کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



(شاهنامه فردوسی، ۲۲).

به گیتی درون سال سی شاه بود
پسر بد مرا و را یکی خوبروی
سیامک بدش نام و فرخنده بود

به خوبی چون خورشید بر گاه بود
هنرمند و همچون پدر نامجوی
کیومرث را دل بدوزنده بود

[سیامک بیامد برهنه تنا
فکند آن تن شاهزاده به خاک
[سیامک به دست فروزان دیو

برآویخت با پور آهرمنا]
به چنگال کردش کهرگاه چاک
تبه گشت و ماند انجمن بی‏خدیو]

اهریمن در این فکر بود که پیروز شده است زیرا آسمان را تیره کرده بود آب را آلوده کرده بود و زمین را سوراخ کرده بود و گیاه را خشک کرده بود و گاو و کیومرث را نیز کشته بود. و در برابر ستارگان سیارات را گذاشته بود. قبل از اینکه اهریمن به کیومرث حمله کند،‌ اورمزد او را به خواب برد. روان او از زمین به آسمان رفت. اهریمن دیو مرگ را برای کیومرث فرستاد او در هنگام مرگ بر دست چپ افتاد. در گاهان آمده است: هر دو مینو یعنی سپندمینو و انگره‌مینو در تن کیومرث آمدند. اهریمن شش مرتبه به سمت کیومرث رفت. در آخرین بار کیومرث به مقابله او رفت. وقتی کیومرث کلام مقدس اورمزد را شنید، اندیشید که آن بهترین چیز برای مقابله با اهریمن است. بعد از مرگ کیومرث زر را سپندارمذ پذیرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در روایت پهلوی چنین آمده است: کیومرث از گل ساخته شده و به شکل نطفه از سپندارمذ که همان زمین است زاده می‌شود. او سه هزار سال بی‌حرکت روی زمین می‌ماند مانند خورشید روشن است و چشم و گوش و زبان دارد و نسل بشر از او بوجود می‌آید.
“فصل ۳۵ بند ۱۱- این روشنی همان فروغی است که پس از مردن کیومرث برای نگهداری، به خورشید سپرده شد؛ تا در روز مقرر آن را به زمین فرو فرستد و قسمتی از آن را در کالبد کیومرث فرو دمد و قسمت دیگر را میان همه‏ی آفریدگان به تناسب شایستگی آنان بخش کنند”.
اولین کسی که دین را به طور کامل از اورمزد پذیرفت کیومرث بود. مردمان بعد از کیومرث اگر کارهای خوب انجام دهند اهریمن را شکست خواهند دارد.
نام کیومرث در گاهان نیامده است. در فروردین‌یشت چنین آمده است: اولین کسی که به کلام اهورامزدا گوش داد کیومرث است و نسل ایرانیان از اوست. در اساطیر ایرانی و همینطور نوشته‌های دوره اسلامی از کیومرث زیاد یاد شده است. ولی در شاهنامه نام او کمتر از دیگران آمده. کیومرث بی‌حرکت بود و فقط به دین می‌اندیشید. او اولین کسی بود که دین را به طور کامل پذیرفت.
نام او در گاهان نیامده است گرچه بعضی تعبیرات را در یسن ۳۰ اشاره به کیومرث دانسته‏اند (کریستین، ص ۴۳-۴۴). اما در فروردین یشت (بند ۸۶-۸۸) آمده است که او نخستین کسی است که به گفتار و آموزش‏های اَهورامَزدا گوش فرا داد و نژاد ایرانیان از اوست. “در متون مانوی، “گیمُرد” (=کیومرث) و “مُردیانه”murdy¦nag/mwrdy’ng g§hmurd/gyhmwrd (بویس، ص ۴۳-۵۸). در روایت‏های اساطیری ایران و همچنین در آثار دوره‏ی اسلامی از کیومرث بسیار سخن گفته شده است (کریستین، ص۸۳ به بعد)، اما در شاهنامه‏ی فردوسی، نسبت به دیگر شخصیت‏های اساطیری، ابیات کمتری به او اختصاص دارد (فردوسی، ج۱، ص ۲۱-۲۵) (فردوسی و شاهنامه سرایی، ۱۳۹۰: ۳۰۰-۲۹۹). در سه هزار ساله‏ی دوم حرکت نمی‏کرد، نمی‏خورد، سخن نمی‏گفت و با گفتار اقرار به دین راستین نمی‏کرد، اما بدان می‏اندیشید (دادستان دینیک، فصل ۶۴، بند ۴؛ به نقل کریستنسن، ص ۶۱). نخستین کسی بود که دین را به طور کامل پذیرفت (دینکرد پنجم، ص ۲۸، فصل ۱، بند ۸).
“خالقی مطلق کیومرث را قربانی اهریمن و مرگ او را آفرینش زندگی می‏داند و به گونه‏ای دیگر او را هسته‏ی زندگی فرض می‏کند که تازنده است نابارور است، و مرگ او مانند شکافتن پوشش هسته است در دل خاک و روان شدن ماده‏ی هستی‏زا به بیرون (خالقی مطلق، ص ۱۰۰)”.
“اما فردوسی، در داستان کیومرث، از زبان سخنگوی دهقان و “پژوهنده‏ی نامه‏ی باستان/ که از پهلوانان زند داستان”، چنین روایت می‏کند که “آیین تخت و کلاه را کیومرث آورد که شاه بود و چون آفتاب به “برج حمل” آمد (فردوسی، ج۱، ص۲۱، نسخه‏ی بدل ش ۱۳) او “بر جهان کدخدای” شد نخست “به کوه اندرون” جای ساخت (از این روست که او را “گرشاه” نامیده‏اند، به معنی شاه کوه‏ها و به تصحیف: “کل شاه” نیز خوانده شده است (کریستنسن، ص ۸۸-۹۴). خود و همراهانش پلنگینه پوش شدند، او در گیتی سی سال شاه بود.

به گیتی بر او سال سی شاه بود

به خوبی چون خورشید بر گاه بود

همی تافت زو فرّ شاهنشهی

چو ماه دو هفته ز سرو سهی
(فردوسی، ص ۲۲، بیت ۱۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 11:59:00 ب.ظ ]




زاویه دید شخص به انواع زیر تقسیم می‏شود:
شخصیت اصلی
شخصیت فرعی
شخصیت شاهد یا ناظر
۱-زاویه دید اول شخص
۲-زاویه دید دوم شخص
۳-زاویه دید سوم شخص
دانای کل نامحدود
دانای کل محدود
دانای کل بی‏طرف
۴-زاویه دید بدون راوی
۵-زاویه دید متغیر
۱-زاویه دید اول شخص
هرگاه داستان از قول یکی از شخصیت‏های داستان روایت شود، آن داستان دارای زاویه دید اوّل شخص است. این شخصیت ممکن است در تمام کنش‏ها و حوادث داستان نقش اصلی و اساسی داشته باشد. به بیان دیگر، گویی شخصی حوادثی را که برایش اتفاق افتاده، نقل قول می‏کند و ممکن است شخصیت فرعی باشد. یعنی همراه و در کنار شخصیت اصلی قرار بگیرد، حوادثی را که برای قهرمان داستان اتفاق افتاده روایت کند و خودش نقش اساسی در کنش‏های داستان نداشته باشد و یا ممکن است به عنوان یک شخص شاهد باشد و آن‏چه را که دید، روایت کند، بدون این‏که هیچ نقشی در آن حوادث داشته باشد، مثل کسی که شاهد صحنه تصادف یا قتل بوده است. «زاویه دید اوّل شخص گسترده‏ی تقریباً نامکشوف و غریبی را پیش روی نویسنده و خواننده می‏گشاید همانا اشخاص یا وجه خاص و شخصی شخص است» (مندنی‏پور، ۱۳۸۳: ۱۰۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-زاویه دید دوم شخص
هنگامی که داستان با ضمیر« تو» روایت شود، زاویه دید داستان دوم شخص است. نویسنده با لحن خطابی داستان را نقل می‏کند و انگار که خواننده را به جای یکی از شخصیت‏های داستان قرار می‏دهد و از این طریق او را وادار به کنش و عمل می‏کند.
گاهی داستان دیدگاه دوم شخص دارد؛ یعنی داستان با زاویه دید دوم شخص روایت می‏شود و ضمیر «تو» دراین شیوه غالب است.
به نظر بوتور «هرگاه بخواهیم پیشرفت واقعی آگاهی، خود تولّد زبان، یا تولید نوعی زبان را توصیف کنیم، همانا ضمیر دوم شخص مؤثرترین ضمیر خواهد بود» (بوتور، ۱۳۷۹: ۱۰۵).
در دیدگاه ]دوم شخص[ به نحوی روان شناختی و اساطیری است. همزاد گونه‏ای، از درون کسی لحظه‏به لحظه خبر می‏دهد. گفتار یک سویه‏ی همزاد و نیمه‏ی شخص.
«در دیدگاه دوم شخص راوی ظاهراً مخاطب است و نویسنده با بهره گرفتن از لحن خطابی، گویی خواننده را واداشته تا به جای یکی از شخصیت‏های داستان- که اغلب شخصیت اصلی است- داستان را روایت کند» (مستور، ۱۳۷۹: ۲۰).
۳-زاویه دید سوم شخص
در این شیوه داستان به صیغه‏ی سوم شخص روایت می‏شود. در این شیوه ضمیر «او»، «آن‏ها» با نام اشخاص غایب است و روایت با این ضمایر بیان می‏شود. راوی نیز با ضمیر سوم شخص، شخصیت‏های داستانش رجوع می‏کند. «کافکا» با شیفتگی یادآور شده است که زمانی به ادبیات رسیده است که توانسته «او» را جانشین«من» کند. پیداست که این تغییر تنها تغییری در شکل و کاربرد ضمیر نیست، بلکه بیانگر استحاله است که تا رخ ندهد به تعبیر او اثر ادبی کامل نمی‏شود، یا پدید نمی‏آید» (میرعابدینی، ۱۳۷۷: ۱۳۷۵).
«این شیوه، یک شیوه روایتی تمام نماست که طیف وسیعی و متنوعی از نویسندگان را در برمی‏گیرد. نویسندگان بسیاری توانسته‏اند از امکانات نامحدود این شیوه استفاده کنند. «این شیوه هم در خدمت پیامبرانی مثل داستایوسکی بوده است و هم در خدمت بینش متفاوت نویسندگانی مثل «جرج الیوت» در زمره‏ی حکیمان هستند» (آلوت، ۱۳۸۰: ۴۵).
*زاویه دید سوم شخص نامحدود
راوی داستان همه‏چیزدان است و با این که دیده نمی‏شود، در همه جای داستان حضور دارد و همه‏ی داستان از زاویه دید او و به انتخاب او روایت می‏شود.
*زاویه دید سوم شخص محدود
داستان با ضمیر روایتگر «او» از دید یک شخصیت روایت می‏شود. یعنی به جای آن‏که راوی از همه‏چیز و همه‏کس خبر دهد و در میان شخصیت‏ها حرکت کند، خود را به یک شخصیت محدود می‏سازد و تمام داستان را از منظر چشم او روایت می‏کند.
*زاویه دید سوم شخص عینی (نمایشی)
در این شیوه داستان به شکل گزارش نقل می‏شود. راوی هرچه را که می‏بیند بدون اظهار نظر یا قضاوت بدون کم و کاست به خواننده گزارش می‏دهد. درست مثل یک تئاتر یا صحنه‏ی نمایش که بیننده رفتار و حرکات بازیگران را می‏بیند گفت‏وگوهایشان را می‏شنود و خود به قضاوت و اظهار نظر می‏پردازد، خواننده نیز با خواندن گفت‏وگوها رفتار و کنش شخصیت‏ها به درک شخصی می‏رسد و بدون دخالت راوی به قضاوت و اظهار نظر می‏پردازد.
۴-زاویه دید بدون راوی
هنگامی که داستان توسط نویسنده روایت شود زاویه دید داستان «بدون راوی» است، زیرا داستان از ذهن هیچ راوی نمی‏گذرد. قالب این‏گونه داستان‏ها بیشتر براساس گفت‏وگو بدون هیچ توضیح اضافه‏ای (حتی به اندازه‏ی یک جمله) میان آن‏هاست و یادداشت‏های روزانه و نامه‏نگاری است.
۵-زاویه دید متغیر یا مختلط (چندگانه)
گاهی نویسنده داستان را از چند دیدگاه و زاویه نقل می‏کند و از این طریق وسعت دید خواننده را افزایش می‏دهد، مثلاً ممکن است داستان را با زاویه دید سوم شخص شروع کند. سپس با چرخش فضایی به اول شخص برگرداند و ادامه روایت داستان را به دست اول شخص بسپارد یا برعکس، حتی ممکن است از همه‏ی انواع زاویه دیدهای شخص به فراخور روند داستان استفاده نماید به‏طوری که در داستان‏های مدرنیسم و پست مدرنیسم دیده می‏شود. داستان‏هایی را که به این شکل نوشته می‏شوند. نمی‏توان محدود به یک زاویه دید کرد و به همین دلیل زاویه دید این داستان‏ها «متغیر»، «چندگانه» یا «مختلط» می‏نامند.
۲-۲-۶٫ توصیف
توصیف را ارائه‌ چشم‌انداز ساکتی از جهان داستان،‌ تعریف کرده‌اند. نویسنده با توصیف به خواننده می‌گوید که در جهان داستان چه چیزهایی است.
توصیف ارائه تصویر ساکن از دنیای بیرون، توصیف خوانده می‌شود. در توصیف با واقعه (رخداد) مواجه نیستم؛ درنتیجه بحث از فشردگی یا عدم‌فشردگی معنی ندارد. دنیای ساکن بیرون، یا تصویر ساکن دنیای بیرون، آن بخش از داستان است که کنش یا گفتاری در آن اتفاق نمی‌افتد. نکته: هر عنصری که نقش در پیشبرد و بسط فرایند داستان ندارد، باید حذف شود. در این‌جا خودبه‌خود بحث عمل داستانی و محل فیزیکی پیش می‌آید. عمل داستانی، حرکت پیشرفت ماجرا در مسیر برآورده شدن اهداف است. این حرکت، بر دوش عناصر و اجرای داستان است. عناصر و اجزای داستان با این‌که در عمل داستانی شرکت دارند، اما ممکن است خود با حرکت و عملی ظاهری و فیزیکی همراه نباشند و یا به‌عکس. توصیف عینی، بدون دخالت بینش و حالات و تأثیرات روحی نویسنده‌است، اما توصیف اکسپرسیونیستی توصیفی است که شرایط روحی و ذهنی نویسنده در آن دخالت می‌کند. در توصیف عینی، موصوف بی‌واسطه به ذهن خواننده منتقل می‌شود و در توصیف اکسپرسیونیستی با واسطه ذهن نویسنده در ذهن خواننده جای می‌گیرد.
توصیف سرعت انتقال اطلاعات حرکتی را کم میکند و همین عمل باعث میشود حوصله خواننده سر برود. در واقع ما توسط کلمات یک تصویر را بیان میکنیم و خواننده بوسیله این کلمات تصویری را که ما خلق کرده‏ایم می بیند.بنابراین باید گفت توصیف یکی از عناصر داستان نیست بلکه جوهره آن است.در واقع تصاویر ذهنی است که به خوانندگان اجازه میدهد داستانی را به طور کامل احساس کنند.
۲-۲-۶-۱٫ توصیف صحنه و صحنه‏پردازی
زمان و مکانی را که در آن عمل داستانی صورت می‏گیرد، صحنه می‏گویند‏. این «صحنه » ممکن است در هر داستان متفاوت باشد و عملکرد جداگانه‏ای داشته باشد و هر نویسنده‏ای صحنه را برای منظور خاصی به کار گرفته باشد‏. بعضی از نویسندگان در استفاده از صحنه، مقصود و منظور خاصی را دنبال می‏کنند و بعضی نه.
به هر حال، امروزه نویسندگان به صحنه و صحنه پردازی، بیشتر اهمیت می‏دهند و نسبت به آن توجه خاصی دارند؛ زیرا که جامعه شناسی معاصر، تاکید بسیاری بر محیط زیستی انسان دارد. بنابراین نویسندگان بزرگ امروزه به تأثیر محیط، بر شخصیت‏های داستان توجه بسیار دارند؛ زیرا داستان حتما باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد‏. از این نظر، کاربرد درست صحنه بر اعتبار و قابل قبول بودن داستان می‏افزاید‏. هر نویسنده به خوبی می‏داند که برای باور داشت داستانش، مکان و زمان وقوع آن را باید طبیعی و واقعی تصویر کند تا حقیقت مانندی داستانش تحقق پذیرد‏. به همین دلیل است که حتی در داستان‏های خیال و وهم (مافوق طبیعی، سورئالیستی و نمادگرایانه) و داستان‏های صحنه داستان بر زمینه واقعی و قابل قبولی جریان دارد (صادقی، ۱۳۹۲: ۴۴۷- ۴۲۹).
پس صحنه باید:
الف)محملی برای حضور شخصیت‏ها فراهم کند.‏
ب) حال و هوایی مناسب به داستان ببخشد‏.
ج) محیطی موثر بر رفتار و کردار شخصیت ها به وجود آورد.
صحنه می‏تواند متضمن معنایی عمیق و نمادین باشد، مثلاً صحنه رعد و برق و توفان پشت پنجره در یک داستان، می‏تواند نمادی باشد برای درون متلاطم شخصیت، علاوه بر این موارد، اشاره دقیق مصطفی مستور درباره خاصیت و کارکرد صحنه درخور اشاره است: تصویری که کلمات ارائه می‏دهند -هر قدر هم دقیق و با شرح جزییات توام باشد- می‏تواند به تعداد مخاطبان متکثر باشد. در واقع هر خواننده یا شنونده داستان، با تصور دیگری از صحنه‏های داستان متفاوت است. این ویژگی به ماهیت تصویرسازی و تداعی‏گری ذهن انسان‏ها مربوط می‏شود. وقتی در داستانی گفته می‏شود: آشپزخانه، تعداد آشپزخانه‏هایی که در ذهن مخاطبان تصویر می‏شود، به تعداد خود آن‏هاست، در حالی که وقتی در سینما آشپزخانه‏ای نشان داده می‏شود، بیننده نمی‏تواند تصور دیگری از آشپزخانه در ذهن خود بسازد. این ویژگی با هر قدر توصیف و شرح، از داستان زدودنی نیست. این خصوصیت به هنر داستان، گونه‏ای سیّالیّت در تصویرسازی می‏دهد و سبب می‏شود تا خوانندگان موقعیت‏های داستان را چنان در ذهن تصویر کنند که ترکیبی باشد از آنچه در داستان گزارش شده و پیش زمینه فکری خودشان. این نکته عامل مهمی است در قرابت فضای ذهنی خواننده و موقعیت‏های داستانی. در واقع ادراک خواننده از صحنه داستان در تعاملی میان ذهن او و توصیف نویسنده شکل می‏گیرد (مستور، ۱۳۸۴: ۴۶-۴۷).
۲-۲-۶-۱-۱٫ وظایف صحنه
۱- محلی برای زندگی شخصیت‏ها و وقایع داستان. داستان باید در زمان و مکان معینی اتفاق بیفتد. تا بتوان توجیهی برای رفتار شخصیت‏ها پیدا کرد. مثال خوبی برای معین بودن زمان و مکان در داستان، مسخ کافکا است. کافکا در مسخ تمام اتاق‏ها، زاویه‏ها و سوراخ موش‏های خانه را توصیف می‏کند(البته در طول داستان).
۲- ایجاد فضا و رنگ یا حال و هوای داستان‏: صحنه می‏تواند به داستان حال و هوای شاد، غمگین، پوچ، خفقان آور و … بدهد به طوری‏که خواننده به محض ورود به داستان آن را حس کند. حال و هوای خفقان‏آور مثل داستان بوف کور، فانتزی در داستان‏های فانتزی، عاشقانه مثل بربادرفته مارگارت میچل و …
۳- می‏تواند بر نیتجه داستان تأثیر بگذارد. مثل داستان گیله مرد که فضای عصبی‏کننده بر شخصیت‏ها تأثیر می‏گذارد و باعث می‏شود یکیشان دیگری را بکشد. یا فضای پر از شکی که باعث شده راوی در بوف کور همسرش یا همان زن اثیری خودش را کور کند و بکشد.
۲-۲-۶-۱-۲٫ اجزای صحنه
۱- محل جغرافیایی داستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




در نهایت به این نکته می‌توان اشاره نمود که رابطه مشتری با زمان تغییر می‌کند و چنانچه تجارت و مشتری درباره یکدیگر بیشتر بدانند این رابطه تکامل و رشد می‌یابد. همانطوری که قبلاً نیز اشاره شد آنالیز چرخه زندگی مشتری[۳۲] چارچوب خوبی برای بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری فراهم می‌کند. در بخش آنالیز ورودی، چرخه زندگی مشتری می‌گوید چه اطلاعاتی در دسترس است و در بخش خروجی آن، چرخه زندگی می‌گوید چه چیزی احتمالاً جالب توجه است و چه تصمیماتی باید گرفته شود. این تجزیه و تحلیل می‌تواند سودآوری مشتری‌های بالقوه را که می‌توانند به مشتریان بالفعل تبدیل شوند، پیش‌بینی کند و اینکه تا چه مدت به صورت مشتریان وفادار خواهند ماند و چگونه احتمالاً ما را ترک خواهند کرد (عسگری، ۱۳۹۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲- ۸) فناوری اطلاعات و بهره‌وری بنگاههای اقتصادی و بهبود CRM
امروزه رشد روزافزون فناوری اطلاعات به گونه‌ای غیرقابل انکار بر زندگی روزمره جوامع مختلف تأثیر گذاشته است. آنچه مسلم است با توسعه هر چه سریعتر فنآوری ارتباطات و اطلاعات[۳۳] در جوامع مختلف، بهره‌وری نیروی ‌کار و رفاه عمومی جامعه افزایش می‌یابد و در سایه گسترش تجارت الکترونیک[۳۴] فرصتهای شغلی جدید ایجاد می‌شود. از طرفی امروزه رشد دانش بشر و دستیابی به فناوریهای برتر باعث گردیده است تا دنیای دیروز که دهکده‌ای بود که در آن زاده شده بودیم، تبدیل به دهکده‌ای جهانی شود که در آن زیست می‌کنیم. تا اندک زمانی قبل، زر و زور نشانه‌ای از اقتدار دولتها بود و لشکرکشی تنها راه نفوذ در اقلیمی دیگر، اما امروزه با رشد فناوری اطلاعات، اطلاعات و دانایی است که کشورگشایی می‌کند. امروز با نفوذ فناوری اطلاعات در تفکر سنتی، بر رونق حرفه با انباشت سرمایه خط بطلان کشیده شده و غنیمت‌گیری پس از پیروزی در جنگهای خونین جای خود را به نفوذ در لایه‌های خاکستری مغزها و بهره‌برداری از آنها داده است. جای تعجب نخواهد بود که در دنیای معاصر این بزرگترها نیستند که بر کوچکترها غلبه می‌کنند، بلکه سریعترها هستند که کندها را نابود خواهند کرد و سرعت در تحول و تکامل است که نشانه اقتدار ملی تلقی می‌گردد. بی‌شک، از شگفت‌ترین پدیده‌های اخیر می‌توان به رشد فوق جهشی فناوری اطلاعات و ظهور ICT نام برد که باعث در هم شکسته شدن مرزهای قدیمی شده و عبور از آنها را در لحظه‌ای فراهم آورده است. در تجارت به کمک این ابزار که امروزه از آن به عنوان تجارت الکترونیک یاد می‌شود، یافتن منابع، انجام بازاریابی، مذاکره، سفارش، تحویل، پرداخت، مزایده، مناقصه و در یک کلام کلیه فرایندهای تجاری به وسیله اینترنت انجام می‌شود و تبلیغات به شیوه‌های جدید ارائه می‌گردد. امروزه رشد روزافزون فناوری اطلاعات به گونه‌ای غیرقابل انکار بر زندگی روزمره جوامع مختلف تأثیر گذاشته است (مدبر، ۱۳۹۲).
به بیانی دیگر تأثیر این تکنولوژی بر ابعاد زندگی به گونه‌ای است که دیگر نمی‌توان مفاهیمی نظیر توسعه پایدار و اقتصاد دانایی محور را از این واژه مجزا دانست. آنچه مسلم است با توسعه هرچه سریعتر ICT در جوامع مختلف، بهره‌‏وری نیروی کار و رفاه عمومی جامعه افزایش می‌‏یابد و در سایه گسترش تجارت الکترونیک فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد می‌‏شود. توسعه ICT با اثر تکاثری خود در کاهش هزینه و افزایش سود، موجب افزایش بهره‌‏وری خواهد شد. افزایش بهره‌وری از طریق توسعه فناوری اطلاعات در گرو تجدیدنظر و معماری مجدد روشها است که در نهایت منجر به کاهش هزینه‌‏های تولید، صادرات و واردات در بنگاههای اقتصادی می‌گردد. توسعه تجارت الکترونیک با ایجاد فرصتهای جدید و افزایش تخصص ناشی از بهبود بهره‌‏وری، رفاه نیروی کار را افزایش می‌‏دهد. توسعه ICT، محیط را برای مجموعه فعالیتهای اقتصادی و صنعتی شامل نمایش انتقال و نگهداری اطلاعات فراهم می‌‏کند که به نوبه خود توسعه نرم‌‏افزار، سخت‌افزار و شبکه‌افزار یعنی محدوده وسیعی را شامل می‌‏شود.
با انتقال فعالیتهای مرتبط با مشکلات متعدد اجتماعی از جمله، ترافیک، مراجعات فراوان به بانکها، ادارات و غیره به حوزه الکترونیکی می‌‏توان موجبات حل این مشکلات را فراهم و حتی توقف سرمایه‌‏گذاری برای حل مشکلات فعلی را به وجود آورد. این امر موجب به ‌‏هم پیوستگی منافع شاغلان و کارفرمایان خواهد شد و به تبع آن افزایش بهره‌وری را به همراه خواهد داشت. به عبارت دیگر سرمایه‌‏گذاری و ایجاد اشتغال در محیط ICT و توسعه تجارت الکترونیکی موجب به هم ‌‏پیوستگی شدید منافع دولت، کارگر و کارفرما و در نهایت مصرف‌‏کننده خواهد شد و زیان هر بخش برای بخش دیگر و رفاه کل ایجاد مشکل می‌‏کند که همه این منافع در گرو برقراری شبکه الکترونیک است. روند توسعه تجارت الکترونیک در سالهای گذشته در دنیا بیانگر این واقعیت است که به دلیل کاهش هزینه‌‏ها در محیط الکترونیکی، مقیاس تولید افزایش می‌یابد و موجبات افزایش نرخ بهره‌‏وری از منابع خواهد شد که در نهایت رضایت مشتری افزوده را افزایش می‌‏هد، به عبارت دیگر با کاهش هزینه‌‏های تولید سود افزایش قابل توجهی پیدا می‌‏کند. به بیانی دیگر توسعه ICT با افزایش بهره‌‏وری منابع و نیز مهارتهای انسانی رابطه مثبت و فزاینده دارد. در طول سالهای گذشته میزان دستمزد نیروهای شاغل در حوزه ICT به طور مداوم افزایش یافته است. با تشریح روند افزایش سریع بهره‌‏وری بویژه بهره‌‏وری نیروی کار ناشی از توسعه تجارت الکترونیک در کشورهای پیشرفته مشاهده می‌گردد که این روند نه تنها حوزه تخصص کارگران را تغییر و بهبود داده، بلکه بهره‌وری را نیز تحت‌الشعاع قرار داده است. با توسعه هر چه سریعتر فرایند حرکت به سوی تکنولوژی اطلاعات در کشور در نهایت بهره‌‏وری نیروی کار، سطح دستمزد و رفاه عمومی جامعه افزایش می‌یابد (جمشیدیان و نریمانی، ۱۳۹۰).
با نگاهی به موقعیت فعلی کشورهای پیشرفته مشخص می‌شود که فناوری اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات در پیشرفت و توسعه همه جانبه آنان مدخلیت تام داشته است. از سویی دیگر، با توجه به ارتباط مستقیم و تنگاتنگ موجود میان توسعه و بهره‌وری می‌توان به روشنی اهمیت راهبردی اطلاعات و فناوری اطلاعات را در مباحث حوزه بهره‌وری جستجو نمود. اطلاعات به منزله گنجینه دستاوردهای انسانی، همچون کلیدی برای رشد دانش و فناوری، تصمیم‌گیری و مدیریت، تحقیق و توسعه، تولید و اشتغال، آموزش و پرورش، برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری و سرانجام ساختن جهانی نو که در آن حداکثر بهره‌وری در استفاده از نیروهای بالقوه مادی و انسانی لحاظ شده است، می‌باشد. بدیهی است در اختیار داشتن اطلاعات جامع و استفاده از فناوری اطلاعات در زمان مناسب می‌تواند ضمن امکان افزایش خلاقیت و فناوری، مانع از اتلاف منابع و دوباره‌کاریهای غیر‌ضروری و ناخواسته و بالاتر از همه تصمیم‌گیریهای بی‌ثمر می‌گردد. بی‌شک کارایی نظام اطلاع‌رسانی بهبود بسیاری از امور را به همراه دارد. در عرصه‌های اقتصادی فناوری اطلاعات تغییرات اساسی در نحوه مدیریت، فعالیتهای تجاری، نحوه رقابت آنها در بازارهای خارجی و داخلی ایجاد نموده است و به مدیران بنگاههای تجاری امکان می‌دهد تا از مقررات اقتصادی و مالیاتی، تکنولوژی تولید کالا، ویژگیهای مواد خام، شرایط استانداردها، جدولهای زمان‌بندی تشریفات کنترل و تحویل کالا، نوسانات بازار، رقبا و …. در کمترین زمان بهره‌مند گردند و با مطالعه و انتخاب معقولترین راهکار، در صرف منابع اقتصادی، طبیعی و ذخایر انرژی به نتایج مطلوبتری دست یابند (کش[۳۵] ، ۲۰۰۰).
با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات بنگاههای تجاری می‌توانند به راحتی با تأمین کنندگان مواد اولیه و نیز با مصرف‌کنندگان در هر نقطه جهان ارتباط برقرار نمایند. فناوری اطلاعات با فراهم آوردن امکان دستیابی به اطلاعات دقیق و سریع از نیازها و سلایق مشتریان، پیش‌بینی وضعیت آینده و تصمیم‌گیری در مورد نوع تولیدات را راحتتر می‌سازد. محدوده کاربرد فناوری اطلاعات در بنگاههای تجاری از فعالیتهای پشتیبانی از قبیل، امور مالی و پرسنلی آغاز و بتدریج در سایر فعالیتها از قبیل تولید گسترش یافته است. به علاوه فرصتهایی برای انجام امور بازرگانی از طریق تجارت الکترونیک فراهم آورده است. در همین راستا با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات، تسهیلاتی نظیر، حفظ سوابق، سهولت در انجام تغییرات، تسریع در امر آموزش و ارتباطات، تأمین امنیت بیشتر داده‌ها، کاهش حجم بایگانی و …. مهیا می‌شود.
با افزون شدن دانش بشری، ثابت شده است که:
محصول = جرم + انرژی + فناوری اطلاعات
بنابراین، با افزایش دانش فنی و فناوری اطلاعات از جرم (اندازه) و میزان انرژی مصرفی در تولید محصول کاسته شده و کوچک شدن ابزار و دستگاه ها را موجب می‌شود. به بیانی دیگر کاهش مصرف انرژی و استفاده بهینه از منابع به مفهوم افزایش بهره‌وری می‌باشد. در جامعه امروز ابزارها و روش های اطلاع‌رسانی موجبات ارتقاء سطح دانش و آگاهی عمومی و نیز افزایش زمینه مشارکت مردم برای تحرک جامعه را فراهم آورده است. از این رو با توجه به محوریت نقش انسان در مفاهیم توسعه و بهره‌وری، در فضایی که زمینه رشد خرد اجتماعی و کیفیت آموزش به تسهیل ارتباطات و تبادل اطلاعات علمی فراهم گردد، بستر لازم برای توسعه منابع انسانی و نهادینه شدن فرهنگ بهره‌وری آسانتر مهیا شده و در نتیجه حرکت ملی جهت ارتقای بهره‌وری از سرعت، تداوم و تضمین بیشتری برخوردار خواهد گشت (آقاجانی، ۱۳۸۴).
با توجه به الزامات اشاره شده در بالا چنین استنباط می‌توان کرد که امروزه افزایش سرعت تغییرات و بالا رفتن شدت رقابت، سازمانها را متوجه ساخته تا با درک بهتر محیط داخلی و خارجی پیرامون خود فرصتهای بیشتری را به وجود آورند و راهبردهای مناسبتری را اتخاذ نمایند. از جمله این راهبردها می‌توان به افزایش سرعت پاسخگویی به تعاملات و تحولات محیط خارج سازمان و لزوم بررسی دقیق محیط خارج سازمان، به عنوان کلید و رمز موفقیت سازمانها در دنیای امروزی نام برد. دستیابی به این راهبردها بدون داشتن یک سیستم فناوری اطلاعات کارآمد و اثربخش امکان‌پذیر نیست. بدون کاربرد معقول فناوری اطلاعات فعالیتها تقریباً بی‌فایده و بی‌حاصل خواهد بود. در دنیای کسب و کار امروزی آن که با سرعت بیشتری نیازهای مشتری را درک و با شیوه بهتر پاسخ می‌دهد، موفقتر و در مجموع کاراتر است. استفاده از IT حتی در محیط داخلی سازمان نیز باعث افزایش سرعت انجام امور جاری سازمان می‌شود. به عنوان مثال، در سیستم بانکی دستی (سنتی) در گذشته بخشنامه‌ها و دستورات با سرعت کمتر و با صرف هزینه بالا به تمام شعب صادر می‌گردید، اما امروزه با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات در هر کجا و هر زمان می‌توان با سرعت بیشتر و هزینه کمتر به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد. همچنین با اجرای سیستم بایگانی الکترونیکی می‌توان از نگهداری حجم زیادی کاغذ جلوگیری کرد و مقادیر بسیار زیادی از اطلاعات را فقط در لوحهای فشرده ذخیره و نگهداری نمود. نمونه‌های فراوانی از این قبیل وجود دارد که همگی آنها باعث افزایش سرعت اجرای کار و کاهش هزینه و در کل افزایش بهره‌وری سازمان می‌گردد (مدبر، ۱۳۹۲).
فناوری یکی از عوامل مهم مؤثر بر بهره‌وری است. نظریه‌پردازان مشهوری همچون شومپیتر، سولو و رومر بر نقش پیشرفت فنی بر رشد اقتصادی تاکید کرده‌اند. رومر بر این نظر است که در اقتصاد، بخش مشخصی برای تولید فناوری جدید با نام بخش تحقیق و توسعه وجود دارد و شومپیتر نوآوری را عامل پیشرفت فنی و پیشرفت فنی را موجب رشد اقتصادی می‌داند. سولو معتقد است که تنها پیشرفت فنی است که مانع بازده نزولی سرمایه و در نهایت رشد و توسعه بلندمدت اقتصادی می‌شود. در یک بررسی گلک و پُتری تأثیر فناوری را بر بهره‌وری چند عاملی نشان داده‌اند. آنها ارتباط بین تحقیق و توسعه بخش خصوصی، تحقیق و توسعه خارج و تحقیق و توسعه بخش دولتی را به عنوان شاخص نماینده فناوری، با بهره‌وری گروهی متشکل از ۱۶ کشور OECD در دوره ۹۸-۱۹۸۰ بررسی و نشان داده‌اند که کشش بهره‌وری نسبت به هر یک از عوامل فوق بترتیب ۱۳/۰، ۴۵/۰ و ۱۷/۰ بوده است.
فناوری کالایی است متکی بر علم و دانش اما قابل تجارت، که قیمت‌گذاری و خرید و فروش می‌شود. بنابراین برخلاف علم و دانش که بدون مانع از مرزهای ملی می‌گذرد، به خارج انتشار می‌یابد و از منابع آن همگان بهره‌مند می‌شوند. فناوری اختصاصی است و کسانی از منافع آن بهره‌مند می‌شوند که آن را توسعه می‌دهند یا قادرند قیمت آن را بپردازند. از این‌رو نظام توسعه فناوری از نظام توسعه علمی جداست، هر چند ارتباط‌هائی بین این دو وجود دارد. توسعه فناوری بیش از آن که به اندوخته‌های علمی وابسته باشد به مصرف اندوخته‌های علمی و تبدیل آنها به صورتی قابل استفاده در جامعه، بستگی دارد. به عبارت دیگر بازار و تقاضا نقشی تعیین کننده در توسعه فناوری دارد. بنابراین برای توسعه فناوری هماهنگی جامعه علمی و پژوهشگران، بنگاههای اقتصادی و صنایع بخش خصوصی و نهادهای مالی، در جامعه‌ای دارای درک عمیق از امور علمی و فناوری و با دولتی که بر نقش فناوری در توسعه آگاه است، ضروری است (وحیدی، ۱۳۸۴).
۲- ۹) مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری
کسب و کار در هزاره سوم دارای شرایط ویژه‏ای است. رقابت بین بنگاه‏های اقتصادی هر روز فشرده‏تر شده و نرخ نوآوری رو به افزایش است. رقابت بین بنگاههای اقتصادی باعث شده است که تا آنها به منظور کاهش هزینه‏ ها، تعداد نیروی انسانی خود ـ که منابع ارزشمند دانش محسوب می‏شوند ـ را کاهش دهند. کاهش تعداد نیروی انسانی، سازمانها را بر آن داشته است تا نسبت به صریح کردن دانش ضمنی موجود نزد کارکنان اقدام کنند. در دنیای امروزی کسب و کار، بخش اعظمی از کارها و فعالیتهای ما مبتنی بر اطلاعات هستند و زمان کمتری برای کسب تجربه و به‌دست آوردن دانش در دسترس است. در این شرایط سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت می‏پردازند. محصولات و خدمات سازمانها هر روز پیچیده‏تر شده و سهم اطلاعات در آنها بیشتر می‏شود. در این میان مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت خوبی برای ایجاد بهبود در عملکرد منابع انسانی و همچنین مزایای رقابتی ایجاد می‏کند. امروزه تمامی سازمانهای کوچک و بزرگ نیازمند پیاده‏سازی مدیریت دانش در خود هستند تا از گردونه رقابت عقب نمانند. انعطاف‏پذیری و عکس‏العمل سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، دستاوردهای مدیریت دانش برای سازمانهای امروزی است (نوروزیان، ۱۳۸۵).
بسیاری از بنگاههای تجاری و شرکتها، دانایی و اطلاعات کارکنان خود را منبع و سرمایه بسیار ارزشمندی در نظر می گیرند. اگرچه صحت این امر محرز است اما چارچوبهای سازمانی اندکی وجود دارد که فعالیت مدیریت دانش را به طور عملیاتی بر روی طیف وسیعی از فعالیتها مدنظر قـــرار می‌دهند. بنابراین، مدیریت دانش به ندرت در سطح فلسفی و فنی (به دلیل گستردگی طیف این مقولات) مورد توجه قرار می‌گیرند. با اندکی بحث عملی در مورد ماهیت دانایــی می‌توان آن را اداره کرد و اجرای آن را در سازمان به صورت اثربخش‌تر انجام داد. مدیریت دانش در تجارت، شکل مقتضی‌تری از گفتگوست که ارتباط کمتری با فنون دارد و به جای آن سطوح بالای اصول مدیریت دانش را به خود اختصاص می دهد. وقتی یک سازمان در مورد اصول هماهنگ با مدیریت دانش تصمیم‌گیری می‌کند، اصول مرتبط و به هم پیوسته را ایجاد می‌کند که طرحهای ســـازمانی خود را بر اساس این اصول اجرا می‌کند. باید خاطر نشان کرد که هر یک از اصول مدیریت دانش، برخــی از زمینه‌های این مقوله را مورد بحث قرار می‌دهد که این اصول عبارتند از:
– مدیریت دانش امری گران و پرهزینه: دانایی یک دارایی است، اما مدیریت اثربخش نیازمند سرمایه‌گذاری در دیگر دارائیها هم هست. بسیاری از فعالیتهای تخصصی مدیریت دانش وجود دارد که نیازمند سرمایه‌گذاری مالی و نیروی انسانی است که شامل موارد زیر است:
کسب دانش دانش، مثل به وجود آوردن اسناد و انتقال آن اسناد به رایانه؛
ارزش اضافی دانایی از طریق ویرایشگری، طبقه‌بندی و کنار گذاردن اطلاعات زائد و اضافی (هرس کردن اطلاعات)؛
رویکردهای طبقه‌بندی شده توسعه دانایی؛
توسعه کاربردها و زیرساختهای فناوری اطلاعات برای تخصیص دانایی و اطلاعات؛
آموزش کارکنان جهت ارتقاء خلاقیت، هماهنگی و استفاده از دانش.
اثربخشی مدیریت دانش نیازمند راه‌حلهای مختلف است: امور پرسنلی در سازمانها بسیار پرهزینه است، اما نیروی انسانی با وجود چنین هزینه‌ای به انجام وظیفه در سازمان می‌پردازد. هنگامی که ما فهم دانایی را در سازمان جستجو می‌کنیم، آن را در یک بستر وسیعی که از دیگر عناصر اطلاعاتی تشکیل شده است، در نظـر می‌گیریم و یا ممکن است با اشکال مختلف بدون ساختاری در دانایی محوری ترکیب شده باشد. دانایی و اطلاعات انواعی دارد که ما برای بهبود عملکرد سازمانی باید از آنها استفاده کنیم.
– مدیریت دانش نیازمند به مدیران دانایی محور است: دانایی به صورت مطلوب نمی‌تواند به تنهایی اداره شود به جز اینکه گروه های سازمانی برای انجام وظایف خود، وظایف شغلی مشخصی داشته باشند. در میان وظایف گروه ها ممکن است جمع‌ آوری و طبقه‌بندی دانایی وجود داشته باشد و یا زیرساختهای فناوری دانش‌مدار و نیز نظارت همراه با بهره گرفتن از دانایی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، تمامی کارکردها و نقشهای مدیریتی بر محوریت دانایی قرار می‌گیرد که همواره در جستجو و کنترل دانایی خواهد بود. در این میان وظیفه مدیر تنها ایجاد تسهیلات و تقسیم آنها در بین نیروی انسانی سازمان به منظور استفاده از دانایی است.
– در مدیریت دانش فواید برنامه‌ها بیش از سلسله مراتب سازمانی است: مدیریت دانش سعی بر این دارد که به خلق الگوهای سلسله مراتبی برای دانایی اقدام کند. مثل دایره‌المعارف دانایی انگلیسی که به جمع‌ آوری و طبقه‌بندی دانایی پرداخته است. اما اغلب سازمانها ترجیح می‌دهند با بازار دانایی و اطلاعات کار کنند و به آسانی اطلاعاتی در مورد مصرف‌کنندگان کسب کنند. این پراکندگی دانایی و اطلاعات و توضیح و تشریح آن در یک چارچوب، غیرمنطقی به نظر می‌رسد، اما در مقایسه با الگوهای فرضی دانایی‌محور بیشترین کمک و مساعدت را به مصرف کننده می‌کند تا از طریق آن در مدیریت دانش‌محور به بهترین فهم از نیازهای مصرف‌کنندگان پی ببرد، که تنها از این طریق ما می‌توانیم مدیریت دانش بدون نقصی را اجرا کنیم. مدیران دانایی‌محور می‌توانند از تجربه مدیران اطلاعاتی نیز کمک بگیرند، که مدلها و الگوهای پیچیده اطلاعاتی که ایجاد کننده ساختار آینده است را به خوبی تشخیص دهند. بنابراین، مدیران دانایی‌محور باید تمامی اهتمام خود را در برنامه‌ریزی با توجه به نیازمندیهای بازار صورت دهند تا به موفقیت دست یابند.
– کاربرد دانایی فعالیت غیرطبیعی: اگر دانایی و اطلاعات منابع ارزشمندی هستند، چرا آنها را توسعه ندهیم؟ اگر کار ما تولید دانایی است چرا ما کار خود را در یک موقعیت ریسک‌پذیر قرار ندهیم؟ بعضی اوقات ما از اینکه نمی‌توانیم دانایی و اطلاعات را در عمل اجرا کنیم متعجب می‌شویم، اما ما می‌توانیم مدیریت دانش را با این فرض به کار ببریم که تمایل طبیعی برای توسعه دانایی ما وجود دارد و نیز علاوه بر آن بینشی را اتخاذ کنیم که از سوی دیگران نسبت به دانایی و آگاهی ما ظن و تردید وجود دارد. به منظور استفاده سیستم از دانایی و اخذ یا جستجوی دانایی از دیگران، نه تنها تهدیدکننده نیست بلکه باید تمامی سعی خود را در ایجاد انگیزه به منظور انجام این قبیل کارها جامه عمل بپوشانیم. بنابراین، مدیر دانایی‌محور تمامی سعی خود را در کسب دانایی و اطلاعات جهت ارتقاء عملکرد سازمان خود به کار می‌برد.
– مدیریت دانش به معنی بهبود فرایند دانایی کاری: فرایند مدیریت دانش امری اساسی است و باید آن را هدفمند سازیم. اما دانایی تولید می‌شود و به طور مؤثر در فرایندهای دانایی ویژه شغلی به کار خواهد رفت. این فرایند ویژه بر اساس تحقیق بارز از طراحی تولید و توسعه و نیز فرایند سوداگرایی به منظور تعیین قیمت، کاربرد دارد. اگر بخواهیم مدیریت دانش را به طور واقعی بهبود بخشیم، ابتدا باید فرایندهای اساسی و بنیادی بازار تجاری را در این عوامل بهبود بخشیم و به طور کلی اغلب رویکردهای بهبود اثربخشی، رویـــه‌ای میانی در دو سوی طیف طراحی مجدد یا مهندسی مجدد فرایندها در نظر گرفته می‌شود که طی آن نیروی کار دانایی‌محور به صورت مستقل بــه طراحی فرایند اطلاعاتی می‌پردازد.
– ثروت و دارایی دانایی تنها آغازگر هستند: اگر دارایی و ثروت برای دانایی کافی باشد، باید در بیرون و خـــــارج از سیستم سازمانی، کتابخانه‌های ملی بسیاری داشته باشیم. ثروت و دارایی امری حیاتی است اما مدیریت دانش اثربخش نیازمند توجه و پشتیبانی است. توجه در مدیریت دانش را می‌توان جاری بودن و دانش در عصر اطلاعاتی جدید دانست. بدین منظور، مصرف‌کنندگان دانایی باید به دانایی توجه کننـد. زیرا آنها بایــد بیش از یک دریافت کننده منفعل باشند. به منظور حضور فعالان نیروی انسانی در کسب دانایی و اطلاعات، ما اطلاعات را از طریق خلاصه کردن و نیز گزارش آن به دیگران و یا از طریق ایفای نقش در بازارها بر اساس مزیت و فایده دانایی ارائه می‌کنیم و یا از طریق دریافت دانایی و اطلاعات از طریق تعامل تنگاتنگ بــا فراهم کننده اطلاعات (منبع اطلاعاتی) انجام می‌دهیم. این امر بخصوص وقتی که دانایی دریافــت شده ضمنی باشد، بسیار مهم به نظر می‌رسد.
– مدیریت دانش امری پایان‌ناپذیر: ممکن است مدیران دانایی مدار احساس کنند که اگر آنها تنها می‌توانستند دانایی موجود در سازمان خود را تحت نظارت درآورند، کار خود را با اثربخشی انجام می‌دهند. باوجود این، وظایف مدیریت دانش هرگز پایانی نخواهد داشت. همانند مدیریت منابع انسانی یا مدیریت مالی هرگز زمان آن نخواهد رسید که دانایی تمام و کمال کنترل و مدیریت شود. دلیل آن این است که مدیریت دانش هرگز پایانی نخواهد داشت، زیرا که تقسیم‌بندی دانایی مورد نیاز، همیشه در حال تغییر و تحول است. فناوری جدید، رویکردهای مدیریتی نو و اهمیت مشتری همیشه باید در مدیریت دانش مدنظر قرار گیرند. شرکتها، راهبردها، ساختارهای سازمانی و کالا و خدمـــــات خود را تغییر می‌دهند و به تغییر مداوم این عوامل براساس نیازهای محیطی تأکید دارند. مدیران جدید، نیازمند دانش جدید هستند.
– مدیریت دانش نیازمند پیمان دانایی محور: در اغلب سازمانها مشخص نیست که چه کسی استفاده درستی از دانایی کــارکنان در سازمان می‌کند و این سوال مطرح می‌شود که آیا دانایی کارکنان مربوط به خود کارکنان است یا این دانایی عاریتی است؟
بسیاری از سازمانها، اطلاعات را در سیستم خود به کار می‌برند، در نهایت توسعه دانایی در سازمان نیز فواید بسیاری را در پی خواهد داشت. کارکنان سازمانی امروزی، همواره جذب کارها و سازمانهای جدید می‌شوند و فاصله زندگی کاری و زندگی خانوادگی بسیار کم و ناچیز شده است و کارمندان قراردادی بسیار زیادی در سازمانها وجود دارند. اگر دانایی تنها یک منبع ارزشمند سازمانها در نظر گرفته شود، می‌توان انتظار داشت که شاهد توجه بیشتری به برسمیت یافتن مدیریت دانش در سازمانها باشیم. ما از اصول چنین استنباط می‌کنیم که مدیریت دانش در سازمانها به زمینه‌ها و مشکلات مدیر مواجه خواهند شد و این نوآوریها با مقاومت روبرو خواهند شد. امروزه، مدیریت دانش و اصول آن بسیار تغییرپذیرند زیرا با مخالفتهای بسیاری مواجه می شود. بهترین خبر بیش از هر خبر دیگر این است که مدیریت دانش محور، همواره در حال ترقی و پیشرفت باشد.
– مدیریت دانش یک ابزار استراتژیک: هدف اولیه هر برنامه مدیریت دانش در سازمانها حمایت از کسب اهداف راهبردهای تجاری است. به عبارت دیگر، نقطه شروع برای مدیریت دانش، فهم اهداف موجود سازمانهاست. اخیراً مک کنزی تحقیقی را پیرامون ۴۰ شرکت در امریکا، اروپا و ژاپن انجام داده است که نتایج آن حاکی از این است کـــه اغلب تفکر اجرای مدیریت دانش و پروژه‌های فناوری اطلاعات اموری هستند که سازمانهای امروزی دست به گریبان آن هستند.
بیشتر پروژه‌های مدیریت دانش با شکست روبرو می‌شوند که دلیل آن ترس شرکتها از پـــــروژه‌های فناوری اطلاعات است که آینده ای مبهم دارند. به منظور موفقیت در مدیریت دانش نباید مدیریت دانش محور را به عنوان فرایند پایان‌پذیر در نظر گرفت، بلکه باید آن را به عنوان نیروی کسب اهداف واقعی تجاری در نظر داشت. راهبردهای دانایی و نوآوریهای مدیریت دانش امور مستقلی هستند و به استراتژیهای تجاری ارتباطی ندارند. این امور به نتایجی منجر خواهند شد که به صورت مرحله‌ای در نظر گرفته می‌شوند و مراحل آن عبارتند از توانایی بنیادی شناخت دانایی در جهت موفقیت تجاری، رهبری دانایی محور، برنامه‌ریزی دانایی محور، شناخت شکافهای دانایی و دانش، تعریف و به کاربردن نوآوریها در برطرف ساختن این شکافها.
– مراحل کلیدی مدیریت دانش: اولین مرحله مدیریت دانش، کسب اهداف استراتژیک تجاری است. مرحله بعد از آن، شناخت توانائیهای دانایی و اطلاعات در کسب اهداف تجاری است که این امر به وسیله دانایی ابتکاری ارائه می‌گردد مانند شناخت توانائیهای موجود دانش، اطلاعات و اینکه کجا این توانائیها کسب خواهند شد. دانایی ابتکاری و طرح و برنامه قادر به شناخت سرمایه دانشی سازمان هستند و اینکه کجا و از چه طریقی این دانایی کسب خواهد شد. شکافهای دانایی و شناخت راهبردها و ابداعـــــات در برطرف ساختن این شکاف می‌تواند شامل مراحل زیر باشد:
۱- اجرای مناسب ابزارهای اطلاعاتی که از دانایی همــــاهنگ و منسجم حمایت و به جمع‌ آوری آن اقــــدام می‌کند که شامل مصرف‌کنندگان و مشارکت‌کنندگان می شود.
۲- تشکیل شرح وظایف کلی که به وسیله هر متخصص در هریک از توانائیهای حرفه‌ای مدیریت دانش انجام می‌گیرد؛
۳- شناسایی بهترین اقدامات، مطالعات موردی و مانند آن از منابع داخلی و خارجی؛
۴- تقسیم فرایندهای تعریف شده مطلوب مدیریت دانش و اجرای این فرایندها؛
۵ـ برنامه‌های یادگیری منسجم و مداوم جهت نیروی انسانی.
آنچه که موجب چالش در مدیریت دانش می‌شود این حقیقت است که در اغلب سازمانهای امروزی، همان طور که مراحل آن در بالا ذکر شد، زمان فعالیت مشخص نیست و نیازمند به طراحی مجدد پایه‌های دانایی دارد. بعضی سازمانها نیازمند پرکاری بیشتر در مشارکت مصرف‌کنندگان یا نیازهای بازار هستند تا همواره در مقابل رقبای خود در بازار تجاری قرار گیرند.
مدیریت دانش اثربخش قادر خواهد بود به سازمانها چابکی و تصمیمات غیررسمی تجاری خوبی ارائه کند. هدف کلیدی و حیاتی مدیریت دانش این است که به واسطه آن سازمان قادر خواهد بود باافراد کارآمد در یک زمان مناسب یک رویه پویا و تیمی را برای تصمیم گیری به موقع در سازمان اتخاذ کند. یک برنامه سازمان مدیریت دانش‌محور باید همانند ارگانیسم موجود زنده باشد که همواره به صورت روزآمد سعی دارد مشکلات موجود در مدیریت دانش را مرتفع سازد.
– عوامل بنیادی موفقیت در مدیریت دانش: عوامل بنیادی در مدیریت دانش حیطه‌ای وسیع را در بر می‌گیرد که در چهار طبقه قرار می‌گیرند یعنی مردم، فرایندها، فناوری و تعهدات استراتژیک. تمامی چهار عامل، عواملی هستند که سازمانهای یادگیرنده را ایجاد می‌کنند و نتایج تجاری آن مدیریت دانش را به همراه خواهد داشت. سازمانهایی که به طور متداول مدیریت دانش را درنظر دارند، به این نتیجه رسیده‌اند که به کار گرفتن فــــرایندها و فناوری اطلاعات در سازمان آسان تر از حفظ تعهد استراتژیک و اجزای آن است که این امـر مـــی‌تواند چالشهای بزرگتری را شکل دهد.
– فناوری اطلاعات: فناوری مدیریت دانش، راه‌حلهایی را به صورت عملیاتی فــــراهم می‌سازد تا مشارکت و همکاری اجزای سازمان را در مدیریت دانش ایجاد کند. ابزارهای مدیریت دانش می‌‌توانند منابع قدرتمنـــدی را فراهــم کنند که کارکنان و مصرف‌کنندگان و مشارکت‌کنندگان بتوانند به تبادل اطلاعات بپردازند و دانایی تقسیم شده افراد سازمان را هدایت کند تا سازمان بتواند از این راه بهتر تصمیم بگیرد.
– فرایندها: شامل فرایندهای استاندارد شده‌ای برای تقسیم دانش، مدیریت محتوا و افراد در اقدامات ارتباطی، اجرای پروژه‌ها بر اساس دانایی و دانایی‌محوری، روش‌شناسی و استانداردها جهت جمع‌ آوری اطلاعات در مطالعات موردی و غیره می‌شود. این امر بسیار اساسی است که فرایندها به سادگی و روشنی ممکن است به وسیله کارکنان در سازمان جریان یابد.
– مردم: بزرگترین چالش در مدیریت دانش اطمینان از مشارکت کارکنان استفاده از دانایی در کسب نتایج تجاری است. در بسیاری از سازمانها، تغییر در روش های سنتی، فرهنگ سازمانی از رویکرد ذخیره و اندوختن دانایی به رویکرد مشارکت دانایی‌محور و ایجاد جو اعتماد در سازمان از مهمترین فعالیتهای مدیریت دانش است. عنصر کلیدی موفقیت در مدیریت دانش فراهم ساختن قابلیت تشخیـــص اعتبار برای نیروی انسانی در حوزه‌های مورد نظر تخصصی‌شان است که مدیران دانایی‌محور نباید آن را از نظر دور دارند.
– تعهد استراتژیک: مدیریت استراتژیک نقش کلیدی در ارتقای رفتارهای مطلوب از طریق ثبات و پایداری ارتباط در سازمان صورت می دهد. اهمیت استراتژیک برای کسب دانایی امری بدیهی است. موفقیت اساسی در مدیریت دانش برای مدیران سطوح بالای سازمان، بهبود حفظ تعهد استراتژیک در مدیریت دانش است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




فصل :سوم
( روش تحقیق )
۳-۱- مقدمه
در فصل سوم که روش پژوهش می باشد .آزمودنی های مورد نظر در تحقیق و طرح پژوهش که همان روش تحقیق می باشد ، یعنی اینکه تحقیق از چه نوع تحقیقی می باشد و ابزار اندازه گیری و روش جمع آوری اطلاعات و روش های آماری مورد استفاده در تحقیق بررسی می شود و همچنین بررسی تجزیه و تحلیل داده های تحقیق و فرمول های استفاده شده در پژوهش دراین فصل توضیح داده می شود.
۳-۲- روش تحقیق
به طور کلی هر گونه فعالیت منظم و سیستماتیک جهت مطالعه ی مسأله‌ای خاص به خاطر رسیدن به اصول کلی، کسب آگاهی و افزایش میزان دانش، تحقیق نامیده می‌شود. بسته به نوع تحقیق و موضوع آن برای انجام تحقیق می‌توان روش‌های گوناگونی به کار برد و معمولاً محققان در مورد تعریف مشخص از انواع روشها اتفاق نظر نداشته و بر این اساس تقسیم بندی‌های متفاوتی از روش های تحقیق به عمل آورده‌اند. این تحقیق را می توان از نوع تحقیقات کاربردی دانست و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد .در پژوهش حاضر از جمع آوری اطلاعات به روش میدانی استفاده شده و متغیرها توسط پرسشنامه سنجش شده اند که توضیح در مورد آن در قسمت ابزارهای جمع آوری اطلاعات آمده است از آنجا که در این پژوهش هدف بررسی سنجش رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی با ابعاد مختلف تعهد سازمانی کارکنان سازمان آموزش پرورش شهرستان شیراز می باشد .و در کل روش تحقیق به شرح زیر می باشد :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تحقیق میدانی و کتابخانه‌ای
۱ـ تهیه پرسشنامه
۲ـ تکمیل پرسشنامه
بررسی تحقیق پیرامون:
۱ـ مستندات کتابخانه‌ای
۲ـ سایت‌های اینترنتی در خصوص موضوعات متغیرهای پژوهش
۳-۳- جامعه آماری و روش نمونه گیری :
جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه کارکنان سازمان آموزش پرورش شهرستان شیراز می باشد .
نمونه و روش نمونه گیری :نمونه این پژوهش ۸۰ نفر از کارکنان سازمان آموزش پرورش شهرستان شیراز و تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید .
۳-۴- روش گردآوری اطلاعات (میدانی، کتابخانه‌ای و غیره):
جهت گردآوری اطلاعات از روش میدانی و کتابخانه‌ای ستفاده می‌شود و روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه‌ای است.
۳-۵- ابزار اندازه گیری:
۱- پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی

۲- پرسشنامه تعهد سازمانی

۳-۶- شیوه اجرای پژوهش
روش جمع آوری داده ها در این پژوهش به این صورت بود که پس از انتخاب افراد ، پرسشنامه هایی که در اختیار آنها قرار داده شد و شیوه تکمیل پرسشنامه به صورت انفرادی بوده و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی و پرسشنامه تعهد سازمانی به طور همزمان بر روی افراد نمونه اجرا شد و برای اینکه رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی با ابعاد مختلف تعهد سازمانی کارکنان مشخص شد و از روش آماری تحلیل رگرسیون استفاده شد.
۳-۷- روش تجزیه وتحلیل اطلاعات:
روش تجزیه و تحلیل داده ها بصورت توصیفی و استنباطی انجام شده که در روش توصیفی ، اطلاعات و داده های خام با بهره گرفتن از روش های معین طبقه بندی شده و به صورت جداول و نمودارهای آماری ابتدا از تک تک آزمودنی ها حاصل شده است .
در قسمت استنباطی به تعیین ارتباط و شدت و جهت ارتباط بین نظرات آزمودنی ها در مورد هر یک از ابعاد پرداخته می شود . جهت انجام این کار از بر اساس نرم افزار SPSS آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند گانه استفاده شده که هم وجود ارتباط و هم شدت و جهت ارتباط را به خوبی نشان می دهد .
فصل چهارم :
( تجزیه و تحلیل داده ها )
۴- ۱ – مقدمه
برای آماده نمودن اطلاعات برای تجزیه و تحلیل می باید آنها را طبقه بندی نمود. این کار برای تحقیقات کمی با مشکل کمتری مواجه است زیرا در هنگام طراحی روش گردآوری اطلاعات معمولا سوالات به گونه ای تنظیم می شود که طبقه بندی داده ها نیز در داخل آن در نظر گرفته می شود. اما در تحقیقات کیفی این امر بواسطه کیفی بودن پاسخ ها با سختی بیشتری انجام می شود. به هر روی قبل از تجزیه و تحلیل اطلاعات باید کار دسته بندی، گروه بندی یا طبقه بندی آنها انجام شود.
داده های جمع آوری شده می تواند به صورت دستی یا به رایانه ای تجزیه و تحلیل شوند. چنانچه حجم اطلاعات از حد معینی بیشتر باشد امکان تجزیه وتحلیل دستی وجود نخواهد داشت. امروزه تقربیا در همه موارد این امر با بهره گرفتن از رایانه و برنامه های مختلف تجزیه و تحلیل آماری انجام می پذیرد. اصلی ترین نرم افزار آماری مورد استفاده در گروه های آموزشی اجتماعی، پزشکی، پیراپزشکی و توانبخشی نرم افزار Spss می باشد.دو دسته پردازش اصلی به طور عمده در تحقیقات مختلف بر روی داده ها انجام می شود. برای اینکار از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده می گردد. در آمار توصیفی که معمولا به توصیف داده ها می پردازد از شاخص های تمایل مرکزی و شاخص های پراکندگی برای بیان داده های جمع آوری شده استفاده می شود. برای نمایش و نشان دادن نتایج کار معمولا از جداول توزیع فراوانی – بر اساس تعداد موارد مطلق و نسبی ، درصد – و نیز نمودار های مختلف هیستوگرام ، ستونی
یا دایره ای استفاده می شود. همچنین در این زمینه استفاده از شاخص های پراکندگی مانند واریانس، انحراف معیار ، انحراف استاندارد و… نیز قابل ذکر است.در آمار استنباطی به آزمون فرضیه های مورد بررسی در تحقیق پرداخته می شود. آزمون ها ی مختلفی همچون کای اسکوئر، تی- دانشجوئی، رگرسیون، آنالیز واریانس و… در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرد.در این فصل ابتدا به تحلیل توصیفی سؤالات عمومی تحقیق (شامل جنس، سطح تحصیلات و سابقه خدمت) همراه با جداول و نمودارها پرداخته می شود. سپس به تحلیل استنباطی داده ها برای تک تک فرضیات تحقیق براساس نتایج حاصله همراه با استدلال و جداول پرداخته می شود.
۴-۲ ) آمار توصیفی
۴-۲-۱- جنس
این پرسشنامه در میان دو جنس زن و مرد توزیع شده است . با توجه به نتایج بدست آمده، تعداد پاسخگویان مرد با ۲/۵۶ درصد بیشترین تعداد پاسخگویان را تشکیل می دهد. جدول و نمودار ۴-۱
جدول شماره ۴-۱- فراوانی و درصد فراوانی جنسیت

جنسیت

فراوانی

درصد فراوانی

زن

۳۵

۸/۴۳

مرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]




گروه سوم از این ابتکارات مربوط به موسسات و سازمان های بین المللی مختلف ویا N.g.O های[۱۷۲] بی طرف است که در صدد یافتن راه حل هایی است که نیازهای طرفین را بر آورده کند این گروه ابتکارات مذاکره را به عنوان بهترین سازکار برای یافتن راه حلی مرضی الطرفین پیشنهاد می کند .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از سال ۱۹۴۶ تا ۲۰۰۶ سازمان ملل متحد بیش از ۱۲۰۵ ابتکار و راه حل مختلف را ثبت کرده است . این تلاش ها و ابتکارات به صورت مشهود افزایش یافته است این تلاش ها بر پایه گفتگو ، پیغام ، مذاکره ، کنفرانس ها استوار بوده است . اما گذشته از راه حل های پیشنهادی توسط سازمان ملل ، ابتکارات بین المللی دیگری نیز در بحران خاورمیانه وجود داشته است این راه حل ها بر اساس زمان و شرایط ارائه دارای تفاوت های ماهوی به هم بوده و در زمان های خاص ، اشکال خاصی از پیشنهادات مطرح بوده است که مورد توجه افکار عمومی جهان نیز قرار داشته اند .
راه حل های ارائه شده توسط مجامع بین المللی توجه خاصی به اوضاع و احوال طرفین و اوضاع منطقه و غیره دارند تا از این طریق بتوانند که راه حل مرضی الطرفین را پیشنهاد دهند .
فهرست زیر مهمترین راه حل های پیشنهادی را نشان می دهد :
۱-کمیسیون بیل ۱۹۷۳
۲- قطعه ۱۸۱ معروف به قطعنامه تقسیم ۱۹۴۷
۳- قطعنامه خارطوم ۱۹۶۷
۴-طرح آلون ۱۹۶۷
۵-معاهده کمپ دیوید ۱۹۷۸
۶-قراردادصلح میان اسرائیل و مصر ۱۹۷۹
۷-طرح صلح ریگان ۱۹۸۲
۸-ابتکار صلح اسرائیل ۱۹۸۹
۹-کنفرانس مادرید ۱۹۹۱
۱۰-بیانیه اسلو ۱۹۹۳
۱۱-قرارداد قاهره ۱۹۹۴
۱۲-معاهده ی صلح اردن و اسرائیل ۱۹۹۴
۱۳-پروتکل پاریس
۱۴ –موافقت نامه موقت اسلو ۱۹۹۵
۱۵- تفاهم وای ریور ۱۹۹۸
۱۶- تفاهم نامه شرم الشیخ ۱۹۹۹
۱۷- کمپ دیوید ۲۰۰۰
۱۸- طرح میشل ۲۰۰۱
۱۹ –مذاکرات تابا ۲۰۰۲
۲۰ طرح بوش ۲۰۰۲
۲۱- ابتکار صلح اعراب ۲۰۰۲
۲۲- نقشه ی مسیر صلح ۲۰۰۳
۲۳- معاهده ژنو ۲۰۰۳
۲۴- طرح عدم در گیری شارون ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ [۱۷۳]
۲۵- کنفرانس صلح آناپلیس ۲۰۰۷
در این میان ، سه مورد از ابتکارات توسط اعراب ، چهار مورد از سوی اسرائیل ، هشت مورد از طرف آمریکا و چهار مورد از طرف اروپا بیان شده اند – توزیع این ابتکارات به وضوح توجه بین المللی برای بحران فلسطین را نشان می دهد این پیشنهادات تشکیل دولت مستقل فلسطینی وعده داده شده است ولی در عین حال منافع کشور اسرائیل نیز همیشه مد نظر بوده است .
اما با تلاش های صورت گرفته توسط مجامع بین المللی و حتی افراد و گروه ها هنوز راه حلی مبتنی بر ارضاء حقوق حقه ی مردم فلسطین که همان تشکیل یک دولت مستقل است به نتیجه نرسیده است . زیرا هر طرحی که پیشنهاد می شود به یکی از طرف های دیگر امتیازات بیشتر می دهد و طرف دیگر را مجبور به رد آن می کند . تلاش ها و مذاکراتی که بین دو طرف انجام می شود نیز تابعی از سیاست های داخلی طرفین بخصوص اسرائیل است . در نتیجه این طرح ها نیز استحکام خاصی برخوردار نیستند .
۳-۶-۶ آخرین تلاشهای فلسطین در عضویت سازمان ملل
همانطور که در بخشهای پیشین ذکر شد روند دولتمند شدن فلسطینیان با مشکلات و دشواری های فراوانی روبروست . اصولا در مورد فلسطین ۳ راهکار برای مستقل شدن و ایجاد یک کشور فلسطینی وجود دارد .
اول – اینکه فلسطینیان دارای یک جمعیت ، دولت و قلمرو به عبارت دیگر دولتمندی با قدرت باشند تا بتوانند فارغ از هرگونه دخالت یا نفوذ و تسلط هرگونه دخالت خارجی به استقلال دست یابند .
دوم – اینکه به دلیل عوامل عینی بتوانند نظر مثبت اسرائیل را در برخورداری از یک استقلال به دست آورند .
سوم – اینکه بتوانند با حمایت بین المللی ، کمبودهای خود را پوشش دهند و با کمک مجامع بین المللی به استقلال دست یابند .
از سه گزینه فوق ، گزینه اول و دوم ناممکن به نظر می رسد ، زیرا فلسطینیان به دلیل استعمار و عقب ماندگی فاقد قدرت لازم برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل هستند و دیگر اینکه اسرائیل هیچگاه به فلسطینیان این اجازه را نخواهد داد که به عنوان یک کشور مستقل عرض اندام کنند .
تنها راه و بهترین راه برای فلسطینیان آن است که از طریق مجامع بین المللی و با کمک آنها بتوانند مشروعیت و موجودیت پیدا کنند . در مورد استفاده از مجامع بین المللی ، برای میان استقلال و ایجاد یک کشور مستقل می توان به نمونه اسرائیل توجه نمود که این رژیم با حمایت سازمان ملل دارای مشروعیت و موجودیت گردید حال چگونه است که فلسطینیان نتوانند بر همین اساس به دولتمندی دست پیدا کنند ، زیرا بر اساس قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد ایجاد یک کشور مستقل یهودی ملازمه با ایجاد یک کشور فلسطینی دارد.
۳-۶-۷ عضویت در سازمان ملل
بر اساس منشور ملل متحد کشورهای صلح جو که تعهدات مندرج در منشور را بپذیرند و به تشخیص سازمان قادر به اجرای آن باشند می توانند به عضویت سازمان ملل متحد در آیند [۱۷۴]و نیز پذیرش اعضای جدید منوط به تصمیمی است که مجمع بنا بر توصیه شورای امنیت اتخاذ می کند .[۱۷۵]بر این اساس دولت جدید باید صلح جو باشد و نیز بتواند با تعهدات مندرج در منشور عمل نماید . اما همواره عضویت در سازمانهای بین المللی و نیز مورد شناسائی قرار گرفتن به عنوان یک عمل سیاسی پذیرفته شده فارغ از اینکه عوامل حقوقی در آن تأثیرگذار باشند به ویژه بعد از تأسیس سازمان ملل متحد و در دوران جنگ سرد که شناسائی بیشتر تحت تأثیر موازنه شرق و غرب انجام می شد .[۱۷۶]
درست است شناسائی را یک عمل کاملا سیاسی بدانیم اما این سیاسی بودن به این معنا نیست که این عمل فاقد هرگونه پیامدهای حقوقی است . کشورها با عضویت در سازمانهای بین المللی واجد یک شخصیت بین المللی می شوند که بر طبق آن می توانند به مشروعیت در صحنه بین الملل دست پیدا کنند .
سازمان ملل متحد نیز یکی از این سازمانهای بین المللی و نیز مهمترین آنهاست که عضویت در آن دارای پیامدهای خاص خود است . این پیامدها را می توان به عنوان خلاصه اینطور بیان کرد که اولا کشورها با عضویت در سازمان ملل مورد حمایت این سازمان قرار می گیرند و ثانیا سایر اعضا مکلف می شوند که با این موجودیت جدید مطابق منشور رفتار نمایند .
۳-۷ شناسائی
شناسائی کشورهای جدید الورود به سازمان ملل یکی از دشوار ترین و پیچیده ترین مفاهیمی است که تاکنون قالب خاص برای آن ارائه نشده است . شناسائی را می توان یک عمل سیاسی دانست که ناشی از اراده دولتهاست و یک رفتار سیاسی تلقی می شود .
شناسائی بر طبق تعریف ارائه شده توسط کمیسیون حقوق بین الملل عملی است که بر اساس آن کشورهای قدیمی وجود یک واحد سیاسی مستقل مستقر در سرزمین معین را که قادر به رعایت حقوق بین الملل است تصدیق می نماید و بدینوسیله اراده خود را مبنی بر شناسائی آن به عنوان عضو جامعه بین المللی اعلام می دارند. [۱۷۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم