کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۵-۵- جمع بندی نتایج حاصل از تحقیق
به عنوان نتیجه‌گیری کلی می‌توان به سئوالی که ویب مطرح کرد و سال ها بعد به پایه گذاری دیدگاه بازاریابی اجتماعی منجر شد اشاره کرد. او پرسید:”چرا ما نمی توانیم برادری را مانند صابون به مردم بفروشیم؟” ویب با بررسی چهار نمونه بسیج همگانی نتیجه گرفت که با کمک اصول و فنون بازاریابی امکان فروش یک موضوع اجتماعی به مخاطبین وجود دارد. بر اساس مفهوم بازار یابی اجتماعی، مدیران بازار یابی سازمانها نا گزیرند در تعیین راهبردها و خط مشی های بازار یابی خود عوامل مهمی نظیر خواسته های مصرف کنند گان و منافع جامعه در کوتاه مدت و بلند مدت را در نظر بگیرند. بعد فلسفی مفهوم بازار یابی اجتماعی بر این نکته تاکید دارد که هدف اصلی تصمیمات سازمانها، رضایت مندی مشتریان و تامین خواسته ها و نیاز های آنها است. به نظر می رسد زمان آن رسیده تا بانکها مفهوم واقعی اصول بازار یابی را درک نمایند و بر ضرورت بازار یابی ازجمله بازار یابی اجتماعی به عنوان مهمترین وسیله در دستیابی به اهداف، تاکید نمایند. اگر مشتریان این نکته را به وضوح احساس نمایند که هدف مدیران بانک تنها منافع و افزایش سود سهام داران نیست و در مقابل مدیران بانکها به مشتریان خود در عمل نشان دهند که در کنار منافع بانک و سهامداران، به منافع بلند مدت و کوتاه مدت جامعه نیز توجه دارند. علاوه بر حفظ مشتریان و جلب وفاداری آنان، قادر خواهند بود مشتریان بیشتری را به سوی خود جلب نمایند ولی اگر بانک ها قادر نباشند پایبندی خود به مسئولیت های اجتماعی را نشان دهند، بخش مهمی از کار کرد و منافع بازار یابی اجتماعی و تأثیر آن بر محبوبیت خود را از دست خواهد داد. با دانستن این موضوع و اهمیت شان بانکها خواهند توانست در کنار مشتری محوری و افزایش رضایت و وفاداری مشتریان شان از طریق بازاریابی اجتماعی به جایگاهی برتر در بین رقبایشان و کسب سود و اعتبار بیشتر دست یابند.
۵-۶- ارائه پیشنهادها
۵-۶-۱- پیشنهادات مبتنی برنتایج تحقیق
با توجه به یافته های این تحقیق پیشنهاد می گردد ابعاد بازار یابی اجتماعی ( رفتار مطلوب اجتماعی کارکنان، توجه به مخاطب، ماهیت خدمات و آمیزه بازاریابی اجتماعی ) در بانک قرض الحسنه مهر ایران در شعب استان اردبیل بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به یافته های این تحقیق پیشنهاد می گردد. بانک قرض الحسنه مهر ایران می توانند با استفاده صحیح از بازار یابی اجتماعی از خواسته ها و نیاز های مشتریانش آگاه شود و خدماتی در راستای نیاز ها و خواسته های مشتریا ن خود ارائه نماید. همچنین بانک قرض الحسنه مهر ایران با اقداماتی مانند عمل طبق وعده های قبلی داده شده به مشتریان، درک نیازهای مشتریان و حل صادقانه مشکلات آنها، استقبال از دیدگاه و نظرات مشتریان، تخصیص امکانات ویژه برای مشتریان ارزنده، دوری از هر گونه تبعیض و بی عدالتی، برخورد دوستانه با مشتریان و ایجاد باشگاه مشتریان و غیره به افزایش سطح رضایتمندی و وفاداری مشتریان خود دست یابد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به یافته های این تحقیق پیشنهاد می گردد. بانک قرض الحسنه مهر ایران با مشارکت در حفظ محیط زیست از طرق مختلف مانند پیروی از استراتژی بانک سبز، تعهد به اصول اخلاقی اجتماعی و انسانی، برای مثال اعطای تسهیلات قرض الحسنه به خودروهای فرسوده و سازمانها و نهادهای که اصول زیست محیطی را رعایت می کنند می تواند نقش حائز اهمیتی ایفا نماید و تصویر مناسبی از بانک در ذهن مشتریانش ایجاد نماید.
با توجه به یافته های این تحقیق پیشنهاد می گردد. بانک قرض الحسنه مهر ایران می تواند با ارائه خدمات بهتر و با کیفیت مناسب، ارائه خدمات با کارمزد پایین برای افراد خیر و مشتریان دایمی، ترویج سنت پسندیده قرض الحسنه، مشارکت فعال در فعالیت های خیر خواهانه و بشر دوستانه، ساخت مساجد، مدرسه و بیمارستان در مناطق محروم، ارائه سریع خدمات بانکی و کاهش تشریفات زاید اداری، نرخ پایین کارمزد خدمات بانکی برای افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی و مؤسسات خیریه و با کیفیت بودن خدمات بانکداری الکترونیک و غیرحضوری می توانند تصویر مناسب از بانک را در ذهن مشتریان ایجاد کند. که علاوه بر حفظ مشتریان و جلب وفاداری آنان، قادر خواهد بود مشتریان بیشتری را به سوی خود جلب نماید.
با توجه به یافته های این تحقیق پیشنهاد می گردد. بانک قرض الحسنه مهر ایران امروزه در بسیاری از مشکلات اجتماعی کشور از جمله آموزش، تامین اشتغال کوچک، ازدواج جوانان، توسعه روستاها، توسعه بهداشت و گردشگری نقش قابل توجهی ایفا نماید. و با پرداخت تسهیلات قرض الحسنه به ازدواج و تأ مین مسکن جوانان، درمان بیماران، بنگاه های اشتغالزا و کار آفرین، صدور کارتهای اعتباری قرض الحسنه برای اقشار کم درآمد جامعه و پرداخت تسهیلات به اشخاص حقوقی که در امور خیریه فعالیت دارند در جهت رفع نیازهای ضروری اقشار کم درآمد و برقراری عدالت اجتماعی در جامعه بیش از پیش نقش موثرتری داشته باشد تا بتواند به جایگاه برتری نسبت به رقبایش دست یابد.
۵-۶-۲- پشنهادات برای تحقیقات آتی
۱- تحقیق حاضر در بانک قرض الحسنه مهر ایران در شعب استان اردبیل صورت گرفته است، بنابراین توصیه می گردد. این تحقیق در سایر استانها در این بانک و سایر بانک ها و سازمان های خدماتی دیگر در کشور مورد مطالعه قرار گیرد.
۲- بررسی تأ ثیر بازاریابی اجتماعی در برند بانک ها مورد مطالعه قرار گیرد
۵-۷- موانع و محدودیت های تحقیق
۱- یکی از مشکلات پژوهش محدودیت منابع در خصوص موضوع مورد مطالعه بود.
۲- یکی از محدودیت های تحقیق عدم وجود ابزار اندازه گیری استاندارد برای سنجش ابعاد متغییر مستقل ( بازاریابی اجتماعی) بود که برای رفع این مشکل پرسشنامه محقق ساخته طراحی شد و سپس اعتبار وپایایی آن مدنظر قرار گرفت.
۳- با توجه به ماهیت روش شناسی این پژوهش نیازمند همکاری پاسخگویان جهت تکمیل پرسشنامه بود که برخی از پاسخگویان امتناع می ورزیدند. و با توجیه میزان اهمیت موضوع از طرف پرسشگران سعی گردید میزان امتناع از پاسخگویی به حد اقل برسد.
۴- یکی از محدودیت دیگر پژوهش حاضر این بود که برخی از پاسخگویان در پاسخگویی ملاحظات شخصی را در نظر می گرفتند.که با توجیه پاسخگویان مبنی بر اینکه این فقط یک پژوهش علمی است نه چیز دیگر سعی گردید میزان این ملاحظات شخصی به حداقل برسد.
فهرست منابع و مأخذ
منابع فارسی
آذربایجانی م، سالاری فر م، عباسی ا، کاویانی م، موسوی اصل م. ۱۳۸۲٫ روانشناسی اجتماعی با نگرشی بر منابع اسلامی. تهران : انتشارات حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت.
الهی ش، بهمن ح. ۱۳۸۴٫ مدیریت ارتباط با مشتری. چاپ اول. تهران : شرکت چاپ و نشر بازرگانی وابسته به موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.
اندریسن ا. ۱۳۹۰٫ بازار یابی تغییرات اجتماعی: تغییر رفتار برای ارتقای بهداشت، توسعه اجتماعی و محیط زیست. چاپ دوم . مترجمان ن بلیغ، م جوادی یگانه، م عباسی لاخانی. تهران: انتشارات طرح آینده،۴۲۰ صحفه.
آیت م. ۱۳۸۵٫ تحقیقی پیرامون تأ ثیر مدیریت ارتباط با مشتری بر وفاداری مشتریان: مورد مطالعه مجمع صنایع قائم رضا. پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
بانک قرض الحسنه مهر ایران. سایت www.qmb.ir
حقیقی کفاش م ، اکبری م.۱۳۹۰٫ اولویت بندی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان با بهره گرفتن از مدل ECSI . مدیریت بازاریابی، ۱۰: ۱۳۴-۱۳۳٫
خاکی غ. ۱۳۸۶٫ روش تحقیق در مدیریت. تهران : مرکز انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی.
خورشیدی غ، کاردگر م. ۱۳۸۸٫ شناسایی و رتبه بندی مهمترین عوامل موثر بر وفاداری مشتریان، با بهره گرفتن از تصمیم گیری چند معیاره. چشم انداز مدیریت، ۳۳: ۱۸۲٫
خورشیدی غ ، مقدمی ص. ۱۳۸۲٫ تبیین مفهوم بازاریابی اجتماعی. فصلنامه پژوهش بازرگانی، ۲۸٫
خیلا ن .۱۳۸۷٫ بازاریابی و بازاریابی اجتماعی. فصلنامه راز بهزیستی، ۳۵: ۷٫
رحمانی ز، واردی ف. ۱۳۹۱٫ جذب و حفظ مشتری گا می در توسعه و موفقیت بانکی. کنفرانس ملی کار آفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان ، مازندران، دانشگاه مازندران، آبان.
رستمی م، رستمی ا، بیابانی بدربانی ر.۱۳۹۱٫ بررسی عوامل مؤثر بر جذب و حفظ مشتریان در انتخاب بانکها با بهره گرفتن از مدل سروکوال. چهارمین کنفرانس بین المللی بازاریابی خدمات بانکی، تهران، مرکز همایش های بین المللی صدا و سیما،۲۴-۲۳ مهر.
روستا ا، ونوس د، ابراهیمی ع. ۱۳۸۶٫ مدیریت بازاریابی. چاپ یازدهم. تهران : انتشارات سمت، ۴۲۰ صحفه.
سلیمانی بشلی ع. ۱۳۸۸٫ بازاریابی اجتماعی و نقش آن در تقویت برند در بانکها. سایت گروه مدیریت دانشگاه گیلان.
شاهین آ، تیموری ه . ۱۳۸۷٫ وفاداری مشتری. اصفهان : جهاد دانشگاهی اصفهان، ۱۷۱ صفحه.
شمس م. ۱۳۸۶٫ مقدمه ای بر بازاریابی اجتماعی در حوزه اصلاح رفتار سلامت. فصلنامه کارسالم،۲: ۱۰-۱۳٫
شمس م، رشیدیان ا. ۱۳۸۵٫ بازاریابی اجتماعی :کاربرد و مزیت استفاده ازآن در آموزش مداوم پزشکی. مجله مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی، ۱: ۶۸-۵۸٫
صادقی ت، انوری ف.۱۳۹۱٫ بررسی تأثیر عوامل بازار یابی اجتماعی بر ارزش نام تجاری بانک ملی از دیدگاه مشتریان. سایت بانک مقالات بازاریابی ایران MarketingArticles.ir
عبدلی ک، فریدون فر ص. ۱۳۸۸٫ بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان صنعت بانکداری: مورد مطالعه مشتریان بانک تجارت. اولین کنفرانس بین المللی بازاریابی خدمات بانکی، تهران، ۲۱-۲۲ آذر.
عرب مازار ع، کیقبادی س. ۱۳۸۵٫ جایگاه قرض الحسنه در نظام بانکداری ایران. مجله اقتصاد اسلامی، ۱۶٫
کاتلر ف، آرمسترانگ گ. ۱۳۷۹٫اصول بازار یابی. ترجمه ع پارسائیان، تهران : انتشارات ادبستان.
کاتلر ف، آرمسترانگ گ. ۱۳۸۲٫اصول بازار یابی. ترجمه ب فروزنده، تهران : انتشارات آتروپات.
کاتلر ف، آرمسترانگ گ. ۱۳۸۹٫اصول بازار یابی. ترجمه م زارع، تهران: انتشارات مدیر فردا.
کاوسی م، سقایی ع. ۱۳۸۴٫ روش های اندازه گیری رضایت مشتری. چاپ دوم . تهران: انتشارات سبزان.
کفاش پور ا، مرتضوی س، حسنی مقدم ص. ۱۳۹۱٫کاربرد فلسفه بازاریابی اجتماعی در تمایل به اهدای داوطلبانه خون با بهره گرفتن از تئوری رفتار برنامه ریزی شده.فصلنامه خون، ۱٫
کمیجانی ع، هادوی نیا ع. ۱۳۷۷٫ درآمدی بر جایگاه قرض الحسنه در اسلام و اثرات اقتصادی آن. نامه مفید ۱۴: ۲۳۵٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-04] [ 10:52:00 ب.ظ ]




فرضیه فرعی ۶:

اعتماد سازمانی بر میل به تغییر در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود تاثیر مثبت و معناداری ندارد.

H0

اعتماد سازمانی بر میل به تغییر در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود تاثیر مثبت و معناداری دارد.

H1

فرضیه فرعی ۷:

سبک رهبری خدمتگزار بر میل به تغییر در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود از طریق اعتماد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری ندارد.

H0

سبک رهبری خدمتگزار بر میل به تغییر در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود از طریق اعتماد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.

H1

فصل چهارم: یافته های تحقیق
مقدمه
در این فصل، یافته های اولیه حاصل از پرسشنامه های توزیع شده به صورت توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ابتدا ویژگی های جامعه آماری به شکل توصیفی مطرح گردیده و سپس با بهره گرفتن از روش های استنباطی تجزیه و تحلیل سایر یافته ها انجام گردیده است. آمار توصیفی شامل نمودارهای ستونی سن، جنسیت، سنوات خدمت و میزان تحصیلات می باشد. آمار استنباطی نیز شامل آزمونهای انجام شده با نرم افزار Smart PlS و spss می باشد. در این میان سعی محقق بر آن است که ضمن دقت در صحت انجام روش ها و آزمون های آماری، پاسخ های صحیح و کاملی برای هر یک از سؤالات اصلی تحقیق بدست آورد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بخش اول: آمار توصیفی
۴-۱٫ بررسی مشخصات اعضای نمونه
از کل جامعه آماری مورد بررسی این تحقیق که عبارت است از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، تعداد ۱۷۰ پرسشنامه معتبر جمع آوری گردید. در ادامه به توصیف مشخصات آماری جامعه مورد تحقیق می پردازیم.
۴-۱-۱٫ وضعیت سن پاسخ دهندگان
در نمودار ۴-۱ وضعیت سنی پاسخ دهندگان به پرسشنامه آورده شده است. همانطور که مشاهده می شود سن پاسخ دهندگان به ۴ گروه مختلف شامل زیر ۳۰ سال، ۳۱ تا ۴۰ سال، ۴۱ تا ۵۰ سال و بالای ۵۰ سال تقسیم بندی شده است که از این میان بیشترین تعداد پاسخ دهنده مربوط به گروه سنی بین ۳۱ تا ۴۰ سال با تعداد ۱۱۲ نفر (۹/۶۵ درصد) و کمترین تعداد پاسخ دهنده مربوط به گروه سنی بالاتر از ۵۰ سال با تعداد ۳ نفر (۸/۱ درصد) پاسخ دهنده می باشد.
نمودار ۴-۱٫ وضعیت سن پاسخ دهندگان
۴-۱-۲٫ وضعیت جنسیت پاسخ دهندگان
در نمودار ۴-۲، وضعیت جنسیت پاسخ دهندگان آورده شده است. همانطور که مشاهده می شود تعداد پاسخ دهندگان زن را ۱۰۱ نفر (۴/۵۹ درصد) تشکیل می دهند و تعداد مردان نیز ۶۹ نفر (۶/۴۰ درصد) می باشد.
نمودار ۴-۲٫ وضعیت جنسیت پاسخ دهندگان
۴-۱-۳٫ وضعیت سنوات خدمتی پاسخ دهندگان
در نمودار ۴-۳ وضعیت سابقه خدمتی پاسخ دهندگان آورده شده است. همانطور که مشاهده می شود سابقه خدمتی به ۵ گروه مختلف شامل زیر ۵ سال، ۶ تا ۱۰ سال، ۱۱ تا ۱۵ سال، ۱۶ تا ۲۰ سال و بالای ۲۰ سال تقسیم بندی شده است که از این میان گروه سابقه خدمتی ۶ تا ۱۰ بیشترین تعداد پاسخ دهنده را با تعداد ۶۵ نفر (۲/۳۷ درصد) به خود اختصاص داده است و گروه سابقه خدمتی بالاتر از ۲۰ سال با تعداد ۱۷ نفر (۱۰ درصد) کمترین تعداد پاسخ دهنده را به خود اختصاص داده اند.
نمودار ۴-۳٫ وضعیت سنوات خدمتی پاسخ دهندگان
۴-۱-۴٫ وضعیت سطح تحصیلات پاسخ دهندگان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]




جدول شماره ۲-۱: مطالعه های کلیدی که عوامل به وجود آورنده اعتیاد به کار را آزمون نموده اند
اعتیاد به کار و کار به عنوان فعالیت محوری
کار به عنوان فعالیت محوری به میزان درجه اهمیتی که کارکردن در هر لحظه از زمان در زندگی یک شخص دارد .مفهوم کار به عنوان فعالیت محوری از فرمول “دوبین” (۱۹۵۶) از کار به عنوان علاقه مرکزی زندگی گرفته شده است و در نظریه اخلاق کاری پروتستان[۳۶] وبر نفوذ کرده است .در مجموع این مطلب که کار دارای بالاترین درجه اهمیت نسبت به سایر حوزه های زندگی دارد، درک شده است. معمولاً فرض می شود که کار نسبت به فراغت، جامعه و مذهب با اهمیت تر بوده و در چندین مطالعه پس از خانواده رتبه بندی شده است. نتیجه تحقیقات نشان می دهند که کار به عنوان فعالیت محوری رابطه مثبتی با متغیرهای مهم سازمانی نظیر رضایت شغلی و مشارکت در تصمیم گیری و باقی ماندن در شغل داشته و رابطه منفی ای با اخلاق آسوده بودن دارد(Snir& Harpaz, 2006, 378)
جنسیت و اعتیاد به کار
امروزه علیرغم گفته های “روتمان[۳۷]“(۱۹۹۸) مبنی بر این که تغییر تاسف بار در نیروی کار در دهه اخیر قرن بیستم افزایش تعداد زنانی بوده که بیرون از محیط خانه مشغول به کار می باشند (Snir& Harpaz, 2006, 379) مطالعه تجربی اندکی تلاش نموده اند که اعتیاد به کار را با جنسیت مرتبط سازند . از هفت متغیر جمعیت شناختی و رفتاری ( نظیر جنسیت و نوع شغل) که به وسیله “هارپاز و اسنیر” مورد آزمون قرار گرفتند ، مشخص شد که جنسیت یک پیش بینی کننده قوی در خصوص میزان کل ساعت هایی که در هفته به کار اختصاص داده می شود برابر دانسته بودند، فهمیدند که این ویژگی در مردان آشکارتر است. بر طبق عقیده “بیلبی” (۱۹۸۹) قرن ها تبعیض نژادی و آموزه های فرهنگی هویت نقش ها را شکل دادند مردان با کار مرتبط بوده و زنان با خانواده بنابراین مردان ممکن است ساعت های بیشتری را کار کنند و با اعتیاد به کار درگیر شوند . “اسپنس و رابینز” (۱۹۹۲) فهمیدند که زنان به طور قابل توجهی احساس تمایل به کار دارند و از کار خود بیشتر لذت برده و اضطراب کاری بیشتری را تجربه و زمان بیشتری را به کار اختصاص می دهند . یافته های آنان نشان داد که زنان ممکن است به علت داشتن محیط های کاری رقابتی و بالا بودن انتظار موفقیت از آنان، گرایش های قوی تری دارند تا برخی از ویژگی های اعتیاد به کار را از خود نشان دهند(Aziz& Cunningham, 2008, 555)

“پیتمن و اورتنر[۳۸]” (۱۹۸۸) اظهار داشتند که مردها نسبت به زن ها بیشتر ترجیح می دهند تا فراتر از رابطه ها کار کنند. برطبق گفته “هوینگا[۳۹]” در سال ۱۹۹۳، غلبه مبتنی بر خود پرستی مردها این چنین معنی می شود که مفهوم سازی از خود در آنان بیشتر بر روی مهارت ها و عملکردهای کاری متمرکز است در حالی که مفهوم سازی زن ها از خود بیشتر حول محور روابط با دیگران می چرخد. اخیراً جنسیت در تعدادی از مطالعات در حوزه اعتیاد به کار مورد توجه قرار گرفته است(Snir& Harpaz, 2006, 379)
اخیراً جنسیت در تعدادی از مطالعه ها در حوزه اعتیاد به کار مورد توجه قرار گرفته است. نویسندگانی نظیر “بورگس” و همکاران (۲۰۰۶) و “روسو و واترز”(۲۰۰۶) بیان داشتند که اگر ارتباطی میان تفاوت های جنسیتی و اعتیاد به کار وجود داشته باشد در بهترین حالت این ارتباط ممکن است ضعیف باشد.”بورکی” (۱۹۹۹) نقش تفاوت های جنسیتی را در اعتیاد به کار در هنگامی که سن، وضعیت ازدواج و تعداد فرزند را کنترل می کرد مورد تحقیق قرار داد و هیچ تفاوت جنسیتی مهمی را پیدا نکرد.(Aziz & Cunningham, 2008, 555)هم مردان و هم زنان در شاخص های “اسپنس و رابینز” در خصوص اعتیاد به کار شبیه به یکدیگر بودند.”بورکی” حالت های را نشان داد که از آن طریق مردان و زنان اعتیاد به کار را در محیط کاری آشکار می ساختند. به یک مرد زمانی که بیش از ساعت کاری الزامی در هفته کار می کند در نظر خانواده یک تامین کننده خوب نگریسته می شود در حالی که یک زن که به همان میزان در هفته کار می کند به یک حالت منفی نگریسته می شود مثلاً او خانواده خود را مورد بی توجهی قرار می دهد.
اعتیاد به کار و تعارض نقش
بر طبق تئوری سرمایه انسانی، کارکنان به ذخایر محدودی از منابع از جمله زمان و انرژی دسترسی دارند. تئوری سرمایه انسانی می گوید که افراد مجموعه ای از فعالیت ها (نظیرکار، خانواده و تفریح) را اولویت بندی کرده و مشتاقند منابع خود را به این گونه فعالیت ها اختصاص دهند و سپس انتخاب می کنند که چگونه منابع خود را صرف کنند. با توجه به اینکه زمان و انرژی منابع محدودی هستند ، بنابراین زمان و انرژی که صرف کار کردن می شود، نمی تواند صرف دیگر فعالیت ها نظیر خانه و خانواده گردد. هم چنین این دلائل با فرضیه های تئوری حیاتی بودن نقش “ادوراد و روتبارد”(۲۰۰۰) سازگار هستند. بنابراین تعارض نقش به این دلیل ممکن است رخ دهد که انتظار نقش از کار کردن و عوامل غیر کاری از لحاظ ذهنی غیر قابل سازگار هستند . این بدین معنی می باشد که مشارکت در فعالیت های خانه و خانواده ، به وسیله تعهد بسیار شدید معتادین به کار به نقش های کاری خنثی می شود.
تحقیقات به طور مداوم نشان داده اند که معتادین به کار تعارض بین خانواده و کار بیشتری را نسبت به دیگران تجربه می کنند. برطبق منطق تئوری سرمایه انسانی ، تعارض های درون نقشی[۴۰] نیز به همان میزان ممکن است رخ دهد. به عنوان مثال “شوفلی” و همکارانش(۲۰۰۹) در تحقیقی بر روی دانشجویان پزشکی که در مرحله رزیدنتی بودند، به این نتیجه رسیدند که این دسته از افراد ضرورتاً تعارض میان نقشی[۴۱] بیشتری را احساس می کنند . زیرا آنان دو نقش را ایفاء می کنند، اولین نقش به عنوان یک پزشک و دومین نقش به عنوان یک آموزش گیرنده . به دلیل اینکه این دو نقش به طور کامل غیر قابل سازگارند بنابراین تنش عمده ای میان آنها وجود دارد. نقش آنان به عنوان آموزش گیرنده ، مستلزم این است که آنان از کارشان یاد بگیرند، این امر عموماً زمان زیادی را صرف خود خواهد نمود. نقش آنان به عنوان یک پزشک ایجاب می کند ، از بیماران خود با بالاترین سطح کارائی مراقبت نمایند. بنابراین این نقش با نقش آنان به عنوان یاد گیرنده در تقابل می باشد. با توجه به فرضیه تئوری حیاتی بودن نقش، منابعی(اعم از زمان و انرژی) که در هنگام اجرای یک نقش صرف می گردند را نمی توان در حال اجرای نقش دیگر صرف نمود از این رو توجه زیاد به هر یک از این نقش ها می تواند باعث تمرکز بر روی نقش دیگر گردد، زیرا منابع بیشتری را به خود اختصاص می دهد.
در مقایسه با ادبیات مربوط یه اعتیاد به کار و تعارض درون نقشی ، مطالعه کمتری بر روی تعارض میان نقشی صورت پذیرفته است. مطالعه ای که برروی کارگران صنعت اتومبیل سازی در کشور ژاپن نشان داد که تعارض نقش در هنگام کنترل ابهام نقش[۴۲] و حجم کاری[۴۳] با جنبه وسواس گونه اعتیاد به کار رابطه مثبتی دارند(Schaufeli& Etal., 2009, 157/158)
شخصیت و اعتیاد به کار
ارتباط بین اعتیاد به کار ، متغیر تفاوت های فردی با حوزه نظری وسیع شخصیت ، توسط بسیاری از دانشمندان نظیر مک میلان و همکارانش[۴۴] (۲۰۰۳) ، رابینسون[۴۵] (۱۹۹۸) و اسپنس و رابینز[۴۶](۱۹۹۲)، مورد پژوهش واقع گردیده است . برخی از محققان اعتیاد به کار را به عنوان یک متغیر تفاوت های فردی پایدار می نگرند.
مدل پنج عاملی[۴۷]
شواهد محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه همه شاخص های شخصیت را می توان در غالب پنج عامل برجسته بیان داشت، روان رنجور خوئی[۴۸]، برون گرائی[۴۹]، باز بودن نسبت به کسب تجربه[۵۰]،سازگاری[۵۱] و وظیفه شناسی[۵۲]. باریک و ماونت[۵۳] (۱۹۹۱) و باریک و آریان[۵۴] (۲۰۰۳) بیان داشتند که سه فاکتور از این فاکتورها(روان رنجور خوئی، برون گرائی، وظیفه شناسی) به نظر می رسد به تجارب کاری و موفقیت های شغلی وابسته هستند.
“جاجی،هیگینز،تورنسون و باریک” (۱۹۹۹)فاکتورهای شخصیتی مدل پنج عاملی را به صورت زیر مورد توجه قرار داده اند:
الف) روان رنجور خوئی با عدم پایداری،تمایل به داشتن استرس، عدم امنیت شخصی و غمگین بودن مرتبط می باشد(فقدان سازگاری روانی مثبت و پایداری عاطفی). افرادی که در روان رنجور خوئی امتیاز بالائی کسب کرده اند، وضعیت روانی منفی و امراض جسمانی را که از حوادث منفی زندگی نشات گرفته اند را تجربه کرده اند.
ب) برون گرائی با اجتماعی شدن ، سلطه گرائی،جاه طلبی و شهامت، داشتن عواطف مثبت، دوستان زیاد و نقش رهبری مرتبط می باشد.
ج) وظیفه شناسی با عملکرد شغلی مرتبط می باشد. این ویژگی با پایداری ، وابسته شدن و سازماندهی نمودن مرتبط می باشد.
د) سازگاری با همکاری نمودن، دوست داشتنی بودن و علاقه مند بودن مرتبط می باشد.
ه) باز بودن به تجارب جدید, با روشنفکر بودن ، تخیلی بودن و انطباق پذیری مرتبط می باشد.
“باریک و آریان”(۲۰۰۳) شواهدی را در تحقیقات صورت گرفته یافتند که نشان می داد، روان رنجور خوئی رابطه منفی با رضایت شغلی و رابطه مثبتی با کمال گرائی دارد. به علاوه نشان داده شده است که برون گرائی رابطه مثبتی با رضایت شغلی دارد در حالی که اثبات شده است که روان رنجور خوئی با موفقیت های شغلی رابطه منفی دارد. هم چنین فهمیده شده که این ویژگی با عملکرد پائین پرداخت های کم، و ارتقاء های کم مرتبط می باشد. هم چنین نشان داده شده است که وظیفه شناسی با گرایش های موفقیت طلبی و موفقیت های شغلی و با عملکرد شغلی در زمانی که به عنوان یک متغیر تعدیل کننده منظور شود، ارتباط دارد.
“جاجی” و همکارانش (۱۹۹۹) ارتباط میان مدل پنج عاملی ، توانائیهای ذهنی عمومی و موفقیت های شغلی را مورد آزمون قرار دادند. در این مطالعه دو جنبه از موفقیت شغلی مورد توجه قرار گرفت, جنبه درونی (نظیر رضایت شغلی) و جنبه بیرونی(درآمد و وضعیت شغلی). پیش بینی شده بود که وظیفه شناسی با موفقیت های شغلی درونی و بیرونی رابطه مثبتی دارد. هم چنین پیش بینی شده بود روان رنجور خوئی با موفقیت های بیرونی رابطه منفی دارد و توانائی ذهنی عمومی با موفقیت های شغلی بیرونی رابطه ای مثبت دارد(Burke& Etal., 2005, 1225)
ویژگی های شخصیتی به الگوهای رفتاری و شناختی ای اشاره دارد که در هر زمان و در همه موقعیت ها پایدار هستند و این ویژگی ها عناصر محوری ای هستند که افراد را به سمت اعتیاد به کار سوق می دهند. هیچ معتاد به کاری وجود ندارد که دارای این قبیل خصوصیت های شخصیتی نباشد. برای مثال کارکنانی که ویژگی موفقیت طلبی را از خود نشان می دهند ، گرایش مثبتی به کار داشته لذا این مطلب باعث می شود که یک فرد معتاد به کار گردد. هم چنین نیروی دیگری که باعث می شود که افراد معتاد به کار شوند، مشوق های شخصی می باشد. فاکتورهای شخصی/خانوادگی اشتیاق یک فرد به کار کردن را تحت تاثیر قرار می دهد. مشوق های شخصی از عوامل تسریع کننده ای بوده که به شکل گیری اعتیاد به کار کمک می کند. برای مثال کارکنان مسئولیت پذیر ، اشتیاق زیادی به اجرای خوب وظائفشان در کار دارند، که این امر می تواند منجر به ایجاد پبوند روحی با کار در آنان گشته و اجازه می دهد تا کارشان در تقابل با زندگی شخصی شان قرار گیرد. لذا این مشوق ها موجب اعتیاد به کار می گردند. مشوق های سازمانی ، امیالی هستند که یک فرد را به سمت اعتیاد به کار سوق می دهند و به سرعت بخشیدن به اعتیاد به کار کمک می کنند. محیط های سازمانی وجود دارند که افراد را به سخت کار کردن تشویق و یا آنان را مجبور به چنین کارکردن می کنند.
افراد ویژگی های گرایشی بلند مدتی را از خود به نمایش می گذارند که تلاش،شناخت و رفتار آنان را در محیط های کاری تحت تاثیر قرار می دهد . شخصیت به عنوان یک پیش بینی کننده معتبر در خصوص عجین شدن با کار، کل ساعت های کار فرد و نتیجه ها مرتبط با کار .”تورسن، کاپلان، بارسکی، وارن و دچر مونت”(۲۰۰۳) دریافتند که گرایش های شخصیتی مثبت ، فضائی را ایجاد می کند که کارکنان به سازمانشان متعهد گردند.”اردهیم، وانگ و زیکار”(۲۰۰۶) بیان کردند که تعهد سازمانی یک سازه مرتبط با شخصیت می باشد. عموماً این مطلب مورد قبول واقع شده است که تعهد نقش مهمی را در ایجاد اعتیاد و گسترده شدن ویژگی های معینی که اعتیاد را افزایش می دهد ، داشته و می تواند منجر به اعتیاد افراد به کار گردد (Wen Liang& Ming Cho, 2009, 650)
اعتیاد به کار و شیفته شدن[۵۵] به کار
مفهوم شیفته شدن به کار در پژوهش های صورت گرفته در خصوص فرسودگی[۵۶] کارکنان ظهور یافته است. به منظور بهبود و زنده ماندن در محیط به طور مداوم در حال تغییر امروزی ، سازمان ها به جای داشتن کارکنان صرفا “سالم” ، به کارکنان شیفته نیز نیاز دارند. شیفته شدن به کار به یک حالت ذهنی مثبت در خصوص کار اشاره دارد که با نیرومندی، ازخودگذشتگی و جذب شدن شناسائی می شود. نیرومندی با سطح بالائی از انرژی ،اشتیاق برای صرف تلاش زیاد برای کار و هم چنین مقاومت در روبرو شدن با مشکلات مشخص می گردد. از خود گذشتگی به مشغول شدن زیاد با کار و تجربه نمودن حس مهم بودن، اشتیاق، غرور و چالش اشاره دارد. در نهایت جذب شدن به ترکیب شدن و درگیر بودن کامل با کار اشاره دارد، به نحوی که زمان برای فرد به سرعت سپری گردیده و فرد به سختی می تواند از کارش جدا شود.
بنابراین کارکنان شیفته به سختی کارمی کنند(نیرومندی)، به شدت به کار مشغول هستند(از خود گذشتگی) و احساس درگیر بودن با کار دارند(جذب شدن). در این حالت ، آنها به نظر می رسد با معتادین با کار مشابه باشند. لیکن در مقایسه با معتادین با کار ، کارکنان شیفته به کار فاقد امیال وسواس گونه معمولی می باشند. برای آنان کار کردن یک نوع سرگرمی بوده در حالی که آنان یک معتاد نمی باشند. آنها به سختی کار می کنند به دلیل اینکه شغلشان را دوست دارند، نه به این دلیل که آنها احساس می کنند به وسیله یک میل درونی شدید که نمی توانند در مقابل آن مقاومت کنند، به سمت کار کشیده می شوند. بنابراین علیرغم اینکه در حقیقت هم معتادین به کار و هم کارکنان شیفته به کار ممکن است به طور مشابه به سختی کار کنند، لیکن انگیزاننده های آنان برای انجام کار از پایه با یکدیگر متفاوت می باشند. قابل توجه می باشد که اعتیاد به کار رابطه مثبتی را با ساعت های کاری بالا دارد در حالی که این رابطه در خصوص شیفته شدن با کار وجود ندارد.
به طور خلاصه، هم اعتیاد به کار و هم شیفته شدن به کار جزء نگرش های فردی(نظیر رفتارها و شناخت ها) به کار بوده که در جنبه رفتاری(سخت کارکردن) مشترک هستند. ولیکن انگیزاننده های زیرمجموعه این دو مفهوم(نظیر جنبه شناختی)متفاوت هستند . معتادین به کار به وسیله امیال درونی قوی ای که نمی توانند در برابر آنان مقاومت کنند، به حرکت واداشته می شوند در حالی که کارکنان شیفته فی نفسه برانگیخته می شوند(Shimazu& Schaufeli, 2009, 496)
وابسته های شیفته شدن باکار
به خاطر اینکه شیفته شدن به کار به عنوان نقطه مقابل فرسودگی معرفی گردیده، بنابراین انتظار می رود که شیفته شدن با کار با عدم وجود مشکلات سلامتی رابطه داشته باشد. به راستی مطالعات گذشته آشکار نموده اند که شیفته شدن با کار رابطه ای منفی با ناراحتی های روانی و جسمی دارد.
در ارتباط با رضایت از زندگی ، کارکنان شیفته با کار سخت کار می کنند زیرا آنها کارشان را دوست دارند (انگیزش درونی) نه به خاطر اینکه آنها توسط یک میل درونی قوی به جلو رانده می شوند.مطالعه های گذشته نشان داده اند که کارکنان شیفته با کار رضایت شغلی بالائی را گزارش نموده اند. به علاوه مصاحبه های کیفی ساختاری نشان داده اند که کارکنان شیفته با کار عناصری فعال می باشند. هم چنین به نظر می رسد با فعالیت های دیگر بیرون از محیط کاریشان نیز شیفته هستند. این مطلب بیانگر این موضوع است که رضایت از زندگی آنها بالاست.
در نهایت ، چهار دلیل برای این سوال وجود دارد که چرا کارکنان شیفته با کار در مقابل کسانی که با کار خود شیفته نیستند بهتر وظائف خود را انجام می دهند,
اغلب احساسات مثبت نظیر شادابی ، لذت و اشتیاق را تجربه می کنند.
سلامتی بیشتری را تجربه می کنند.
منابع شغلی و منابع فردیشان را خودشان خلق می کنند.
احساس شیفته شدن را به دیگران انتقال می دهند.
همچنانکه در بالا ذکر گردید، “شوفلی” و همکارانش (۲۰۰۶) نشان دادند که کارکنان شیفته با کار عملکرد درون شغلی و فرا شغلی و ابتکارو خلاقیت بالائی را گزارش نموده اند.به علاوه یک مطالعه که در بین کارکنان هتل ها و رستوران های اسپانیایی صورت گرفت نشان داد که سطح شیفته شدن کارکنان با کار تاثیر مثبتی بر روی فضای خدماتی این هتل ها و رستوران ها داشته و بروز رفتارهای فرا نقشی و رضایت مشتری قابل پیش بینی است. بنابراین به نظر می رسد شیفته شدن با کار رابطه مثبتی با عملکرد شغلی دارد(Shimazu& Schaufeli, 2009, 497)
رفتارهای معتادان به کار و نگرش های کاری
عجین شدن به کار به درجه ای که افراد از لحاظ روانشناسی با شغل فعلی شان شناخته می شوند ، اشاره دارد. “اسپنس و رابینز” (۱۹۹۲) همبستگی مثبتی میان عجین شدن با کار با مقیاس های اعتیاد به کار که خود طراحی کرده بودند، گزارش نمودند.
هم چنین شواهد اخیر ارتباط مثبت میان عجین شدن با کار و رفتارهای شهروندی را نشان می دهند نظیر این ارتباطات بیان کننده این موضوع می باشد که کارکنانی که به شدت با کار خود عجین شده اند تمایل دارند به دیگران در شغلشان یاری برسانند.
نوشته های مفهومی در خصوص موضوع اعتیاد به کار ، در این حوزه که معتادین به کار ، کارکنانی هستند که فکر می کنند از کارشان لذت می برند ، متفاوت می باشند، تعدادی از این افراد ادعا می کنند که به این دلیل کار می کنند که کارشان را دوست دارند. یافته های تحقیقات ارتباط مثبت میان عجین شدن با کار و لذت از کار و ارتباط ضعیف میان تمایل درونی به کار با لذت از کار را نشان داده اند. ارتباط مثبت میان عجین شدن با کار و لذت از کار به وضوح ارتباط مثبت میان عجین شدن با کار و رضایت شغلی که به طور منظم در ادبیات آمده است، نمی باشد و امکان اینکه عجین شدن با کار شبیه لذت از کار یک نگرش باشد ، مورد انتظار نیست. “اسپنس و رابینز”(۱۹۹۲) ارتباط مثبتی را میان دو شاخص (عجین شدن با کار و تمایل درونی با کار) با استرس شغلی ، گزارش نمودند. “بورکی” (۲۰۰۰) دریافت که استرس همبستگی مثبت و مهمی با مقیاس ((احساس تمایل)) دارد.
مفهوم سازی معناداری در کار[۵۷]
علیرغم گرایش هائی که اخیراً در ارتباط با موضوع فوق وجود داشته، تاکنون تئوری ای در خصوص موضوع معنای کار مطرح نگردیده است. اولین کار کلاسیک تحقیقاتی که در خصوص این مفهوم توسط ” تیم تحقیقات بین اللملی کار” صورت پذیرفت، تنها یک مدل ذهنی را ارائه نمود که بر این تصور مبتنی بود که معنای کار توسط انتخابها و تجارب افراد و در حوزه محیطی و سازمانی که درآن کار و زندگی می کنند، مشخص می شود. این مدل ذهنی معنای کار را در قالب ۶ مطلب و نمایه مهم به تصویر کشیده است. که ۴ تای آنها عبارتند از:
محوریت کار[۵۸]
گرایش های گویا[۵۹]
گرایش های اقتصادی[۶۰]
ارتباطات بین فردی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]




ریاضیدانان، از دیرباز، برای جلوگیری از این گونه اختلاط‌ها و پرش ها، چاره‌ای اندیشیده‌اند و از روش‌های ساده‌ی شماره گذاری مفهوم‌ها و قضیه‌ها، به طور گسترده ای، استفاده می‌کنند که، گاهی (و البته به ندرت) در سایر دانش‌ها هم به کار می‌رود. حالت‌های مختلف و یا مفهوم‌های خانواده‌ای را، که باید مورد بررسی قرار گیرند، از قبل شماره گذاری می‌کنند؛ سپس، به حالت‌های فرعی هر یک از این حالت ها، به نوبه‌ی خود (و گاهی، برای تمایز، به کمک دستگاه شماره گذاری دیگری) شماره می‌دهند. جلو هر قطعه‌ای که بررسی یک حالت فرعی تازه آغاز می‌شود، نشانه‌ای که برای این حالت فرعی در نظر گرفته شده است، قرار می‌دهند. برای نمونه می‌نویسند: II، ۳٫، (که به معنای حالت فرعی سوم از حالت دوم و یا نوع سوم از خانواده‌ی دوم است). و خواننده به خوبی می‌داند که تا این لحظه، به این عنوان عددی برخورد نکرده است و آن چه زیر این عنوان می‌خواند، تنها به همین حالت و حالت فرعی مربوط می‌شود. به خودی خود بدیهی است که این شماره گذاری که بی اندازه مفید است، یک روش بیرونی است؛ اصل مطلب، در این شماره‌گذاری نیست، بلکه در تقسیم بندی روش استدلال‌ها و یا طبقه بندی‌ها است؛ و شماره گذاری مصنوعی ما، تنها می‌تواند گواهی بر این واقعیت باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سرانجام، باید از یک سنت بیرونی و مصنوعی اسلوب ریاضی یاد کنیم که، برای منظور ما، بی اندازه مفید است و چنان ارزش تربیتی نیرومندی دارد که نمی‌توان از آن صرف نظر کرد. منظور من، دقت فوق العاده‌ای علامت‌گذاری‌ها است، که از ویژگی‌های ریاضیات به شمار می‌رود. هر نماد یا علامت ریاضی، معنای معینی دارد؛ تبدیل یک نماد به نماد دیگر و یا جابه جا کردن آن، موجب تحریف می‌شود و، گاهی، مفهوم موضوع مورد بررسی را، به کلی، از بین می‌برد. دانش‌آموزی که هنوز به سخت گیری کافی درباره‌ی صحبت‌های شفاهی یا نوشته‌های کتبی عادت نکرده است، ممکن است، در ابتدا، با نوعی بی توجهی یا پیشنهاد بدون انحراف و محکم معلم ریاضیات برخورد کند که: هر نوشته‌ی ریاضی باید دقت مطلق داشته باشد؛ حتی ممکن است، این سخت گیری ها، به نظرش خرده گیری‌های بی جا بیاید و موجب استهزای او بشود. ولی، خیلی زود و با تجربه‌ی شخصی خود در می‌یابد که، اگر در نوشتن علامت‌های ریاضی دقت کامل را رعایت نکند، باید بلافاصله جریمه‌ی سنگین آن را بپردازد؛ نمی‌تواند مفهوم آنچه را که نوشته است بفهمد و ناچار می‌شود حدس بزند، حدس نادرست می‌زند و، یا پاسخ نادرست به دست می‌آورد و یا امکان حل مسأله را به کلی از دست می‌دهد. در بهترین حالت خود، ناچار می‌شود با صرف نیروی زیاد به عقب برگردد و آن را به صورت درست بازنویسی کند تا بتواند گام بعدی را بردارد.
به این ترتیب، دانش‌آموز قانع می‌شود که رعایت دقت در نوشتن نمادهای ریاضی، به نفع خود اوست و، بنابراین، خود را با آن وفق می‌دهد و، به تدریج، دقت در نمادهای ریاضی، جزو عادت‌های او می‌شود. این عادت به تدریج فضای فکری او را اشغال می‌کند و، سرانجام، منجر به اسلوبی عام برای تفکر او می‌شود؛ سعی می‌کند، چه در صحبت‌ها و چه در نوشته‌های خود، دقیق‌تر باشد؛ به خصوص، دقت زیادی در درست‌نویسی خود پیدا می‌کند و اشتباه‌های املایی، به همان اندازه‌ی اشتباه‌های نمادی در ریاضیات، او را به تشویش می‌اندازد و نگران می‌کند. ما شاهد این وضع هستیم که، وقتی دانش‌آموزان نسبت به نمادهای ریاضی، سخت گیری و دقت لازم را پیدا کنند، خیلی ساده‌تر و سریع تر، اشتباه‌های املایی خود را هم تصحیح می‌کنند. و من نمی‌دانم که، آیا ممکن است کسی که دبیرستان را تمام می‌کند، دارای فرهنگ ریاضی لازم برای گواهی نامه‌ی دبیرستانی باشد، ولی هنوز یاد نگرفته باشد بدون اشتباه بنویسد.
با پایان رساندن این بخش، که به تأثیر تربیتی درس‌های ریاضی بر اندیشه‌ی دانش‌آموزان اختصاص داشت، حیرت طبیعی خواننده را در این باره پیش بینی می‌کنم که، چرا هیچ اشاره‌ای با مسأله‌ی تکامل تفکر دیالکتیکی نکرده ام. به همین مناسبت، لازم می‌بینم، درباره‌ی این موضوع، توضیح کوتاهی بدهم.
مارکس و انگلس با دلیل کافی تأکید می‌کنند که ریاضیات، نه تنها وسیله‌ی پر مضمون و روشن کننده برای قانون‌های تفکر دیالکتیکی است، بلکه در ضمن، به صورتی دائمی و منظم، به تکامل توانایی و مهارت دیالکتیکی ما، در روند تفکر کمک می‌کند. ولی، همان طور که بنیان گذاران مارکسیسم، بارها تکرارکرده اند، این موضوع تا حد زیادی، به ریاضیات «عالی» یعنی ریاضیات با کمیت‌های متغیر مربوط می‌شود. در این جاست که به بررسی ریاضی پدیده‌های طبیعی، جریان‌های صنعتی و دگرگونی‌های زنده‌ی آن‌ها، و نه «اجسام» بی حرکت و ثابت می‌پردازیم. در این جاست که کمیت ها، در بستگی متقابلی که نسبت به هم دارند (مفهوم تابع) مورد بررسی قرار می‌گیرند و نه به صورت مجرد و جدا از هم. عبور از کمیت به کیفیت، سنتز دیالکتیکی بر اساس تضاد و دیگر قانون‌های دیالکتیکی، هرگز پشتوانه‌ای به این حد عینی و قانع کننده، نمی‌توانند بیابند. و این، یکی از دلیل‌هایی بوده است (و البته، در کنار دلیل‌های دیگر) که مقدمه‌ی ریاضیات عالی را، در برنامه‌ی دبیرستانی وارد کرده ایم.
ولی ما هنوز در این باره تلاش می‌کنیم. البته ریاضیات «مقدماتی» هم- که برنامه‌ی اصلی دبیرستانی را تشکیل می‌دهد- مثل هر دانش اصیل و زنده ای، نمی‌تواند شامل عنصرهای دیالکتیکی نباشد. ولی در این جا به صورتی ناقص جلوه می‌کنند و نیروی لازم را ندارند و، در مقاله‌ای که اختصاص به اهرم‌های اصلی تأثیر تربیتی درس‌های ریاضی دارد، نمی‌توان به آن‌ها پرداخت. ولی من در نظر دارم، مقاله‌ای درباره‌ی ضرورت وارد کردن عنصرهایی از ریاضیات عالی در برنامه‌ی دبیرستانی بنویسیم؛ و امیدوارم که در آن جا نشان دهم که، ریاضیات کمیت‌های متغیر، چه نیروی عظیمی برای تربیت تفکر دیالکتیکی دانش‌آموزان به شمار می‌رود. (همان کتاب، ۱۱۲-۹۱)
۳- ۶-۲٫ جنبه‌های اخلاقی و تربیت میهن دوستی
درباره‌ی نقش و اهمیت درس‌های ریاضی در تربیت و پرورش تفکر درست و منظم، بسیار گفته و نوشته‌اند. ولی، درباره‌ی تأثیر آگاهی‌های ریاضی بر شکل گیری خصلت و شخصیت اخلاقی دانش‌آموزان، به تقریب چیزی گفته نشده است. دلیل این امر، معلوم است: دانش ریاضی، به دلیل انتزاعی بودن موضوع خود، نمی‌تواند چنان تأثیر مستقیمی را که، به عنوان مثال تاریخ یا ادبیات، از نظر اخلاقی بر دانش‌آموزان دارد، داشته باشد و نقشی بدون واسطه، در شکل دادن به خلق و خو و احساس آن‌ها به عهده بگیرد. با همه‌ی این ها، نمی‌توان از این جا به این نتیجه‌گیری سطحی تن داد که در کار شکل دادن به شخصیت اخلاقی دانش‌آموز، باید درس‌های ریاضی را، به طور کلی، از قلم انداخت. تجربه‌ی سال‌های طولانی، به من نشان داده است که، یادگیری دانش ریاضی- کم کم و به تدریج- ناگزیر در جوانان تأثیرهایی می‌گذارد که رنگ روشن اخلاقی دارند و، در طول زمان، می‌توانند به مهم‌ترین ‌سیمای اخلاقی آنان منجر شوند. فعال‌تر کردن این جریان و استحکام بخشیدن به نتیجه‌های آن، از وظیفه‌های جدی هر معلم ریاضی است. ولی قبل از همه باید بدانیم که این جنبه‌های اخلاقی کدام‌اند و چه ویژگی‌هایی از ریاضی قادر به پرورش آن‌ها است.
۳-۶-۲-۱٫ درست کاری و حق گویی– در مشاجره‌های عادی و کوته بینانه، هر طرف دعوا از جایی آغاز می‌کند که مسأله‌ی مورد نزاع را بهتر و ساده‌تر به نفع او حل کند و از جست و جوی هر گونه برهانی، برای حل مسأله، به نحوی که به نفع او باشد دریغ نمی‌کند و، در این راه، از همه‌ی قابلیت‌های خود استفاده می‌کند. در ضمن، دو طرف مشاجره، در ارتباط با موقعیت، حالت‌های نابه جا به کار برده می‌شوند و تکیه‌ی بحث بر «استدلال هایی» غیر عینی و نادرست قرار می‌گیرد. این انحطاط در بحث‌های علمی را، همچون وصله‌ی ناجوری، حتی در زندگی برخی از بزرگترین نام آوران دانش هم می‌توان دید؛ و با کمال تأسف، در بین دانشمندان پایین‌تر و درجه دوم تر، پدیده‌ای عادی است.
تنها دانش ریاضی است که از همه‌ی این جنبه‌های نامعقول، مبرا است. دانش ریاضی، هرگز «فرضیه ای» پیشنهاد نمی‌کند که، برای اثبات درستی یا نادرستی آن، نیاز به بحث و مشاجره باشد. تا زمانی که طرحی اثبات نشده باشد، به طور کامل، بیرون از گنجینه‌ی دانش قرار دارد و هیچ کس به ذهنش خطور نمی‌کند، به دفاع از آن برخیزد؛ و اگر ثابت شده باشد، هیچ کس درباره‌ی درستی آن تردید نمی‌کند و، در نتیجه، به ناچار مورد قبول همگان قرار می‌گیرد. ریاضیات، هیچ گونه موقعیت بینابینی را به رسمیت نمی‌شناسد. تنها بی‌سوادان، شیادان و یا بیماران روانی ممکن است به فکر دفاع از یک اثبات ناقص در ریاضیات و بحث درباره‌ی آن بیفتند (از هر سه نوع، گاه به گاه و به خصوص در رابطه با حل مسأله‌های تربیع دایره و تثلیث زاویه، پیدا می‌شوند)؛ ولی این «مدافعان»، بلافاصله، هم آواز و بی رحمانه، از جانب محفل‌های علمی افشا و طرد می‌شوند. هیچ تعصب یا تمایلی و هیچ «به این در و آن در زدنی» نمی‌تواند به موفقیت ریاضیدان کمک کند. روشن است که، این وضع، ناشی از ماهیت و مضمون خود ریاضیات است؛ در حالی که، در مبانی منطقی و فلسفی ریاضیات هم، امکان (و حتی ناگزیری) این گونه بحث‌ها وجود دارد؛ در زمینه‌های مربوط به تکامل ریاضیات (و برای نمونه، درباره‌ی حق تقدم ها) هم بحث‌هایی با خصلت‌های شخصی و فردگرایانه وجود دارد (که متأسفانه، چندان هم کم نیستند).
هر ریاضیدانی، خیلی زود، به این وضع عادت می‌کند و می‌داند که، اگر جست و جوهای او به هر علتی مغرضانه باشد، و از قبل به جواب یا راه‌حل خاصی دل ببندد و تنها به استدلال‌های موافق آن توجه کند، تمامی تلاش او با عدم موفقیت روبرو می‌شود و هیچ نتیجه ای، جز ناامیدی، به دست نمی‌آورد. این که، استدلال نادرست و یا استدلال ناقص بتواند برای استدلال کننده مفید واقع شود، برای ریاضیدان هیچ معنایی ندارد. به این ترتیب، ریاضیدان به سرعت یاد می‌گیرد که، در دانش او، تنها استدلال‌هایی به درد می‌خورد که درست، عینی و بدون هر گونه شائبه‌ی شخصی باشد؛ او یاد می‌گیرد که تنها با اندیشه‌ای بدون پیش داوری و بدون تعصب می‌تواند به موفقیت دست یابد. ریاضیدان، در هر سطح اخلاقی که باشد، عادت می‌کند که در کار علمی خود، هیچ چیز، جز حقیقت مطلق عینی را، راهنمای خود قرار ندهند.
ولی این جنبه، که به طور طبیعی در ریاضیدان متخصص، به کمال خود می‌رسد، تا حد معینی، موجب تربیت هر غیر متخصص و به خصوص، هر دانش‌آموز هم می‌شود. دانش آموز، خیلی خوب می‌داند که معلم ریاضی را نمی‌توان فریب داد؛ او می‌داند که تسلط بر خود و یا چرب زبانی و خوش سخنی، به او کمک نمی‌کند تا بتواند بی دانشی را به جای دانش و استدلال ناکافی را به جای اثبات کامل و کافی جا بزند. اگر کسی دروغ گو باشد، مربوط به جاهای دیگر است، در ریاضیات مواظب است حرف ناحقی نزند و به اثبات نادرستی تن ندهد.
ولی، همان طور که به طور معمول چنین است، وقتی کسی در محیطی به یک نوع خصلت اخلاقی عادت کند، این عادت، تا حدی، به سایر فضاهای فکری و فعالیت‌های عملی او هم، سرایت می‌کند. درست کاری نظری، که برای ریاضیدان، قانون تغییر ناپذیر تفکر علمی و فعالیت حرفه‌ای (و به خصوص، آموزشی) او به شمار می‌رود، به تدریج بر تمامی زندگی او اثر می‌گذارد و از اعتقادی ذهنی به رفتاری عملی تبدیل می‌شود.
من همیشه به این خصلت علاقه مند بوده ام و، بارها، شاهد تکامل آن در کسانی بوده ام که تحت تأثیر اجتماع‌های جدی علمی و، به خصوص، درس‌های ریاضی بوده اند. چقدر شادی آور است، وقتی که انسان بتواند، به تدریج بر عادت‌های به هم ریخته و نفرت انگیزی غلبه کند که اندیشه‌ی او را مطیع و منقاد منافع کوچک شخصی می‌کنند و او را به دفاع از نظرهایی وا می‌دارند که تنها تأمین کننده‌ی غرض‌های شخصی او هستند. و چقدر، از نظر اخلاقی، ارزشمند است، وقتی که آدمی یاد بگیرد، به حقیقت‌های عینی و به استدلال‌های درست، به عنوان یک ارزش والای روحی و فرهنگی احترام بگذارد و حاضر باشد، هرگونه منافع شخصی را در راه درستکاری و حقیقت گویی فدا کند. و این، وقتی که به مرز خود برسد، از شریف‌ترین ‌و انسانی‌ترین ‌جنبه‌های اخلاقی آدمی است.
۳-۶-۲-۲٫ پایداری و مردانگی- هر کار جدی در زمینه‌ی کسب و تحکیم دانش، در هر رشته‌ علمی که باشد، مستلزم تلاش ذهنی سخت و منظم، پایداری در بر طرف کردن دشواری‌ها و برخورد مردانه با ناکامی هاست؛ بنابراین، چنین کاری، به شرط راهنمایی درست، ناگزیر موجب بروز همین خصلت ها، در دانش آموز، می‌شود: عشق به کار، پشتکار، پافشاری و ایستادگی در دنبال کردن هدف، توانایی تسلیم نشدن در برابر دشواری‌ها و ناامید نشدن در برابر ناکامی ها؛ خود به خود روشن است که این خصلت ها، چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اجتماعی، تا چه اندازه، برای شکل دادن و تکامل شخصیت انسانی، اهمیت دارند و، بنابراین، چه وظیفه‌ی بزرگی به عهده‌ی معلم است تا از تأثیر تربیتی درس‌های خود در این مسیر، حداکثر استفاده را بکند. امکان‌هایی که، در این باره، در آموزش دبیرستانی وجود دارند، بسیار متنوع و متعدد است؛ موضوعی در درس‌های دبیرستانی پیدا نمی‌شود که نتوان از آن به عنوان اهرمی برای به حرکت در آوردن این تأثیر تربیتی، استفاده کرد. ولی در این جا، به طور طبیعی، باید به جنبه‌هایی از ریاضیات، به عنوان یک ماده‌ی دبیرستانی بپردازیم که آن را از سایر درس‌های دبیرستانی متمایز می‌کند و، در عین حال، برای پرورش و تکامل پایداری عقلانی و مردانگی آگاهانه دانش‌آموزان- دو خصلت پر ارزش مبارزان آینده می‌تواند مفید باشد.
می‌خواهم یادآوری کنم، در ریاضیات، هدفی که براساس نتیجه‌گیری از یک دستور ریاضی تعیین شده است، روشن و مشخص است. وقتی که مسأله، مربوط به تألیف یک مضمون تاریخی یا ادبی باشد، نمی‌توان لحظه‌ای را نشان داد که دستور کار، به صورتی قطعی و کامل، به پایان رسیده باشد- امکان اضافه کردن، تکمیل و یا بهتر کردن چنین نوشته ای، همیشه، و به طور نامحدود، وجود دارد؛ از طرف دیگر، دانش‌آموز آن صلاحیت و اختیار را در خود احساس نمی‌کند که بتواند، در این باره، نتیجه‌ی کار خود را ارزیابی کند: چه بسا به آن چه که نوشته است و به نظر خودش همراه با موفقیت بوده است، از طرف معلم ارزش صفر داده شود. این نا مشخص بودن و ابهام در ارزیابی کار دانش‌آموزی که، طبق دستورالعمل معینی عمل کرده است، بدون تردید، نوعی تأثیر تضعیفی در قدرت اداری عقل جوانی که هنوز تربیت نشده است، باقی می‌گذارد. ولی، وقتی دستوری درباره‌ی حل یک مسأله یا اثبات یک قضیه داده شده باشد، به گونه‌ای روشن و مشخص، می‌توان لحظه‌ای پایان کار موفقیت آمیز را معین کرد: این لحظه، وقتی فرا می‌رسد که مسأله حل یا قضیه ثابت شده باشد؛ همه‌ی جنبه‌های دیگر کار، یعنی طرح و پیدا کردن راه حل، درستی و دقت نوشته‌ها و غیره، چه از نظر معلم و چه از نظر شاگرد، درجه‌ی دوم به حساب می‌آیند و اهمیتی تعیین‌کننده ندارند. در این جا، کیفیت کار، برای همه، به صورتی یکسان ارزیابی می‌شود: باید حل مسأله صحیح و اثبات قضیه درست باشد. خود دانش‌آموز می‌تواند و باید این توانایی را داشته باشد که به وجود اشتباه‌های منطقی در استدلال‌های خود پی ببرد؛ در حالت حل مسأله، حتی شیوه‌های مشخصی برای بازبینی راه‌حل خود و آزمایش جوابی که به دست آورده است، در اختیار دارد. به سادگی می‌توان فهمید که روشن و مشخص بودن نشانه‌های نتیجه‌گیری درست تا چه حد می‌تواند دانش‌آموز را به ایستادگی وادارد و انگیزه‌ی نیرومندی در پافشاری او برای رسیدن به هدف باشد. همچنین، در این جا، مثل بازی شطرنج و مسابقه‌ی ورزشی، پیروزی قابل لمس است و خود دانش‌آموز هم می‌تواند، با اطمینان کامل و به جای معلم، موفقیت خود را ارزیابی کند.
دومین جنبه‌ای که اختصاص به درس‌های ریاضی دارد و به مراتب عمیق‌تر و مهمتر است، وجود خصلت آفرینندگی، در بسیاری از حالت‌های آن است. در بیشتر رشته‌های دانش، انجام تکلیف ها، با بعضی استثناء‌ها، مستلزم وجود میزان محدود و معینی آگاهی و استعداد است (و در بهترین حالت خود، باید توانایی طرح درست و منظم این آگاهی‌ها را هم داشته باشد)؛ در حالی که، در حل مسأله‌های ریاضی، باید استدلال و داوری خاصی را کشف کرد که ما را به سمت مقصد هدایت کند، و این در واقع، چیزی جز یک عمل آفرینندگی ولو به معنای ضعیف آن- نیست. و درست همین خصلت آفرینندگی و پژوهش گرانه‌ی تکلیف‌های ریاضی است که، بیش از سایر دانش‌ها موجب رشد و تحکیم نیروی فکر و معنوی دانش‌آموزان می‌شود. شادی نجیبانه‌ای که به خاطر یک موفقیت اکتشافی و خلاق، به دانش‌آموز دست می‌دهد، خستگی را از تن او بیرون می‌کند و آثار مشقتی را که به خاطر رسیدن به این موفقیت تحمل کرده است، از بین می‌رود. به دلیل نیرویی که در هدف او وجود دارد، هیچ مشکلی او را متوقف نمی‌کند و با هر موفقیت، پشتکار و پایداری او برای از میان برداشتن دشواری‌ها، استحکام بیشتری می‌پذیرد؛ او یاد می‌گیرد که چگونه، همچون یک مبارز راستین، با ناکامی ها، اشتباه‌ها و حادثه‌ها و شکست‌های موقتی، مواجه شود؛ در برابر دشواری‌ها تسلیم نمی‌شود و سرچشمه و انگیزه‌ی نیروی فکری و اراده‌ی خود را برای رسیدن به آن‌چه که تازه و تازه‌تر است، از دست نمی‌دهد.
۳-۶-۲-۳٫ تربیت میهن دوستی- مسأله‌ی استفاده از درس‌های ریاضی، برای تربیت و تحکیم حس سرافرازی و افتخار نسبت به زادگاه خود و عشق به آن، دشواری‌هایی به همراه دارد که، بیش از همه، به خصلت انتزاعی بودن دانش ریاضی مربوط می‌شود. صاف و ساده باید گفت که ریاضیات، با موضوع و مضمون خاص خود نمی‌تواند به طور مستقیم، وسیله‌ای برای تبلیغ چیزی مثل زیبایی و بزرگی میهن زادگاه دانش‌آموزان باشد و با کمال تواضع، این وظیفه را به عهده‌ی دانش‌های دیگر می‌گذارد.
با وجود این، تمامی کار دانش آموز، در درس‌های ریاضی روی موضوع‌های انتزاعی متمرکز نمی‌شود؛ طرح‌های انتزاعی ریاضیات به تقریب در هر درس به وسیله‌ی مضمون‌های گوناگون مشخص و قابل لمسی، تکمیل و روشن می‌شود. مثل مضمون‌هایی که در موضوع‌ها و مسأله‌ها وجود دارد: آگاهی‌های تاریخی، کاربردهای گوناگون ریاضیات در صنعت و زندگی و غیره. در ضمن، در بسیاری حالت ها، معلم می‌تواند این وسیله‌ی ملموس را، با میدان گسترده‌ای که دارد، به دلخواه خود تغییر دهد و مضمون‌های مورد نظر خود را برای آن انتخاب کند: با بهره گرفتن از این اختیار و آزادی است که معلم باید، با استناد به آمار و واقعیت‌ها، احترام و علاقه‌ی دانش‌آموز را به میهن زادگاه خود استحکام بخشد. در این باره بسیار نوشته شده است که باید متن مسأله‌ها را با مضمونی میهن دوستانه انتخاب کرد. با این روش، هیچ مخالفتی نمی‌توان داشت؛ با وجود این، باید با دقت تمام مواظبت کرد که با طرح مضمون‌های غیر واقع بینانه و یا نادرست و یا با طرح پرسش‌های بی‌جا و غیر طبیعی (که به رابطه‌ی مستقیمی با واقعیت‌ها و آمار مطرح شده ندارند) کار را به ابتذال نکشانید. و در همه‌ی این حالت ها، باید به خاطر داشت که این شیوه، نسبت به ریاضیات، جنبه‌ی بیرونی دارد؛ برای رشد احساس میهن دوستی از درس‌های ریاضی استفاده می‌شود، نه از خود ریاضیات.
آگاهی‌های بسیاری در تاریخ ریاضیات وجود دارد که از جهت ترغیب حس میهن دوستی، بستگی نزدیک‌تری با خود دانش ریاضی دارد. استفاده از زمینه‌های تاریخ ریاضیات، علاوه بر تأثیرهای سودمندی که در این جهت دارد، از این بابت هم ارزش دارد که دانش‌آموزان را، به طور کلی به تاریخ دانش ریاضی علاقه‌مند می‌کند و به آن‌ها امکان می‌دهد تا با موضوع‌های تازه‌ای از خود دانش ریاضی- که در برنامه‌ی درسی آن‌ها وجود ندارد- آشنا شوند و اندیشه‌ی ریاضی خود را تقویت کنند.
تاریخ ریاضیات هر کشوری، جنبه‌هایی دارد که (به خصوص اگر در زمینه‌ی طرح کلی تاریخ مردمی و میهنی باشد) آشنایی با آن‌ها، موجب غرور و افتخار دانش‌آموزان می‌شود. در بین حقیقت‌های تاریخی، دانش‌آموز با حالت‌هایی بر می‌خورد که به کمک آن‌ها می‌تواند دانش ریاضی دبیرستانی خود را ارزیابی کند و آگاهی‌های خود را گسترش دهد. روشن است که خود معلم باید به اندازه‌ی کافی، از تاریخ ریاضی کشور خود (و البته، تاریخ ریاضیات، به طور کلی) آگاه باشد لحظه‌های حساس آن را بشناسد و بتواند ارزش کار هر ریاضیدان و هر موضوع ریاضی را در جهت تکامل این دانش ارزیابی کند، همچنین، معلم باید این هنر را داشته باشد که تاریخ ریاضی و موضوع‌های مربوط به آن را چنان برای دانش‌آموزان روایت کند که حداکثر تأثیر را در آن‌ها بوجود آورد و در ضمن، برای تربیت، احساس سالم افتخار میهنی آن‌ها مفید باشد. (شهریاری، ۱۳۸۰، ۴۰۶-۳۹۸)
۳-۷٫ افلاطون
از جمله اندیشمندان مکتب آرمان گرایی «آریستو کلس» (افلاطون) می‌باشد که در سال ۴۲۸ پیش از میلاد در یک خانواده‌ی متشخص آتنی متولد شد و در سال ۳۴۸ پیش از میلاد درگذشت… .
خارج از مبحث ریاضیات و بیرون از فن شمردن، اندازه گرفتن و وزن کردن، فن دقیق و مبرا از اشتباهی وجود نتواند داشت؛ پس پرورش عمومی و کلی روح مقدم بر هر گونه تخصص فنی و حرفه‌ای باید مبتنی بر مطالعه‌ی ریاضیات باشد. (شاتو، ۱۳۸۸، ۱۰)
اگر ریاضیات می‌تواند پایه واساس تعلیم تربیت کلی باشد از آن جهت است که جنبه‌ی عملی ریاضیات همه چیز را شامل می‌شود. ریاضیات به مثابه‌ی ابزاری همگانی و عمومی است که انطباق دقیق فکر با اشیاء را در هر موردی تضمین می‌کند.
زبان وسیله‌ی بی‌ واسطه‌ی هوش است و ریاضیات خود چیزی جز شکل خاص و بسیار دقیقی از آن نیست که برای تعریف و تعیین شیء بطور کلی مورد استفاده است. (همان، ۱۱)
هیچ کس بهتر از افلاطون متوجه‌ی این نکته نبوده است که ریاضیات در شمار علومی است که اعمال آن همه‌ی موارد عملی را شامل می‌شود؛ نه فقط در قلمرو هنرهای ساختمانی بلکه در فنون نظامی و امور اداری نیز به کار می‌آید. به همین جهت فرا گرفتن آن برای کسانی که زمام امور دولتی را به دست خواهند گرفت ضروری است. اما فایده‌ی علوم ریاضی یعنی ثمراتی که از به کار بردن آن‌ها در امور فنی حاصل می‌شود هر چه باشد، این تحصیلات هدف عالی‌تری دارند و آن این است که موجب می‌شوند روح از وجود خود، از کمال مطلوب خود و از برترین ارزش‌ها آگاه شود. علوم ریاضی که برای هیپیاس اساس تعلیمات پلی‌تکنیک به شمار می‌آمد برای افلاطون مفید‌ترین ‌تمرین جهت پرورش روح فلسفی خواهد بود؛ ریاضیات نه از طریق ره آموزی برای بهره برداری عملی از آن‌ها بلکه به منظور آموزش و پرورش و از جهت اثرات فرهنگی که بر مطالعه‌ی آن‌ها مترتب است تعلیم داده خواهد شد؛ هدف اساسی آن‌ها مادی نبوده بلکه تربیتی خواهد بود. (همان، ۱۷)
حقایق ریاضی که برای اثبات هر نوع حقیقت تجربی قابل استفاده است و اگر موجود نبودند هیچ حقیقت عینی وجود نداشت و معرفت قطعی دست نمی‌داد، حاصل تجربه نیست. برعکس این تجربه است که ثبات خود و جنبه‌های عینی خود را مدیون ریاضیات می‌باشد. حقایق ریاضی صرفاً ساخته پرداخته‌ی فعالیت‌های ذهن می‌باشند. قطعیت مطلق، ضروری بودن و کلی بودن آن‌ها ناشی از آن است که از هرگونه تجربه‌ی حسی و ادراک شخصی (ذهنی) مستقل و بی نیاز هستند و تنها به استعانت نوعی ضرورت درونی که معیار فعالیت ذهنی و هوشی می‌باشد منظم شده اند. بنابر این تفکر درباره‌ی دانش ریاضی صفت غیر تجربی و قبلی حقیقت و استقلال روان در ایجاد معلومات را آشکار می‌سازد. کسی که تصور می‌کند منشأ حقیقت ادراک حسی است و منبعث از اشیاء خارج از ذهن می‌باشد و به این ترتیب فراموش می‌کند که بدون اندازه گیری و اصول و تعاریف قبلی ریاضی اشیاء وجود واقعی نتوانند داشت و تصور عینی اشیاء امکان پذیر نمی‌باشد، چنین کسی هر چند در استعمال علائم جبری ماهر باشد از پر ارزش‌ترین ثمره و نتیجه‌ی تعلیم ریاضیات که معرفت روح توسط خود روح و استشعار به فعالیت محض و سازندگی ذهن و لزوم استقلال چنین فعالیتی و شرط هرگونه تصور عینی می‌باشد، بی بهره مانده است. (همان، ۲۰)
استفاده از روش‌های آموزش سقراطی در قلمرو علوم ریاضی که پایه‌ی تعلیمات هیپیاس بود بدان‌ها ارزش تربیتی محض می‌بخشد. بهره‌ای که انسان از فراگرفتن این علوم می‌برد به معلومات ناشی از این تعلیمات یا به موارد استعمال این علوم در زندگی کمتر بستگی دارد تا به سهمی که در تسهیل سیر عقل دارد. آن چه در این علوم بیش از هر چیز دیگر ارزش دارد این است که با اشتغال بدان‌ها می‌فهمیم که حقیقت چیست و از چه راه رسیدن بدان امکان پذیر می‌باشد. وقتی بدین روش تعلیم گرفته باشیم قادر خواهیم بود حقایقی جز آن چه مربوط به علوم ریاضی و علوم تجربی است و به اشیاء عالم خارج تعلق می‌گیرد یعنی موضوع علم خیر و حقیقت ارزش‌ها را درک نماییم. وسیله‌ی رسیدن بدین هدف را دیالکتیک بدست می‌دهد که گرچه صورت دیگری از آموزش و پرورش سوفسطائیان به شمار است، اگر چنان که باید مورد استفاده قرار گیرد، سهم بسزایی در تعلیم و تربیت واقعی دارد. دیالکتیک و ریاضیات هر یک وظیفه‌ی خاصی در اقامه و اثبات حقیقت و در ایجاد توافق بین افکار و اذهان دارند. (همان، ۲۱)
تحصیلات ریاضی که از نظر هیپیاس متوجه‌ی فرا گرفتن صنایع و فنون بود اینجا مقصدی عالی‌تر پیدا می‌کند و به صورت مقدمه‌ی فلسفه‌ روح در می‌آید. (همان، ۲۲)
تحصیلات ریاضی می‌بایست فرصتی برای تغییر جهت ذهن باشد. (همان، ۲۵)
از نظر افلاطون، برای منظم بودن جهان ما اساسی است که ریاضیات کلید آن باشد. در بسیاری از محاورات، ریاضیات مدل مهمی برای افلاطون به منظور فهم معرفت است. گاهی، به ویژه در محاورات کوتاهتر که سقراط در حال بررسی انواع مختلف فضیلت تصویر می‌شود، مدل برخورداری از معرفت همان مدل برخورداری از مهارت یا تخصص است و آن چه مورد بحث است معرفت عملی است. با این همه شرایطی پدیدار می‌شود که از نظر افلاطون همیشه برای معرفت معتبر است. معرفت را می‌توان انتقال داد، و شخص دارای معرفت می‌تواند آن چه را می‌داند توضیح دهد، تبیین کند و توجیح کند. و معرفت مستلزم آن است که ذهن خود را به کار گیرد تا خود درباره‌ی اشیاء فکر کند، نه اینکه دیدگاه‌های دسته دوم را بدون بررسی آن‌ها بپذیرد. در مقابل، باورها، حتی اگر صادق باشند، دسته کم از دو جهت پائین‌تر هستند. آن‌ها را می‌توان با اقناع ایجاد کرد، یعنی با روش‌هایی برای ایجاد اعتقادی که تبیین و توجیه را دور می‌زند و حاصل آن اعتقاد شخص به دیدگاهی بدون فهم آن است. اما شخص دارای معرفت آن چه را می‌داند، می‌فهمد و می‌تواند آن را تبیین کند. در برخی آثار، افلاطون آن را ارائه‌ تبیینی می‌داند که با توصیفی که متخصص می‌تواند از تخصص عملی خود ارائه کند قابل مقایسه است.
اما در جائی که افلاطون بر دو وجه از معرفت تأکید بیشتری دارد، ریاضیات به مثابه‌ی مدل به قوت خود باقی می‌ماند. یک وجه، اندیشه‌ی معرفت به مثابه‌ی نظام ساختارمند و نه فقط انبوهی از اطلاعات، بلکه سامانمند حقایق بنیادی و حقایق دیگری است که از آن‌ها استنتاج می‌شود از نظر افلاطون، این نظام سازی آرمانی را که آرایش آن چه را برای فهمیدن وجود دارد، ممکن می‌سازد، می‌توان در هندسه یافت که توسعه یافته‌ترین ‌شاخه‌ی ریاضی بود که وی می‌شناخت. در هندسه می‌توانیم نقاط آغاز، نتایج به دست آمده و تبیینی شفاف از شیوه‌ی استنتاج آن‌ها را تشخیص دهیم. این معرفت آرمانی در منو و فیدو پدیدار می‌شود، اما در بلند پروازانه‌ترین ‌تظاهر آن در فصل‌های میانی جمهور دیده می‌شود و در آثاری مانند تیمائوس و فیلبوس، می‌بینیم که افلاطون تأکید می‌کند که این ریاضیات است که هرچه را در معرفت ما سامانمند و قابل وثوق است در اختیار ما قرار می‌دهد.
دومین نکته‌ی برانگیزاننده‌ی درباره‌ی ریاضیات همان موضوعات آن هستند. وقتی قضیه‌ی فیثاغورس را یاد می‌گیریم، چیزی را در تفکر خود می‌فهمیم که با نمودارهای خاصی که برای تجسم آن ترسیم می‌کنیم درست (یا نادرست) نمی‌شود؛ هر بی نظمی در این‌ها ربطی به حقیقت ریاضی ندارد. هرچند در عالم تجربه با آن روبرو نمی‌شویم، اما یقینی هستند؛ وقتی آن را ثابت کردیم، می‌دانیم که درست (صادق) است. روشن است که افلاطون به طور عمیق تحت تأثیر این وجه از ریاضیات بود؛ نه فقط می‌توانیم به نتایجی که اثبات می‌کنیم، یقین داشته باشیم، بلکه در می‌یابیم که فقط با اعمال نوع معینی از تفکر انتزاعی است که می‌توانیم آن‌ها را بفهمیم. در می‌یابیم که شواهدی که حواس ما فراهم می‌آورند ربطی به نتایجی که می‌توانیم در فکر خود اثبات کنیم ندارند، و حتی ممکن است با آن‌ها در تضاد باشند. از نظر افلاطون این آغاز حکمت فلسفی است، راهی مستقیم به سوی آنکه خودمان درباره‌ی اشیاء به تفکر بپردازیم. هرچند دیدگاه‌های افلاطون درباره‌ی معرفت متغیر است و گاهی وی فکر می‌کندکه می‌توانیم موضوعات تجربه را بفهمیم، اما افلاطون این اندیشه را دوست دارد که پیشرفت به سوی معرفت به درستی هنگامی آغاز می‌شود که جهان تجربه‌ی خود را بی اهمیت تلقی کنیم و دریابیم که این تفکر انتزاعی است که ایجاد فهم می‌کند. ریاضیات به مثابه‌ی نمونه‌ای عالی از این پیشرفت، بر وی تأثیری قوی دارد. اما هم از نظر موضوعات و هم از نظر شیوه‌ی تفکر آن، ریاضیات خود پست‌تر از تفکری است که افرادی انجام می‌دهند که افلاطون آن‌ها را فیلسوف می‌خواند و از این رو فقط مقدمه‌ای خوب برای آن است. (انس، ۱۳۸۸، ۱۰۵-۱۰۲)
وسیله‌ی ایده آل برای گذر از ظلمت به نور، ریاضیات است.… تفکر ریاضی ذهن را برای توجه به صورت‌های عالی‌تر تفکر آماده می‌کند.… از این رو راه رستگاری، راه درک حقیقت، زیبایی و نیکی از ریاضیات می‌گذرد ریاضیات دریچه‌ی ورود به ذهن خداست. به بیان افلاطون «… هندسه روح را به سوی حقیقت می‌کشاند، و جان فلسفه را می‌آفریند…» از آن رو که هندسه نه به چیزهای مادی، بلکه به نقطه، خط، مربع، و نظایر آن‌ها به عنوان موضوع تفکر محض مربوط می‌شود… از همین روست که افلاطون توصیه می‌کند که شهریار- فیلسوفان آینده تا بیست سالگی تا به سن سی، به مدت ده سال، در پژوهش علوم دقیقه یعنی حساب، هندسه‌ی مسطحه، هندسه‌ی فضایی، ستاره شناسی و موسیقی تعلیم ببینند. (کلاین، ۱۳۸۸، ۳۷-۳۶)
در آرمان شهر افلاطون، آنان که از تربیت بدنی و تربیت موسیقایی خود بهره‌ی ناچیز برده‌اند و درک اندکی نصیبشان شده، در سن بیست سالگی غربال و از بقیه جدا می‌شوند. این عده را برای انجام کارهای نازلی همچون تأمین مایحتاج جامعه از طریق کشاورزی و کسب و کار، روانه می‌سازند. در این میان، دانش‌آموزان ممتاز، در ادامه‌ی تربیت خود، به مدت ده سال به مطالعه‌ی حساب، هندسه و نجوم مشغول می‌شوند. آن دسته از دانش‌آموزان که ریاضیات اعصابشان را به هم ریخته به کار پاسداری گمارده می‌شوند و نخبگان، به مدت پنج سال یعنی تا سی و پنج سالگی رخصت می‌یابند که به افتخار عظیم مطالعه‌ی فلسفه نائل شوند. (استراترن، ۱۳۸۱،۸۱)
۳- ۸٫ روبن هرش
روبن هرش (متولد ۱۹۲۷) ریاضیدان و فیلسوف امریکایی است که در دهه ۱۹۸۰ مکتب انسانگرایی را در فلسفه‌ ریاضیات مطرح کرد. انسان گرایی ریاضیات را یک پدیده‌ی اجتماعی- تاریخی- فرهنگی می‌داند که براساس احتیاجات علوم و زندگی شکل می‌گیرد، اشیاء ریاضی را شبیه پول، کارت دعوت و … موجودی در شعور جمعی و احکام ریاضی را شبیه قانون، مذهب و … مؤلفه‌ای از آگاهی اجتماعی ما تلقی می کند و معتقد است که بدون انسان‌ها، ریاضیاتی وجود ندارد. داستان واقعی و جذاب زیر از نظر فلسفه‌ آموزش ریاضی حاوی نکات بدیع و ارزشمندی در راستای دیدگاه انسانگرایی هرش است. نام دو قهرمان این گفتگو، ایمره و لودویگ، اشاره به نام ایمره لاکاتوش و لودویگ ویتگنشتاین دارد. این دو فیلسوف، با تصور صورت گرایانه از ریاضیات مخالف اند. اولی به ساز و کار کشف در ریاضیات و نقشی که نوعی «ابطال» در پیشرفت ریاضیات دارد توجه دارد، و از این نظر ریاضیات غیر صوری را شبیه علوم تجربی می‌داند. دومی نیز، به خصوص در فلسفه‌ اخیر خود، ریاضیات را نوعی «بازی زبانی» و بنابراین مرتبط با زندگی اجتماعی انسان می‌شمرد.
لیزا از من خواسته بود تا با دوقلوهایی که متقاضی ورود به سال هفتم بودند مصاحبه‌ای انجام دهم. مؤسسه‌ی Santa Fe Preparatory Schooh تمایلی به جذب دانش‌آموزانی که پیش معلم سرخانه درس خوانده‌اند، آن هم بدون اطمینان یافتن از میزان آمادگی آن‌ها برای محیط جدید، ندارد.
لودویگ و ایمره ۵/۹۹ درصد از کل نمره‌ی حساب را کسب کرده بودند اما نوعی پاسخ مضحک نیز در جواب هایشان وجود داشت. به نظر می‌رسید که آن دو قربانی تربیتی سخت می‌باشند. هر دو کت و کراوات پوشیده بودند و رفتارشان نیز بسیار محترمانه بود.
روبن: چرا می‌خواهید به این مؤسسه بیایید؟
لودویگ: مادرمان فکر می‌کند که وقتش رسیده یاد بگیریم چگونه با دیگران برخورد داشته باشیم.
ایمره: فکر می‌کنیم اینجا از مدارس عمومی بهتر باشد.
روبن: نظر خودت در این باره چیست؟
ایمره: خوب است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]




گسترش فعالیت های بازاریابی است اما در بسیاری از موارد نبود دیدی جامع و کامل به تمام زوایای استراتژی بسط برند سبب شده تا این راهبرد در بسیاری از موارد با شکست روبرو شود لذا انجام تحقیقی که دیدگاه مصرف کنندگان را نسبت به تأثیرات ارزش ویژه برند بر ارزیابی از بسط برند را مشخص می کندضروری می باشد،همچنین ضرورت دیگر این پژوهش دربین مصرف کنندگان فرآورده های لبنی شهر کاشان این است که معمولاً درشهرها و روستاهای حومه شهر کاشان فرآورده های لبنی محلی تقریباً به وفور یافت می شودکه کیفیت آن در ذهنیت مردم این شهر تقریباً بالاست و به نوعی با فرآورده های لبنی پاستوریزه شرکت ها رقابت می کند.
۱-۳ اهداف مشخص تحقیق

    1. تعیین تأثیر ارزش ویژه برند بر ارزیابی از بسط برند
    1. تعیین اثر تعدیل گری تناسب ادراک شده از برند در رابطه بین ارزش ویژه برند و ارزیابی بسط برند
    1. تعیین اثر تعدیل گری نوگرایی مصرف کننده در رابطه با برند در رابطه بین ارزش ویژه برند و ارزیابی بسط برند

۱-۴ فرضیه های تحقیق
فرضیه اول : بهبود سطح آگاهی از نام تجاری بر ارزیابی بسط برند در شرکت فرآورده های لبنی کاله تأثیری معنادار دارد.
فرضیه دوم : بهبود سطح کیفیت ادراک شده از نام تجاری بر ارزیابی بسط برند تأثیری معنادار دارد.
فرضیه سوم : بهبود سطح تداعی از نام تجاری بر ارزیابی بسط برند تأثیری معنادار دارد.
فرضیه چهارم: بهبود سطح وفاداری به نام تجاری بر ارزیابی بسط برند تأثیری معنادار دارد.
فرضیه پنجم : تناسب درک شده از برند بر رابطه بین دو متغیر ارزش ویژه برند و ارزیابی بسط برند از دیدگاه مصرف کنندگان تأثیری معنادار دارد .
فرضیه ششم : نوگرایی مصرف کننده بر رابطه بین دو متغیر ارزش ویژه برند و ارزیابی از بسط برند از دیدگاه مصرف کنندگان تأثیری معنادار دارد .
۱-۵ قلمرو تحقیق
۱-۵-۱ قلمرو موضوعی
تحقیق حاضر در قلمرو موضوع مدیریت بازاریابی و مدیریت برند می باشد.
۱-۵-۲ قلمرو زمانی
این تحقیق از بهار ۹۳ تا تابستان ۹۳ انجام شده است .
۱-۵-۳ قلمرو مکانی
با توجه به وسعت حوزه محصولات مصرفی،قلمرو مکانی این تحقیق مصرف کنندگان،فروشگاه ها و سوپرمارکت های عرضه کننده ی محصولات لبنی کاله واقع در شهر کاشان در نظر گرفته شده است .
۱-۶ تعاریف واژگان
ارزش ویژه برند : انجمن علوم بازاریابی آمریکا ارزش ویژه نام تجاری را به صورت مجموعه ای از تداعی ها و رفتار بر بخشی ازمصرف کنندگان نام تجاری، اعضا کانال و شرکتهای مادرکه به نام تجاری اجازه کسب مقدار بیشتر با حاشیه ی سودبالاتر را نسبت به وقتی که می توانستند بدون نام تجاری کسب نمایند تعریف نموده اند .(lin, 2006)
برای تعریف عملیاتی آن از مدل آکر استفاده شده است که شامل چهار بعد «آگاهی از برند ، کیفیت برند ، تداعی برند و وفاداری به برند» است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آگاهی از برند : شناخت برند از توانایی تشخیص،شناسایی در به یادآوری آن توسط مشتریان و همچنین تمایز آن از برندهای دیگر پس از مصرف،مشاهده و یا شنیدن در مورد برند یا نشانه ها یا بسته بندی تشکیل می شود( آکر، ۱۹۹۶).
کیفیت ادراک شده : زیتامل(۱۹۹۸)کیفیت ادراک شده را قضاوت (ذهنی) مصرف کننده در مورد برتری و ارجحیت کلی یک محصول تعریف می کند ترجیحات شخصی محصول ، نیازهای خاص و موقعیت مصرف ممکن است ارزیابی ذهنی مصرف کننده از کیفیت را تحت تأثیر قرار دهد .
تداعی از برند : عبارت است از هر چیز مرتبط با برند و یا تصویرآن که در ذهن مشتریان به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به وجود می آید و می توانند مبنایی برای تمایر مخصوصاً برای محصولاتی که تشخیص تفاوت ها میان برندها برای مشتریان سخت است می باشد (آکر، ۱۹۹۶).
وفاداری به برند : وفاداری به نام و نشان تجاری را می توان به عنوان میزانی که مشتری نسبت به یک نام و نشان تجاری نگرش مثبت دارد ، میزان پایبندی او به برند مزبور و قصد ادامه خرید در آینده تعریف نمود.
بسط برند : گسترش یا تعمیم نام و نشان تجاری عبارت است از استفاده از یک نام و نشان تجاری برای ورود به یک طبقه محصول جدید.
نوگرایی مصرف کننده : مفهومی است که نشانگر تمایل مصرف کننده به خرید محصولات جدید می باشد (Roehrich).
تناسب محصول : ارزیابی مصرف کننده از تعمیم برند به روش های مختلفی بررسی شده است اما یکی از قابل قبول ترین یافته ها از تحقیق درمورد برند ، ادراک مصرف کننده از وجود تناسب بین محصول تعمیم یافته جدید و برند اصلی را مهمترین عامل در ارزیابی از بسط برند می دانند(Aaker & Keller, 1990).
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
مقدمه
از اواخر دهه ۱۹۸۰، مفهوم ارزش ویژه نام و نشان تجاری یکی از مهمترین مفاهیم بازاریابی هم در حوزه دانشگاهی و هم در حوزه ی اجرا بوده است .
یکی از دلایل اهمیت مفهوم ارزش ویژه نام و نشان تجاری این است که بازاریابان با کمک نام و نشان هایی باارزش ویژه بالا ، می توانند مزیت رقابتی به دست آورند.مزیت رقابتی شرکتهایی که دارای نام و نشان ارزشمندی هستند شامل قابلیت های ارتجاعی در مقابل فشار پیشبردی رقبا فرصت هایی برای توسعه نام و نشان موفق و ایجاد موانعی برای ورود رقبا به بازار می باشد(Farquhar, 1989) .
تولید و معرفی محصولات جدید یکی از پرهزینه ترین راه هایی است که در شرکت ها برای کسب درآمد بیشتر اتخاذ می کنند.در عین حال ضریب شکست آن در بازار، بسیار بالاست .هزینه تخمینی تولید و معرفی یک محصول جدید بسته به نوع محصول متغیر است.کلر (۲۰۰۳) این هزینه را چیزی بین ۳۰ تا ۸۰ میلیون دلار تخمین زده است . این مقدار برای برخی محصولات مصرفی می تواند بیشتر از این هم باشد(Keller,2003).
به خاطر مزیت های مالی و بازاریابی که برندها و بسط آنها داشته اند ، از آنها در صنایع مختلف به عنوان یکی از استراتژی های کلیدی رشد بهره جسته اند . به طوری که به صورت میانگین ۹۵ درصد کالاهای جدید معرفی شده به بازار ، بسط های خطی یا غیر خطی برند بوده اند(Aaker,1990).
توسعه نام تجاری باعث می شود که محصول به سرعت دارای شهرت شود و مردم سریع تر آن را بپذیرند. همچنین برای تبلیغ این محصولات و خدمات به هزینه زیادی احتیاج نمی باشد(Ambler & Styles, 1996) .
جذابیت این استراتژی در بخش خدمات معمولاً به خاطر تکرار و تداوم استفاده از استراتژی نام گذاری یکپارچه که منجر به ایجاد حسن شهرت برای نام تجاری استفاده شده شرکت می شود ، است (Free,1996) .
البته باید توجه داشت که امروزه داشتن یک برند قوی برای جلب مشتری و حفظ سهم بازار و ایجاد تمایز در بازارهای امروزی با حضور سایر رقبا امری لازم و ضروری است .اگر میزان حسن شهرت و اعتبار شرکت افزایش یافته و پرورش یابد باعث کاهش ریسک درک شده توسط مشتری می گردد (Locobucci ,1998-Aaker & Keller, 1997).
ارزش ویژه برند با پشتیبانی از ارزش مشتریان، به طور غیر مستقیم ارزش شرکت را افزایش می دهد.ارزش ویژه برند و ارزش مشتری از طریق بالا بردن : « اثر بخشی و کارآیی ، برنامه های بازاریابی ، وفاداری برند ، قیمت و حاشیه سود ، توسعه برند ، اهرم تجاری و مزیت رقابتی» برای شرکت ارزش ایجاد می کنند(Aaker, 1991).
هنگامی که نام تجاری اصلی دارای سهم و ارزش قابل توجهی باشد نه تنها باعث ایجاد اعتماد و اطمینان می گردد، بلکه به عنوان یک مانع قوی و مناسب در برابر رقابت و رقبا عمل می نماید(Eesingwood,1998) .
در فصل حاضر به مطالعه ادبیات بسط برند ، مدل های ارزش ویژه برند و متغیرهایی که بر بسط برند تأثیر گذار است پرداخته شده است .
۲-۱ نگرشی بر تحول نام تجاری در ایران
در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۰۴ قانونی برای ثبت و حمایت نام تجاری و صنعتی تصویب گردید که بعدها در سال ۱۳۱۰ مورد تجدید نظر قرار رفت . علاوه بر قانون مزبور و آیین نامه اجرایی ان ، ماده ۲۴۹ ، قانون مجازات عمومی نیز مواردی را برای حمایت از نام تجاری ثبت شده ، پیش بینی نموده است . آیین نامه قانون ثبت نام تجاری که بدواً در سال ۱۳۱۰ به تصویب رسیده بود در سال ۱۳۳۷ مورد تجدید نظر قرار گرفت . رواج علایم تجاری و توسعه فروش اجناس تحت علائم تجاری در تجارت بین المللی باعث گردید که کشورهای مختلف برای حفظ تولیدات خود و جلوگیری از تجاوز دیگران به حقوق تجار صاحبان صنایع، مقررات بین المللی وضع نمایند که علامت تجاری نه تنها در کشور آنها مصون از تعرض باشد بلکه در کلیه ممالک مورد حمایت قرار گیرد زیرا اجناس کارخانجات فقط در یک کشور به فروش نمی رسد بلکه در تمام دنیا عرضه می شود .
از این رو در پایان قرن نوزدهم اتحادیه ای برای حمایت مالکیت صنعتی بین چند دولت تشکیل گردید، دولت ایران نیز طبق قانون ۱۴ اسفند ۱۳۳۷ به این اتحادیه ملحق گردیده است(جلال زاده، ۱۳۸۵).
۲-۲ تعاریف برند
تعریف برند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم