مؤلفهای بر اساس تئوری رفتار برنامهریزی شده[۱۱] (TPB) به منظور درک بهتر تصمیمات زنان حاملهی تایوانی بر اساس انتخاب زایمان طبیعی و یا سزارین میباشد. این پژوهش یک طرح ترکیبی چهار بخشی است. ابتدا، گویههای راهنما و پرسشنامه رفتار برنامهریزی شده آماده میشوند. سپس، پیشآزمون و تلخیص پرسشنامه با بهره گرفتن از مصاحبههای شناختی از یک نمونهی کوچک از زنان حاملهی تایوانی انجام میشود، سوم، ابزار برای ۳۱۰ نفر از این زنان آماده شد تا ویژگیهای روانشناختی مقیاسها آزمون شود. چهارم، مرحلهی سوم پرسشنامه به ۳۰ زن داده میشود تا ثبات گویهها برآورد شود. تحلیل عاملی تأییدی برای دستیابی به اعتبار سازه برای گویههای چندگانه و مدل برآورد چند گانهی لیسرل ۹.۱ مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس تئوری رفتار برنامهریزی شده ۵۲ گویه در پرسشنامهی نحوهی زایمان برای برآورد سه مؤلفهی: قصد زایمان طبیعی یا سزارین، نگرش به زایمان طبیعی یا سزارین و درک از دیگران مهم ( مادر، مادر شوهر و همسر) احساس نسبت به نحوهی زایمان استفاده شد. یافته های این مطالعه نشان میدهد که تصمیم گیری در مورد گزینههای زایمان ممکن است توسط مداخلات در راستای نگرش زنان باردار در درون برنامههای پیش از زایمان خانواده و فرهنگ محور تعدیل شوند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نوربرگ و پانتانو[۱۲](۲۰۱۳) به بررسی سزارین و فرزندآوری از دیدگاه اقتصادی پرداختهاند، و ارتباط بین سزارین و فرزندآوریهای بعدی را مورد بررسی قرار دادهاند. در این مطالعه از چندین منبع داده استفاده شده است و استراژیهای گوناگون تجربی اتخاذ شده است. این مطالعه نشان داده است که علاوه بر محدودیتهای بیولوژیکی، انتخاب مادر بعد از سزارین به نظر نقش مهمی را در ایجاد ارتباط منفی بین سزارین و بارداریهای بعدی بازی میکند.
حقیقی و همکاران (۱۳۷۹) به بررسی و مقایسه زایمان طبیعی، سزارین و علل آن در شهرستان شاهرود پرداختهاند تا بتوانند از نتایجی که به دست آوردهاند در جهت برنامهریزی صحیح در رابطه با ترویج زایمان طبیعی استفاده کنند. این پژوهش یک مطالعهی مقطعی و ابزار گردآوری دادهها دو پرسشنامه بوده است. نتایج بررسی آنها نشان داد که تعداد کل زایمان در طی ۵ ماه بررسی، ۱۲۲۱ نفر بوده که % ۳/۱ زایمانها با وسیلهی (واکیوم)،۱/۴۲ درصد توسط سزارین و ۶/۵۶ زایمان طبیعی انجام شده است. در این مطالعه شایعترین علل سزارین به ترتیب، سزارین قبلی(%۱/۲۶)، تمایل به بستن لوله (% ۵/۹)، و عدم تطابق سر با لگن (%۴/۸) بود. و بیان شده که با توجه به این که شیوع سزارین در شهرستان شاهرود نسبت به آمار قابل قبول بینالمللی (۲۲-%۲۰) بیشتر بوده است و شایعترین علل آن، سزارین قبلی بوده است و بسیاری از محققین افزایش وضع حمل واژینال پس از عمل سزارین را بیخطر می دانند، میتوان امید داشت که با آموزش همگانی در جهت ترویج انجام زایمان طبیعی این شیوع بالای انجام سزارین در این شهرستان و به طور کلی در سطح کشور، کاهش یابد. در این بررسی با توجه به اهداف تحقیق تنها جنبهی پزشکی مؤثر بر شیوع سزارین مورد مطالعه قرار گرفته است.
علیمحمدیان و همکاران(۱۳۸۱)، در مطالعهای به بررسی مقطعی و توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی تأثیر درخواست مادر بر میزان سزارین انتخابی در شهر تهران پرداخته اند. در این مطالعه طی دو مرحله نمونهگیری،۸۲۴ مادر که برای انجام زایمان به زایشگاههای شهر تهران اعم از دولتی و غیر دولتی در سال ۱۳۸۰ مراجعه کردهاند، انتخاب شدهاند و پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه، دادهها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. نتایج بررسی حاکی از آن بود که ۵/۶۶ درصد زایمانها در سطح شهر تهران به روش سزارین و ۵/۳۳ درصد به طریقه واژینال انجام شده است. همچنین ۷۲ درصد از سزارینها، به صورت سزارین انتخابی بوده که ۲۲ درصد از این سزارینها به درخواست مادر انجام گرفته است. پس از تفکیک بیمارستانها نتایج حاکی از آن بود که در بیمارستانهای غیردولتی، به طور معنیداری میزان درخواست مادر برای سزارین انتخابی بیشتر از بیمارستانهای دولتی است (۸۶ درصد در مقابل ۱۴ درصد )۱۰۰۰/۰ .(P<همچنین نتایج بهدست آمده در رابطه با علل درخواست مادر برای انجام سزارین انتخابی نمایانگر آن بوده که بیشتر مادران (۷۱ درصد) به دلایل غیرموجه نظیر ترس از درد زایمان درخواست سزارین مینمایند و اکثر پزشکان متخصص (۶۵ درصد) نیز به علل غیرضروری و بدون شاخص منجر به سزارین، پیشنهاد ختم حاملگی به روش سزارین را دادهاند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که بیشترین (۵/۷۳ درصد) علت پزشکی و مامایی انجام سزارین انتخابی به دلیل سزارین تکراری بوده است. همچنین در این مطالعه افزایش سطح سواد مادران، اشتغال آنها و بارداری اول، به طور معنی داری با افزایش درخواست مادران برای انجام سزارین انتخابی مرتبط بوده است )۰۵/۰ (P<. در آخر به این نتیجه رسیدند که با ارتقاء سطح آگاهی، نگرش مادران به عنوان محور اصلی خانوادهها و گروه آسیبپذیر جامعه و همچنین با افزایش امکان انجام زایمان طبیعی بی درد و زایمان واژینال پس از سزارین، میتوان از میزان انجام سزارینهای غیرضروری و به دنبال آن عوارض ناشی از عمل جراحی سزارین کاست.
محمدپور و همکاران(۱۳۸۵)، به بررسی شیوع سزارین و عوامل جمعیتشناسی مرتبط با آن در شهر تبریز سال ۱۳۸۳ پرداختند. در این مطالعهی مقطعی ۱۴۷۳ زن در ۶ بیمارستان و مراکز زایمانی شهر تبریز در شهریور ماه ۱۳۸۳ مورد مصاحبه قرار گرفتند، پرسشنامه حاوی سؤالات برای کسب اطلاعات دموگرافیک و نوع زایمان بود. دادهها با بهره گرفتن از آزمون مجذور کای و آزمون تی مستقل در نرمافزارهای SPSS و EPI تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها به این صورت بود که از میان ۱۴۷۳ زن انتخاب شده ۶۷۲ (%۶/۴۵) مورد سزارین داشتند. سزارین در بیمارستانهای خصوصی، در زنان با سطح تحصیلات بالا و طبقهی اجتماعی-اقتصادی بالا بیشتر بود. میانگین سن زنان با زایمان طبیعی و سزارین ۴/۵±۵۱/۲۵ و ۳/۵±۶۹/۲۷ بود )۰۰۱/۰ .(P<و نتیجه گرفتند که شیوع سزارین در بیمارستانهای خصوصی بالاست و برنامههای مداخلهای برای تغییر نگرش زنان نسبت به زایمان سزارین و افزایش آگاهی زنان در مورد زایمان بیدرد برای کاهش شیوع زایمان سزارین لازم است.
به نظر میرسد که در بیشتر از مطالعات ، سایر متغیرها مثل نقش هنجارهای اجتماعی، نقش پزشک، نقش فردگرایی و متغیرهای نگرشی بررسی نشده است .
صالحیان و همکاران(۱۳۸۶) با هدف بررسی نگرش زنان باردار نسبت به نوع زایمان در مراکز بهداشتی درمانی شهر شهرکرد در سال ۱۳۸۶-۱۳۸۵، مطالعهی توصیفی تحلیلی انجام دادند و تعداد ۴۰۰ نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی که در سه ماههی سوم بارداری قرار داشتند را به طور تصادفی انتخاب کردند و در مورد آگاهی و نگرش در مورد فواید و عوارض زایمان طبیعی و سزارین مورد سؤال قرار دادند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه خود ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک و آگاهی و نگرش زنان باردار بهدست آمده بود که از بررسی میزان پاسخها نشان داده شد که کمتر از ۱ درصد زنان دارای اطلاعات خوب،۸/۳۳ درصد دارای آگاهی متوسط، ۵/۶۵ درصد دارای آگاهی ضعیف نسبت به مزایای زایمان طبیعی و معایب سزارین بودند.۹۷ درصد زنان دارای گرایش مثبت به زایمان طبیعی و ۳ درصد دارای گرایش منفی بودند. ارتباط معناداری بین میزان آگاهی افراد و نگرش آنها با سن، شغل، میزان تحصیلات، تعداد زایمان و نوع زایمان قبلی وجود نداشت. بین نوع زایمان و رضایت از زایمان ارتباط معنیداری مشاهده شد و افرادی که به روش طبیعی زایمان داشتند رضایت بیشتری نسبت به افرادی داشتند که سزارین شده بودند (P=0/001). و به این نتیجه در آخر رسیدند که با توجه به سطح پایین آگاهی اکثریت افراد و نگرش مثبت آنان نسبت به زایمان طبیعی لازم است که از طریق برنامههای آموزشی در جهت افزایش آگاهی زنان نسبت به مزایای زایمان طبیعی و معایب سزارین اقدام کرد. در این مطالعه به بررسی نقش پزشک پرداخته نشده است این در حالی است که در بخش بحث و نتیجه گیری با استناد به دیگر مطالعات بر اهمیت نقش پزشک اذعان شده است پس بهتر بود با گنجاندن گویههایی این متغیر مهم نیز در مطالعهی حاضر دیده میشد.
محمد بیگی و همکاران(۱۳۸۷) عوامل مؤثر بر انجام سزارین را در بیمارستانهای شهر شیراز بررسی کردند. این مطالعهی مقطعی بر روی ۴۲۰ نفر از زنان مراجعهکننده به بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر شیراز بود و به روش نمونهگیری سهمیهای انجام شد، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامهی ساخت یافته استفاده شد. در نهایت دادهها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و با آزمون دقیق فیشر، آنالیز واریانس و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. مطابق با یافتههای به دست آمده ۴/۶۶ درصد زایمانها در شهر شیراز به روش سزارین انجام شده که این مقدار در بیمارستانهای خصوصی ۸۹ درصد و در بیمارستانهای دولتی ۲۸/۶۸ درصد محاسبه شد. در تحلیل تک متغیره سن، قد، وضعیت اجتماعی اقتصادی بهتر، اولزایی، پذیرش در بیمارستانهای خصوصی، سابقهی نازایی و سابقه سزارین قبلی، القای زایمان، ماکروزمی و دیستوشی شانه، نمایش بریچ با زایمان سزارین ارتباط معنیداری نشان دادند )۰۵/۰ .(p<در مدل نهایی، مهمترین عامل مؤثر بر زایمان سزارین سابقه سزارین قبلی، سن بیش از ۳۵ سال و تحصیلات بالاتر به دست آمد و به این نتیجه رسیدند که گرچه سزارین به عنوان یک عمل نجاتدهنده مادر و نوزاد در مواقع ضروری پذیرفته شده است اما به دلیل توصیه پزشکان و همچنین تمایل مادران به دلیل ترس و درد زایمان این آمار رو به افزایش است. پیشنهاد شده است که مادران باردار خصوصاً مادران نخستزا را به زایمان طبیعی ترغیب نمود تا در زایمانهای بعدی مجبور به سزارین نباشند و دچار عوارض فراوان ناشی از سزارین نگردند. به نظر میرسد چگونگی آگاهی دادن به مادران نیز مورد توجه قرار گیرد و پیشنهاداتی در این زمینه بیان شود.
در پژوهش دیگری وداد هیر و همکاران(۱۳۹۰) با هدف مطالعه نهاد فرزندآوری، عمل سزارین را یک مسئلهی اجتماعی فرهنگی قلمداد کردهاند. این مقاله با اتخاذ رویکردی برساختگرایی در انسانشناسی و با طرح سؤالاتی از جنس چگونگی از ماهیت میانذهنی، تعریفی و برساخت اجتماعی-فرهنگی مسائل مرتبط با زایمان از طریق عمل سزارین در ایران سخن میگوید. در این پژوهش، از روش کیفی برای گردآوری دادهها از شهر تبریز استفاده شده است و با بهره گرفتن از نوعی دادهکاوی کیفی دادهها استخراج و تحلیل شدهاند. این مقاله ضمن مرور پیشینه پژوهشی موضوع فرزندآوری و سزارین در انسانشناسی، نشان میدهد که فرزندآوری به طور اعم، و سزارین به طور اخص، یک برساخته اجتماعی-فرهنگی بوده است. این مطالعه با توجه به هدفی که دنبال میکند دید جامعهشناسانهی را نسبت به زایمان سزارین ارائه داده است.
زمانی علویجه و همکاران (۱۳۹۰)، مطالعهای تئوری محور برای شناسایی عوامل مرتبط با انتخاب سزارین در زنان باردار انجام دادند. این مطالعه روی ۳۴۲ زن باردار مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی، بیمارستانها و مطبهای خصوصی شهر اهواز در سال ۱۳۸۹ صورت گرفته بود. دادهها با پرسشنامهای بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و نظریه رفتار برنامهریزی شده، جمع آوری و با آزمون آماری تی مستقل، کای دو و رگرسیون لجستیک آنالیز شده بودند. میانگین سنی زنان مورد مطالعه (۰۷/۴±) ۹۵/۲۳ سال بود. بر اساس این مطالعه، متغیرهای درآمد، قومیت، شغل و تحصیلات با انتخاب نوع زایمان، رابطهی معنیدار داشت. بر اساس آزمون تی مستقل، میان تمام سازههای مورد مطالعه، شامل مزایای درک شده، موانع درک شده، شدت درک شده، حساسیت درک شده، هنجارهای ذهنی و خودکارآمدی با انتخاب نوع زایمان رابطه معناداری وجود داشت )۰۰۱/۰ .(P< در آخر این نتیجه بدست آمد که با بالا بردن درک زنان از توانایی خود و مقابله با موانعی مانند درد زایمان، میتوان آنان را به سمت زایمان طبیعی سوق داد. جلب نظر همسران و مادران به عنوان عوامل تأثیرگذار از نظر هنجارهای ذهنی هم میتواند مفید واقع شود. در نقد این مطالعه، میتواند ادعا کرد که نظریههای رفتار بهداشتی مثل تئوری اعتقاد بهداشتی و یا رفتار برنامه ریزی به تنهایی نمیتوانند رفتاری مثل انتخاب سزارین یا زایمان طبیعی را بطور کامل تبیین کنند، زیرا سزارین یک تصمیم شخصی صرف نمی باشد و عوامل مختلف اجتماعی و حتی جبری مثل نظر پزشک در تصمیم افراد دخیل است.
عباسی شوازی و امیری فراهانی(۱۳۹۱) به بررسی شیوع سزارین، روند تغییرات آن در طی دهه های اخیر و عوامل مؤثر بر این تغییرات با تأکید هر چه بیشتر بر عوامل جمعیت شناسی پرداختند. نتایج نشان داده است که میزان سزارین نسبت به دهه ۵۰ افزایش سه برابری داشته است و روند افزایش با سرعتی بیش از حد انتظار پیش میرود. افزایش سن ازدواج، افزایش سن در هنگام تولد اولین فرزند، افزایش میزان اشتغال زنان و دسترسی به خدمات بهداشتی و تکنولوژی پیشرفتهتر آنها را در سیکل معیوبی قرار میدهد و منجر به افزایش سزارین میشود. بررسیهای موجود نشان داده است که روند سزارین رو به فزونی میرود. و اینطور عنوان شده است که شاید ارائه بررسیهای دقیقتر و در سطح ملی جهت شناسایی عوامل جمعیت شناسی مرتبط با افزایش میزان سزارین و ارائه راهکارهای مناسب برای کنترل این رشد فزاینده ضروری به نظر برسد.
از آنجایی که جمهوری اسلامی ایران افزایش شدیدی را در تعداد سزارین در طی دو دهه گذشته تجربه کرده است، بهادری، حکیمی و حیدرزاده (۲۰۱۲) در مقالهی خود به بررسی روند زایمان سزارین در جمهوری اسلامی ایران پرداختهاند. این مطالعه روند سزارین را با تمرکز بر مشکلاتی که در طی ۳۰ سال گذشته این افزایش را بوجود آورده است، در این کشور نشان میدهد. بر اساس این پژوهش میزان سزارین در سال ۲۰۰۰ ،۳۵ درصد بوده است و به ۴۸ درصد در سال ۲۰۰۹ افزایش یافته است. این مطالعه نشان میدهد که شیوع گستردهی سزارین در این کشور اتفاق افتاده است. این نشان میدهد که بیشتر سزارینهای انجام گرفته در کشور ما به دلایل پزشکی نبوده است هرچند در برخی مناطق انجام عمل سزارین به اندازهی کافی انجام نمیشود. پس لزوم انجام تحقیق در مورد پیآمدهای سلامت مادران و کودکان برای زنانی که بدون دلایل پزشکی و یا مامایی سزارین انجام دادهاند، احساس میشود. بررسی دقیقتر نگرش مادران، بیمارستانها، بیمهها و تأمینکنندگان خدمات بهداشتی نسبت به سزارین میبایست انجام شود. در این تحقیق بیشتر به بررسی روند روبه افزایش عمل سزارین توجه شده است و در جهت بررسی عوامل گوناگون مؤثر بر آن کاری انجام نشده است هرچند در بخش پیشنهادات توصیههای مفیدی برای مطالعات آتی بیان شده است.
کیانی آسیابر و همکاران (۱۳۹۳)، یک مطالعهی توصیفی-تحلیلی با هدف تعیین نگرش ماماها نسبت سزارین انتخابی و عوامل مرتبط با آن بر روی ۳۲۵ نفر از ماماهای شاغل در بیمارستانها و مراکز بهداشتی شهر تهران در سال ۱۳۹۰ انجام دادند. ابزار گردآوری دادهها یک پرسشنامه دو قسمتی شامل سؤالات مربوط به سابقهی کار، سن، محل کار، گذراندن دورههای آمادگی برای زایمان طبیعی، سطح تحصیلات و محل اخذ مدرک و همچنین سؤالات مربوط به نگرش ماماهای شاغل بود که پس از تعیین اعتبار و پایایی، از آن استفاده شد. میانگین(انحراف معیار) سن افراد مورد پژوهش ۴۹±۳۷ سال بود. از بین آنها ۹/۴۴ درصد در اتاق زایمان و ۱/۵۵ درصد در درمانگاه پرهناتال بیمارستان و یا مرکز بهداشت شاغل بودند. نگرش مثبت نسبت به انجام سزارین انتخابی در ۸۰ نفر (۶/۲۴ درصد) گزارش شد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که ارتباط معنیدار آماری بین نگرش ماماها نسبت به سزارین انتخابی با نوع زایمان آنها، محل اخذ مدرک تحصیلی، تأثیر بر انتخاب نوع زایمان مادران بستری، زمان انتخاب برای ختم حاملگی، انتخاب نوع زایمان برای خود یا دخترشان و باور آنها در مورد میزان سزارین در کشور وجود دارد )۰۵/۰ .(P<نتایج پژوهش نشان داد، درصد ماماهایی که نسبت به سزارین انتخابی نگرش مثبت دارند بالا است، و مسئولین سیستم سلامت باید در صدد ایجاد برنامههایی به منظور تغییر نگرش ماماها باشند.
۲-۵-۲ نتیجهگیری:
وقتی شیوع یک پدیده در جامعه زیاد میشود تبدیل به یک مسئله اجتماعی میشود پس اهمیت به آن پدیده از لحاظ جمعیتی و اجتماعی نیز ضرورت مییابد. بررسی پژوهشهای انجام شده حاکی از آن است بجز عوامل پزشکی مؤثر بر نوع زایمان بررسی جامع عوامل جمعیتی و اجتماعی در کشور ما ضروری میباشد لذا در این پژوهش در حد بضاعت سعی شده است عوامل که بر تصمیم نوع زایمان چه طبیعی و چه سزارین مورد بررسی قرار گیرند و با توجه به آمار بالای سزارین در سالهای اخیر اصفهان به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران که آمار بالای زایمان سزارین را نیز دارا میباشد مورد بررسی قرار گرفته است.
۲-۶ مبانی نظری تحقیق:
مبانی نظری تحقیق مانند چراغی است که مسیر پژوهش را روشن میکند. محقق بر اساس مسیری که از طریق بررسی مبانی نظری به دست میآورد گامهای خود را با آگاهی بیشتری برمیدارد. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، تنها با یک نظریه نمیتوان تحقیق را ساختاربندی کرد چون تصمیم زایمان طبیعی یا سزارین مسئلهای پیچیدهای است و از ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، بهداشتی، جامعهشناسی و جمعیتشناسی برخوردار است. بنابراین، نظریههایی که میتوان برای توضیح و تبیین این رفتار بهکار گرفت، از طیفی از نظریههای بهداشتی، جامعهشناسی و جمعیتشناسی برخوردار میباشد که در زیر به برخی مبانی نظری مرتبط با آن اشاره میشود.
۲-۶-۱ نظریهی پزشکی شدن
پزشکی شدن، فرایندی را توصیف میکند که توسط آن، مشکلات غیرپزشکی، معمولاً به بهانهی بیماری یا کسالت، به عنوان مشکلات پزشکی تعریف شده و نحوهی رفتار با آنها نیز نیازمند مداخلات پزشکی تلقی میشود. با چنین تعریفی، برخی تحلیلگران، اظهار نمودهاند که افزایش اقتدار و قلمرو پزشکی در زمرهی یکی از قویترین تحولات و دگرگونیها در نیم قرن اخیر دنیای غرب بوده است (کانراد[۱۳]،۲۰۰۷؛ کانراد و همکاران،۲۰۱۰، به نقل از وداد و همکاران، ۱۳۹۰). نزدیک به چهار دهه از آغاز مطالعهی جامعهشناسان، انسان شناسان، مورخان، اخلاقگرایان زیستی، پزشکان و غیره دربارهی فرایند پزشکی شدن میگذرد. این تحلیلگران با مرور ریشهها، دامنه و آزمون اثرات پزشکی شدن بر جامعه، پزشکی، بیماران و فرهنگ، کانون توجه خود را بر شواهد ویژهای، دال بر وجود پزشکی شدن قرار دادهاند (همان). فرایند پزشکی شدن میتواند مسائل اجتماعی را خلق کند یا به تشدید مسائل دامن بزند. پزشکی شدن مسائل اجتماعی میتواند خود به عنوان مسئله مطرح شود (گِتز و هاوکینس[۱۴]،۱۹۷۹، به نقل از وداد و همکاران، ۱۳۹۰). ایوان ایلیچ[۱۵] (۱۹۷۵) با اثر خود، قلع و قمع فلاکتباری پزشکی: سلب مالکیت سلامتی، یکی از اولین مطالعات را دربارهی مفهوم پزشکی شدن به ثبت رساند. او چنین استدلال میکرد که حرفهی پزشکی، با شکل دادن به فرآیندی که به عنوان آسیب غیرعمدی شناخته میشود، در عمل، در جهت زیان مردم حرکت میکند و شاهد آن، افزایش بیماریها و مشکلات اجتماعی در نتیجهی مداخلات پزشکی است. پرسنل پزشکی با بهره گرفتن از مدل پزشکی بیماریها را شناخته و با پیشبینی جریان بیماری برای آن درمان ارائه میدهند. بر این اساس است که پیتر کانراد (۲۰۰۷)، در کنار تعریف پیشین، تعریف دیگری از پزشکی شدن ارائه میدهد: ” تعریف رفتار به عنوان مشکل پزشکی و گواهی حرفهی پزشکی و کاربرد غیرحرفهای چارچوب پزشکی ( کانراد،۲۰۰۷، به نقل از وداد و همکاران، ۱۳۹۰). اصطلاح پزشکی شدن به دو فرایند مرتبط ارجاع داده میشود. نخست اینکه یک حالت، تجربه یا رفتار خاص معنای پزشکی پیدا میکند، یعنی به عنوان بیماری یا سلامت تعریف میشود. دوم: ابزار پزشکی با هدف حفظ انسجام هنجارهای فرهنگی، برای از بین بردن یا کنترل تجارب مشکلزا، که به مثابه انحراف تلقی میشوند، به کار برده میشوند( وداد و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۶-۱-۱ پزشکی شدن فرزندآوری و زایمان
انتقال تولد از خانه به بیمارستان و کنترل فرایند تولد به وسیلهی متخصصان زنان و زایمان، نمونه عالی پدیده پزشکی شدن تولد است. از نظر تاریخی، زنان، زایمان را بدون کمک پزشکی و عموماً با کمک زنان دیگر که تجربه کمک به زائو داشتند، انجام میدادند. کودکان بدون دخالت در خانه متولد میشدند. هیچ کدام از اینها در جوامع مدرن و صنعتی بدون وسائل پزشکی و بیمارستانی اتفاق نمیافتد، زیرا در این جوامع اشخاص حرفهای به مادر کمک میکنند و اعتماد به فناوری جایگزین اعتماد به طبیعت زنان شده است، تا جایی که تجهیزات و دستگاهها لوازمی ضروری برای تولد کودک به حساب میآیند و بین نگرش مادران و پزشکان تفاوتی کیفی بهوجود میآید.
امروزه با حاملگی به مانند یک بیماری برخورد میشود. یعنی، جریان تولد یک کودک، رویهای است که در ذهن مادر توسط پزشک ساخته میشود تا خود مادر. مادر از ابتدای حاملگی تا زمانی که فرزندش متولد میشود تحت مراقبت پزشکی قرار میگیرد. این دوره برای مادر با دیگر جنبههای زندگی اجتماعی او گره خورده است، زیرا با تولد اولین فرزندش، او نقش اجتماعی جدیدی پیدا میکند و تغییرات عمیقی در موقعیت مالی، وضعیت تأهل، موقعیت منزل مسکونی و روابط شخصی او با دیگران حاصل میشود (کیوان آرا،۱۳۸۶:۲۶۶). در مورد سزارین تصوری که پزشکان برای مادران از درد زایمان و پیامدهایی که زایمان طبیعی برای مادران به همراه دارد ایجاد میکنند سبب میشود مادران نیز برای رهایی از پیامدهای زایمان طبیعی به سزارین رو بیاورند.
۲-۶-۱-۲ تجزیه و تحلیل اخلاقی بر مبنای اصول چهارگانه در پزشکی
۲-۶-۱-۲-۱ سودرسانی و عدم ضرررسانی
سودرسانی به معنای جستوجوی راه حلی است که بهترین تعادل بین خطرات و منافع را ایجاد کند (Chervenak,2004:39). اصل سودرسانی (که ضرر نرساندن را نیز شامل میشود)، بر الزام کارکنان مراقبت بهداشتی برای به حداقل رساندن آسیب و به حداکثر رساندن منافع تأکید دارد. آسیب تنها در صورتی قابل توجیه است که غیرقابل اجتناب بوده و در حین تلاش برای رسیدن به وضعیت بهتر در فرد رخ داده باشد. اصل سودرسانی، به غیر از توجه به نتایج پزشکی، مستلزم درنظر گرفتن تمام مسائل و علایق غیرپزشکی است که یک زن ممکن است داشته باشد؛ به عنوان مثال، برنامهریزی در مورد زمان زایمان. تصمیمگیری برخلاف تمایل زن باردار میتواند اثر منفی بر تجربهی وی از زمان زایمان و رابطه او با ارائهدهندگان مراقبت بهداشتی، و حتی رابطهی وی با فرزندش داشته باشد (Nilstun et al.,2008:12).
۲-۶-۱-۲-۲ احترام به استقلال فرد
رعایت استقلال بیمار مستلزم احترام کامل به بیمار و نگرش وی به جهان، در هنگام اخذ تصمیمات پزشکی است. به عبارت دیگر، اصل احترام به استقلال مستلزم این است که دیدگاههای افرادی که میتوانند در مورد اهداف فردی خود فکر کنند، مشخص شده و به آنها احترام گذاشته شود. از آنجایی که جنین فاقد چنین تواناییهایی است، سؤالی در مورد استقلال جنین مطرح نمیشود (Nilstun et al.,2008). البته بر اساس دین اسلام، حق جنین و سلامت وی مهم بوده و نمیتوان بدون در نظر گرفتن حق جنین و سلامت وی تنها بر اساس درخواست مادر، تصمیمی گرفت که به سلامت جنین آسیب برساند. اصل استقلال پزشک را ملزم میسازد ارزشها و باورهای زن باردار را بپذیرد، ادراک وی را استنباط کند، و مطابق این ارزشها عمل کند مگر اینکه دلیلی برای عمل بر خلاف آن وجود داشته باشد.
اصل اتونومی معمولاً به این صورت تعبیر میشود که بیمار حق امتناع از یک مداخلهی خاص را دارد، و نه درخواست مداخلهای خطرناک یا بیهوده. آیا زایمان سزارین برنامهریزی شده بدون دلایل طبی، خطرناک، آسیبزننده، و بیفایده است؟ توافقی کلی وجود دارد که به زن باردار باید در مورد شیوهی ادارهی زایمان و پیامدهای انتخابهای مختلف، اطلاعات کافی داده شود به نظر میرسد که در اینجا، یک دیدگاه مورد پذیرش کلی وجود دارد، که قانون نیز آن را تأیید میکند: اینکه تمایل زن باردار به عدم مداخله، از سایر ملاحظات مهمتر است، اما درخواست برای مداخله، بحث برانگیز است. یک کار مامایی خوب ملزم این است که پزشک کاملاً به نفع مادر و جنین عمل کند. استقلال پزشک و آموزشی پزشکی، وی را مستلزم میسازد به بیمار آگاهی داده و بهترین عمل را انتخاب کند. آموزش پزشکی سنتی به این صورت بوده است که مداخلهی جراحی، مثل سزارین، نیازمند توجیه است. بنابراین در صورت نبود توجیه، استقلال و رفتار حرفهای پزشک به وی این اجازه را میدهد که درخواست بیمار را نپذیرد، با این شرط که بیمار در معرض خطر قرار نگیرد و برای انتقال مراقبت به پزشک دیگری، دقت لازم صورت گیرد.
۲-۶-۱-۲-۳ عدالت
عدالت به معنای الزام اخلاقی برای ارائه توضیح یا فرصت نسبتاً برابر در رفع نیازهاست. نیازهای مراقبت بهداشتی در بین افراد مختلف متفاوت است، اما نیاز به درمان و پیشگیری با هدف بازگرداندن یا حفظ عملکرد معمول، راهنمایی برای ارائه مراقبت است. عدالت به معنای توزیع برابر مشکلات و منافع، و عدم تبعیض میباشد. اجتناب از تبعیض ناعادلانه و اجازه برای داشتن دسترسی برابر به مراقبت بهداشتی، می تواند باعث فردگرایی در مراقبت براساس نیاز شود. بسیاری از اخلاقدانان عقیده دارند الزام برای ارائه چنین چیزی، میتواند رفع نیازهای اساسی را محدود کند. در مورد جنین، ممکن است مطرح شود که الزام به رعایت عدالت میتواند فرصتی عادلانه به وی در ابتدای زندگی بعد از تولد به وی بدهد. رعایت این اصل، که افراد را ملزم میسازد تصمیماتی عادلانه و برابر اخذ کنند، نقشی مهم در زایمان سزارین انتخابی دارد. اجرای این اصل مستلزم تخصیص عادلانه (برای هر فرد مطابق با نیازهای وی) و توزیع عادلانه (اطمینان از این که با همه به عدالت رفتار می شود) میباشد. از آنجایی که رعایت هر دو مورد همیشه امکان پذیر نیست، کاربرد این اصل مستلزم تعادل برابر بین منافع و هزینه های است که باید پرداخته شود (Chervenak et al., 2008:25). ممکن است در ابتدا به نظر برسد که اصول اخلاقی در مورد تمام زنان بهطور یکسان اجرا میشوند، اما همیشه این طور نیست. همچنان مواردی وجود دارند که هنگام تصمیمگیری، این اصول کنار گذاشته میشود. به عبارت دیگر، امکانات و شرایط بیمارستانها برای کسانی که زایمان طبیعی را انتخاب کردهاند و زنانی که سزارین را انتخاب کردهاند میبایست یکسان باشد.
۲-۶-۱-۲-۴ رضایت آگاهانه
فرایند رضایت آگاهانه، که طی آن بیمار خطرات و فواید یک درمان پیشنهاد شده در مقایسه با انتخابهای جایگزین را میپذیرد، باید رعایت شود. امتناع آگاهانه مفهومی جدیدتر است که بیمار حق عدمپذیرش یک درمان، علیرغم توصیهی پزشک را به عمل در میآورد. همانند الزام به سودرسانی، با رعایت این اصل نیز انتظار میرود مشارکت بیمار مفید بوده و آسیب به حداقل رسانده شود.
برای داشتن ملزومات رضایت آگاهانه، پزشک باید به بیمار آگاهی داده و انتخابهای درمانی (در صورت وجود) و برنامهی درمانی توصیه شده را به وی اطلاع دهد. بیمار باید دارای صلاحیت باشد، اطلاعات را درک کند، و بتواند از بین انتخابهای ارائه شده، داوطلبانه انتخاب کند. ممکن است تصور شود رضایت آگاهانه یک الزام قانونی یا سازمانی، یا امضا کردن یک سند است، اما در واقع فرآیندی برای ارتقاء ارتباط و استقلال بیمار میباشد. مشاوره با زنان باردار برای تصمیمگیری در مورد زایمان سزارین مستلزم رسیدن به تعادل بین خطرات و منافع آن برای زن باردار و جنین است. انتخاب بیمار (رضایت آگاهانه و امتناع آگاهانه)، یک اصل مهم اخلاقی و حقوق در پزشکی است. در دورهی بارداری، این موضوع به خوبی تعریف نشده است: آیا زن باردار میتواند سزارین را به عنوان جایگزین زایمان طبیعی انتخاب کند؟ (Harris,2001:93).
۲-۶-۲ تئوری عمل بخردانه
تئوری عمل بخردانه توسط مارتین فیشباین و آیاک آیزن[۱۶] (۱۹۷۵) و برای تبیین همه رفتارهای انسانی تحت کنترل طراحی شده است. بنابراین یک تئوری عمومی رفتار است که در حوزهی سلامت بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. یک فرض مهم در تئوری این است که افراد معمولاً منطقی هستند و استفاده قابل پیشبینی از اطلاعات در دسترس خود میکنند. این تئوری در نظر میگیرد که معمولاً در تصمیمگیریهایشان و در درگیر شدن در یک رفتار معین، منطقی هستند و بنابراین بر طبق ترجیحاتشان رفتار میکنند. نیت یک تعیین کننده رفتار است و اعمالی که نیتمند نیستند خارج از تئوری عمل بخردانه است. این تئوری عنوان میکند که مهمترین تعیین کننده رفتار، نیات رفتاری افراد است. تعیین کننده اصلی نیات رفتاری افراد نیز نگرش آنها در مورد انجام رفتار و هنجارهای ذهنی وابسته به رفتار است. نگرش به وسیله اعتقاد افراد در مورد نتیجه انجام عمل شکل میگیرد که با ارزیابی از آن نتایج وزن داده میشود. بنابراین شخصی که عقیده محکم دارد که نتایج مثبتی از انجام عمل به دست خواهد آورد، نگرش مثبتی نسبت به رفتار خواهد داشت. هنجار ذهنی افراد نیز به وسیله عقاید هنجاری تعیین میگردد؛ اینکه دیگرانی که مرجع مهمی هستند انجام عمل را تأیید یا رد میکنند. تأثیر دیگران با انگیزه فرد برای همنوایی با دیگرانِ مهم وزن داده میشود. شخصی که معتقد است مراجع معینی فکر میکنند او باید رفتار را انجام دهد و انگیزه برای پاسخ به انتظارات آنان را دارد، هنجار ذهنی مثبتی دارد. موفقیت تئوری در تبیین رفتار به درجهای که رفتار تحت کنترل است بستگی دارد. اعمالی که نیتمند نیستند خارج از عرصه تئوری عمل بخردانه است (فیشابین و آیزن، ۱۹۷۵، به نقل از احمدی، ۱۳۸۹).
۲-۶-۳ تئوری رفتار برنامهریزی شده
مبدعان تئوری عمل بخردانه این تئوری را برای شمول کردن رفتاری بازسازی کرده و این ویرایش را تئوری رفتار برنامهریزی شده نامیدند. شمول کردن کنترل ادراک شده (آیزان، ۱۹۹۱) بر اساس این ایده بود که انجام رفتار به صورت مشترک توسط نیت و توانایی (کنترل رفتاری) تعیین میشود. قدرت ادراک شده اشاره دارد به درجه ادراک شده فرد از کنترل بر رفتار، درک فرد از کنترل بر روی انجام رفتار به همراه نیت، به ویژه زمانی که کنترل ادراک شده ارزیابی از کنترل واقعی بر رفتار باشد و کنترل ارادی بالا نباشد تأثیر مستقیمی بر رفتار دارد. زمانی که کنترل ارادی بر رفتار بالا باشد، تأثیر کنترل ادراک شده کاهش یافته و نیت یک پیشبینی کننده کافی برای رفتار خواهد بود. بنابراین انتظار میرود که کنترل ادراک شده تأثیر نیت بر رفتار را تعدیل کند (آیزان۱۸۱:۱۹۹۱، به نقل از احمدی، ۱۳۸۹).
تئوری رفتار برنامهریزی شده، به علاوه مفروض میدارد که کنترل ادراک شده یک تعیینکننده مستقل نیت رفتاری در کنار نگرش و هنجارهای ذهنی است. با ثابت نگهداشتن هنجار ذهنی و نگرشی، درک فرد از آسانی یا سختی بر نیت او تأثیر میگذارد. وزنهای نسبی این سه عامل در تعیین نیات برای رفتارهای متفاوت و در جمعیتهای گوناگون متغیر است (آیزن۶۶۶:۲۰۰۲، به نقل از احمدی، ۱۳۸۹).
تئوری رفتار برنامهریزی شده و عمل بخردانه یک زنجیرهی علّی را فرض میکند که عقاید رفتاری، عقاید هنجاری، و عقاید کنترلی را به نیات رفتاری و رفتار از طریق نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل ادراک شده مربوط میسازد. روابط علی مفروض در میان مؤلفههای مدل عمل میکنند و مستقلاً به تبیین احتمال انجام رفتار کمکی نمیکنند. در تئوری رفتار برنامهریزی شده، نیات رفتاری توسط بررسیهای دانش، نگرش و رفتار تعیین میشوند.
شکل ۲-۱ تئوری رفتار بخردانه و رفتار برنامهریزی شده
نظریهی رفتار برنامهریزی شده در سال ۱۸۸۵ مطرح و در سال ۱۹۹۱ توسط آیزن و فیشبین توسعه داده شده است، این مدل وقوع یک رفتار ویژه را پیش بینی میکند؛ مشروط بر این که فرد قصد انجام آن را داشته باشد. طبق این مدل، قصد انجام یک رفتار توسط سه عامل شامل نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای ذهنی، و کنترل رفتار درک شده، پیشبینی میشود.
سازههای این نظریه به شرح زیر میباشد:
رفتار: روشی که فرد عمل میکند، سلوک و شیوهی برخورد و واکنش نشان دادن تحت شرایط مختلف.
نیت: تصمیم فرد برای اتخاذ یک رفتار
نگرش نسبت به رفتار: میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت یک رفتار از نظر یک فرد که دو عامل موجب شکلگیری آن میشود. ۱-عقاید رفتاری (اعتقاد فرد در مورد نتیجهی یک رفتار) و ۲- ارزیابی از نتایج رفتار (ارزشی که فرد برای نتیجهی رفتار مورد نظرش قائل میشود).
هنجار ذهنی: اشخاص تحت ثأثیر افراد مختلفی در جامعه قرار میگیرند مانند مادر، پزشک، رهبران دینی که دو عامل موجب شکلگیری آن میشود ۱- عقاید هنجاری (عقیده به اینکه آیا افراد خاص انجام رفتار مورد نظر را تأیید یا رد میکنند) ۲- انگیزه برای همراهی( انگیزهی فرد در پیروی از خواست دیگران و پذیرش انتظار آنها).
کنترل رفتار درک شده: درجهای از احساس فرد در مورد اینکه انجام یا عدم انجام یک رفتار تا چه حد تحت کنترل ارادی وی میباشد که دو عامل ۱-عقیدهی کنترل ۲-قدرت درک شده موجب شکلگیری آن میشود (بشارتی و همکاران،۱۳۸۹).
عوامل کنترل شامل عوامل داخلی و عوامل خارجی است. فاکتورهای داخلی مربوط به شخص بوده و شامل مهارتها، تواناییها، اطلاعات و احساسات میباشد و در بررسی عوامل خارجی عوامل محیطی یا شغلی اشاره شده است (Tavousi & et al., 2009).
۲-۶-۴ نظریهی گذار دوم جمعیتی:
یکی از نظریه ها مطرح شده توسط جمعیت شناسان برای تغییرات رفتارهای باروری و ازدواج در دهه های اخیر ، نظریه گذار دوم جمعیتی است. لستاق و ون دکا (۱۹۸۶) دیدگاه انتقال دوم جمعیتی را بر اساس کاهش باروری به زیر سطح جایگزینی، استفاده از وسایل پیشگیری، به تأخیر انداختن ازدواج و فرزندآوری و نیز رشد همخانگی (همباشی) و فردگرایی مطرح کردهاند. عموماً گذار دوم جمعیتی را نتیجهی تغییرات گسترده در ارزشها و ترکیب آن با نیروهای تاریخی همچون دسترسی رو به رشد به کنترل موالید است و تغییرات جنسیتی در بازار کار که فرصتهای شغلی مردان را عوض کرده و بر فرصتهای اقتصادی زنان افزوده است. استقلال اقتصادی زنان همچنین نشانگر تغییر در ارزشهای مردسالارانهی خانواده است. هر دو گذار در پاسخ به تغییرات اقتصادی و اجتماعی اتفاق افتاده در کشورهای بسیار توسعهیافته و در راستای تغییراتِ صورت گرفته در روابط جنسیتی است.
گذار جمعیتی دوم، تغییرات در روابط جنسی را مدنظر دارد و تحت عنوان تغییرات مهمی که در روابط زناشویی و روابط خانوادگی رخ میدهد، مطرح می شود. در گذار جمعیتی دوم تغییرات قابل ملاحظهای در روابط زندگی بوجود آمده و قدرت چانهزنی دو طرف به صورت مساوی تقسیم شده است، همانگونه که آزاد شدن زنان از قیود نظام پدرسالاری، قدرت تصمیم گیری آنها را در امور مربوط به تشکیل خانواده و ازدواج طی این مرحله افزایش داده است. این روند بهدنبال خود یک رویکرد جدیدی از زندگی را ارائه داد که فارغ از زندگی پدرسالارانه بود. در این زمینه کاهش باروری و تغییرات اشکال خانواده تغییرات جدیدی هستند که توسط نقشهای جدید زنان فهم و ادراک میشود، این نوع تغییرات بر اساس خودمختاری و استقلال زنان و عدم وابستگی آنها به مردان رخ داده است.
گذار جمعیتی دوم با تحولات ساختاری در خانواده که خود متأثر از عوامل متعددی است به وقوع میپیوندد. بنابراین میتوان گذار جمعیتی دوم را تا اندازهای با گذار خانواده که اندیشمندان زیادی به آن پرداختهاند، یکی دانست. تغییرات اساسی در جامعه و مؤلفه های آن (از جمله خانواده) از یک منظر، در پی تحولات اساسی در تکنولوژی حاصل می شود. در چند دهه آخر قرن بیستم، تحولات در تکنولوژی علیالخصوص تکنولوژی ارتباطات الکترونیکی و اطلاعات، چنان دامنهدار و مؤثر بوده است که بعضی از یک انقلاب تکنولوژیکی اساسی و ورود به دوره جدیدی در تاریخ بشریت صحبت می کنند (سرایی، ۱۳۸۵: ۴۲).
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 12:17:00 ق.ظ ]
|