کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


 



نیری صحیح­تر به نظر می­رسد. وی می­نویسد:
“نقشبندی حرفه­ای در قدیم بود که عمدتاً به نقاشی کردن و نقش انداختن اطلاق می­شده است. این حرفه در هنرهای مختلف اعم از بافندگی، معماری، نقاشی، کتاب آرایی… رایج بوده است و سران نقشبندیه نیز به دلیل دارا بودن زیر مجموعه­هایی از حرف فوق، به این نام منتسب شده اند…”(شکاری نیری، ۱۳۸۵ :۶۵).
گروهی نیز،‌ گفته‌اند که‌ نقشبند نام‌ دهی‌ است‌ در یک‌ فرسخی‌ بخارا و چون‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ محمّد از آن‌ قریه‌ است،‌ لذا به‌ نقشبندی‌ معروف‌ شده‌ مانند سلسله ‌تصوف‌ چشتیه‌ که‌ مروج‌ آن‌ سلسله‌ خواجه‌ احمد بوده‌ و چون‌ از قریه­ی چشت‌ که‌ از قراء اطراف‌ هرات‌ است‌ برخاسته‌، از این‌ جهت‌ آن‌ طریقه‌ به‌ نام‌ وی‌ چشتیه‌ شهرت‌ یافته‌ است(معصوم علیشاه،۱۳۳۹: ۲/۳۵۱)‌.
ولی‌ این‌ نظر درست‌ نیست‌ زیرا گذشته‌ از اینکه‌ مولد و مدفن ‌خواجه‌ بهاءالدین‌، به‌ عقیده­ی‌ اجماع‌ محققان‌ و صاحبان‌ تذکره‌ها قریه‌ قصر عارفان‌ دریک‌ فرسخی‌ بخارا است‌، اصولاً دهی‌ به ‌نام‌ نقشبند در اطراف‌ بخارا وجود نداشته‌ است‌.
قول‌ دیگر آن‌ است‌ که‌ می‌گویند خواجه‌ بهاءالدین‌ محمّد، از کثرت‌ ذکر به‌ مرتبه‌ای‌ رسیده‌ که‌ ذکر تحلیل‌ در قلب‌ وی‌ نقش‌ بسته‌ بود لاجرم‌ مشهور به‌ نقشبند گردید چنان­که‌ یکی‌ از بزرگان‌ ایشان‌ به‌ این‌ موضوع‌ اشاره‌ کرده‌ است‌:
«ای‌ برادر در طریق‌ نقشبند ذکر حقّ‌ را در دل‌ خود نقش‌ بند»(معصوم علیشاه،۱۳۳۹: ۲/۳۵۱).
خود محمّد پارسا در تأیید این نظر می­نویسد:
” مداومت‌ بر ذکر به‌ جایی‌ می‌رسد که‌ حقیقت‌ ذکر، با جوهر دل‌ یکی‌ می‌شود و در آن‌ حال، ذاکر به‌ واسطه­ ‌استیلای‌ مذکور، میان‌ دل‌ و حقیقت‌ ذکر هیچ‌ تفرقه‌ و تمیز نتواند کرد، چه‌ دل‌ او را به ‌مذکور وجهی‌ ارتباط شده‌ که‌ غیر مذکور در دل‌ و اندیشه‌ او گنجایی‌ ندارد” (پارسای بخارائی،۴۵۹:۱۳۸۱)
و بعضی‌ گفته‌اند که‌ مدار طریقت‌ ایشان‌ به‌ ذکر خفی‌ و مراقبه‌ است‌. و در این‌ دو چیز، جد و جهد تمام‌ به‌ ظهور رسانند و تمام‌ عمر خود را بر این‌ دو چیز مصروف ‌گردانند تا به‌ قول‌ خواجه‌ اولیاء کبیر: اشتغال‌ و استغراق‌ ذکر، به‌ مرتبه‌ای‌ رسد که‌ اگر به‌ بازار درآید هیچ‌ سخن‌ و آواز نشنود، به‌ سبب‌ استیلای‌ ذکر بر حقیقت‌ ذکر، یعنی ‌همه‌ آوازها و حکایات‌ مردم‌ ذکر نماید و سخنی‌ که‌ خود گوید ذکر شود(همان:۴۶۰).
صاحب‌ کتاب‌ انوارالقدسیه‌ نیز در توجیه‌ کلمه‌ نقشبند و وجه‌ تسمیه‌ آن‌ چنین‌نوشته‌ است‌:
“این‌ طایفه‌ (نقشبندیه‌) که‌ تا زمان‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ محمّد معروف‌ و موسوم‌ به‌ خواجگان‌ یا خواجگانیه‌ بوده‌ است‌. از آن‌ زمان‌ تا عهد خواجه‌ ناصرالدین‌ عبیدالله ‌احرار مسمی‌ به‌ نقشبندیه‌ شده‌اند یعنی‌ منسوب‌ به‌ نقشبند که‌ معنای‌ آن‌ نقش‌بندنده‌، نقشی‌ که‌ بسته‌ شود و آن‌ صورت‌ کمال‌ حقیقی‌ است‌ به‌ قلب‌ مرید و باید دانست‌ که‌ از ابتدا تا زمان‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ نقشبند ذکر این‌ سلسله‌ در حال‌ انفرادی و تنهایی‌، ذکر خفیه‌ و در حال‌ اجتماع‌، به‌ صورت‌ جهر و علانیه‌ بوده‌ است‌. ولی‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ نقشبند، به‌ استناد اینکه‌ در عالم‌ سیر و سلوک،‌ از روحانیت‌ و باطن‌ خواجه ‌عبدالخالق‌ غجدوانی‌ شیخ‌ المشایخ‌ این‌ سلسله،‌ مأمور به‌ ذکر خفی‌ شده‌ لذا به‌ امر باطنی‌ او که‌ مرشد و پیشوای‌ روحانی‌ اوست‌ به‌ پیروان‌ و اصحاب‌ خود دستور داد که‌ چه‌ در حال‌ انفراد و چه‌ در حال‌ اجتماع‌ باید به‌ ذکر خفی‌ مشغول‌ شوند و ذکر جهر وعلانیه‌ را ترک‌ کنند، زیرا ذکر، به‌ این‌ نحو، حال‌ مراقبه‌ به‌ خود می‌گیرد و در قلب‌ مرید تأثیر بلیغ‌ می‌کند، چه‌ ذکر خفیه‌ چون‌ بند است‌ و تأثیر آن‌ در قلب‌ سالک‌ و مرید چون‌ نقش‌ که‌ در اثر ممارست‌ و دوام‌ و استغراق‌ در ذکر، کم‌کم‌ در قلب‌ مرید نقش‌ می‌بندد، همچنان که‌ مهر یا خاتمی‌ که‌ بر صفحه‌ای‌ از موم‌ و مانند آن‌ بزنند، چگونه‌ نقش‌ می‌گیرد و آن‌ نقش‌ بر صفحه‌ باقی‌ می‌ماند و محو نمی‌شود، ذکر به‌ این‌ صورت‌ هم، ‌مانند همان‌ مهر یا خاتم‌ است‌ که‌ در صفحه­ی پاک‌ و روشن‌ قلب‌ مرید که‌ چون‌ آیینه­ی پاک‌ تابناک‌ است‌، نقشی‌ جاودان‌ و محو نشدنی‌ ایجاد می‌کند”(بخاری،۳۹:۱۳۸۳).
ولی‌ چنانکه‌ قبلا نیز گفته‌ایم‌ گویا بهاءالدین،‌ پیشه‌ نقشبندی‌ داشته‌ و این‌ نام‌ از آن‌ شغل‌ وی‌ گرفته‌ شده‌ است‌.
سلسله‌ی نقشبندیه را از عهد ابابکر تا بایزید، صدیقیه، از بایزید تا عبدالخاق غجدوانی، طیفوریه، از غجدوانی تا خواجه بهاءالدین، خواجگان و از خواجه بهاءالدین به بعد نقشبندیه می نامند(همان: ۶۴-۶۵) در واقع عنوان نقشبندیه، از قرن دهم به بعد برای این فرقه رایج شد. انتساب عنوان صدیقیه برای ابتدای سلسله‌ی نقشبندیه اشتباه است، چرا که در قرون نخستین اسلامی، اصلا مشرب تصوفی وجود نداشته است که نامی داشته باشد(بخارائی،۱۳۵۴: ۲۸). گفته شده به دلیل این که همه‌ی مشایخ این طریقت، عنوان خواجه داشته اند، این سلسله به خواجگان مشهور بوده است(صفا، ۱۳۸۸: ۴/ ۷۶). پس از سقوط خاندان احرار، حوزه‌ی تبلیغی نقشبندیه به هند انتقال یافت. در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری، پیشوای این طریقه در هند، شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی(متوفی ۱۰۳۲ ق) بوده که از آن پس نقشبندیان هند به مجددی معروف شده ­اند و این طریقه از هند به افغانستان رفته است. پیشوای نقشبندیان ماوراءالنهر، در قرن یازدهم، ابواسحاق جویباری بوده و طریقه‌ی جویباری این سرزمین منسوب به اوست. شعبه­ای از طریقت نقشبندیه، در قرن هشتم هجری به خلوتیه معروف شده و به آسیای صغیر و کردستان رفته است و از قرن دوازده هجری به بعد که خالد شهروزی(متوفی ۱۲۴۲ ق) پیشوای نقشبندیان کردستان گشته، به طریقه‌ی خالدی مشهور شده است. بکتاشیان و دمرداشیان آسیای صغیر و سوریه و مصر نیز پیرو تعلیمات نقشبندیه بوده ­اند. نقشبندیه به شمال آفریقا هم راه یافته و هم­ اکنون در میان اعراب، زنگیان و سیاه پوستان آفریقا وجود دارد(نفیسی،۱۳۴۳: ۹۷-۹۸). سلسله­های باقیه، حسنیه، زبیریه و مظهریه نیز از شعب نقشبندیه محسوب می شوند(سیّدین، ۱۳۸۷: ۳۲۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۳- بهاءالدین‌ نقشبند
خواجه‌ بهاءالدین‌ محمّد بن‌ محمّد بن‌ محمّد نقشبند بخاری‌ در محرم‌ ۷۱۷ در قصر عارفان‌ قصر هندوان‌(واعظ کاشفی،۱۳۵۶: ۱/۲۸؛ بخاری،۲۰:۱۳۸۳) از قراء بخارا به دنیا آمد. نام‌ جدش‌ را بعضی‌ محمّد و بعضی‌ جلال‌الدین‌ نوشته‌اند و ممکن‌ است‌ که‌ جلال‌الدین‌، لقب‌ او باشد و محمّد، نامش‌. آنچنان‌ که‌ در مقامات‌ بهاءالدین‌ آمده‌ است‌ ، جدش،‌ از مریدان‌ و معتقدان‌ خواجه‌ محمّد بابای‌ سماسی‌ شیخ‌ صوفیان‌ خواجگانی ‌بوده‌ است‌(بخاری،۱۹۰:۱۳۸۳). ولی‌ ظاهراً پدر بهاءالدین‌ به‌ این‌ شیخ‌ ارادتی‌ نداشته‌ است(همان:۱۹۲). به نوشته­ی رساله­ قندیه، پدر بهاءالدین،‌ به‌»باباصاحب‌ سر مست‌» شهرت‌ داشته‌ و قبرش‌ در سمرقند بوده‌ است‌. سه‌ روز از ولادت‌ بهاءالدین‌ گذشته‌ بود که‌ خواجه­ی سماسی‌ با جمعی‌ از مریدان، ‌به‌ قصر هندوان‌ می‌رسند. جد بهاءالدین‌ فرزند زاده‌(بهاءالدین‌) را به‌ نزد خواجه ‌می‌برد تا او را برکت‌ دهد. و خواجه­ی‌ سماسی،‌ بهاءالدین‌ را به‌ فرزندی‌ می‌پذیرد. و می‌گوید:«او فرزند ماست‌ ما او را قبول‌ کرده‌ایم‌»(پارسای بخارائی،۹:۱۳۸۱) و یاران‌ را بشارت‌ می‌دهد که ‌این‌ فرزند«مقتدای‌ روزگار گردد»(بخاری،۱۳۸۳: ۲۰). در هجده‌ سالگی،‌ همسر گزید. و در همین‌ اوان‌ درک‌ صحبت‌ خواجه‌ محمّد بابای‌ سماسی‌ را کرد(جامی، ۳۸۱:۱۳۷۰) و پس‌ از مرگ‌ سماسی‌ (سال‌۷۵۵ق) جدش‌ او را به ‌سمرقند برد و هر کجا درویشی‌ و اهل‌ دلی‌ می‌یافت‌ به‌ خدمتش‌ می‌شتافت‌ و بهاءالدین‌ را به‌ صحبتش‌ می‌برد(بخاری،۲۳:۱۳۸۳). بهاءالدین‌ در انجام‌ طلب‌ به‌ نزد سیّد امیر کلال‌ جانشین‌ خواجه‌ سماسی‌ راه ‌یافت‌(واعظ کاشفی،۱۳۵۶: ۱/۹۵) و از او تلقین‌ ذکر یافت‌ و خدمت‌ و مجاهدت‌ بسیار کرد(همان:۹۶). امیرکلال‌ نیز، در تربیت‌ و ارشاد، کوتاهی‌ نکرد از آنکه‌ خواجه‌ سماسی‌ سفارش‌ کرده‌ بوده‌ است‌ که «در حقّ‌ فرزند من‌ بهاءالدین‌ از تربیت‌ و شفقت‌ دریغ‌ مداری‌»(جامی،۳۸۱:۱۳۷۰).
چون‌ بهاءالدین‌ برآمد و قابلیت‌ و استعدادی‌ فزون‌ داشت،‌ شیخ‌ او را اجازه‌ داد که ‌فرو نایستد و در طلب‌ هر که‌ خواهد برود و به‌ تکمیل‌ نفس‌ بپردازد. روزی‌ امیر کلال‌ درجمع‌ یاران‌ گفت‌:” فرزند بهاءالدین‌، نفس‌ حضرت‌ خواجه‌ محمّد بابای‌ سماسی‌ را در حق‌ّ شما به‌ تمامی‌ به‌ جای‌ آوردم‌. گفته‌ بودند: آنچه‌ از تربیت‌ در حقّ‌ تو به‌ جای ‌آورده‌ام‌ در حقّ‌ فرزند بهاءالدین‌ بجای‌ آری‌ و دریغ‌ نداری‌ چنان‌ کردم‌” (جامی،۳۸۱:۱۳۷۰).
بهاءالدین‌ پس‌ از آن‌ مدّت‌ هفت‌ سال‌ متابعت‌ و ملازمت‌ مولانا عارف‌ دیگ‌ گرانی‌(دیگ‌گران، دهی بوده است‌) می‌کرد. و دو سه‌ ماه‌ در خدمت‌ قثم‌ شیخ‌ از مشایخ‌ ترک‌ منتسب‌ به‌ خواجه‌ احمد یسوی‌ به‌ ریاضیات‌ و مجاهدات‌ گذرانید(همان:۳۸۳). و زمانی‌ دراز (شش‌ یا دوازده‌ سال‌) نزد یکی‌ دیگر از مشایخ‌ ترک‌ به‌ نام‌ خلیل‌ آتا بود(بخاری،۳۵:۱۳۸۳). بهاءالدین‌ چندی‌ نیز «ملازمت‌ علماء می‌نمود» و «احادیث‌ می‌خواند» و «آثارصحابه‌، رضی‌الله عنهم،‌ معلوم‌ می‌کرد»(همان:۴۳). خواجه‌ نقشبند دو بار به‌ سفر حج‌ رفت‌ و در یکی‌ از این‌ سفرها چون‌ به‌ هرات ‌رسید ملک‌ معزالدین‌ حسین‌ بن‌ غیاث‌الدین‌ او را گرامی‌ داشت‌ و برایش ‌مجلسی‌ آراست‌ و علمای‌ هرات‌ را بدانجا خواند و خود بهاءالدین‌ سؤال­ها کرد در باب‌ طریقت‌ و عرفان‌(همانجا:۶۶). در سفر دومین‌ حج‌ نیز در هرات‌ به‌ دیدار زین‌الدین‌ ابوبکرتایبادی‌(متوفی‌۷۹۱ق) عارف‌ مشهور رفت‌ و سه‌ روز با او صحبت‌ داشت‌. گذشته‌ از سفر حج‌، بهاءالدین،‌ در طول‌ حیاتش‌ برای‌ سیر و سلوک‌ و دیدار مشایخ‌ به‌ شهرها و دهات‌ بسیاری‌ در خراسان‌ و ماوراءالنهر سفر کرد که‌ از آن‌ جمله‌است‌: سمرقند، ریورتون‌، نسف‌، سمنان‌، مرو، طوس‌، مشهد، غدیوت‌، تایباد‌، قرشی‌، کوفین‌، قشلاق‌ ‌خواجه‌ مبارک‌ (در نخشب‌)، کش‌…خواجه‌ بهاءالدین،‌ سرانجام‌ در شب‌ دوشنبه‌ سوم‌ ربیع الاول‌ سال‌ ۷۹۱ خرقه ‌تهی‌ کرد(جامی،۳۸۹:۱۳۷۰). «سن‌ شریف‌ ایشان‌ هفتاد وسه‌ سال‌ تمام‌ شده‌ بوده‌ است‌ و در هفتاد و چهارم‌ بوده‌اند(واعظ کاشفی،۱۳۵۶: ۱/۱۰۰). و او را در همان‌ موطن‌ و مأوایش‌(قصر عارفان‌) به‌ خاک ‌سپردند و مزارش‌ هنوز برجاست‌ و زیارتگاه‌ معتقدان‌ است‌.
۵-۴- سلسله نسب نقشبندیه
سلسله‌ی معروفیه که به ابومحفوظ معروف بن فیروزان کرخی بغدادی(متوفی ۲۰۰ ق) منسوب بود، به چهارده سلسله منشعب گردید(بخاری،۱۵:۱۳۸۳). ابوعلی فارمدی، سرسلسله جدایی نقشبندیه از دیگر فرق تصوف است(واعظ کاشفی،۱۳۵۶: ۱/۴۰). نقشبندیه سه سلسله نسب برای خود مطرح کرده ­اند که هر سه از شخصیت فارمدی به بعد مشترک هستند. این سه سلسله نسب عبارتند از:
۱- سلسله الذهب که از امام هشتم به معروف کرخی و از او به جنید به ابوعلی رودباری به ابوعلی کاتب به عثمان مغربی ابوالقاسم گرگانی به ابوعلی فارمدی به خواجه یوسف همدانی و در نهایت به خواجه عبدالخالق
غجدوانی می­رسد.
۲- سلسله‌ی علویه که از رسول اکرم (ص) به امام علی(ع) و از ایشان به حسن بصری به حبیب عجمی به داوود طایی به معروف کرخی و پس از چند شخصیت به ابوعلی فارمدی می رسد.
۳- سلسله‌ی صدیقیه که از رسول اکرم(ص) به ابوبکر صدیق به سلمان فارسی به قاسم بن محمّد بن ابی بکر به امام صادق(ص) به بایزید به ابوالحسن خرقانی و سرانجام شیخ ابوعلی فارمدی می­رسد(سیّدین، ۱۳۸۷، ۳۳۳).
نقشبندیه از میان سه سلسله‌ی ذکر شده، سلسله نسب صدیقیه را ترجیح می­دادند و دلیل آن را کوتاهی و شمول بر نسبت­های روحانی قلمداد می­کردند(بخاری،۲۵:۱۳۸۳). امّا پر واضح است که برگزیدن این سلسله، برای صوفیان سنی مذهب متعصبی چون نقشبندیه، بهترین گزینه بوده است.در میان سلسله­های تصوف اسلامی، تنها نقشبندیه است که نسب خود را به ابوبکر می­رساند(مدرسی چهاردهی،۱۳۶۰: ۷۶)، امّا با اندکی تأمل جعلی بودن این سلسله نسب مشخص می­ شود:
نسب اکثر فرقه­های صوفی به امام علی (ع) می­رسد و رسیدن نسب به ابوبکر، مسئله­ای جدید است.
۱- بی­شک ارادت سلمان فارسی به پیامبر (ص) و علی (ع) بیش از ابوبکر بوده است.
۲- در زمان سلمان فارسی، قاسم بن محمّد طفلی صغیر بوده و قابلیت درک محضر سلمان را نداشته است.
۳- چنین چیزی ممکن نیست که امام جعفر صادق (ع) با وجود افضلیت پدرش، از قاسم بن محمّد ابی بکر پیروی کرده باشد؛ ازنظر زمانی، خرقانی بایزید را ملاقات نکرده و مرید ابوالعبّاس قصاب آملی بوده است. بایزید هم امام صادق (ع)را دیدار نکرده است. به نظر صاحب روضات، احتمالا بایزید بسطامی خدمت ابوجعفر جواد (ع)رسیده است و ناقلین ابوجعفر را با جعفر اشتباه گرفته اند. نیز ممکن است بایزید، مرید جعفر کذاب بوده باشد نه جعفر صادق!!(مدرسی چهاردهی،۱۳۶۰: ۶۹-۷۱).
۵-۵- سرسلسله­های نقشبندی
۱- ابوسلیمان داوود نصر طائی(متوفی ۱۶۵ ق): او از شاگردان ابوحنیفه بود و در علم و فقه درجه‌ی بالایی داشت. وی پس از مدّتی عزلت اختیار کرد(جامی، ۱۳۷۰: ۴۱ ).
۲- معروف کرخی(متوفی ۲۰۰ ق): پدر او به نام فیروز، دربان امام علی (ع)، توسط ایشان به اسلام گرویده بوده است(همان:۳۹).
۳- ابوالحسن سری سقطی(متوفی ۲۵۳ ق): وی مرشد جنید بغدادی و از مشاهیر محققان صوفیه بود. گویند در آغاز کار تجارت داشته و به سبب عروض حال و جذبه، همه دارائی خود را به فقرا بخشیده است. در بغداد به سن ۹۸ سالگی درگذشته است(همانجا: ۵۳).
۴- بایزید بسطامی متوفی(۲۶۱ ق): بایزید از صوفیان عاشق پیشه و اهل ذکر و خلوت بود و به عدم رعایت شرع و ادای شطحیات معروف. وی فردی فقر پیشه و پیوسته در مشاهده‌ی دل بود. تعلیمات او سرشار از ریاضت است. بایزید همیشه خود را در معرض نکوهش خلق قرار می­داد تا مبادا دچار غرور شود و از حق باز ماند(سیّدین، ۱۳۸۷: ۷۵-۷۸).
۵- جنید بغدادی(متوفی ۲۶۸ یا ۲۶۹ ق): جنید از صوفیان نامی می­باشد. اصل وی از نهاوند است. او معتقد بود حجاب دل خواص این است که اعمال خود را ببیند و طلب پاداش کند (جامی:۱۳۷۰: ۸۰-۸۳). وی نه فقط مورد توجّه صوفیان بوده بلکه آوازه او قرن­ها بعد به گوش سیاحان خارجی رسیده به گونه ­ای که شاردن که در دوره صفویه از ایران دیدن کرده در مورد زندگانی او مطالبی را گزارش کرده است(شاردن، ۱۳۷۲: ۵/ ۱۸۱).
۶- ابوعلی رودباری(متوفی ۳۲۱ ق): ” بغدادی بود و به مصر مقیم… صحبت جنید و نوری و ابن جلا و این طبقه کرده بود و ظریف­ترین پیران بود…” (جنید شیرازی،۴۲۷:۱۳۲۸).
۷- ابوعلی کاتب(متوفی ۳۴۱ ق): ” صحبت ابوعلی رودباری و ابوبکر مصری و پیران دیگر کرده بود و بزرگ بود اندر حال خویش…” (فروزانفر، ۱۳۶۱: ۷۳-۷۵).
۸- ابوعثمان سعید مغربی(متوفی ۳۷۳ ق): او از شاگردان ابوحنیفه دینوریست. اصل وی از قیروان مغرب بوده ولی سال­ها در مجاورت کعبه روزگار می­گذرانیده است. سپس به نیشابور می ­آید و همانجا فوت می کند(جامی،۱۳۷۰: ۸۷).
۹- ابوالقاسم گرگانی: ” در وقت خود بی­نظیر بود و در زمان خود بی­عدیل…”(جامی،۱۳۷۰: ۳۰۷) وی در سال ۴۴۱هجری وفات یافت(هدایت، ۱۳۶۹: ۱۰۳).
۱۰- ابوالحسن خرقانی(متوفی ۴۲۵ ق) ابوالحسن در ظاهر تحت تربیت شیخ ابوالعبّاس قصاب آملی بوده و در باطن تحت تربیت بایزید بسطامی(هدایت، ۱۳۴۴: ۳۴) گفته شده ابوسعید ابوالخیر، ابوعلی سینا و ناصرخسرو قبادیانی با او صحبت داشته اند. از شاگردان معروف وی خواجه عبدالله انصاری می­باشد. وفات ابوالحسن در خرقان بوده است.
۵-۵-۱- خواجه عبیدالله احرار (متوفی ۸۹۵ ق)
افراد خانواده‌ی احرار و اقوام او از علما بوده ­اند. خواجه محمّد النامی، جد اعلای پدری احرار و از اصحاب ابوبکر محمّد قفال چاچی بود. شیخ عمر باغستانی هم جد اعلای مادری احرار و از بزرگان اصحاب حسن بلغاری(متوفی ۶۹۸ ق) بوده است. شیخ خاوند طهور، فرزند عمر باغستانی و عالم به علوم ظاهری و باطنی خوانده شده.خواجه داوود فرزند خاوند طهور و پدر مادر احرار بوده است. مقام او به حدّی بوده که محمّد پارسا برای رفتن به سفر حج از او استخاره می­طلبد. وی صاحب کرامات بوده است(واعظ کاشفی،۲۵۳۶: ۲/ ۳۶۶-۳۷۴٫) خواجه شهاب الدین، جد پدری احرار، صاحب خرق عادت بوده و محمّد و محمود چاچی، پسران او هستند که محمود چاچی، پدر عبیدالله احرار بوده است(همان: ۳۸۶-۳۸) .خواجه ابراهیم شاشی، دایی عبیدالله و در ملازمت سیّد شریف جرجانی و سپس علاءالدین عطار بوده است. عبیدالله در سن بیست و دو سالگی به همراه داییش، خواجه ابراهیم، برای تحصیل علم، از تاشکند به سمرقند می رود؛ ولی به سراغ تحصیلات نرفت و به طریقت پیوست(همان: ۴۰۴) او در سر راه سمرقند به بخارا، به ملازمت شیخ سراج­الدین پیرمسی رسیده است. سپس به بخارا رفته و با مولانا حسام­الدین بن مولانا حمید­الدین چاچی و خواجه علاءالدین غجدوانی، صحبت داشته است. پس از آن از راه مرو به هرات آمده و مدّت چهار سال در آنجا توقف می­ کند و از محضر سیّد قاسم تبریزی (انوار) و شیخ بهاءالدین عمر و شیخ زین­الدین خوافی، استفاده می­ کند. پس از هرات از راه بلخ متوجّه حصار می­ شود و در بلخ به صحبت حسام­الدین پارسا می­رود.
در چغانیان قبر علاءالدین عطار را زیارت کرده و سپس در هلغتو به مدّت سه ماه، در خدمت مولانا یعقوب چرخی می­ماند و از او کسب طریقت کرده و به هرات باز می­گردد و در آنجا تا پنج سال به خدمت اکابر وقت می­رفته و کسب تلمّذ می­کرده است. او در نهایت در سال ۸۳۵ ق به تاشکند بازگشته و دهقانی پیشه می­ کند. بدرالدین صرافانی به علاءالدین غجدوانی می­گوید که به خواجه احرار زود اجازه داده است. علاءالدین جواب می­دهد:
” خواجه عبیدالله پیش ما تمام آمد و از پیش ما تمام رفت… این نه خواجه عبیدالله است بلکه این خواجه بهاءالدین است که بار دیگر بدنیا آمده با هزار کمال زیاده”(همانجا:۱۲۶- ۱۲۷). یعقوب چرخی درباره‌ی احرار می­گوید: ” طالبی که به صحبت عزیزی می ­آید، چون خواجه عبیدالله میباید آمد چراغ مهیا ساخته بود، و روغن وفتیله آماده کرده، همین گوگردی به­آن می­بایست داشت”(همانجا: ۴۳۱). خواجه احرار جدای از مقام معنوی، در سیاست هم نفوذ زیادی داشت. سمرقندی آورده است: ” سلطانان صاحب دستگاه و پادشاهان با عز و جاه همه کمر فرمانبرداری و اخلاص کیشی حضرت خواجه را برمیان بسته­اند…”(سمرقندی،۱۳۳۹: ۱۸۵). شهاب­الدین شاشی، جد احرار، هنگامی که خواجه خردسال بوده است، درباره‌ی او می گوید:”زود باشد که این پسر عالمگیر شود و شریعت را ترویج کند و طریقت را رونق دهد و سلاطین روزگار سر بر خط فرمان او نهند و تن به امرو نهی او در دهند…”( واعظ کاشفی ،۲۵۳۶: ۲/ ۳۸۷). خواجه عبیدالله احرار سه پسر با نام­های خواجه عبدالله، خواجه کا و خواجه محمّد یحیی داشت. وفات خواجه احرار، در اثر عارضه‌ی اسهال و ضعف شدید بوده است. سلطان احمد میرزا، دستور غسل و کفن و دفن وی را داده است. واعظ درباره‌ی بارگاه احرار می گوید: ” اولاد بزرگوار حضرت ایشان آنجا عمارات عالیه طرح انداخته­اند و قبر مبارک آن حضرت را بر بهترین وضعی ساخته…”(همان: ۵۶۸).حسین بن علی واعظ کاشفی، میرعبدالاول نیشابوری و مولانا محمّد قاضی از مشهورترین شاگردان احرار بوده ­اند .حسین بن علی واعظ کاشفی(متوفی ۹۱۰ ق) هم حجره و هم سبق میرعبدالاول نیشابوری که برای تحصیل علوم از سبزوار به نیشابور آمده بود او در بسیاری از علوم تفسیر، حدیث، فقه، ادب، شعر و نجوم دستی داشت علّت شهرت حسین کاشفی به واعظ، این است که ” غالب ایّام هفته را هر روز در مسجد و خانقاهی به آوازی خوش و صوت دلکش بامر وعظ و نصیحت می ­پرداخت” حسین واعظ به نقشبندیه تمایل داشت(معصوم شیرازی،۱۳۴۵: ۱۱۴).
وی علاوه بر ملازمت احرار، بسیار در ملازمت مولانا جامی بوده است(واعظ کاشفی ،۲۵۳۶: ۱/ ۲۵۲). فخرالدین علی صفی کاشفی، پسر حسین واعظ، از شاگردان عبدالرحمن جامی و از متمسکان طریقت نقشبندیه بوده است که در زمان شاه اسماعیل صفوی، به تشیع می­گراید. فخرالدین علی بعد از طی مدارج تحصیل و کسب کمالات جای پدر را در وعظ و تذکیر گرفت و این شغل را بعد از زوال دولت تیموری در خراسان، و در عهد تشکیل دولت صفوی و یا در گیرودار حملات ازبکان بر آن شهر و بر خراسان همچنان ادامه داد(صفا،۱۳۸۸: ۳/۵۳۵).
۵-۵-۲- میرعبدالاول نیشابوری(متوفی ۹۰۵ ق)
از اصحاب مشهور احرار پس از هفت سال تضرع، به مجلس احرار را یافته بوده است(واعظ کاشفی،۲۵۳۶: ۲/ ۶۰۳). وی به حدّی نزد احرار گرامی بود، که داماد وی گشت و پس از فوت احرار، فرزندان او به میرعبدالاول رجوع می­کردند مولانا محمّد قاضی(متوفی ۹۱۴ ق): مولانا محمّد بن برهان­الدین، به علّت انتساب پدرش به عنوان قاضی عمادالدین سمرقندی، به مولانا محمّد قاضی، شهرت یافته است. او در سال ۸۸۵ ق به طریقت نقشبندیه پیوست و از ملازمان نزدیک احرار شد؛ به حدّی که در همه‌ی امور ” محرمِ اسرارِ احرار” گردید(همان:۶۰۴). مدفن وی در تاشکند می­باشد.
۵-۵-۳- مولانا عبدالرحمن جامی(متوفی ۸۹۸ ق)
لقب اصلی او عمادالدین و لقب مشهورش نورالدین است. وی در یال ۸۱۷ ق در خرجرد جام متولد شد. نسب او به امام محمّد شیبانی که از بزرگان مذهب ابوحنیفه است، می­رسد. پدر او، نظام الدین دشتی و جدش شمس­الدین محمّد دشتی، از مشاهیر محله‌ی دشت اصفهان بوده ­اند که به علل حوادث زمان ” بولایت جام آمده­اند و بامر قضا و فتوی اشتغال نموده ­اند” آباء و اجداد جامی، تا وقتی در جام ساکن بودند، لقب دشتی داشتند و پس از آمدن به هرات، با لقب جامی مشهور شده ­اند(واعظ کاشفی،۲۵۳۶ :۲ / ۲۳۲-۳۳۳).عبدالرحمن در دو مرکز علمی هرات و سمرقند، به تحصیل علوم عصر خود پرداخت.
وی روابط نزدیکی با سلطان حسین بایقرا و دیگر شخصیت­های بزرگ زمان خود داشت. خمسه‌ی متحیره که از فحول علما و رؤس فضلای خراسان بودند عبارتند از: نورالدین عبدالرحمن جامی، کمال­الدین شیخ حسین، شمس­الدین صاحب کشف، مولانا داوود و مولانا معین تونی. از این میان مولانا شیخ حسین و مولانا معین تونی به مطالعه وتدریس مشغول شدند و دو تن دیگر به صدارت رسیدند و جامی هم به وادی عشق و تصوف افتاد. جامی در مثنوی تحفه­ الاحرار، انتساب خود را به سلسله‌ی نقشبندیه، اظهار کرده است. برترین استاد جامی در طریقت، سعدالدین کاشغری بوده است. او خودش نامه­ای برای جامی نگاشت و او را به ملازمت خویش دعوت کرد. سعدالدین در وصف جامی گفته است:” حضرت حقّ سبحانه بصحبت این جوان جامی بر ما منت نهاد” (همان: ۲۳۹-۲۴۶) عبدالرحمن، پس از کاشغری، جانشین وی در طریقت گردید. ولی هنگامی که مریدان نقشبندی به او مراجعه می­کردند، وی آنان را به خواجه عبیدالله احرار هدایت می نمود(سیّدین،۱۳۸۷: ۴۰). جالب آنکه احرار هم ” بسیار طالبان را به­ ملازمت حضرت مخدوم جامی حواله می­فرمودند و بسی مستعدان را بر صحبت ایشان تحریص می­نمودند…” (واعظ کاشفی،۲۵۳۶: ۱/۲۵۱). این احترام متقابل دو شیخ بزرگ نقشبندی، بسیار جالب توجّه است و باخرزی هم در این باره می­گوید: ” رابطه‌ی وحدت و اتّحاد میان آن حضرت جامی و حضرت خواجه احرار به نوعی ثابت و راسخ بود که اصلاً به هیچ وسیله مزیدی بر آن میسر و متصور نمی­نمود…” (نظامی باخرزی،۱۳۷۱: ۱۱۴). پس از فوت عبیدالله احرار، جامی یگانه پیر طریقت نقشبندیه محسوب می­شد ولی چندان به خانقاه داری نمی­پرداخت و سرگرم تألیف بود. نورالدین جامی تنها سه سال پس از فوت خواجه احرار، بار طریقت را به دوش کشید و در سال ۸۹۸ ق وفات یافت. مزار وی در کنار مزار سعدالدین کاشغری قرار دارد. پس از فوت جامی، مراسم تدفین با شکوهی به همت علیشیر نوائی، برای او صورت گرفت و عمارت عالی مقبره‌ی او توسط نوائی بنا گردید(همان: ۲۵۹-۲۶۷) مریدان جامی بسیار بوده اند ولی سه تن از مشهورترین آنان عبارتند از: مولانا عبدالغفور، علاءالدین آبیزی و امیر علیشیر نوائی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 10:35:00 ب.ظ ]




فصل سوم
روش شناسی پژوهش
مقدمه
روش انجام تحقیق مهم ترین و اصلی ترین بخش در هر پژوهش است که تعیین می کند پژوهش به طور صحیح انجام شده است یا خیر. در این فصل تمام روش های استفاده شده در تحقیق که شامل روش علمی تحقیق، متغیر های تحقیق، جامعه ی آماری، نمونه های آماری، روش نمونه گیری، ابزارهای اندازه گیری، شیوه گردآوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل آماری به اختصار تشریح می گردد.
۳-۱ روش تحقیق
از آنجایی که تحقیق به توصیف اطلاعات بدست آمده پرداخته و هیچ دخل و تصرفی در اطلاعات و نتایج بدست آمده ندارند از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بوده و به شکل میدانی انجام گرفته است.
۳-۲ روش و ابزارگرد آوری اطلاعات
ابزار به وسیله ای اطلاق می شود که از طریق آن اطلاعات جمع آوری می شود، در این تحقیق از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات در مورد فرضیه ها استفاده شده.در این پژوهش به دلیل نبود پرسشنامه استاندارد داخل کشور محقق با بررسی منابع ومقالات مرتبط به ترجمه پرسشنامه تهیه شده توسط فونیک و همکارانش(۲۰۰۴)پرداخت.با توجه به ماهیت این تحقیق از دونوع پرسشنامه اطلاعات فردی و انگیزه و انگیزه‌های حضور تماشاگران استفاده شده است. از بین۳۰۰ پرسشنامه توزیع شد که پس از جمع آوری آنها تعداد ۲۷۸ مورد بر اساس فرمول کوکران و تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۲-۱ پرسشنامه انگیزه های حضور تماشاگران
برای اندازه گیری حضور تماشاگران از پرسشنامه ای که به همین منظور نوسط فونک و همکارانش در سال۲۰۰۴طراحی شده بود استفاده شد.این پرسشنامه در مطالعات گوناگون برای بررسی انگیزه های حضور تماشاگران بکار رفته است و پایایی آن در مقاله فونک و همکارانش۸۸% می باشد.انگیزه های مورد بررسی در این پرسشنامه عبارتند از:حمایت از تیم، علاقه به بازیکنان، بازی پایاپای، سرگرمی، هیجان مسابقه، پرسنل و کارکنان(خدمات رفاهی)گریز، دانش(علم به ورزش مورد رقابت)،پیروزی نیابتی؛ البته تعداد انگیزه های بررسی شده در پرسشنامه مرجع بیشتربود که تعداد از آنها بخاطر عدم همخوانی با فرهنگ کشور مرتبط بودن با ورزش زنان و همچنین برای کم کردن تعداد سوالات حذف شدند و انگیزه هایی که به نظر محقق در کشور مهم تر می باشد در پرسشنامه استفاده شدند.هرکدام از این انگیزه ها با سه سوال مورد اندازه گیری قرار گرفته است.پرسشنامه شامل دو بخش می باشد که در بخش اول با هفت سوال به اندازگیری عوامل جمعیت شناختی ومیزان و مسابقه حضور تماشاگران می پردازد که شامل متغیرهای عینی مانند سن، وضعیت تاهل، سابقه و میزان حضور در مسابقات میزان تحصیلات میزان درآمد ماهیانه وشغل می باشد.
بخش دوم سوالات انگیزه ها وعوامل موثر بر حضور می باشد که شامل ۲۷سوال می باشد.در بخش عوامل انگیزه میزان حمایت از تیم با سولات۸،۱۰،۱۳، عوامل انگیزش علاقه به بازیکنان با سوالات۹،۱۱،۱۲، بازی پایاپای با سوالات ۱۴،۱۷،۱۹،سرگرمی با سوالات۱۸،۱۵،۱۶،هیجان مسابقه با سوالات۲۵،۲۰،۲۲،وپرسنل و کارکنان(خدمات رفاهی)با سوالات۲۶،۲۱،۲۳،گریز با سوالات۲۹،۲۴،۲۷،دانش(علم به ورزش مورد رقابت)با سوالات۳۰،۳۳،۲۸،پیروزی نیابتی با سوالات۳۴،۳۱،۳۲ اندازه گیری قرار می گیرند.در این پرسشنامه از مقیاس۵ارزش لیکرات استفاده شده که عدد۵ نشانه موافقت و عدد۱نشانه مخالفت کامل با عبارات مطرح شده می باشد
۳-۳ جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری عبارت است از تعدادی از عناصر مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند، جامعه مورد مطالعه در این تحقیق شامل تمام علاقه مندان و تماشاگران به مسابقات کاراته در شهر تهران می باشند که در تاریخ ۵/۷/۱۳۹۲ در مجموعه ورزشی شهید شیرودی تهران که در نوبت صبح و عصر برگزار گردید بر اساس تخمین محقق و نظر مسئولان برگزاری مسابقات تعداد تماشاگران را حدود ۱۰۰۰نفر بوده است. با توجه به جامعه آماری در نظر گرفته شده محقق تعداد ۳۰۰ پرسشنامه در اختیار تماشاگران قرار داد که از این پرسشنامه ها ۲۷۸ پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.
۳-۴ روش نمونه گیری
با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی است.
۳-۵ متغیر های تحقیق
متغیر هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند به دو دسته متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تقسیم شده اند که متغیرهای مستقل شامل انگیزه های :
۱٫حمایت از تیم : نظر آزمودنی ها راجع به حمایت از تیم در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۲٫علاقه به بازیکن خاص : نظر آزمودنی ها راجع به علاقه به بازیکن خاص در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۳٫گریز : نظر آزمودنی ها راجع به گریز در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۴٫سرگرم کنندگی مسابقات : نظر آزمودنی ها راجع به سرگرم کنندگی مسابقات در مسابقه ها که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۵٫خدمات رفاهی : نظر آزمودنی ها راجع به خدمات رفاهی در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۶٫هیجان مسابقات: نظر آزمودنی ها راجع به هیجان مسابقه ها در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۷٫آگاهی و اطلاعات در زمینه کاراته : نظر آزمودنی ها راجع به آگاهی آنها به کاراته در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۸٫پیروزی نیابتی : نظر آزمودنی ها راجع به پیروزی نیابتی در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۹٫بازی پایاپا : نظر آزمودنی ها راجع به بازی پایاپا در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۳-۶ اعتبار پرسشنامه
پژوهشگر به منظور بررسی روایی پرسشنامه، اینکه آیا سؤالات مطرح شده اهداف مورد نظر را پوشش می دهد و مانعی از نگارش و ابهامات در جملات ندارد، آن را در اختیار اساتید راهنما، مشاور و اساتید صاحب نظر دیگر قرار داد. آن‌ها پس از بررسی دقیق شایستگی سنجش ویژگی مورد نظر را تأیید نموده اند. اعتماد یا پایایی مسئله‌ای کمی و تکنیکی است و بیشتر ناظر به این سوال است که ابزار اندازه‌گیری با چه دقت و صحتی پدیده یا صفت مورد نظر را اندازه‌گیری می‌کند.
در تحقیقات اجتماعی محقق به کمک یک سری از روش‌ها حدود اعتماد یا پایایی ابزارهای اندازه‌گیری را مشخص می‌کند. مهمترین این روشها عبارتند از: روش بازآمایی، روش موازی یا آزمون همتا، روش آلفای کرونباخ و …. اگر چه بسیاری از این روش‌ها قابل محاسبه در نرم افزار spss می‌باشند اما به دلیل اینکه استفاده از آلفای کرونباخ از عمومیت بیشتری برخوردار است. اصولا این روش برای محاسبه انسجام درونی ابزار اندازه گیری یا مقیاس‌ها بکار می‌رود. زمانی که مقیاس‌ها از نوع لیکرت وجود داشته باشد و محقق بخواهد از طریق گویه‌های مختلف مفهوم پیچیده را اندازه‌گیری کند، برای انسجام درونی می‌تواند از آماره آلفای کرونباخ استفاده کند. پرسشنامه تدوین شده بر روی یک نمونه کوچک ۳۰ نفری از جامعه مورد نظر به صورت تصادفی و آزمایشی داده شد و در محاسبات انجام شده برای آلفا، ضریبی معادل ۷۴/۰ بدست آمده است که نشانگر اعتبار مناسب پرسشنامه می‌باشد.
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای تجزیه و تحلیل آماری یافته ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده در بخش نخست، تجزیه و تحلیل توصیفی یافته ها به صورت جداول توزیع فراوانی و نمودارها ارائه شده است. در بخش دوم برای بدست آوردن رابطه بین انگیزه ها و میزان حضور از آزمون خی دو و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رسم نمودارها از نرم افزار آماری spss استفاده شده است.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده‌ها
۴-۱ بخش اول: تجزیه و تحلیل توصیفی
جداول یک بعدی
جدول شماره ۴-۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

۱۳-۲۲سال

۴۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




حاصل می­ شود. به طور مشابه با گرفتن مشتق جزئی از عبارت تابع هدف اصلاح­ شده نسبت به vi و مساوی صفر قرار دادن نتیجه، مرکز جدید خوشه iام به صورت:

(۴-۳)

به دست می ­آید. مراحل الگوریتم پیشنهادی به صورت زیر است:

    1. تنظیم پارامترهای q (پارامتر فازی­سازی)، c (تعداد خوشه ­ها)، ε (مقدار حد آستانه) و مقایر vi (مراکز خوشه ­ها)
    1. محاسبه مقادیر عضویت با بهره گرفتن از رابطه تعیین عضویت پیشنهادی
    1. محاسبه مراکز خوشه جدید

به مرحله ۲ بروید و تا زمان همگرایی تکرار کنید. هنگامی که الگوریتم به همگرایی رسید، یک فرایند غیرفازی­سازی به منظور تبدیل ماتریس عضویت U به بخش­بندی غیرفازی داده ­ها انجام می­ شود. غیرفازی­ساز استفاده شده در اینجا داده k را به خوشه c که دارای بیشترین مقدار عضویت در آن خوشه است، تخصیص می­دهد.
۴-۲ بخش­بندی تصویر با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک مبتنی بر روش خوشه­بندی فازی
آ. هالدر[۱۸] و اس. پرامانیک[۱۹] و آ. کار[۲۰] در سال ۲۰۱۱[۵] رویکردی تکاملی برای بخش­بندی بدون­ مربی تصویر را پیشنهاد دادند که هدف آن انجام بخش­بندی تصویر با بهره گرفتن از اطلاعات شدت روشنایی و روابط همسایگی پیکسل­ها است. در روش مذکور الگوریتم Fuzzy C-means در تولید جمعیت الگوریتم ژنتیک برای بخش­بندی خودکار تصویر به کار رفته است. از یک شاخص اعتبار برای معرفی یک روش قوی به منظور تعیین تعداد نواحی تصویر استفاده شده است. بخش­بندی پیکسل فرایند تخصیص برچسب به پیکسل­ها

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

می­باشد که پیکسل­های دارای برچسب یکسان، ویژگی­های مشابه و مشخصی دارند. از قابلیت جستجوی الگوریتم ژنتیک می­توان به منظور خوشه­بندی مجموعه n نقطه N بعدی به k خوشه بهره جست. در روش پیشنهادی این ایده به داده ­های پیکسل­های تصویر اعمال شده است. هر کروموزوم نماینده یک جواب که یک توالی از k مرکز خوشه است، می­باشد. برای فضای N بعدی هر مرکز خوشه به N عدد ژن پی­در­پی در کروموزوم نگاشت می­ شود. به منظور تولید P کروموزوم به عنوان جمعیت اولیه، الگوریتم FCM به تعداد P بار اجرا می­ شود که اندازه هر کروموزوم k*N است. الگوریتم FCM پیکسل­ها را به هر دسته با بهره گرفتن از
عضویت­های فازی[۲۱] اختصاص می­دهد. محاسبه برازندگی در دو مرحله انجام می­گیرد؛ در مرحله نخست مجموعه داده ­های پیکسل­های تصویر بر اساس مراکز خوشه­های کد شده در کروموزوم خوشه­بندی می­شوند، به طوری که هر مقدار شدت روشنایی x­i به خوشه­ای که نزدیکترین فاصله را با مرکز آن دارد،
تخصیص می­یابد. مرحله بعدی شامل به­ روزرسانی مقادیر مراکز خوشه­های کد شده در کروموزوم به صورت جایگزینی آنها با میانگین نقاط متعلق به هر خوشه است. در نهایت معیار خوشه­بندی M به صورت مجموع فواصل اقلیدسی پیکسل­ها از مرکز خوشه­شان محاسبه شده و مقدار برازندگی کروموزوم به صورت f=1/M به دست می ­آید. این الگوریتم یک فرایند دو مرحله­ ای در هر تکرار است که در مرحله اول الگوریتم FCM برای تولید جمعیت استفاده شده و در مرحله دوم الگوریتم ژنتیک بر روی این جمعیت اجرا می­ شود. سپس معیار اعتبار خوشه­ برای بهترین کروموزوم با k (تعداد خوشه­های) مشخص محاسبه شده و و برازنده­ترین کروموزوم برای آن مقدار k نگه داشته می­ شود. الگوریتم ژنتیک برای k=2 تا k=kmax اجرا می­ شود. معیار اعتبار خوشه استفاده شده، معیار اعتبار توری[۲۲] است که در فصل ۲ در مورد آن توضیح داده شد. تعداد k اجرایی که در آن معیار اعتبار کمینه شود، به عنوان تعداد بهینه خوشه ­ها انتخاب می­گردد.
۴-۳ الگوریتم FCMS
در سال ۲۰۰۲، احمد[۲۳] و همکارانش الگوریتم FCMS را به وسیله اصلاح تابع هدف الگوریتم FCM معرفی کردند [۱] که بعداً همین روش پیشنهادی آنها برای بخش­بندی و تخمین میدان جهت­دار[۲۴] تصاویر پزشکی مورد استفاده قرار گرفت. اصلاح اعمال ­شده به تابع هدف FCM استاندارد بر این اساس بود که
برچسب­گذاری یک پیکسل تحت تأثیر برچسب پیکسل­های همسایه­اش انجام گیرد. تأثیر همسایگی به عنوان تنظیم­کننده عمل می­ کند و جواب برچسب­گذاری پیکسل­ها را به سوی برچسب­گذاری همگن تکه­ای سوق می­دهد. تابع هدف به صورت زیر و با اضافه کردن جمله همسایگی تغییر می­یابد:

(۴-۴)

که در آن N­k مجموعه پیکسل­های همسایه در داخل پنجره همسایگی به مرکز پیکسل xk ، NR تعداد پیکسل­های همسایه و α پارامتر کنترل­ کننده جمله همسایگی می­باشد. با کمینه­سازی تابع هدف فوق نسبت به درجه ­عضویت پیکسل­ها و مراکز خوشه ­ها، روابط جدید برای به ­روزرسانی عضویت­ها و مراکز خوشه ­ها به دست می ­آید.
۴-۴ الگوریتم EnFCM
در این روش که در سال ۲۰۰۳ توسط زیلگیی[۲۵] و همکارانش [۳] ارائه شد، از عبارت زیر برای صاف­کردن تصویر استفاده شد:

(۴-۵)

در این رابطه β پارامتر وزن­دهی و kε مقدار فیلتر شده پیکسل است. بر اساس هیستوگرام تصویر جدید (فیلتر شده)، خوشه­بندی سریع FCM به منظور کمینه­ کردن تابع هدف زیر اجرا می­گردد.

(۴-۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




فرمول بسته:C10H18O
نقطه جوش:۲۱۳۰C
دانسیته:۱.۰۱۱
گروه: بیسیکلومونوترپن الکل
بورنئول یک مونوترپن دو حلقهای از خانواده کامفن هاست.در آب تقریبا غیر محلول ولی در الکل، اتر، بنزن و تولوئن و استون حل می شود. به طور عمده این ترکیب در تهیه استرهای آن کاربرد دارد. بورنئول و ایزوبورنئول در عطرسازی در تهیه بخورهای خوشبوکننده بکار میرود. بورنئول به عنوان منقبض کننده کیسه صفرا و محرک سیستم قلبی عروقی مصرف شده است. و نیز در کرم های ضدالتهاب و ضد باکتریایی مصرف دارد و نیز در یک محصول دارویی برای درمان ناراحتی کرونری قلب کاربرد دارد.این ماده می تواند موجب تهوع، استفراغ، اغتشاشات مغزی، سرگیجه و تشنج شود (۷۳). همچنین بورنئول اثر مهارکنندگی قابل توجهی بر روی کاندیداآلبیکنس وکلستریدیوم پرفرنجنس دارد (۸۱).این ترکیب در گیاهانی مثلpristiphora erichsonii , pristiphora wesmaeli یافت می شود.

فرم(۱R,2S) یا (+) بورنئول یا (+)بورنیل الکل بیشتر در گیاه curcuma aromatica و نیز cinnamomum camphora یافت میشود که زاویه چرخش نور پلاریزه۷/۳۷+ درجه دارد (۶۳).
۴-۷-۱۲. ترپینن-۴-ال Terpinen-4-ol

نام شیمیایی: ۴-Methyl-1-(1-methylethyl)-3-cyclohexen-1-ol
وزن مولکولی:۱۵۴.۲۴۹۳
فرمول بسته:C10H18O
نقطه جوش:۲۱۲۰C
دانسیته:۰.۹۲۹
گروه: مونوترپن تک حلقه ای
ترپینن-۴-ال یک مونوترپن از خانواده منتان می باشد، و به عنوان یکی از ترکیبات عطریات می باشد، و دارای فرم های R, S ، (+) می باشد.فرم ® آن از Eucalyptus dives، rhetsa Xanthoxylum و دیگر اسانسها جدا شده است.فرم(S) آن در اسانس لاواند و دیگر اسانسها وجود دارد (۲۸). این ترکیب دارای خاصیت ضد سرطانی در روغن درخت چای است (۸۶). همچنین برای درمان عفونتهای واژن بر علیه کاندیدا آلبیکنز کاربرد دارد (۶۹).
۴-۷-۱۳. آلفا-ترپینئولα-Terpineol

نام شیمیایی: ۲-(۴-Methyl-1-cyclohex-3-enyl)propan- 2-ol
وزن مولکولی:۱۵۴.۲۵
فرمول بسته:C10H18O
نقطه جوش:۲۱۹۰C
دانسیته:۰.۹۳۳
گروه: مونوترپن تک حلقه ای
یک مونوترپنوئید یک حلقه ای از دسته ی منتان هاست.آلفا-ترپینئول مایعی است بی رنگ با ویسکوزیته کم، دارای بوی مشخص، نامحلول در آب و گلیسرول و محلول در اتر کلروفرم و الکل. این ترکیب به شکل های آلفا، بتا، گاما وجود دارد و شکل تجاری آن مخلوطی از سه فرم می باشد.برای تهیه این ترکیب به صورت سنتزی می توان از حرارت دادن ترپین با فسفوریک اسید (یا اسید سولفوریک خالص) و سپس عمل تقطیر استفاده نمود.تمامی استرئوایزومرهای آن در گیاهان خانواده Artemisia ، Eucalyptus، Mentha به وفور یافت می شود.این ترکیب دارای ارزش صنعتی بوده و به عنوان حلال برای مواد هیدروکربنی، حلال مشترک برای رزین ها و سلولزهای اتری و استری کاربرد دارد. از ترکیبات مهم عطرسازی بوده و به عنوان آنتی اکسیدانت و عامل طعم دهنده مواد خوراکی نیز کاربرد دارد. این ترکیب در دامپزشکی به عنوان آنتی سپتیک استفاده می شود.در بررسی اسانس گونه های مختلف گیاهی ترکیب آلفا-ترپینئول در بیشتر گونه های اکالیپتوس مورد شناسایی قرار گرفت (۱۹). همچنین این ترکیب خاصیت ضدعفونی کننده داشته و در صنایع ساخت صابون به کار می رود (۶۱).
۴-۷-۱۴. سیس- کریزانتنیل استات Cis- Chrysanthenyl acetate

نام شیمیایی: cis-2,7,7-Trimethylbicyclo[3.1.1]hept-2-en-6-yl acetate
وزن مولکولی: ۱۹۴.۲۷۰۱
فرمول بسته: C12H18O2
نقطه جوش:
دانسیته:
گروه: بیسیکلو مونو ترپن اکسیژن دار
این ترکیب سنتز پروستوگلاندین ها را محدود می کند و دارای خواص تسکین دهنده درد نیز می باشد (۵۰و۶۸).
۴-۷-۱۵. بورنیل استات Bornyl acetate

نام شیمیایی: ۱,۷,۷-trimethyl-bicyclo[2.2.1]heptan-2-yl acetate
وزن مولکولی: ۱۹۶.۲۹
فرمول بسته: C12H20O2
نقطه جوش: ۲۲۸-۲۳۱ ۰C
دانسیته: ۰.۹۸۵
گروه: بیسیکلو مونو ترپن اکسیژن دار
این ترکیب ار آسیلاسیون d-borneole بدست می آید. فرم d این ترکیب به صورت کریستالی است. چرخش ویژه آن برابر با]۲۰ D= +44.380 [α می باشد و ضریب شکست آن n22 D= 1.4627 می باشد.به سادگی در آب حل می شود و در الکل و اتر نیز محلول است.فرم L و راسمیک این ترکیب نیز به صورت کریستالی است (۸۰).
این ترکیب دارای خاصیت ضد میکروب، ضد تورم و ضد نفخ است. در فرآورده های درمانی ضد سرفه، ضد آسم و به طور کلی محصولاتی که برای ناراحتی های دستگاه تنفس فرموله شده اند کاربرد فراوان دارد. در درمان اختلالات مربوط به مفاصل و عضلات اسکلتی نیز استفاده می شود. در تهیه صابون و دیگر فراورده های بهداشتی و آرایشی به عنوان معطر کننده به کار می رود (۹).
۴-۷-۱۶. نریل استات Neryl acetate

نام شیمیایی: (۲Z)-3,7-Dimethyl-2,6-octadien-1-yl acetate
وزن مولکولی: ۱۹۶.۲۸۸
فرمول بسته: C12H20O2
گروه: مونو ترپن اکسیژن دار غیر حلقوی
نریل استات یک استر ترپنی به صورت مایع بی رنگ و با بویی شبیه بوی رز و مرکبات می باشد. این ماده در صنایع عطر سازی به کار می رود. در ضمن نریل استات ایزومر ژرانیل استات می باشد (۵۷).
۴-۷-۱۷. جرماکرن Germacrene D

نام شیمیایی: (E,E)-1-Methyl-5-methylene-8-(1-methylethyl)-1,6-cyclodecadiene
وزن مولکولی: ۲۰۴.۳۵
فرمول بسته: C15H24
گروه: سزکویی ترپن تک حلقه ای
این ترکیب به فرم ۵E و ۱(۱۰) E می باشد و در اسانس های مختلفی نظیر Pseudotsuga japonica وجود دارد.این ماده در دوز ۱۸۰ppm و ۳۶ اثری مثل فرومون دارد. در بررسی اثر ضد باکتریایی این ماده مشخص شده است که روی باکتری هایی نظیر Bacillus subtilis و باکتری های گرم مثبت، اثر باکتریسید دارد. علاوه بر این دارای خاصیت ضد قارچ و حشره کشی و از بین برنده لارو حشرات نیز می باشد.همچنین مشتقات این ترکیب به عنوان یک آنتاگونیست جنسی فرومون به کار می روند (۶۳).
۴-۷-۱۸. اسپاتولنول Spatholenol

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




هرگاه نوشته ای فاقد یکی از آن سه شرط باشد آن نوشته درصورتی که دارای مهر یا امضاء طرف باشد عادی محسوب می شود.
تنظیم سند رسمی دارای تشریفاتی است بشرح ذیل :
۱-۳ تشریفاتی که عدم رعایت آن سند را از رسمیت می اندازد مانند ضرورت امضاء سند توسط مأمور رسمی یا عدم الحاق تراشیدن و خراشیدن مفاد آن که همگی مستند به قوانین موضوعه بوده و عدم رعایت هر یک از آنها سند را از اعتبار مقرر قانونی خارج می سازد.
۲-۳ تشریفاتی که عدم رعایت آن موجب عدم اعتبار رسمی سند نمی باشد. این تشریفات جزء ارکان اساسی سند نبوده و عدم رعایت آن ممکن است تخلف اداری محسوب گردد، یا حتی در برخی موارد اصلاح و انطباق سند با قانون قابل تدارک است مانند تمبر سند که عدم الصاق آن موجب عدم اعتبار سند نبوده و الصاق بعدی آن ممکن و میسور است .
در مقابل اسناد عادی که درعموماً به هنگام معاملات عادی اشخاص تنظیم می گردند از این اصل (اصل صحت) بهره مند نبوده و به محض انکار یا تردید طرف دعوی ، بار اثبات صحت و ارائه دلایل در این خصوص بر عهده ارائه کننده سند بوده و عدم توان اثبات آنرا از عداد دلایل وی خارج می کند بدین وصف در حقیقت سند عادی را نمی توان همسنگ سند رسمی از دلایل اثبات دعوی دانسته بلکه این دلایل به مشابه سایر دلایل از قبیل قسم و… ، محتاج به بررسی ، تأیید و اقناع وجدانی قاضی دارند در حالیکه سند رسمی به محض ارائه قابل انکار و…نبود. و از ادلۀ اثباتی قوی به شمار آمده و دادرس نیز نمی تواند از اعتبار دادن به آن در شرایط عادی خودداری نماید.
لازم به ذکر است علیرغم اظهار صریح قانونگذار با اینکه در مقابل سند رسمی تنها ادعاء جعل قابل پذیرش است ادعاء اشتباه مأمور در تنظیم اسناد رسمی چه بر اساس اشتباه خود چه بر اساس اعلامات اشتباه افراد پذیرفته شده و نمی توان تصور نمود مأمور دولت مرتکب اشتباه نخواهد گردید و این فرض کاملاً مغایر با منطق بوده و رویۀ معمول در دادرسی نیز مؤید پذیرش این ادعاء می باشد البته قانونگذار رفع این اشتباهات را عموماً درصلاحیت هیات های ثبتی قرار داده و بدلیل سادگی و سهولت تشخیص و رفع آن ارجاع امر به محاکم عمومی احتراز می نماید. از این مورد که بگذریم تنها دعاوی قابل پذیرش جهت تخدیش اعتبار اسناد رسمی و عادی به جزء شهادت شهود که به موجب نظریه شورای نگهبان پذیرفته گردیده ادعاء جعل معنوی و مادی در اسناد است و به علت مغایرت عمل با نظم عمومی در تمامی سیستم های حقوقی این عمل (جعل) جرم انگاری شده موجب اعتبار سند مجازات هایی برای این عمل در نظر گرفته می شود. ورود به بحث مستلزم شناخت این عمل و تعیین حدود و نفوذ آنهاست.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آیا چک و سفته سند عادی به شمار می آیند یا رسمی و اصولاً نوشتن اسناد در سربرگ یا به صورت تایپی تأثیری در رسمی بودن آنها دارد ؟
چک و سفته از جمله اسناد عادی اند زیرا تنظیم آنها توسط اشخاصی صورت می گیرد که مأمور رسمی نیستند و صرف چاپی بودن یک نوشته یا تایپ آن در سربرگ های آرم دار مانند آنچه که توسط بنگاه ها، آژانس های املاک یا فروش اتومبیل صورت می گیرد موجب رسمی شدن یک سند نمی شود. البته باید توجه داشت که چک و سفته چنانچه با رعایت مقررات قانون تنظیم شوند دارای مزایایی اند که سایر اسناد عادی از آن برخوردار نیستند. برای مثال دارنده چک می تواند برای مطالبه وجه چک به جای آن که به دادگاه مراجعه کند با رجوع به اداره ثبت اسناد و املاک همانند اسناد رسمی از مزایای آن بهره مند شود و بدون حکم دادگاه آن را به اجرا بگذارد ولی با این همه ماهیت چک تغییر نمی کند و یک سند عادی به شمار می آید.
ب – اسناد عادی
قانون مدنی ایران از سند عادی تعریفی به عمل نیاورده است و به تعریف و بیان شرایط اسناد رسمی پرداخته است. سند عادی هر نوشتۀ معمولی است که به نحوی می تواند بر وقوع امری دلالت کند که با اثبات آن، حقانیت کسی که به آن استناد نموده ثابت می گردد[۱۱].
بنابراین می‌توان گفت همه اسناد، عادی است مگر اینکه مشمول تعریف ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی باشد اسناد عادی تابع تشریفات خاصی نمی‌باشند مگر آنکه در موارد محدود و معینی قانون صورت خاصی برای آن مقرر داشته باشند مانند وصیت نامه خود نوشت که به دستور ماده ۱۲۸۷ قانون امور حسبی در صورتی معتبر است که تمام به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ ، روز ، ماه و سال به خط موصی بوده و به امضاء او رسیده باشد.
قانون مدنی اسناد عادی را به دو دسته تقسیم نمود :
اسناد تجاری
نامه های خصوصی
در دو حال اسناد عادی اعتبار اسناد رسمی را پیدا می کنند:
شخصی که سند عادی علیه او اقامه شده صدور آن را از جانب تأیید کند.
در دادگاه ثابت شود که سند عادی که مورد انکار قرار گرفته از سوی شخص منکر قبلاً به امضاء و مهر رسیده است
ج – مزایای سند رسمی
سند رسمی نسبت به سند عادی مزایایی دارد :
سند رسمی نسبت به سند عادی قدرت اجرایی بیشتری دارد
تاریخ اسناد رسمی علاوه بر اصحاب دعوی نسبت به اشخاص ثالث نیز معتبر است در صورتی که تاریخ سند عادی نسبت به اشخاص ثالث مؤثر نیست
نسبت به اسناد رسمی نمی توان ادعای انکار و تردید کرد و فقط ادعای جعل پذیرفته خواهد شد در صورتی که سند عادی هم در معرض ادعای جعل و هم انکار و تردید خواهد بود
عدم شمول مرور زمان در اسناد رسمی نسبت به سند عادی
گفتار چهارم – اسناد هویتی
بند اول – هویت و تعریف آن
یکی از عناصر مهم در تعریف و درک هویت در مباحث اجتماعی ، دیگران هستند ، یعنی متمایز ساختن فرد از دیگر افراد ، یک ملت از دیگر ملل ، یک فرهنگ از دیگر فرهنگ ها و به عبارت دیگر ، هویت عاملی است که وسیله شناسایی فرد و تمیز او از دیگران است[۱۲].
الف ) تعریف لغوی هویت : هویت کلمه ای است عربی که در زبان فارسی به جای واژه انگلیسی ( Identity ) بکار می‌رود . عبارت هویت ، معانی از قبیل ذات باری تعالی یا آنچه موجب شناسایی می‌شود را به ذهن متبادر می نماید .
در لغت نامه دهخدا ، هویت عبارت از تشخیص که همین معنی میان حکیمان و متکلّمان مشهور است، بیان گردیده است[۱۳].
در فرهنگ بزرگ سخن ، هویت مساوی با آنچه شخصی با آن شناخته می شود مانند نام، نام خانوادگی، نام پدر و دیگر ویژگی های مندرج در شناسنامه و گذرنامه[۱۴].
در فرهنگ عمید به حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد ، شخصیت ذات هستی و وجود ، منسوب به هو ، ( ورقه هویت ، شناسنامه ) تعبیر شده است[۱۵].
ب ) تعریف اصطلاحی هویت : در اصطلاح عمومی‌ آنچه موجب شناسایی شخص، ایل، قوم یا ملتی شود هویت می‌نامند .به عبارتت دیگر چیزی که وسیله شناسایی فرد باشد یعنی مجموعه فضایل فردی و خصوصیات رفتاری که از روی آن فرد به عنوان عضو یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود.
ج ) تعریف حقوقی هویت : از ماده ۹۹۶ قانون مدنی می‌توان تعریف هویت را به شرح ذیل استنتاج نمود :
هویت عبارت از این است که اشاره کردن به او مبین هویت است که با نام و نام خانوادگی، نام پدر، نام مادر و محل تولد آن را مشخص می‌کنند که سند سجلی و شناسنامه را از جهت اشتمال بر موارد مذکور ورقه هویت می‌گویند[۱۶].
گفتار پنجم – اسناد سجلی
بند اول – تعریف اسناد سجلی
در ابتداء تصویب نامه بقیۀ نظام نامۀ ادارۀ کل احصائیه و سجل احوال مورخ ۱۲/۶/۱۳۱۴ سند سجلی را مضمون ثبت یک واقعه در دفاتر رسمی ثبت احوال می دانست. پس از آن ماده ۱ قانون راجع به متخلفین از اجرای تکالیف مقرره در قانون ثبت احوال مصوب ۲/۱۲/۱۳۱۵ با اندکی تغییر مقرر می دارد : (سند ثبت احوال عبارت از مضمون ثبت یک واقعه در جداول مخصوص ثبت وقایع و در دفاتر و اوراق مربوطه است). لیکن در قوانین جاری تعریفی از اسناد سجلی و اسناد ثبت احوال ارائه نشده است و بر اساس ماده ۱ آیین نامه ثبت احوال مصوب ۱۳۱۹ (سند سجلی عبارت از سندی است که مطابق مقررات قانون ثبت احوال به ثبت رسیده و مندرجات آن رسمی و معتبر است) با اینکه آیین نامه مذکور امروزه قدرت اجرائی ندارد اما تعریف سند سجلی آنگونکه که در ماده ۱ آیین نامه آمده کماکان معتبر است.
اسناد مربوط به احوال شخصیه که برابر مقررات قانون مدنی و ثبت احوال به وسیله مأمورین رسمی تنظیم می شود، را اسناد سجلی یا اسناد ثبت احول گویند مهمترین وقایع و احوال شخصیه که بر طبق قانون باید به ثبت برسند و سند رسمی برای آنها تنظیم گردد عبارتند از ولادت ، ازدواج ، طلاق ، فوت (وقایع اربعه) و نام خانوادگی در دفاتر و اوراق و اسناد مربوط است[۱۷].
به نظر می رسد که باید بین اسناد ثبت احوال با اسناد سجلی قائل به تفکیک شد زیرا اسناد ثبت احوال مفهومی عام تر از اسناد سجلی دارد اسناد سجلی دفاتری است که در جداول آن صرفاً وقایع چهارگانه (ولادت و فوت و ازدواج و طلاق و بذل مدت) در ادارات ثبت احوال درج می شود که شامل دفتر ثبت کل وقایع و دفتر ثبت وفات است اما اسناد ثبت احوال سندی است که مطابق مقررات قانون ثبت احوال به ثبت رسیده باشد و مندرجات آن رسمی و معتبر است که ممکن است علاوه بر وقایع مذکور، اسنادی را که از تعویض شناسنامه یا تغییر نام خانوادگی و یا جمع آوری و تهیه آمار انسانی، کارت شناسایی ملی و غیره ایجاد می شود، در بر بگیرد. مسلم است که شناسنامه از اسناد رسمی بوده و منعکس کننده اطلاعات اسناد سجلی است نه اسناد ثبت احوال. بنابراین بین اسناد سجلی و اسناد ثبت احوال منطقاً رابطه عموم و خصوص مطلق جاری است چون هر سند سجلی ، از اسناد ثبت احوال محسوب شده اما برخی از اسناد ثبت احوال ممکن است از اسناد سجلی بوده و برخی هم نباشند.
بند دوم – وجوه افتراق اسناد سجلی با اسناد هویتی
همانطور که در تعریف اسناد سجلی ذکر شد اسناد سجلی عبارت از اسنادی است که مطابق مقررات ثبت احوال به ثبت رسیده و مندرجات آن رسمی ‌و معتبر است و علاوه بر شناسنامه شامل دفاتر گوناگون ثبت احوال نیز است که احوال افراد در این دفاتر درج شده و در ادارۀ ثبت احوال نگهداری می‌شود . دفاتری مانند : ثبت کل وقایع – ثبت وفات – نام و نام خانوادگی – گواهی ولادت – اعلامیه ازدواج – اعلامیه طلاق را شامل می‌شود . ( وقایع چهارگانه )
اما در مقابل، اسناد هویتی اسنادی هستند که برای شناسایی فرد در جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرند اسنادی که در مجموعه اسناد هویتی بوده و علاوه بر کارکردهای ویژه ، به عنوان مدرک شناسایی نیز مورد استفاده هستند می‌توان به اسناد زیر توجه داشت :
گذرنامه
گواهینامه رانندگی
پایان خدمت وظیفه عمومی‌
مدارک شناسایی صنفی
لذا می‌توان گفت اسناد سجلی مدارکی می‌باشند که برای تعیین هویت افراد در جامعه بکار می‌روند اسناد سجلی هم در گروه اسناد هویتی است و برای شناسایی افراد در جامعه مورد استفاده می‌باشد و هم احوال شخصیه هر فرد آن گونه که در دفاتر سجل احوال ثبت می‌باشد بر آن نوشته خواهد شد از آنجا که اسناد سجلی مبین نام، نام خانوادگی و … افراد و در نهایت سبب تشخیص فرد از دیگران می‌شوند می‌توان نتیجه گرفت که اسناد سجلی در ردیف مهم ترین اسناد هویتی است و به عنوان مبنایی برای صدور سایر اسناد هویتی نیز محسوب می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ب.ظ ]