کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



در همین زمان آثار خارجی نیز بتدریج برای کودکان و نوجوانان به فارسی برگردانده شد. گرچه با توجه به احتاج مبرم کودکان و نوجوانان آن دوره ، کار ترجمه ، تحرک لازم را نداشت ولی مترجم هایی چون علینقی وزیری ، روحی ارباب و افسانه آهی ، افسانه های عامیانه ملل و افسانه های اندرسن را به زبان فارسی روز در دسترس کودکان ایرانی گذاشتند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از سال ۱۳۲۰ تحول همه جانبه ای در تاریخ انتشارات ایران پدید آمه. روزنامه ها و مجله های بیشماری با دیدها و طرز فکرهای مختلف در دسترس همگان قرار گرفت. این روزنامه ها و مجله ها اغلب برای کودکان و نوجوانان صفحه های مخصوص داشتند. بعضی از این مجلات به بحث و انتقاد درباره مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان پرداختند. از آن جمله در سالهای ۱۳۳۲ مجله «سپید فردا» نقش مستقیم گفتگو با مربی ایرانی را اعم از معلمان و والدین بر عهده گرفت. در این مجله همراه با مقالات فنی تعلیم و تربیت ، مقالاتی درباره ادبیات کودکان ، داستانها و اشعاری خاص بچه ها ، و هم چنین چاسخ پرسشهای متنوع نوجوانان و جوانان منتشر شد. همین مجله بود که اولین فهرست کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان را در سال ۱۳۳۸ منتشر کرد. در زمینه ترجمه نیز ابتدا باید از فعالیت انتشارات «نور جهان» نام برد که در چهارچوب تبلیغات مذهبی تعدادی کتاب شرح حال و داستان را در اختیار کودکان گذاشت.
در توسعه کار ترجمه بدون شک فعالیت انتشارات فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب را باید به خاطر داشت. اما بنگاه ترجمه و نشر کتاب از آثار نویسندگان فرانسوی و گاه روسی و بندرت از نویسندگان کشورهای دیگر ترجمه می کرد و بنگاه انتشارات فرانکلین نیز سالها فقط به ترجمه از منابع آمریکایی مشغول بود و در نتیجه گرچه بچه ها با کتابهای خوب خارجی آشنا شدند ولی کم کم دیدی یک جانبه نسبت به جهان و مسائل آن پیدا کردند.
ترجمه کتابهای کودکان و نوجوانان بخصوص در زمینه کتابهای غیر داستانی اشکال دیگری نیز داشت و آن این بود که بسیاری از مترجمان گرچه عالم و آشنا به ادبیات فارسی بودند ولی کودک و نوجوان را نمی شناختند و به مهارتهای آنان در زبان آشنا نبودند. این اشتباه در انتخاب مترجم برای کتابهای غیر داستانی کودکان سبب شد که بسیاری از کتابهای ارزنده علمی که به فارسی برگردانده شده بود بدون خواننده بماند. طفلی که موضوع کتاب برایش جالب توجه بود فارسی آن را نمی فهمید و برای نوجوانی که شاید زبان را درک می کرد موضوع ، بچگانه و پیش پا افتاده بود.
ولی به طور کلی آثار ترجمه شده در ادبیات کودکان با همه معایبشان این حسن را داشتند که علاوه بر اینکه مطالب خواندنی در دسترس کودکان و نوجوانان گذاشتند ، مربیان و نویسندگان جوان را نیز بیدار کردند تا به خلق آثار مناسب برای بچه های این سرزمین بپردازند. در آخرین سالهای همین دهه اولین کتابهای تصویری منتشر شد مانند : «کدوی غلغله زن» و «نرگس و عروسک مو طلایی». (حجازی،۱۳۸۴،ص۳۸-۴۰)
۲-۴-۶ ادبیات و نشر کودکان در دهه ۴۰(۱۳۴۰ – ۱۳۵۰ ه.ش)
سال ۱۳۴۰ نقطه عطف دیگری در تاریخ ادبیات کودکان ایران است و در این سال چرخشی بنیانی در کتابهای درسی پدیدار شد. روش تدریس و مطالب کتابهای جدید ، سن مطالعه را تقریباً سه سال پایین آورد و به این ترتیب جمعیت کتابخوان چندین برابر شد. نقد ادبی در زمینه ادبیات کودکان که با مقاله های مجله «سپیده فردا» در چندین سال قبل شروع شده بود، رونق گرفت و مجلاتی چون «سخن ، راهنمای کتاب و بعدها نگین ، فردوسی و تماشا» به درج انتقاداتی در زمینه کتابها و خواندنیهای کودکان پرداختند. رفته رفته کتابهای بچه ها موضوع بررسی و مطالعه دقیق شدند. در سال ۱۳۴۱ «شورای کتاب کودک» کار خود را آغاز کرد ، این شورا که کار اصلی اش بررسی و انتخاب کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان است با تشکیل انواع جلسات بحث،نمایشگاههای کتاب و برگزاری هفته های کتاب کودکان ، انتشار فهرست هایی از کتابهای مناسب برای کودکان و نوجوانان و برگزیدن کتاب های خوب در هر سال شاید برای نخستین بار به صورتی جدی و مداوم به بررسی کیفیت کتابهای کودکان و نوجوانان پرداخت. (حجازی،۱۳۸۴،ص۴۰-۴۵،)
نمی توان از ادبیات کودکان در این سالها سخن گفت و از مجله «پیک» که در سال ۱۳۴۳ منتشر می شد یاد نکرد. در سال ۱۳۴۴، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوجود آمد. کانون در زمینه ای بسیار وسیع به پرورش فکر کودکان پرداخت. گذشته از احداث کتابخانه های عمومی برای کودکان ، با در خدمت گرفتن نیروهای فعال از نویسندگان ، مترجمان جوان و نقاشان و مصوران با استعداد ، کتابهای زیبا به تعداد زیاد در دسترس کودکان گذاشت. هم چنین در زمینه نقد و بررسی کتاب، تهیه نمایشنامه و بوجود آوردن تئاتر و فیلم خاص اطفال اقدامات شایان توجهی کرد. در میان این همه اقدامات آنچه بیش از همه مستقیماً در کتابخوان کردن کودکان ایرانی موثر بوده کتابخانه های عمومی کودکان است که کانون در گوشه و کنار کشور بخصوص در نقاط پرجمعیت و کم بضاعت ایجاد کرده و می کند. وجود این کتابخانه ها کتاب را در دسترس عموم بچه های باسواد گذاشت. در جایی که این کتابخانه ها هستند پول داشتن لازمه کتاب خواندن نیست و بچه ها می توانند به گرانترین کتابها دست یابند. گذشته از این کتابخانه های کانون به صورت باشگاههایی فرهنگی درآمده اند که اطفال طبقات مختلف را پهلوی هم به مطالعه و بحث و تجسس و خلق آثار هنری تشویق می کنند.
این دهه را در تاریخچه ادبیات کودکان ایران می توان دهه هوشیاری و تحرک نامید. ناشر و مترجم و نویسنده و محقق و معلم همه به کار کتابهای بچه ها علاقه نشان می دادند.
توجه به ادبیات کلاسیک و عامیانه و واقع گرایانه چند خصیصه اصلی داستانها در این زمان است. در انتخاب و انطباق از ادبیات کلاسیک فارسی برای کودکان باید از کارهای احسان یارشاطر («داستانهای شاهنامه» و «داستانهای ایران باستان») و مهدی آذریزدی («مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب») و زهرا خانلری («داستانهای دل انگیز ادبیات فارسی» و «افسانه سیمرغ») و مهرداد بهار («جمشیدشاه» و «بستور») نام برد. این نویسندگان در سبک انطباق ادبی کاری کاملاً متفاوت ارائه داده اند. گرایش به ادبیات عامیانه و واقع گرایانه گرچه به جا و خوب شروع شد (صمد بهرنگی) ولی به جایی رسید که به چشم کودکان و نوجوانان عینک خاص روشنفکران ناموفق زده شد.
از دیگر خصوصیات ادبیات کودکان در این دهه رسوخ شعر نوین است در قلمرو کودکان ، شعرایی چون محمود کاشانی ، پروین دولت آبادی ، م.آزاد برای اطفال شعر می گفتند. بعضی از آنها در سبکی سخت پیشرو و بعضی دیگر در قالبی کلاسیک تر مفاهیم جدید را می پروراندند. چنانکه اشاره شد در این دوره نویسندگان و مترجمان و ناشران بسیاری به کار کتابهای کودکان پرداخته اند که بدون شک از میان نویسندگان ، اسمهایی چون صمد بهرنگی ، نادر ابراهیمی و فریده فرجام را کودکان و نوجوانان بسیار خوب می شناختند. معلمان و کتابداران نیز ناشرانی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، امیرکبیر (کتابهای طلایی) ، نیل (دانستنیهای جهان علم) ، پدیده ، ابن سینا و … را می شناختند ، گرچه از لحاظ کیفی آنها را با هم مقایسه نمی کردند ولی به عنوان ناشرانی که بیش از دیگران به کار کودکان می پردازند قبولشان داشتند. (ایمن(آهی)،۱۳۵۷، ص۲۴-۳۰ )
۲-۴-۷ ادبیات و نشر کودکان در دو دهه۵۰و۶۰(۱۳۵۰-۱۳۶۹ ه.ش)
در این سالها فعالیت ها سرعت چشمگیری یافتند. رشد روزافزون جمعیت و جوان شدن آن و بالا رفتن درصد دانش آموزان و بهبود نسبی اوضاع اقتصادی ، توجه به کودکان و نوجوانان را افزایش داد. علاوه بر اهداء جوایز و پلاک های یادبود و انتشار تقویم و سایر فعالیت های این دوره ، درس ادبیات کودکان در دوره لیسانس ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با مدرسی عباس یمینی شریف آغاز شد. سپس در سال ۱۳۵۶ سایر دانشگاهها نیز اقدام به برگزار نمودن جلسات این درس کردند. انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ هوشیاری و رشد ذهنی – اجتماعی کودکان ایران را بالاتر برد و بر وسعت تجربه های آنان افزود و زمینه های دیگری را برای کار نویسندگان و شاعران فراهم نمود. در این دو دهه و به خصوص پس از انقلاب ، صحبت از یک شاعر و یک نویسنده و یک تصویرگر نیست.
در همه زمینه ها گسترش و رشد مشاهده می شد و خواه ناخواه درصد کارهای نامناسب و مبتذل نیز فزونی گرفت و همزمان با آن سخت گیری و جدیت بیشتری در زمینه نقد کتب کودکان پیش آمد. کتابهایی که زمانی جزو فهرست کتب مناسب کودکان و نوجوانان بودند از این فهرست ها کنار گذاشته شدند. اگرچه از اولین سالهای دهه چهل ارتباط مستقیم و سازنده با کودک مورد توجه قرار گرفت ولی همچنان تأکید بر تحقیق جدی در این زمینه ادامه یافت. مسئله نقاشی کودکان و تشکیل نمایشگاه هایی از نقاشی های آنان یکی از کوششها در جهت دستیابی به ذهنیت کودکان است.
در زمینه کتب مربوط به دانش اجتماعی ، علوم ، هنر و سرگرمی ، ترجمه های خوب بیشتری نسبت به دهه قبل به فهرست کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان راه یافتند.
کتب قصه و داستان از نویسندگان ایرانی به خصوص داستان واقعی برای نوجوانان ، انتشار چشمگیری داشتند و تعداد زیادی از آنان نیز جوایزی را به خود اختصاص دادند.
در این ایام به اسامی علی اشرف درویشیان ، فریدون دوستدار ، قاضی ربیحاوی ، رضا رهگذر ، قدسی قاضی نور ، منوچهر کریم زاده ، مهدخت کشکولی ، منصور یاقوتی و به خصوص هوشنگ مرادی کرمانی (که داستانهای مجید و بچه های قالیبافخانه او مشهور است) برمی خوریم.
بازار ترجمه نیز در این دو دهه داغ تر شد و اسامی مترجم هایی که حاصل تلاش آنان به فهرست ها راه یافته اند زیاد است ولی نام اردشیر نیکپور ، غلامرضا امامی ، پوران صلح کل ، محمد قاضی ، پرویز داریوش ، گلی امامی ، ایرج جهانشاهی و … بیشتر از همه به چشم می خورد.
به ناشران قدیمی که تا این زمان با سابقه کار بیشتر و اطلاعات فنی تر همچنان به کار خود ادامه می دادند ، سازمان همگام با کودکان و نوجوانان و سروش … را نیز می توان افزود.
آمار فعالیتها و گستردگی زمینه های متفاوت در ارتباط با ادبیات کودکان در این سالها به قدری وسیع است که نیازمند تقسیم بندی زمانی کوتاه تری است تا تمام کارهای انجام شده مد نظر قرارگیرند. (حجازی ،۱۳۸۴،ص ۴۲-۴۵)
۲-۴-۸ ادبیات و نشر کودکان در دهه ۷۰(۱۳۷۰ – ۱۳۷۹ ه.ش)
این دهه همراه با تعمیق برنامه های دهه های گذشته و ورزیدگی در اجرای فعالیتها. تهسیل ارتباطات بین المللی علاوه بر دستیابی به اطلاعات ، حضور ادبیات کودکان و نوجوانان ایرانی و فعالان این زمینه را در عرصه جهانی پررنگتر نمود.
در این دهه ، فعالیت شامل حال همه کودکان و نوجوانان شد از کودکان معلول –که آغاز فعالیت برای آنان در دهه قبل است- تا کودکان پناهندگان به ایران یا کودکان اصلاح و تربیت.
یکی از اقدامات اساسی و اصولی این دهه تهیه و تدوین «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» توسط شورای کتاب کودک است که در تابستان سال ۱۳۷۹ جلد ششم ۀن نیز منتشر گردید. آغاز تهیه «تاریخ ادبیات کودکان ایران» نیز در این دوره است. ( همان ، ص۴۶)
۲-۵ معیارهای ارزیابی و سنجش کتاب برای کودکان
کودکان چه چیزهایی را باید بخوانند؟ آیا آنها باید مطابق میل بزرگسالان آثاری را بخوانند که ذهن آنان را فعال کند ، تخیل آنها را برانگیزد ، در آنها حس طنز را به وجود آورد ، پایه های اخلاق آنها را تقویت کند و فراتر از آن ، با آن خود و دیگران را بشناساند یا خیلی ساده فقط از آن لذت ببرند؟ ( هاویلند ، ۱۹۷۳ ، ص ۹۸ )
شکاف بین نظر بزرگسالان و کودکان درباره ارزشهای کتاب سبب برانگیختن بحث های زیادی شده است. گرچه پسندیده ترین راه آن است که کودکان خود آنچه را دوست دارند بخوانند و برگزینند ، ولی حق انتخاب آنها معمولاً دو مرحله ای است ، زیرا به گفته هاک[۱۰] :«متاسفانه کودکان با ذائقه خوب ادبی به دنیا نمی آیند»( هاک ۱۹۹۷، ص ۳۸) و این مقوله کاملاً اکتسابی است و به گذر زمان و تجربه نیاز دارد؛ لذا ابتدا بزرگسالان در مقام کتابدار ، معلم ، پدر و مادر کتابها را با توجه به معیارهای کلی برمی گزینند و سپس کودکان با معیارهای شخصی خود که تا حدود زیادی متکی بر علایق آنهاست کتابهای مورد نظر خود را انتخاب می کنند. برخلاف گذشته ، امروزه در این گزینش نخستین تلاش می شود میزان دخالت بزرگسالان به حداقل برسد.
ضمناً نباید از نظر دور داشت که آثار مخصوص کودکان و تا حدودی نوجوانان ، هم از نظر جنبه های محتوایی و هم ساختاری باید مورد توجه کودکان و نوجوانان نیز توجه خاص مبذول شود تا کتابها ، نخوانده باقی نماند. پل هازار نویسنده و فیلسوف فرانسوی در کتاب ، کودکان و انسان به بهترین شکل این مسأله را مطرح می کند: « کودکان از خود دفاع می کنند. این را بگویم … آنها به تمام و کمال قادرند آنچه آنها را ناخرسند می کند تبیین کنند. هیچ کس نمی تواند آنها را مجبور کند که از کتابی که لذت نمی برند لذت ببرند … » ( آربوث نات، ۱۹۶۴، ص ۱۶ )
ورود به عرصه ارزیابی کتاب برای کودکان دو پیش نیاز دارد: یکی شناخت کامل مخاطب و یکی شناخت آنچه تحت نام «ادبیات کودکان» خوانده می شود . در واقع « شناخت کودکان و کتابهای آنها دو روی سکه هر انتخاب کتلب است » ( هاک ، ۱۹۹۷ ، ص ۳۸ ). بر اساس آنچه ذکر شد کودکان نیز کم و بیش با همان انگیزه هایی می خوانند که بزرگسالان به خواندن روی می آورند که در سرلوحه آن لذت بردن و فهمیدن قرار دارد؛ اما آنجا که خط لذت بردن و فهمیدن کودکان از بزرگسالان جدا می شود دنیای تجربی آنهاست که لذت بردن و فهمیدن را بر بستر خود شکل می دهد و سرلوحه کارشان این شعار است «این را بخوان برایت خوب است».
قبل از ورود به بررسی معیارهای کلی اشاره به یک نکته ضروری به نظر می رسد و آن برداشت انتخاب کنندگان از نقشی است که دارند. آنهایی که خود را قیم کودکان می شناسند تنها آنچه را برای آنها مفید می دانند برمی گزینند و جایی برای چون و چرای آنها باقی نمی گزارند و اصولاً آنها را مجاز به دخالت در این مباحث نمی شناسند. این گروه با تکیه بر تخصص و شناخت خود دست به انتخاب می زنند و از انتخابهای خود راضی هستند و هرگاه انتخابهایشان مورد پذیرش کودکان قرار نگیرد آنها را متهم می کنند که ذائقه آنان تربیت نشده و قدر این آثار را نمی شناسند ، اما گروهی که در امر انتخاب خود را نماینده کودکان تلقی می کنند معمولاً به گونه ای دست به انتخاب آثار می زنند که در برابر استفاده کنندگان پاسخگو باشند و برای پاسخگو بودن باید به طور مرتب به رایزنی با کودکان بپردازند و دائماً بر روی علایق سیال آنها کار کنند تا وقتی اثری را توصیه می کنند توسط آنها خوانده شود. در این بخش زمینه های ارزیابی آثار کودکان به این ترتیب خوانده شده است. (قزل ایاغ،۱۳۸۴،ص ۶۰)
۲-۵-۱ کیفیت و محتوا
یکی از زمینه های ارزیابی آثار ، کیفیت محتوای آنهاست که طبعاً بسیار متنوع است. سنجش کیفیت محتوایی شعر ، داستان و غیرداستان ، طبعاً نمی تواند با معیارهای یکسانی صورت بگیرد. « اگر کسی هرگز کتابهای ادبی کودکان را توسط مولفان کشورهای مختلف نوشته شده است نخوانده و از آنها لذت نبرده باشد ، چگونه می تواند کودکان را در جذب جوهر آموزشی اثر یاری دهد». (بوچونی، ۱۳۷۲،ص ۵۶)
آنچه در آثار مختلف مورد تاکید قرار گرفته ارزشمندی درونمایه آثار است و انطباق آن با ویژگیهای کودکان که هر دو امری کاملاً نسبی است. ارزشمن بودن یا نبودن محتوای یک اثر به پایگاه خواننده آن بستگی دارد . درونمایه ای که گروهی آن را ارزشمند تلقی می کنند ممکن است از دید کودکان ارزش به حساب نیاید؛ برای مثال بزرگسالان در گزینش آثار به مفید بودن و اخلاقی بودن درونمایه و پیام آثار توجه زیادی دارند و آن را ارزش تلقی می کنند حال آنکه بنابر تجربه کودکان از هر آنچه بوی نصیحت و هدایت مستقیم بدهد می گریزند و همان گونه است مسأله انطباق درونمایه با نیازها و علایق کودکان. (همان،ص ۶۲)
انتخاب کنندگان کتاب نیز مانند نویسندگان و هنرمندانی که برای کودکان می نویسند باید محدوده شکن باشند و سعی کنند خود را به « وجود واقعی و شرطی نشده کودکان نزدیکتر … و از طریق مراجعه به ضمیر ناخودآگاه قلب خود و زنده کردن خاطرات و احساسات درونی، رویاها و آرزوهای خود سعی کنند تصورات خود را آزاد کنند و با چشم کودکی خویش کودکان را کشف نمایند.» (هافمن،۱۳۷۲، ص۷۳)
تنها در این حالت است که آنچه انتخاب می کنند از نظر درونمایه و محتوا با رویاها ، دلمشغولیها و علایق کودکان همخوانی می یابد و موجب جلب اعتماد آنان به کتابها و انتخاب کنندگان آنها می شود. بدون هیچ گونه تردیدی ارزشمندی محتوای آثار خاص کودکان به میزان ارتباطهای این محتوا با زندگی آنها بستگی دارد.
یکی دیگر از معیارهای کلی انتخاب کتاب تعمیم پذیری محتوا و دور بودن آن از عرصه های پیش داوری و القاست. اگر کتابها را وسیله ای برای تحت انقیاد در آوردن کودکان و القای افکار و اندیشه های خود به آنها بدانیم نقض غرض آشکاری کرده ایم. محتوا تا حد امکان باید به دور از چنین سوءاستفاده هایی باشد ، زیرا به کلام محمود کیانوش «کودک آن نیست که هست . آن است که خواهد شد و تو شعری {یا هر اثری} که به او بدهی در آن خود را می سازد.» (کیانوش،۱۳۵۲،ص ۲۶)
معیار دیگری که می تواند درونمایه و محتوای آثار را ماندگاری بخشد میزان دامن زدن به حس کنجکاویهای کودکان است. آثاری که پس از خوانده شدن ذهن کودک را فعال کند و خلاقیت او را دامن بزند تا خط پنهان آن را در کتابها و آثار دیگر دنبال کند. (محمدی،قائینی،۱۳۸۴،ص ۶۳)
۲-۵-۲ کیفیت ساخت و پرداخت
ساخت و پرداخت آثار گوناگون ناظر بر ضوابطی است که خاص آن آثار است. ادبیات داستانی و شعر و همچنین حوزه آثار مستند هر یک ضوابط خاص خود را دارند ، ولی آنچه در مورد کل آثار قابل تعمیم است توانایی و خلاقیت نویسنده و هنرمند است در بسط دادن درونمایه به گونه ای که خواننده با آن ارتباط برقرار کند. اثری از نظر ساخت و پرداخت قابل قبول است که نویسنده با استعانت از راه های غیر مستقیم در انتقال مفاهیم و احساسها به خواننده موفق شود و گرنه استفاده از شیوه های مستقیم ، نشان از ضعف ساختاری آثار دارد. یکی دیگر از نکته های دیگر ساختاری ، پرهیز از کلیشه هاست. گرچه بازتاب کلیشه ها در آثار ادبی داستانی و شعر با حوزه آثار مستند متفاوت است ، ولی روی آوردن به کلیشه سبب نوعی آسان پسندی می شود . ضد خلاقیت است. حال آنکه ساخت و پرداخت بکر و نو می تواند به عنوان عاملی مهم در «آشنازدایی» تلقی شود؛ برای مثال در یک اثر ادبی داستانی ضرورتی ندارد روباهها همیشه بدجنس باشند ، خرگوشها زرنگ ، کلاغها خبرچین ، دخترها ترسو و پسرها شجاع. کلیشه ها همیشه در ادبیات داستانی نیست که به خدمت گرفته می شوند بلکه در سایر پهنه های علوم و معرف بشری هم می توان اسیر کلیشه بود؛ برای مثال با مشاهده کتابهای علوم احساس می شود که دختران وزنان غیبت کامل دارند ، گویی این پهنه به آنان مربوط نمی شود و این در حالی است که در آزمایشگاهها ، بیمارستانها ، مؤسسات تحقیقات علمی دختران و زنان نیز حضور دارند و میلیونها دانشجوی دختر در پهنه گیتی در رشته های علمی درس می خوانند. در کتابهای علوم اجتماعی هم می توان پیش داوریهای قومی و نژادی و جنسی و مذهبی را به صورت کلیشه ای مطرح کرد.
۲-۵-۳ کیفیت نگارش
یکی از محدودیتهای غیر قابل انکار کودکان در توانایی خواندن آنهاست. همواره تا پایان دبستان بین قدرت درک و خواندن آنها فاصله وجود دارد ، به همین دلیل است که در این سنین با هم خواندن توصیه می شود ، ولی همیشه کودکان نباید با اتکا به دیگران فضای خالی بین قدرت درک و خوتندن را پر کنند. به کمک همین آثار است که توانایی خواند آنها رشد می کند و روز به روز این فاصله کاهش می یابد.
آنچه در ارزیابی آثار می تواند مورد نظر قرار بگیرد انطباق سطح خوانایی اثر با توانایی خواننده است ؛ به عبارت دیگر متن نباید آنچنان ساده باشد که خواننده بی نیاز از تلاش باشد و نه آنچنان پیچیده که خواننده را از ادامه خواندن باز دارد و نسبت به توانایی های خود ناامید کند.
زبان وسیله انتقال حالات ، عواطف و احساسات ، تخیلات ، مفاهیم و اندیشه هاست. پس تردیدی نیست که خواننده باید پیامهای ارسال شده را دریافت دارد. «سطح خوانایی هر کتاب برای گروه سنی وقتی حاصل است که کودک بتواند دست کم ۹۸ تا ۱۰۰ درصد واژ ه های به کار رفته در کتاب را بخواند و به ۹۰ تا ۱۰۰ درصد پرسشهای مربوط به درون کتاب پاسخ گوید» (نورتون ، ۱۹۹۹ ، ص ۱۳۴).
با توجه به آنچه ذکر شد ، گروهی بر این اعتقادند که تنها راه حل ، روی آوردن به ساده نویسی است. در این حالت واژگان پایه و دانش پایه خود خواننده عامل تعیین کننده است و مهمترین دغدغه این است که خواننده کلیت پیام را که محدودیت دارد دریافت کند. گروهی دیگر بر این عقیده هستند که همین قدر که زبان سلیس و روان ، گیرا ، زیبا و بی پیرایه باشد و سبک نگارش نویسنده با موضوع نوشته همخوانی داشته باشد کافی است و نباید توانایی های خواننده را دست کم گرفت؛ زیرا عرصه ادبیات عرصه تلاش است ، هم برای گشودن رازهای نهفته در درونمایه و هم پیچیدگیهای زبان. اینکه ما تلاش کنیم با واژه شماری و تأکید بر واژگان پایه گروه های سنی بنوییم یا آثار را با این شیوه ویرایش کنیم ، روندی تصنعی است. حال آنکه اگر بپذیریم که نویسنده ای با راهنمایی کودک درون خود بنویسد ، خواه ناخواه زبان نیز از اندیشه او پیروی می کند و در حیطه توانایی های کودکان قرار می گیرد. قدر مسلم خواننده کودک می خواند که بفهمد و لذت ببرد ، لذا در هنگام ارزیابی کتاب و انتخاب آن برای گروه سنی می توان سطح خوانای اثر را با توجه به عوامل ذکر شده در ساده نویسی مورد سنجش قرار داد ، ولی نمی توان نویسنده را ملزم کرد که افکار و اندیشه ها و احساسات و عواطف و تخیلات خود را فقط در کالبدهای خاصی عرضه نماید.
۲-۵-۴ کیفیت تصویر
کودکان خواندن را با خواندن تصویر آغاز می کنند و با کسب گسترش مهارت خواندن کم کم به متن نیز روی می آورند ، لذا آثار کودکان را بدون تصویر نمی توان تصور کرد. تصویر جزء جدایی ناپذیر کتابهای کودکان است.تصویر در کتابهای کودکان در بسیاری موارد همچون متن و در مواردی خاص حتی بیش از متن در انتقال مفاهیم و اندیشه ها ، حالتها ، احساسات و تخیلات به خواننده نقش دارد. خواه کتاب داستانی باشد یا شعر و غیر داستان ، تعلق آن به دنیای کودکان ضرورت استفاده از تصویر را به عنوان عامل مهم انتقال و ارتباط اجتناب ناپذیر می کند.
تصویر در کتاب کودک با متن رابطه غیر قابل انکاری دارد و نقش آن به گونه ای است که هر آنچه را متن به دلیل محدودیت به بیان آن قادر نیست به تصویر می کشد. در هم آمیختگی دو عنصر متن و تصویر به گونه ای است «متن فقط اسکلت داستان را بیان می کند و تصویر است که باید کاری فراتر انجام دهد و داستان را بیان کند» (هاویلند ، ۱۹۷۳ ، ص ۱۷۰).
تصویر کتاب کودک باید مقید به متن باشد البته نه دنباله روی آن. نکته دیگر اینکه خواننده را در درک بهتر متن کمک می کند ، پس سبک مورد استفاده باید با توانایی های درک کودک متناسب باشد. همانگونه که استدلال شد که سطح خوانایی نوشته باید منطبق با توانایی های خواندن کودک باشد در مورد تصویر هم سطح خوانایی تصویر باید با سواد بصری خواننده هماهنگی داشته باشد.
نکته دیگر آن است که تصویرها باید از چنان قدرت و خلاقیتی برخوردار باشد که منظر دید کودک را فراتر از آنچه متن به روی او گشوده بگشاید ، در واقع «تصویرها باید گسترش دهنده و شفاف کننده متن باشد» (آربوث نات ، ۱۹۶۴ ، ص ۵۲) و تخیل او را فعال کند.
نکته دیگر تناسب سبک هنرمند است با موضوع و محتوای کتاب. یک افسانه شگفت انگیز یا یک داستان واقعی یا یک شعر و کتابی در حوزه ادبیات مستند تفاوتهای ماهوی دارد که طبعاً در تصاویر آنها نیز منعکس می شود.
نکته دیگر لذت بخشی تصاویر است. همان گونه که ما انتظار داریم خواندن متن به کودک لذت تجربه آثار ادبی را بدهد از تصویر نیز انتظار داریم کودک را در لذتهای بصری ای که مایه های هنری دارد و در عین حال دائقه هنری او را پرورش می دهد سهیم کند.
«ما کتابهای کودکان را با تصاویر همراه می کنیم با این فرض که زبان تصویر نسبت به زبان متن طبیعی تر است و ایجاد ارتباط توسط آن مستقیم تر و به کودک کمک می کند تا از متن همراه تصویر برداشت درست تری داشته باشد» (هانت ، ۱۹۹۹ ، ص ۷۰) اما هرگاه تصاویر نتوانند چنین اهدافی را برآورده سازند تنها جنبه تزئیینی پیدا می کنند و باری سنگین خواهند بود بر هزینه های چاپ کتاب. پس تصاویر کتاب کودک برای آنکه بتوانند جایگاه واقعی خود را کسب کنند باید در درجه اول مخاطب و محدودیتها و ضعفها و قوتهای او را بشناسند و در درجه بعد با ویژگیهای اثر و ضرورتهایی که از این ویژگیها برمیخیزد آشنایی داشته باشند و توان و استعداد هنری خود را برای ایجاد ارتباط معقول بین مخاطب و اثر بکار گیرند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 11:33:00 ب.ظ ]




در قرآن، همچنین شخصیت بهنجار و نابهنجار و نیز عوامل سازنده بهنجارى و نابهنجارى شخصیت توصیف شده است.
براى درک دقیق و درست شخصیت انسان، لازم است عوامل مختلف مشخص کننده شخصیت به دقت مورد مطالعه قرار گیرد. روان شناسان معاصر به هنگام تحقیق پیرامون عوامل شخصیت ساز، معمولا عوامل بیولوژیک، اجتماعى و فرهنگى را مورد بررسى قرار مى‏دهند و در بررسى عوامل بیولوژیک، به مسأله تأثیر وراثت و ساختمان بدنى و ماهیت ساختارى سیستم مغز و اعصاب و دستگاه غددى اهمیت مى‏دهند. و در تحقیق پیرامون تأثیر عوامل اجتماعى بر روى شخصیت به مطالعه مهارت هاى دوره کودکى به ویژه در خانواده و روش رفتار والدین و نیز تأثیر فرهنگ هاى جنبى و طبقات مختلف مردم و مؤسسات گوناگون اجتماعى و گروه هاى رفیق و دوست بر شخصیت فرد، مى‏پردازند. بنابراین، عوامل مشخص کننده شخصیت را مى‏توان به دو گروه اصلى تقسیم کرد: عوامل وراثتى یعنى عواملى که از ساختمان طبیعى خود فرد منبعث مى‏شود و عواملى محیطى، یعنى عواملى که از محیط اجتماعى- فرهنگى خارج از وجود انسان، نشأت مى‏گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روان شناسان هنگام بحث درباره خصوصیات شخصیت منبعث از طبیعت ساختمان خود فرد، تنها به مطالعه عوامل جسمى- بیولوژیک توجه مى‏کنند و جنبه روانى انسان را به فراموشى مى‏سپارند و از آن غافل مى‏مانند، البته عذر روان‏شناسانى که در پژوهش هاى خود، از روش تجربى پیروى مى‏کنند و متعرض جنبه معنوى انسان نمى‏شوند تا اندازه‏اى پذیرفته است، زیرا نمى‏دانند چگونه از راه پژوهش علمى به روان انسان دست یابند، اما ناتوانى آنان در رسیدن به جنبه معنوى انسان از طریق کاوش علمى نباید باعث شود که به هنگام کوشش براى درک‏ شخصیت و علل رفتار او اعم از بهنجار و نابهنجار، از این جنبه معنوى به طور کامل غفلت ورزند. همین غفلت روان شناسان از جنبه روحى در بررسى شخصیت انسان، به وضوح منجر به قصور درک آنها از انسان و کوتاهى در کوشش براى شناخت خصوصیات شخصیت بهنجار و نابهنجار و عدم دستیابى به روش ایده‏آل در روان درمانى اضطراب هاى شخصیت، شده است. اریک فروم، روانکاو معروف، قصور و عجز روان‏شناسى جدید را در خصوص شناخت صحیح انسان که ناشى از عدم توجه به بررسى جنبه روانى انسان است، مشاهده کرده است. او چنین مى‏گوید: «… سنّتى که روان‏شناسى را علم بررسى روح انسان، آن هم با توجه به فضایل و خوشبختى او، مى‏شمرده اکنون کاملا کنار گذاشته شده است و روان‏شناسى آکادمیک به تقلید از علوم تجربى و روش هاى آزمایشگاهى در ارائه آمار و ارقام، اینک مبدل به علمى شده است که درباره همه چیز، بجز روان انسان بحث مى‏کند و مى‏کوشد جنبه‏هایى از انسان را که امکان آزمایش آن در آزمایشگاه وجود دارد، بشناسد و مى‏پندارد که احساس و معیارهاى ارزش و شناخت خیر و شر، صرفا تصوراتى متافیزیک هستند و ربطى به مسائل روان‏شناسى ندارند. به این ترتیب علم روان‏شناسى به موضوع اصلى خود یعنى روح انسان نیازمند شد، حال آن که پیشتر، به بررسى مکانیسم ها و واکنش سازی ها و غرایز مى‏پرداخت و از مطالعه پدیده‏هاى انسانى که او را از موجودات دیگر کاملا متمایز مى‏سازد، مانند محبّت، عقل، احساس و ارزشها، غافل بود».
بدون شناخت ماهیّت و حقیقت عوامل تعیین کننده شخصیت، اعم از عوامل مادى و معنوى، درک روشن و کامل شخصیت انسان، امکان پذیر نیست.[۳]
۱-۲-۲ تعریف تفسیر در لغت و اصطلاح علوم قرآنی:
« تفسیر» از ریشه «فسر» گرفته شده و فسر به معناى جدا کردن، بیان، توضیح دادن و کشف و آشکار ساختن امر پنهان یا معناى معقول آمده است. برخى، واژه «تفسیر» را مرادف «فسر» و برخى مبالغه آن دانسته‏اند، ولى اکثر قریب به اتفاق لغت‏شناسان، تفسیر را به کشف و شرح معانى الفاظ و عبارات اختصاص داده ‏اند. مى‏توان گفت با توجه به این نکته که تفسیر مصدر باب تفعیل است، مفهوم مبالغه نیز در آن نهفته و معناى آن، به خوبى آشکار نمودن معانى الفاظ و حقایق پنهان است.[۴]
برخی بر آنند که واژه «فسر» در اشتقاق کبیر، مقلوب « سفر » است.[۵]
در کتب تفسیر و علوم قرآن، براى واژه تفسیر دو دسته معناى اصطلاحى ذکر شده است؛ برخى تفسیر را به عنوان یک علم “منظومه معرفتى” تعریف کرده‏اند و برخى آن را به عنوان یک تلاش فکرى مورد توجه قرار داده ‏اند. آنچه در این کتاب مدنظر است، تفسیر به عنوان یک “تلاش فکرى” است. از میان تعریفهاى فراوانى که درباره تفسیر،به عنوان یک تلاش فکرى، ارائه شده، به بررسى دو تعریف ارائه شده از سوى راغب اصفهانى و علامه طباطبایى که کامل‏تر از تعریف‌هاى دیگر است، مى‏پردازیم.
راغب اصفهانى : تفسیر در عرف دانشمندان، کشف معانى قرآن و بیان مراد آن است، خواه به جهت مشکل بودن لفظ باشد و خواه به جهتى دیگر، و خواه بر حسب معناى ظاهر باشد و خواه غیر آن. بهترین توجیه و تفسیر این تعریف، آن است که مقصود از «کشف معانى»، مفاد استعمالى الفاظ قرآن و مقصود از«بیان مراد»، تعیین مراد جدى خداوند از عبارتهاى قرآن باشد و عبارت «خواه به جهت مشکل بودن لفظ باشد و خواه به جهتى دیگر» قید «کشف معانى»، و مقصود آن است که روشن نبودن معانى و مفاد استعمالى، گاه به علت مشکل بودن لفظ و گاهى به علل دیگر است. عبارت «خواه بر حسب معناى ظاهر باشد و خواه غیر آن» ناظر به «بیان مراد» است. بدین معنا که کشف مراد جدى خداوند، خواه طبق معناى ظاهر باشد یا برخلاف معناى ظاهر، در قلمرو تفسیر قرار داد.[۶]
۱-۲-۳: ضرورت و اهمیّت تفسیر:
قرآن، شگفت‏ترین کتاب و بزرگ‏ترین معجزه تاریخ است که از آغاز جهان هستى تا کنون بى‏نظیر مانده و خواهد ماند. ضرورت تفسیر و فهم قرآن، به ضرورت شناخت آن‏که سرچشمه هدایت، دانش‏ها و شفاى دل‏ها است، بازمى‏گردد. قرآن به عنوان کتاب هدایت شایسته تأمّل، آگاهى و جست‏وجو است تا از رهنمودهایش استفاده کنیم.
این کتاب آسمانى، داراى معانى کنایى، استعارات و اشارات فراوانى است که وصول به آنها نیازمند تدبّر و تفکّر در آنها است. در اهمیت اندیشیدن و تدبّر در قرآن، خداوند متعال مى‏فرماید: کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ قرآن کتابى است مبارک که آن را برتو فرستادیم، تا در آیات آن اندیشه کنند و خردمندان از آن پند گیرند.
ضرورت تفسیر قرآن را مى‏توان در چند امر دانست:
الف) قرآن دربردارنده حقایقى بزرگ از عالم غیب براى عالم محسوس و ماده است که رسیدن به آنها نیازمند تفسیر و تبیین است، لذا خداوند به پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و سلّم خود دستور داد تا به شرح و تبیین آنها بپردازد: وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ؛ ما قرآن را برتو نازل کردیم، تا آن‏چه به سوى مردم نازل شده است، براى آنها روشن سازى[۷]. عمیق بودن معانى قرآن اقتضا دارد که پیامبر و معصومان به تفسیر آنها بپردازند. حضرت على علیه السّلام مى‏فرماید: انّ القرآن ظاهره أنیق و باطنه عمیق لا تفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه؛ ظاهر قرآن زیبا، باطن آن ژرف و ناپیدا، عجایب آن سپرى نگردد و غرایب آن به پایان نمى‏رسد. ازاین جهت، قرآن مؤلفه‏اى است از عالم غیب با معانى بلند و الفاظ کوتاه و گنجینه علم الهى که فهم آن براى همگان، به‏ویژه مسلمانان ضرورى است. ب) قرآن کتابى است که به‏تدریج و در سالیان دراز نازل شد. درهر مورد، به تناسب نزول آن، نکاتى بیان شده که با در کنارهم قرار گرفتن همه آنها از نظر موضوع و هدف، پرده از معانى نهایى آن برداشته و درک و عمل به آن روشن خواهد شد.
ج) قرآن کتابى است که به اقتضاى ساختار خود، به ایجاز و اشاره، در بیان احکام عبادى و عملى، عقاید و تاریخ، مطالبش را به‏گونه‏اى موجز بیان داشته و تفسیر و تبیین آنها را برعهده پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و اله و سلّم گذارده است، ازاین‏رو، ذکر خصوصیات و توضیحات هرآیه، اعم از عبادى و غیر آن، از اساسى‏ترین وظایف پیامبر علیه السّلام و ائمه معصومان علیهم السّلام شمرده شده است و سپس عالمان اسلام با کمک از رهنمودهاى معصومان، ضرورت این کار را بدیهى دانسته و بر فراهم کردن زمینه‏هاى آن، تأکید فراوان داشته‏اند.
از این‏رو، ابن عباس مى‏گوید: آن‏که قرآن را بخواند، ولى تفسیر آن را نیکو نمى‏داند، همچون بادیه‏نشینى است که شعر را به سرعت مى‏خواند. جمعى از علما نیز علم تفسیر را از واجبات کفایى دانسته و آن را اشرف علوم به‏شمار آورده‏اند، زیرا موضوع تفسیر، بیان کلام خدا و هدف آن، رسیدن به کمال نهایى و حقیقت سعادت است.[۸]
۱-۲-۴ : تعریف روش ها و گرایش های تفسیری در لغت و اصطلاح علوم قرآنی:
مقصود از « روش » استفاده از ابزار یا منبع خاص، در تفسیر قرآن است که معانی و مقصود آیه را روشن روشن ساخته و نتایج مشخّصی را به دست دهد . به عبارت دیگر: چگونگی کشف واستخراج معانی و مقاصد آیات قرآن را « روش تفسیر قرآن » گویند. [۹]
مقصود از روش تفسیرى، مستند و یا مستنداتى است که مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن از آنها بهره گرفته‏اند که از آن مى‏توان به «منهج تفسیرى» نیز تعبیر کرد. آن مستند یا نقل است یا عقل. به تفسیرهایى که با استناد نقل به فهم و درک معانى آیات پرداخته مى‏شود، «تفسیر به مأثور» گویند و روش تفسیرى آنها را «تفسیر اثرى» نامند که خود داراى اقسامى است و بدان‏ها اشاره خواهد شد. اما تفسیرهایى که با استناد عقل و مدرکات حوزه اندیشه و تدبّر، فراهم آمده‏اند، «تفسیرهاى اجتهادى» گویند و روش تفسیرى آنها را «تفسیر عقلى» نامند که آنها نیز داراى اقسامى هستند.[۱۰]
مقصود ازروش تفسیر کامل قرآن، روشی است که در آن از همه ی روش های صحیح تفسیرکه عبارتند از: ۱- روش تفسیر قرآن به قرآن؛
۲- روش تفسیر روایی ( تفسیر بر اساس سنت ) ؛
۳- روش تفسیر علمی ( تفسیر با استخدام علوم تجربی درفهم قرآن ) ؛
۴- روش تفسیر اشاری ( عرفانی ، صوفی ، باطنی ، رمزی ، شهودی ) ؛
۵- روش تفسیر عقلی و اجتهادی . در جای مناسب استفاده می شود تا مقصود آیات به طورهمه جانبه دریافت و بیان می شود.[۱۱]
گرایش: در اینجا مقصود از «گرایش»، تأثیر باورهاى مذهبى، کلامى، جهت‏گیرى‏هاى عصرى و سبک‏هاى پردازش و در تفسیر قرآن است که بر اساس عقاید، نیازها و ذوق و سلیقه و تخصّص علمى مفسّر شکل مى‏گیرد.
اساسى‏ترین تفاوت‏هاى گرایش‏ها و روش‏هاى تفسیرى چنین است:
۱- مبحث روش‏ها بر اساس چگونگى روش کشف معنا و مقصود آیه استوار است.
۲- مبحث روش‏ها بر اساس منبع و ابزار تفسیرى (همچون کاربرد عقل و روایات) شکل مى‏گیرد.
۳- در مبحث «گرایش» ها بیشتر شخص مفسّر مطرح است؛ یعنى باورها و سلیقه‏ها وجهت‏گیرى‏هاى شخص مفسّر است که به تفسیر جهت مى‏دهد و متنى متناسب با آنها پدید مى‏آید.
۴- در مبحث «گرایش»، متن تفسیر مطرح است که با چه اسلوبى نگارش یافته و بیشترچه مطالب کلامى، ادبى یا … در آن راه یافته است.
تذکر: در مورد روش‏ها و گرایش‏هاى تفسیر قرآن، تعبیرهاى متعددى همچون: مناهج، مذاهب،مکاتب، اتجاهات، الوان، سبک، اسلوب و … به کار مى‏رود.[۱۲]
۱-۲-۵: ضرورت و اهمیّت پزوهش از روش ها و گرایش های تفسیری در تفسیر أحسن الحدیث:
ما بر اساس باور و حدس خویش مبنی بر اینکه مفسّر أحسن الحدیث، به طرز عالمانه از اقسام روش های تفسیری قرآن به قرآن، قرآن با روایت، روش تفسیر عقلی واجتهادی، روش تفسیر علمی، روش تفسیر اشاری وگرایش های تفسیری، در اثر تفسیری خودش، بهره جسته است؛ لذا بررسی روش ها و گرایش ها در تفسیر أحسن الحدیث را یک امر ضروری دانستیم.
۱-۲-۶: تبیین شخصیت فردی مفسر :
در این پروژه شخصیت مفسر احسن الحدیث، بر اساس مدارک و اسناد موجود مورد ارزیابی و شناسایی قرار می گیرد.
مفسّر أحسن الحدیث در این زمینه می نویسد: اینجانب سید علی اکبر قرشی در ۱۴ شعبان ۱۳۴۷، ۹ آبان ۱۳۰۷ در شهر بناب که در آن زمان یکی از قصبات آذربایجان شرقی بود ، در خانواده ای روحانی و سادات متولدشدم. خاندان ما از سلاله پاک سادات «موسوی» است . پدرم شادروان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد قرشی ، فرزند سید محمد حسین بن سید صادق بن سید مرسل موسوی ، از علمای برجسته و بانفوذ و پاک نفس منطقه ی آذربایجان شرقی و شهر بناب بود و نزد همه محبوبیت و مقبولیت روحانی ، علمی و اخلاقی داشت و این امر از افتخارات خاندان ما و از الطاف خداوند متعال بر ما بود[۱۳]. مادرم ، شاد روان معصومه خانم، فرزند یکی از ثروتمندان صالح شهر به نام مرحوم حاج علی اکبر بنابی بود . زنی به غایت عفیفه، پاکدامن، مومنه و اهل ولایت و معنویت بود[۱۴].
۱-۲-۷: تحصیلات مفسر :
خود مفسر چنین می فرماید:«دوران کودکی ما که مصادف با دوره ی استبداد رضا خان خبیث بود . مدارس دولتی به تازگی تاسیس و دایر می شد. با توجه به اینکه رضا خان پهلوی تمام امور کشور را در مسیر وابستگی و دین زدایی پیش می برد و با مظاهر و مبانی دینی و معنوی به شدت مبارزه می کرد . اهل دیانت و معنویت حتی الامکان از پیوستن به امور دولتی و مراجعه به دوایر حکومتی پرهیز می کردند. از جمله خانواده های مذهبی و دینی اغلب از فرستادن فرزندانشان برای آموزش به مدارس ملی و دولتی ابا داشتند ، چون اصول آموزش و پرورش بر خلاف اخلاق و معنویات بود. از این رهگذر بود که من وقتی مقداری ازدروس ابتدائی و زبان فارسی را در مدارس ملی بناب خواندم، دروس مقدمات و ادبیات عرب و علوم حوزوی را نزد پدرم آغاز کردم و در مدرسه ی علمیه ی بناب ادامه تحصیل دادم. در آن موقع هفت هشت ساله بودم. من تا سال ۱۳۲۴ در بناب تحصیل کردم. در آن سال به همراه تنی چند از طلاب بنابی به قصد ادامه تحصیل در سطوح بالاتر ، عازم قم شدم[۱۵]. » ایشان در حوزه ی علمیه ی قم درس هایش را از کتاب شریف ((شرح لمعه)) و کتاب ادبی مطول در فن فصاحت و بلاغت شروع کرده و ادامه داده است.[۱۶]
۱-۲-۸: ازدواج و فرزندان :
سید قرشی دوبار همسر اختیار می کند. ازدواج اول وی،در حدود۱۳۲۸ شمسی می باشد. زن اول او به نام (( عزت الملوک )) که به هنگام پختن غذا از اجاق گاز آتش می گیرد و در اثر سوختگی شدید ، بعد از ۲۷ روز بستری شدن در بیمارستان و تحمل رنج و درد فراوان به رحمت خدا می پیوندد و از این همسر ، دو دختر به نام های صدیقه و بتول دارد.[۱۷]
ازدواج دوم ایشان،درسال۱۳۳۴ شمسی بوده است. همسر دوم، بانو سیده ((منصوره)) را از اقوام خودش انتخاب کرده است و خداوند از این همسر سه دختر به نامهای ((علویه،وجیهه، معصومه )) و دو پسر به نامهای(( سید مهدی و سید فضل الله)) دارند که در مجموع پنج دختر و دو پسر دارند. ایشان در این باره یک بیان زیبایی دارند که می فرمایند: اینجانب از بابت نعمت خانواده و فرزندان صالح، دامادهای محترم و همسر مهربان و متدین خود به درگاه خداوند شاکرم و خودم را خوشبخت می دانم.[۱۸]
۱-۲-۹: تبیین جایگاه اجتماعی و فرهنگی مفسر :
مفسر احسن الحدیث پس از سالها تحصیل و تهذیب و کسب معارف دینی در حوزه ی علمیه قم تصمیم کوچ از شهرستان قم به شهرستان ارومیه می گیرد، خودش چنین می نویسد:«در سال های تحصیل در قم در ایام محرم و رمضان طبق سنت سلف صالح و شیوه ی علما و طلاب به سفرهای تبلیغی می رفتم دو سال پشت سرهم ارومیه آمدم. در سال سوم که برای تبلیغ به ارومیه آمدم، عده ای از اهالی پیشنهاد کردند که شما از قم بازگردید و در ارومیه ساکن شوید و به تبلیغ و انجام امور روحانی و حل و فصل مسائل شرعی مردم بپردازید. من گرچه نمی خواستم به این زودی از قم و حوزه علمیه جدا شوم ولی از یک طرف در فشار شدید اقتصادی بودم و خانواده هم داشتم ، از طرفی برای تبلیغ مکتب اهل بیت (علیهم السلام ) و احکام الله ، زمینه را در ارومیه مساعد می دیدم و اهالی خود استقبال می کردند. لذا بعد از مدتی اندیشه و تامل ، پیشنهاد اهالی مومن و متدین این شهر را قبول کردم. حدود سال ۱۳۳۴ در ارومیه ماندگار شدم».[۱۹]
ایشان در ادامه می نویسند: «بعد از سکونت من در ارومیه ، عده ای از طلاب و علماکه ااز آذربایجان شرقی و غربی در قم بودند ، آمدند و در این شهر ساکن و ماندگار شدند. با شش هفت نفر که از اطراف به ارومیه مهاجر ت کرده بودیم به نوعی با هم اتحاد فکری و وحدت رویه و تبادل نظر داشتیم و در ارتباط بودیم. در نتیجه این ارتباط با هم به بحث و تحقیق و مناظره علمی در موضوعات حدیث ، روایت شناسی، کلام، فلسفه، تفسیر قرآن و ……………… پرداختیم و هر روز از ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح به تناوب در منزل یکی از ما ، این مباحث را ادامه دادیم که بلا استثنا چهارده سال تداوم یافت. بنده از اول اقامت در ارومیه برای اقشار مختلف مردم ، بیش از ده دوره قرآن کریم را از اول تا به آخر تفسیر کرده ام. نزدیک به نیم قرن به تالیف ده ها جلد کتاب در زمینه های مختلف علوم دینی از جمله تفسیر قرآن ، اخلاق ، تاریخ، کلام وحدیث موفق شده ام[۲۰]».
مفسر احسن الحدیث به مدت پنجاه سال امام جماعت مسجد وکیل باشی را عهده دار شده که هم اکنون نیز نماز صبح را در مسجد وکیل باشی اقامه می کنند و از سال ۱۳۳۶ هجری شمسی بعد از وفات مرحوم شیخ علی عسگر آبادی و با پیشنهاد هیات امناء مسجد اعظم ، به عنوان امام جماعت نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را هر روز در این مسجد بزرگ اقامه می کنند. این مسجد قبل از انقلاب و در سالهای مبارزه با نظام پهلوی ، حکم سنگر و ستاد مرکزی در بین مساجد شهر را داشت[۲۱].
۱-۲-۱۰: مدرس حوزه علمیه :
ایشان در این باره چنین می نویسد:« بنده بحمدالله در طول اقامت بیش از نیم قرن خود در ارومیه، در کنار تمام فعالیتهای دینی، اجتماعی، سیاسی، ارشادی و تبلیغاتی ، مدرس حوزه ی علمیه ی این شهر بوده و دروس سطح (فقه، اصول، منطق و ادبیات) را در مسجد جامع برای طلاب علوم دینی تدریس کرده ام و در خدمت طلاب جوانی بوده ام که امروزه در رده های مختلف نظام جمهوری اسلامی و در مسئولیتهای ارشادی ، اجتماعی، روحانی و علمی انجام وظیفه می کنند و در خدمت دین خدا و امت محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند». [۲۲]
۱-۲-۱۱: همراه با نهضت امام خمینی (رحمه اللّه علیه) و همگام با انقلاب اسلامی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




۲/۲۲

۲/۱۷

۴/۷-

۲

۳

۵/۳۸

۱/۲

۵/۱۴-

۲/۱۱-

۵۷/۴-

۲۶/۲۵

۷/۴-

۶/۱۳

۹/۱

۹/۳

۸/۶

۶/۹

۸/۱۷

۱/۱۳

۱۲/۵

۵/۷

۲/۶

ماخذ: محاسبات محقق
تذکر: (۱) نرخ رشد سرمایه گذاری در بخش صنعت، (۲) نرخ رشد سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، (۳) نرخ رشد سرمایه گذاری در بخش خدمات.
همانطور که در جدول (۳-۲) مشاهده میشود، نرخ رشد سرمایه گذاری در بخش صنعت کشور از سال ۱۳۷۴ به بعد، یعنی در طول دوره اجرایی برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه علارغم نوسانات متعدد در اکثر سال ها مثبت بوده است.
در بخش کشاورزی همانطور که نرخ رشد سرمایه گذاری در جدول (۳-۲) نشان می دهد، در طول دوره زمانی ۸۶-۷۰ هیچگاه روند پایداری وجود نداشته است و این دلالت بر عدم وجود سیاست های پایدار در این بخش دارد.
در بخش خدمات نیز از سال ۱۳۷۶ به بعد نرخ رشد سرمایه گذاری همواره مثبت بوده و در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ همواره در حال افزایش بوده است.
۳-۳- معرفی مدل:
همانطور که در مباحث نظری مطرح شده در فصل دوم عنوان شد، در اکثر نظریه های اقتصادی از جمله نظریه کینز و کلاسیک ها در رابطه با عوامل موثر بر سرمایه گذاری به تأثیر درآمد ملی و نرخ بهره در تابع سرمایه گذاری اشاره شده است. بر این اساس مدل پایه ای مورداستفاده در این پژوهش به منظور بررسی آثار کوتاه مدت و بلندمدت درآمدهای نفتی بر سرمایه گذاری به صورت زیر است:
(۳-۱)
که در آن Y معرف درآمد ملی و i معرف نرخ بهره می باشد. دراین تابع سرمایه گذاری با درآمد ملی رابطه مثبت دارد. این ارتباط این گونه توجیه می شود که با افزایش درآمد ملی، از یک طرف امکانات دولت جهت سرمایه گذاری های عمرانی افزایش می یابد و از طرف دیگر با افزایش درآمد، حجم پس انداز مردم افزایش می یابد که خود موجب گسترش حجم اعتبارات بانک ها جهت سرمایه گذاری می گردد. از سوی دیگر در رابطه با نرخ بهره همان گونه که در مبانی نظری بدان اشاره شد، دو نوع نظریه وجود دارد. بر طبق نظریه ی کلاسیک ها و کینزی ها نرخ بهره با سرمایه گذاری رابطه منفی دارد. در حالی که بر طبق نظریه مک کینون بین این دو متغیر- نرخ بهره واقعی سپرده های بانکی و سرمایه گذاری- در کشورهای در حال توسعه رابطه مثبت برقرار است. این ارتباط مثبت در مطالعات متعددی از جمله مطالعه صورت گرفته توسط مور (۲۰۰۹) در رابطه با ۱۰۷ کشور در حال توسعه تأیید گردیده است.
همان گونه که در فصل دوم به آن اشاره گردید، مطالعه ی صورت گرفته توسط غروی نخجوانی (۱۳۸۱) نشان می دهد که درآمد نفتی به عنوان یک متغیر جانشین برای درآمد ملی برای اقتصاد ایران کارایی بیشتری دارد. از سوی دیگر به منظور حذف تأثیر تورم در این پژوهش از نرخ بهره ی واقعی سپرده های بانکی به عنوان متغیر جانشین نرخ بهره استفاده شده است . در اینجا به منظور محاسبه نرخ بهره واقعی سپرده ها، نرخ تورم از نرخ سود سپرده های بلندمدت کسر گردیده است. براین اساس در پژوهش حاضر، مدل زیر به تفکیک بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی در نظر گرفته می شود:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(۳-۲)
(۳-۳)
(۳-۴)
که در آن Iagr,Iserv,Iindast به ترتیب تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در بخش صنعت، خدمات و کشاورزی را به قیمت ثابت سال ۱۳۷۶ نشان می دهد. ROIL نیز نمایانگر درآمدهای نفتی و ir نمایانگر نرخ بهره ی واقعی سپرده های بلندمدت بانکی می باشد.
بخش صنعت از دو بخش تشکیل شده است. اول بخش نفت و گاز و نیز دوم بخش صنایع و معادن، شامل صنعت ومعدن، آب و برق و گاز و ساختمان.
بخش خدمات نیز از بخش های حمل و نقل، ارتباطات، مستغلات و سایر خدمات تشکیل شده است. داده های مربوط به متغیرهای مدل از سایت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است. از سوی دیگر نرخ بهره ی واقعی سپرده ها نیز از تفاضل نرخ تورم از سود سپرده های پنج ساله بدست آمده است. لازم بذکر است که داده های آماری مورد استفاده، در پیوست (۱) پایان نامه حاضر، ارائه شده است. در ادامه روش برآورد مدل این پژوهش معرفی می گردد:
۳-۴- روش برآورد مدل
در بخش قبل، مدل مورد استفاده در این پژوهش و نیز متغیرهای مدل معرفی شدند. از آنجایی که هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بلندمدت میان درآمدهای نفتی و سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران است،از این رو در این قسمت با بررسی و تحلیل انواع روش های جایگزین جهت آزمون رابطه بلندمدت بین درآمدهای نفتی و سرمایه گذاری، روش مناسب جهت تخمین مدل و نیز انجام آزمون های مربوطه معرفی میشود. برای آزمون وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای مدل در اقتصاد سنجی روش های متعددی ارائه گردیده است؛از قبیل روش هم انباشتگی انگل گرنجر،آزمون دوربین واتسن رگرسیون هم انباشتگی (CRdW)، روش خود توضیح با وقفه های گسترده(ARDL) و مدلهای خود توضیح برداری (VAR). در اینجا به صورت مختصر به شرح هریک ازاین روش ها و مزایا و معایب آنها پرداخته می شود.
۳-۴-۱- مقایسه میان روش های تخمین و انتخاب روش مناسب
همان طور که بدان اشاره شد روش های متعددی جهت آزمون هم جمعی میان متغیرهای الگو وجود دارد که در این قسمت به مقایسه و بررسی تعدادی از مهم ترین این روش ها پرداخته
می شود.
انگل و گرنجر (۱۹۷۸)، یک روش دو مرحله ای را برای مدل سازی فرآیندهای هم جمعی ارائه کرده اند. در مرحله ی اول این روش، با بهره گرفتن از آزمون ریشه واحد دیکی فولر تعمیم یافته[۱]، از داشتن ریشه واحد برای متغیرهای مورد بررسی، اطمینان حاصل شده و سپس با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات معمولی (OLS)[2]، معادله ی موردنظر تخمین زده می شود. در مرحله ی دوم، با بهره گرفتن از آزمون های ریشه واحد این مطلب آزمون میگردد که آیا پسماندهای حاصل ازاین مدل رگرسیونی-به عنوان ترکیب خطی از دو سری ناپایای x و –y پایااست یا خیـر.
روش خود توضیح به وقفه های گسترده (ARDL) نیز یکی دیگر از روش های شناخته شده جهت انجام آزمون وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای مدل می باشد. در این الگو یک مدل پویا تخمین زده می شودو براساس آن، فرضیه ی عدم و جود رابطه بلندمدت میان متغیرها مورد آزمون قرار گرفته و در صورت تأیید وجود رابطه بلندمدت میان متغیرها، معادله ی بلندمدت تخمین زده می شود. در این معادله ضرایب بدست آمده دارای تفسیر بلندمدت هستند.(نوفرستی،۹۸،۱۳۸۷).
نهایتاً در این روش الگوی تصحیح خطا (ECM)[3] برآورد می شود که براساس این الگو مشخص میگردد در هر دوره چند درصد از عدم تعادل متغیر وابسته به سمت تعادل بلندمدت تعدیل می شود. لازم بذکر است که در این روش جهت آزمون رابطه بلندمدت، نیازی به برقراری شرط پایایی متغیرهای مدل نمی باشد.
از دیگر روش های اقتصادسنجی جهت تخمین مدل و بررسی رابطه بلندمدت میان متغیرها روش خود توضیح برداری (VAR) می باشد. در این روش، در شرایطی که K متغیر در یک الگو وجود داشته باشد، به تعداد (K-1) بردار هم جمعی مستقل خطی دراین الگو میتواند وجود داشته باشد. به عبارت دیگر در شرایطی که بیش از یک بردار هم جمعی درمدل وجود دارد، استفاده از روش های تخمین تک معادله ای نظیر روش خود توضیح برداری با وقفه های گسترده (ARDL) و انگل گرنجر، مناسب نیست. زیرا استفاده از این روش ها به عدم کارائی منجر خواهد شد (نوفرستی، ۱۰۳،۱۳۸۷). به این مفهوم که وقتی یک الگوی تک معادله ای برآورد میشود بردار هم جمعی برآورد شده تنها یک ترکیب خطی از بردارهای ممکن خواهد بود و بنابراین بیانگر رابطه تعریف شده ی خاصی نیست. از این رو، هرچند با بهره گرفتن از روش برآورد تک معادله ای می توان ضرایب رابطه تعادلی بلندمدت را تخمین زد، اما این برآورد ها کارا نیستند.
از دیگر مزایای روش خود توضیح برداری(VAR) نسبت به روش های تخمین تک معادله ای دراین است که در روش های تخمین تک معادله ای، ازمیان متغیرهای دخیل در الگو انتخاب متغیر وابسته توسط محقق صورت می گیرد. از این رو این انتخاب بر نتایج آزمون تأثیر خواهد گذاشت. در روش بررسی خود توضیح برداری (VAR) همه ی متغیرها به یک چشم نگریسته می شود و قضاوتی در رابطه با اینکه کدام متغیر درونزا و کدام متغیر برونزا است صورت نمی گیرد.به عبارت دیگر دراین روش کلیه ی متغیرهای دخیل در رابطه هم جمعی به عنوان متغیرهای درونزا در نظرگرفته می شود. بنابراین در این الگو روش کار بسیار ساده است و محقق را درگیر تشخیص بین متغیرهای درونزا و برونزا نمی کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




نظام تربیتی پیامبر گرامی ما (صلی الله علیه وآله) از آیات متعدد قرآن، که در ارتباط با تعلیم و تربیت انسان سخن می‌گویند، به خوبی قابل استنباط است. توجه به توحید، فطرت انسانی، هدفمندی نظام هستی و انسان، محدودیت توانایی‌های انسان، اراده و اختیار و جاودانگی وی از مهمترین مباحثی است که از آیات و روایات برمی‌آید. اگر در قرآن و سنّت نبوی با دقت بیندیشیم، خواهیم دید که تمام تعلیمات و فعالیت های تربیتی پیامبر بر این واقعیت‌های دینی و انسانی مبتنی بوده است، چرا که آن حضرت فطرت انسانی را پرورش می‌داد، مردم را به توحید دعوت می‌کرد، انسان را با اهداف آفرینش و هدف از خلقت خودش آشنا می‌ساخت، با هر فرد به اندازه قدرتِ درک و فهمش سخن می گفت و راه رسیدن به سعادت ابدی را برایش روشن می نمود تا با اراده و اختیار خود، آن راه را برگزیند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مبانی نظری نظام تربیتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)
منظور از «مبانی نظری» آن ویژگی های نسبتاً ثابت وکلی است که بر اساس روش‌های پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، در فرایند تربیت استنباط می گردد و معیار فعالیت های تربیتی قرار می‌گیرد. این ها بایدها و نبایدهای کلی در باب تربیت انسان هستند که از قرآن کریم و سنّت ایشان به دست می‌آیند که باید در مقام عمل، مورد توجه همه مسلمانان قرار گیرند. دلیل نام گذاری این شاخص ها به نظری، این است که به عنوان قواعد کلی در باب تربیت، از مبانی تربیتی انتزاع می‌شوند و کاربردشان تعیین خط و مشی اصلی است، نه جنبه روشی آن.
۴٫۱٫۱٫۱٫ توجه به ویژگی های ثابت انسان
۴٫۱٫۱٫۱٫۱٫ توجّه به فطرت انسانی
از شاخص های مهم نظام تربیتی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در باب معرفی توحید، بیدار سازی فطرت انسانی است. ایشان مانند دیگر انبیای الهی، برای شکوفاسازی فطرت ذاتی بشر آمده و می خواهد سرشت اولیّه آدمی را، که مقتضی کمال و سعادت واقعی اوست، احیا کند و به ثمر برساند. تعلیم و تربیت در اسلام یعنی پاسخ گفتن به خواست های ذاتی و درونی انسان که در اصطلاح قرآن، از آن به «فطرت اللّه» تعبیر شده است. منظور از «فطرت اللّه»، که یک اصطلاح قرآنی است، همین معناست که خداوند مردم را طوری آفریده که فطرتاً خدا را بشناسند. به عبارت دیگر، « فطرت انسانی» یعنی: قدرت ذاتی فرد بر شناخت و همچنین ایمان درونی او که با آب و گِلِ خمیره ی وجودش سرشته شده و نیازی به آموختن و یادگیری ندارد.[۷۷] از این رو، برنامه ریزی های تربیتی باید به گونه‌ای باشد که به رشد و شکوفایی فطرت انسانی بینجامد.[۷۸]
از منظر پیامبر گرامی اسلام(ص) همه انسان‌ها با فطرت الهی به دنیا می‌آیند و اگر فطرت اولیّه شان دست خوش دگرگونی و آلودگی نگردد، به راحتی راه و هدف را پیدا خواهند کرد . تعلیم و تربیت نادرست فطرت انسانی را مکدَّر می‌سازد و جلوی رشد و ترقّی آن را گرفته، متربّی را به مسیری سوق می دهد که خود در برابر او قرار داده است.[۷۹]
چنان که آن حضرت می‌فرماید:
کُلُّ مَولُود یولَدُ علَی الفِطره و ابَواهُ یُهَوِّدَانِهُ و یُنَصِّرانِهُ و یمَجِّسَانَهُ [۸۰]
(هر نوزادی با فطرت خدایی به دنیا می آید، ولی پدر و مادر اویند که وی را به کیش یهودیت، نصرانیت و مجوسیت می‌کشانند.)
همه تعالیم اسلام و قرآن براساس فطریات بشر تنظیم شده و با آنچه اقتضای فطری و طبیعی انسان است، کاملاً انطباق دارند. از این روست که قرآن کریم به عنوان برنامه تعلیمی و تربیتی حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله)، از مردم می خواهد به فطرت خود مراجعه کنند و بر اساس آن، حق را بپذیرند؛ یعنی خود را بی‌قید و شرط آماده پذیرش حق و حقیقت نموده، به دور از وسوسه های شیطانی، حق را در قول و عمل قبول کنند.[۸۱]
امام علی (علیه السلام) در باب فلسفه بعثت انبیا می‌فرماید:
فَبَعَثَ فِیهِم رُسُلَهُ و واتَرَ الَیهِم انبِیائَهُ لِیستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِه [۸۲]
(خداوند پیامبران خود را مبعوث نمود و هرچند گاه متناسب با خواسته های انسان‌ها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بازجوید.)
بر این اساس، مهم ترین فلسفه بعثت انبیا در طول تاریخ ، این بوده است که مردم را هدایت کنند و به آنچه فطرت الهی بدان می خواند توجه کرده ، به آن عمل نمایند؛ زیرا کمالی که نبوّت انسان را بدان دعوت می‌کند، بیگانه از فطرت او نبوده و حقیقت نبوّت چیزی خارج از انسانیت و کمال او نیست، بلکه در راستای کمال انسانی حرکت می‌کند. از این رو، اثری که از نبوّت برای انسان حاصل می‌شود کمال فطری اوست که در نهاد وی ذخیره شده است.[۸۳]
قرآن مجید خطاب به پیامبر می‌فرماید:
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ [۸۴]
(روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن؛ فطرتی که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده و هیچ دگرگونی در آفرینش الهی نیست. این است آیین استوار و محکم.)
طبق این آیه شریفه، دین اسلام بر فطرت انسانی استوار گشته و با وضعی که عالم هستی بر آن منطبق است، هیچ اختلافی ندارد; یعنی خداوند هر چیزی را برای رسیدن به کمال خاص او، مجهّز نموده و راه نیل به آن هدف را نیز برایش معرفی کرده است. از این نوع هدایت در اصطلاح قرآنی، به «هدایت عام تکوینی» یاد می‌شود که همه پدیده‌های عالم را فرا می‌گیرد و مهم‌تر از همه، انسان محور اصلی آن است. در آیه ۵۰ سوره مبارکه طه نیز به این نوع هدایت اشاره فرموده است:
رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کُلَّ شَیْء خَلقَهُ ثُمَّ هَدَی [۸۵]
(پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی آنچه را لازمه آفرینش او بوده، داده؛ سپس او را هدایت کرده است.)
با نظر به اینکه اسلام دینی است فطری و مواد اعتقادی و عملی آن بر اساس نوع خلقت گذاشته شده، به چیزهایی دعوت می‌کند که آفرینش انسان با آنها موافقت دارد و وجود انسان با قوا و ابزاری مجهّز گشته است که همان خواسته های دعوت دینی را می خواهد.[۸۶] از این رو، خداوند به مردم دستور می دهد که از داعیان الی اللّه، به ویژه رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)، پیروی کنند:
أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ وَ آمِنُوا بِهِ یَغْفِرْ لَکُم مِن ذُنُوبِکُمْ وَیُجِرْکُم مِّنْ عَذَاب أَلِیم [۸۷]
(دعوت کننده الهی را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد.)
دعوت پیامبرگرامی ما در حقیقت، دعوت به همان تعهدات فطری است که بشر با خدا بسته و متعهد گشته تا به مقتضیات آن عمل کند.[۸۸]
پس نخستین شاخص تربیتی حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله) هماهنگی تربیت با فطرت انسانی و اجرای فرایند تربیت بر اساس اندیشه نبوی است ونتیجه اش رسیدن انسان به کمال و سعادت واقعی است که مورد تأکید قرآن کریم بوده است. البته هدف از ارسال تمامی رسولان نیز همین امر بوده ،ایشان مردم را به خواست فطری اولیه شان، یعنی خداشناسی و یگانه پرستی دعوت می‌کردند و به تقویت آن می‌پرداختند. حضرت علی(علیه السلام) در این باره می‌فرماید:
«خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهلیت بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و در برابر او، به خدایان دروغین روی آوردند، و شیطان مردم را از معرفت خدا بازداشت و از پرستش او جدا کرد. خداوند پیامبران خود را مبعوث نمود و هر چند گاه متناسب با خواسته های انسان‌ها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بخواهند و نعمت های فراموش شده را به یادشان آورند و با ابلاغ احکام الهی، حجت را بر آنها تمام کنند و توانمندی های پنهان شده عقل ها را آشکار سازند و نشانه های قدرت خدا را معرفی نمایند.[۸۹]»
اصل هماهنگی تربیت و فطرت از این کلام حضرت علی (علیه السلام) کاملاً روشن است؛ زیرا در این سخن امام (علیه السلام)، فلسفه بعثت پیامبران به خوبی بیان شده که همان هدایت و تربیت مردم بر اساس گرایش‌های فطری است. وفاداری به تعهد فطری فراموش شده، یادآوری نعمت های مورد غفلت قرار گرفته و بیان احکام الهی و نیز آشکار ساختن توانمندی های عقل از مصادیق بارز تربیت فطری و دینی است که در این جملات، وظیفه انبیا شمرده شده است. بحث “فطری بودن توحید” نیز همین مطلب را بیان می‌کند ؛ در سرشت انسان ، فطرت و تقاضایی است که بعثت انبیا پاسخ گوی آن است، پیامبران الهی چیزی را عرضه داشته اند که بشر طبق سرشت خود همیشه در جستوجوی آن بوده است.
کار پیامبران وانبیای الهی ایجاد خداشناسی و خداجویی در انسان نیست ، بلکه میثاق فطری انسان را که از آن غافل شده است به او یادآوری می‌کنند و او را به آنچه در درون دارد ، رهنمون می سازند.[۹۰]
۴٫۱٫۱٫۱٫۲٫ غفلت و نسیان
انسانی که از خود و خدا و آیات الهی غافل شود، از شناخت حق و از شکوفائی فضائل نفسانی محروم می‌گردد زیرا غفلت که در فرهنگ دین رجس و چرک است نمی‌گذارد انسان به سوی کمال حرکت کند. چنان که خداوند در قرآن فرمود:
وَ لَقد ذًرَأنالجَهَنَّم کثیراً مِنَ الْجِنِ و اْلاِنس……… اُولئِکَ کالانعام بَلْ هُمَ اَضَلَّ، اُولئِکَ هُمُ الغافِلون «به یقین گروهی از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلها و عقلهائی دارند که با آن اندیشه نمی‌کنند و نمی‌فهمند، و چشمانی دارند که با آن نمی‌بینند و گوشهایی دارند که با آن نمی‌شنوند، آنها چون چهارپایانند بلکه گمراه‌تر، اینان همان غافلانند.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند:
اَلغَفْلَهُ ضِلال النُفوس غفلت گمراهی جان است.
غفلت از خود موجب اشتغال به فضول و بیرون از خود می‌شود و انسانی که به بیرون خویش مشغول شد به خود نمی‌پردازد و موجبات شکوفائی خود را فراهم نمی‌کند، راه زدودن این مانع را رعایت دو چیز بیان فرموده‌اند: یکی از مراقبت از خود و دیگری یاد خداست، اگر انسان از خود مراقبت کند و پیوسته به یاد خدا باشد می‌تواند غفلت را از خود بزداید. یکی از مهم ترین عواملی که انسان را دچار غفلت می‌کند دنیا و زیور آلات آن است. قرآن دنیا را به عنوان بازیچه معرفی کرده است، تلاش شیطان و نفس اماره آن است که انسان را به دنیا سرگرم و مشغول سازد، نشانه اینکه دنیا بازیچه و سرگرمی است آنست که اگر کسی به آن مبتلا شود معتاد می‌شود و زمام امورش به دست آن می‌افتد در نتیجه چنین انسانی فرسوده و خسته می‌شود و گاهی چنان می‌شود که تا او را از پای در نیاورد، رها نمی‌کند. قرآن‌کریم انسان را از دنیا طلبی و تعلق به دنیا نهی می‌کند، زیرا دنیا طلبی و تعلق به آن انسان را وابسته می‌کند و انسان وابسته، به توحید و فضایل توحیدی راهی نمی‌برد، از آنجا که دنیا بزرگترین مانع سیر انسان و شکوفائی فطرت اوست.
خداوند پیامبران را فرستاده است تا به مردم هشدار دهند که فریب دنیا را نخورند چرا که دنیا تنها بازیچه ای بیش نیست و زندگی حقیقی همان زندگی، آخرت است.
پیامبران الهی تنها برای تذکر و یادآوری فرستاده شده‌اند. آن بزرگواران، عهدی را که خداوند متعال از بنده اش گرفته و انسان‌ها بعد از تولدشان در این کره خاکی نسبت به آن غافل شده‌اند، یادآور می‌شوند و انسان را از خواب غفلت بیدار می‌سازند.
خدای بزرگ به حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند:
إنَّما أنتَ مُذَّکِّر یعنی تو تنها تذکر دهنده هستی و نباید به نتیجه توجه کنی .
ذکر گاهى در مقابل غفلت به کار می‌رود، مانند این آیه مبارکه: وَلا تُطِع مَن أَغفَلنَا قَلبَهُ عَن ذِکرِنَا
این آیه به این معنی است که انسان توجه به علم خود ندارد؛ یعنى علم به چیزى دارد، ولى خودش متوجه نیست که علم به آن دارد. بنابر این ذکر به معناى علم به علم داشتن است و گاهى در مقابل نسیان به کار می‌رود ؛ مانند: وَاذکُر رَبَّکَ اِذَا نَسِیت
۴٫۱٫۱٫۱٫۳٫ ضعف
طبق قرآن کریم انسان ضعیف خلق شده است: خُلِقَ الانسانُ ضَعیفاً
البته ضعف او نه در انجام طاعت است، بلکه در مقابل هوای نفس و شیطان است.
خدای بلند مرتبه رسولانی را برای کم کردن این ضعف انسان‌ها فرستاده است، زیرا یکی از اهداف رسالت پیامبر، تزکیه است. انسان تنها از این راه می تواند از ضعف خود جلوگیری نماید و با آن مقابله کند. امام خمینی در این باره می‌فرمایند:
اولیاء خدا آن چیزی که پیش شان مهم بود تهذیب نفس بود و دل کندن از غیر خدا و توجه به خدا. تمام مفاسدی که در عالم واقع می‌شود از این توجه به خود است در مقابل توجه به خدا، تمام کمالاتی که برای اولیاء خدا و انبیاء خدا حاصل شده است، از این دل کندن از غیر و بستن به اوست و علامات این مسائل در اعمال ما ظاهر می‌شود .[۹۱]
۴٫۱٫۱٫۲٫ توجه به مبدأ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]




فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱) مقدمه
با ورود به اقتصاد دانشی ، نقش داراییهای نامشهودی همچون سرمایه های فکری روی متغیرهای مهمی همچون عملکرد تجاری و سازمانی در مقایسه با گذشته ، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود بطوری که مزیت رقابتی آینده سازمانها در گرو استفاده موثر و مناسب از این نوع داراییهای نامشهود می باشد. بنابراین، در این پژوهش سعی گردید تارابطه ی میان اجزای سرمایه فکری ( سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ) با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران مورد بررسی قرار گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بدین منظور داده‌های حاصل از پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت مدلی نیز جهت بررسی رابطه میان اجزای سرمایه های فکری ( سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ) با عملکرد سازمانی ارائه گردید.
نتایج حاصل از پژوهش با توجه به داده‌های جمع‌ آوری شده و آزمونهای آماری ارائه می‌گردد و سپس پیشنهادات لازم در دو بخش تحت عناوین پیشنهادات بر مبنای یافته‌های تحقیق و پیشنهادات برای تحقیقات آتی ارائه می‌گردد.
بنابراین با توجه به توضیحات مذکور، این فصل شامل موارد زیر است :
بررسی نتایج فرضیات و آزمونهای آماری.
بررسی نتایج حاصل از مدل ارائه شده.
ارائه پیشنهادات.
همانطوری که در فصل اول و چهارم عنوان شد فرضیات تحقیق عبارتند از :
بین سرمایه انسانی وعملکرد سازمانی در بانک قوامین استان تهران رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
بین سرمایه ساختاری و عملکرد سازمانی در بانک قوامین استان تهران رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
۳- بین سرمایه رابطه ای و عملکرد سازمانی در بانک قوامین استان تهران رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
۵-۲) بررسی یافته‌های پژوهش با توجه به آزمون آماره کرامر
با توجه به فرضیات مطرح شده در تحقیق حاضر، به بررسی نتایج آنها می‌پردازیم :
فرضیه اول : بین سرمایه انسانی و عملکرد سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
با توجه به نتایج آزمون (مقدار آماره کرامر ۸/۵۰%و معنادار ) می‌توان گفت که بین سرمایه انسانی و عملکرد سازمانی در بانک قوامین استان تهران رابطه معنی‌دار و مثبت قوی وجود دارد و این مسئله بیانگر این است که هرگونه افزایشی در سرمایه انسانی موجب افزایشی در عملکرد سازمانی می شود و بر عکس.
به نظر محقق نتایج بدست آمده در جامعه مورد برّرسی کاملاَ منطقی بوده و با نظریات و تحقیقات قبلی در این زمینه نیز همسو می‌باشد. چن و همکاران[۶۱] (۲۰۰۴) معتقدند سرمایه انسانی به مثابه مبنای سرمایه فکری اشاره به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان دارد که منتج به بهبود عملکرد، جذب مشتریان و افزایش سود شرکت می‌شود. این دانش و مهارت در ذهن کارکنان جای دارد، بدین معنا که ذهن آن‌ها حامل دانش و مهارت است. اگر کارکنان متفکر توسط سازمان به نحو مطلوب بکار گرفته نشوند، دانش و مهارت موجود در مغز آنها نمی تواند فعال شود، یا اینکه به صورت ارزش بازاری درآید. بونیتس(۱۹۹۸) معتقد است که سرمایه انسانی به عنوان یک منبع نوآوری و بازسازی استراتژیک برای سازمانها مهمّ است و یک سرمایه انسانی که سطح بالاتری دارد اغلب با بهره وری بیشتر و درآمدها یا حقوق و مزایای بالاتری تداعی می‌شود. جانسون و همکاران[۶۲] (۲۰۰۲) در مجموعه‌ای از مقالات خود بیان می‌دارند که سرمایه فکری از طریق مدیریت فرایند سرمایه‌های انسانی، قابلیت برتری بخشی سازمانها را فراهم می‌کند
پاکو(۲۰۰۷؛ نقل از عالم و همکاران،۱۳۸۸) نشان داده است که در میان انواع مختلف دانش، شرکت‌ها مناسبترین منبع مزیت رقابتی را دانش تیمی و دانش فنی کارکنان می‌دانند. واکسلر (۲۰۰۲) نیز به برّرسی ارتباط میان سرمایه فکری با حافظه سازمانی پرداخته است و نتایج وی نشان می‌دهد که بین این دو متغیر رابطه معنی داری وجود دارد که در یافته‌های این پژوهش می‌باشد .
فرضیه دوم : بین سرمایه ساختاری و عملکرد سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
با توجه به نتایج آزمون ( مقدار آماره کرامر ۲/۴۱% و معنادار )، فرضیه فوق تأئید می‌گردد که بین سرمایه انسانی و عملکرد سازمانی در بانک قوامین استان تهران رابطه معنی دار و مثبت قوی وجود دارد و این مسئله بیانگر این است که هرگونه افزایشی در سرمایه ساختاری موجب افزایشی در عملکرد سازمانی می شود و بر عکس.
نتایج بدست آمده به نظر محقّق منطقی بوده و باید سرمایه ساختاری با عملکرد شرکت‌ها رابطه مستقیم داشته باشد که نتایج بدست آمده با نظریات موجود در این زمینه و همچنین سرمایه ساختاری مشتمل برفلسفه ونظام‌های تسهیل کننده قابلیت‌های سازمانی میباشد تحقیقات قبلی همخوانی دارد. هسو و فنگ[۶۳](۲۰۰۸) معتقدند که به عبارت دیگرسرمایه ساختاری زیرساختی حمایتی در جهت توانمندسازی سرمایه انسانی دردستیابی به اهداف عملکردی است. همچنین سیزرامن و همکاران (۲۰۰۴) بر این باورند که سرمایه ساختاری به یادگیری و دانش مقّرر در فعالیتهای روزمره گفته می‌شود. مجموعه دانشی که در یک سازمان در پایان روز و بعد از اینکه افراد سازمان را ترک کردند در شرکت باقی می‌ماند. سرمایه ساختاری، زیر ساختار حمایتی سرمایه انسانی محس
وب می‌شود و شامل همه ذخایر غیر انسانی دانش در سازمانها مانند پایگاه داده‌ها، استراتژیها، رویه‌ها فرهنگ سازمانی می‌شود که برای سازمانها ایجاد ارزش می‌کنند و بنابراین به ارزش مادی سازمانها می‌افزایند. نتایج تحقیقات ده مؤید و فیض پور (۱۳۸۸)، دوست محمدی (۱۳۸۶)، رهنورد و نیکزاد(۱۳۸۸)، بیتیتسی[۶۴] و همکاران(۲۰۰۴)، جاردن و ماتلوس(۲۰۰۹) و هیلتن (۲۰۰۲) که در این زمینه انجام داده اند با یافته‌های این فرضیه همسو می‌باشند.
منوریان، قلی پور و یزدانی(۱۳۸۵) در تحقیقی که با عنوان نقش سرمایه‌های فکری در بقاء یا فنای سازمانها در بانک ملّت انجام دادند نتایج شان نشان داد که بین سرمایهای ساختاری و عملکرد سازمانی در شعب بانک ملّت استان تهران رابطه معنی‌داری وجود ندارد که در تأیید یافته‌های این فرضیه نمی‌باشد .
فرضیه سوم : بین سرمایه رابطه ای و عملکرد سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
با توجه به نتایج آزمون آماری (مقدار آماره کرامر ۸/۲۷%و معنادار )، ملاحظه می شود که فرضیه فوق در این پژوهش تأئید گردیده است و بین سرمایه مشتری و عملکرد سازمانی در بانک قوامین استان تهران رابطه معنی دار و مثبت قوی وجود دارد و این مسئله بیانگر این است که هرگونه افزایشی در سرمایه
رابطهای موجب افزایشی در عملکرد سازمانی می شود و بر عکس.
نتایج این فرضیه بیانگر اهمیّت سرمایه رابطه‌ای، درک اهمیّت ارزش آن از سوی سرمایه گذاران و مدیران شرکت‌ها در ارتباط با مشتری و جایگاه آنان می‌باشد. اندریسون[۶۵]،(۲۰۰۵) معتقد است که سرمایه رابطه ای یا همان سرمایه مشتری است که مشتمل بردانش موجوددرهمه روابطی که سازمان با مشتریان، رقبا،تأمین کنندگان،انجمن‌های تجاری یادولت برقرارمیکند.
نتایج تحقیقات هیلتن (۲۰۰۲)، هولروک (۲۰۰۱) و قرشی (۱۳۸۶) که در این زمینه انجام داده اند با یافته‌های این فرضیه همسو می‌باشند. همچنین نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است وجود یک چارچوب مشخص و ثابت برای حسابرسی سرمایه فکری در زمان حال و آینده ضرورت پیداکرده است. در این چارچوب باید کلیه اطلاعات با اهمیّت در رابطه با سرمایه فکری شرکت اعم از مالی و غیرمالی مدنظر قرارگیرد (گاتری و پتی[۶۶]،۲۰۰۰).
به طور کلی از فرضیات فوق می‌توان نتیجه‌گیری نمود که در بانک قوامین استان تهران ما شاهد رابطه قوی بین اجزای سرمایه های فکری ( سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ) هستیم.
۵-۳) بررسی یافته‌های پژوهش با توجه به آزمون تحلیل واریانس فریدمن
با توجه به این که کلیه عوامل مرتبط با اجزای سرمایه های فکری ( سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای ) در وضعیت مناسبی قراردارند، به منظور بررسی وضع موجود سازمان ( نقاط قوت و ضعف سازمان ) از آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید.
آزمون فریدمن درحالت کلی برای اجزای سرمایه فکری :
با توجه به این آزمون، رتبه‌بندی زیر از عوامل مربوط به اجزای سرمایه فکری صورت پذیرفت :

شرح اجزا

مقادیر بار عاملی عامل ۱

سرمایه انسانی

۹۹۴/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم